monir arch
kamelعزیز احیانا شما تو حوزه درس نمیخونی؟ من همه بحث رو خوندم با این ادبیاتی که تو حرف میزنی اگه راستم بگی من قبول نمیکنم
جالبه که علی رغم اینکه در اطلاعات شخصی ام ، آمده است که من لیسانس مهندسی هستم، ولی باز شما تردید دارید...!!!!؟

و اینکه میخواهید یا نمیخواهید باور کنید که من در حوزه علمیه درس نمی خوانم هم به شما مربوط میشود...... زیرا بنا و اساس بحثهای دوستانه ما در انجمن روی صداقت و راستگویی متقابل هست، همانطور که شما دوست گرامی صادقانه نظرت را درباره حرفهای ما نوشتی ....که لازم است از شما تشکر کنیم.

و ما معتقدم اگر صداقت در بحثها نباشد ، در حقیقت به یکدیگر جفا نمودیم. و دیگر ادامه صحبتها معنا ندارد....!!!!
و اینکه شما از ادبیات دوستانه و محترمانه و همینطور صادقانه ، تعبیر به «بالا منبر رفتن» میکنید هم در جای خود برایم جالب بود . به هر حال ما از حضورتان شرمنده هستیم و پوزش میخواهیم، اگر اینگونه صحبت کردن ما برای شما سو تفاهمی راجع به تحصیلاتمان پدید آورده است.
حسابی رو منبر ننشستی که یه کم بیا این پایین یا به این پایینی ها هم نگاه کن اگه تا حالا ندیدی حد اقل بخون که مردم اونقدر مشکل دارن که دیگه به این چیزا اهمیت ندن.
دوست گرامی باور کنید اگر این امر بعنوان یک مشکل در جامعه نبود ، هرگز با شما مهندسین و دوستان دانشگاه دیده و روشن فکر وارد گفتگو و آسیب شناسی نمی شدیم ولی قبول کنید که این قبیل از هنجار شکنی ها در کنار سایر مشکلات در جامعه مشهود است.
اینکه در جامعه مشکلات متنوعی است ، بحثی نداریم . اما آیا این دلیلی میشود که ما از این قبیل مشکلات هم غافل شویم...؟؟؟
چرا ما ,عادت کردیم به غلط در مقابل مسائل و مشکلات قابل حلِّ در پیش رو ، همواره با فرافکنی ها و پیش کشیدن مسائل غیر همراستا ، صورت مساله را پاک کنیم و خودمان را از پیگیری آن رها کنیم......؟؟ آیا این یک رویه درستی است که در جامعه ما حاکم است....!!!؟؟ آیا فکر نمیکنید که یکی از علتهای عدم توفیق جامعه ما در بعضی از زمینه ها ، همین پشت پا انداختن مسائل بخاطر بهانه های این دیگر این چنینی باشد...!!؟؟
آیا مشکلات بزرگ و کوچک دیگر در جامعه رافع و حل کننده این مشکل است....!؟ بیایید قدری با حوصله و با متهم نکردن طرف مقابل ، همدیگر را مدد و یاری دهیم
با این حرفایی که میزنی اصلا موافق نیستم.شما مثل این ملاها زن و دختر و عین یه وسیله خونه میدونی و این همه که اسلام اسلام میکنی اینو بدون که خدا دوس نداره بندش ناراحت باشه و این حرفای شما یعنی دختر باید تو یه استکان باشه که بعد از اینکه ازدواج کرد میتونه ارتقاع درجه پیدا کنه بره تو لیوان چرا؟ چون میتونه برا شوهرش ارایش کنه و این اجازرم شوهره میده پس این وسط حق دختر و زن چی شد؟مگه نه اینکه هر ادمی اختیاراتی داره؟
دوست عزیز ظاهرا علی رغم اظهار نظرتان، مبنی بر خواندن تمام بحثها در این تاپیک ، با کمال تعجب داریم می بینیم که دارید سوالها و اشکالاتی که قبلا سایر دوستان مطرح کرده بودند ، و ما هم ، با همکاری آنان به بحث نشستیم و پاسخ گفتیم را ، شما باز دارید تکرار میکنید....!!!

