باز کبوتر دلم بال و پری گشوده است.....باز هوای دیدن صاحب خود نموده است
باز رهیده از قفس تا که رود به بام تو.....باز زدل خیال تو , تاب و توان ربوده است
*******************************
مونس تنهائی من, باز دلم تنگ تو شد......نام تو نغمه لبم, هرنفسم رنگ تو شد
بغض گسسته در گلو, دیده فشانده اشک شوق.....قلب شکسته در میان, هرطپش آهنگ تو شد
*****************************
سوی تو ای راحت جان, غرق سرور آمدم......همسفر گردوغبار, از ره دور آمدم
مامن دلهای غمین, سایه ایوان طلا......من بطواف گنبد ومضجع نور آمدم
*******************************
تابش هشتمین نگین, به تارک سریردین......رکن زمانست و زمین حجت اصحاب یقین
ثامن آل مرتضی, عالم آل مصطفا......او که به تسلیم قضا گشته شهید جام کین
*********************************
زخاک توس می جهد, ستارگان به آسمان......شمس همیشه در طلوع, مهر کران خاوران
سجده گه اهل فلک, بوسگه حور و ملک.......بارگه قدس رضا, منشا فیض عرشیان
*******************************
چون گل نیلوفر عشق, خفته به امواج طلب......گرد ضریح پاک تو ,ورد دعا ,عرض ادب
خورده گره به پنجره, دست نیاز عاشقان......ناز تو می خرد به جان, زائر خسته روز و شب
******************************
باز صدا کنم ترا, ای سر و سامانی من......در گذر از حادثه ها, یار پریشانی من
سائل و مسکین توام, حاجت من وصال توست.....از در خود مران گدا,شاه خراسانی من
*****************************
از لب دریای کرم ,جرعه ای کن نصیب من.....تشنه التفات تو, این دل بی شکیب من
در غم و اندوه و بلا لطف و عنایتت مزید......یار همیشه آشنا, دادرس غریب من