شاید علت این موازی پرسی هایتان به این خاطر است که به دقت مطالعه نکردید ، وشاید هم در مطالعه خود عجله داشتید.دوست گرامی ما در گذشته گفتیم که آرایش زن یا مرد ارتباطی به اجازه همسر ندارد ویا گفتیم که چرا باید زن آرایش کند ویا گفتیم که این تصور غلط است که ما تمام موفقیت و یا ناکامی زن را در «بزک دوزک» کردن ویا نکردن او ببینیم !! وهر مخالفتی با تبرج و خود نمایی او یعنی بازداشتن و مانع شدن برای او از رسیدن به پله های ترقی و......... .
با این حال از شما تقاضا میشود که محبت نمایید و صحبتهای گذشته را مشاهده کنید تا ما هم تمام آن صحبت ها را تکرار ننماییم. اما راجع به قبول کردن یا نکردنتان هم ، با ید بگوییم که قضاوت نهایی با شماست و وظیفه ما صرفا بیان مطالب است.
در میخانه ام بگشا که هیج از خانقاه نگشود***گرت باور بود ورنه سـخن این بود و ماگفتیم
اگر بر من نبخشایی پشیمانی خــوری آخر***به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم
تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یــار در نگرفت***ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم
خواهشن اسم اسلام و قران و خدا رو بیشتر از این خراب نکن. بهتر به جای این کتابایی که میخونی(البته با نهجالبلاغه و قران کاری ندارم)بری تو اجتماع.بهتره قران رو هم خودت بخونی و روش فکر کنی بدون اینکه یادت بیاری تو فلان تفسیر اینو گفته تو بهمان اونو بعد با اون چیزایی که فهمیدی بسنجی.چشم و گوش بسته نباید هر چیزی رو قبول کرد
معمولا در صحبتهایمان عادت کردیم که بی سند و مدرک حرف بزنیم و اگر گاها سندی بر ادعایمان بیان کنیم، با کمال تعجب مورد انتقاد دوستان قرار میگیریم...!!!

ظاهرا بی اعتبار صحبت کردن در نظر بعضی از دوستان ، نه همه دوستان ، مورد پسندنر است !!؟ علت اصلی اینکه ما منبع برای مطالعه دوستان ارائه دادیم به این خاطر بود که حداقل عزیزان، با نظرات آن افراد کارشناسی که عمر خود را در راه شناخت مسائل دینی قرار دادند آشنا شوند و اینطور تصور نشود که مباحث ما صرفا یک نظر شخصی است و ما داریم نظر خودمان را به رخ همه میکشیم. اما ظاهرا این اقدام ما را ، بعضی ها بد فهمیدند و تصوراتی که ما نگران بودیم رخ دهد ، پیش آمده است!!
.
اینو قبول کن که هیچ کس کامل نیست.فکر نکن چون اسمتو کامل گذاشتی واقعا کاملی.
دوست گرامی شما اولین کسی بودید که با بیان این مورد، از اسم کاربری من دچار این تصور اشتباه شدید. هدف من از این عنوان ، کنایه از کسی است که به دنبال «کمال خواهی » و کامل شدن است ، بوده است و نه آنچه که شما تصور کردید. ما هم مانند شما اعتقاد داریم که در عالم ، جز معصومین علیهم السلام ، ما انسانهای کامل دیگری نداریم و بفیه ی ما انسانها دچار کاستی های زیادی هستیم.
هنر بی عیب حرمان نیست لیکن***زمن محرومتر کی سائلی بود
بر این جان پریشان رحمت آرید***که وقتی کاردان کاملی بود
مگو دیگر که حافظ نکته دان است***که ما دیدیم و مُحکِم جاهلی بود
با این حال امید وارم دوستان از بحثهای شده دلگیر نشوند