یک روایت تکان دهنده

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و به ایشان عرض کرد :

اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .

http://www.ammarname.ir/link/6005
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .

http://www.ammarname.ir/link/6005

من این متن رو مدت ها پیش در وبلاگی دیده بودم و خیلی برام جای سوال داشت که آیا یک امام ِ معصوم از عبارت "به کوری چشم تو " استفاده می کنه ؟ و آیا این تناقضی با سلوک ائمه نداره ؟!

در جای دیگه ای این روایت مطرح شده و یک کارشناس دینی پاسخی دادن که پاسخشون رو اینجا قرار میدم :



این روایت در کتاب شریف « عوالی اللئالی » جلد 1 صفحه 345 وجود دارد ولی نه با این محتـوا و متن !
بنده نمی دانم چه کسـی این روایت را ترجمه کرده که این طور درآمـده ؛ چون اصلا متن عربـی این روایت محتـوایش پرسش و پاسخ با امام صادق علیه السلام و اینکه ایشان گفته باشد « به کوری چشم تو » نیست.

این متن عربی روایت است :

« روي عن صفوان الجمال، قال: دخلت على الصادق عليه السلام فقلت: جعلت فداك سمعتك تقول: شيعتنا في الجنة، وفي الشيعة أقوام يذنبون، ويرتكبون الفواحش ويأكلون أموال الناس، ويشربون الخمر ويتمتعون في دنياهم ؟ فقال: نعم هم أهل الجنة. اعلم ان المؤمن من شيعتنا لا يخرج من الدنيا حتى يبتلي بسقم أو بفقر، أو بدين، أو بجار يؤذيه، أو بزوجة سوء. فان عوفي من ذلك كله، شدد الله عليه في النزع عند خروج روحه، حتى يخرج من الدنيا ولاذنب عليه. فقلت: فداك أبي وأمي، لابد من رد المظالم. فقال عليه السلام: ان الله تعالى جعل حساب خلقه يوم القيامة على محمد وعلي عليه السلام، فكل ماكان على شيعتنا حسبناه من الخمس في أموالهم، وكلما كان بينهم وبين خالقهم استوهبناه منه ولم نزل به حتى ندخله الجنة برحمة من الله وشفاعة من محمد وعلي عليهما السلام حتى لايدخل أحد من شيعتنا النار »

ترجمه روایت : از صفوان بن جمال روایت شده که گفت بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و گفتم : من به فدای شما، از شما شنیدم که گفتید : شیعیان ما در بهشت هستند ، [ولی] در شیعه افـرادی را می بینیم که گناه می کنند ، بزرگ ترین گناهان را مرتکب شده و خمر می نوشند و از [لذات حرام] دنیـا خودشان را بهره مند می کنند ! پس امام فرمود : بله آنها [شیعیان] اهل بهشت هستند ؛ [لیکن] بدان که مؤمنان از شیعیان ما نمی میـرند تا اینکـه به بیماری یا فقر، یا قرض، یا همسایه ای که او را اذیت کند، یا زنی ناسازگار و بد مبتلا و دچـار بشوند. پس اگر به همه اینها [که گفته شد] مبتلا نشود خداوند لحظه جان دادن را بر او سخت بگیـرد تا گناهانش قبل از خروج از دنیـا [= مرگ] از بین بروند. به امام عرض کردم : پدر و مادرم به فدایت، ناگزیر برای این افـراد حق الناس یا حقوق دیگری وجود دارد که باید برای آن پاسخ گو باشند ! حضرت فرمود : خداوند در روز قیامت، حسابرسـی بندگانـش را به محمد و علی [علیهم صلوات الله] واگذار می نماید، پس همه آنچه که مربوط به شیعیانمان است را بر عهده می گیریم و از خمس و حقوقی که در اموال آنها داریم استفاده می نماییم و تمام آنچه که میان آنها و خداوند باشد از خداوند برای آنها طلب غفران و بخشش می کنیم تا جایی که به شفاعت محمد و علی [علیهم صلوات الله] همه وارد بهشت شده و یک نفـر از شعیان ما وارد جهنم نشود.

قبل از بررسـی روایت، در مورد کتاب باید عرض کنم که یکی از کتب معتبـر و برجسته شیعی می باشد که در قرن نهم هجـری تألیف شده است و بزرگانی مانند علامه مجلسی از آن روایت نقل کرده اند.


اما در مورد سندیّت روایت، صفوان بن مهران بن جمال کوفی از ثقات و برجستگان شیعه در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام شمـرده شده است ؛ آنقـدر به اهل بیت علیهم السلام محبّت و ارادت داشتـه که در مورد او گفته اند : « كان شديد التمسك بأهل البيت عليهم السلام عاملا بأوامرهم مواظبا علي القيام بخدماتهم ». چون از راویان این روایت به جز صفوان بن مهران بن جمال کوفی نام بـرده نشده، لذا از جهت سندیّت خبر واحد از نوع خبر مرسل محسوب می شود. خبر مرسل خبری است که نام یک یا چند راوی آن ذکر نشـده باشـد.

لیکـن در مورد محتـوا باید دقت شود که اولاً آنچنـان که در پست ابتـدایی عنـوان شده خبری از پرسش و پاسخ و « به کوری چشم تو » و این حرف ها نیست و اساساً با سیـره معصومین علیهم السلام هم در تضـاد است که این گونه به کسـی پاسخ بدهنـد. اگر افـرادی به نزد معصومین علیهم السلام رفتـه و به جهت غرض ورزی شبهاتـی را مطرح کنند، معصومین سیـره شان بر عدم پاسـخ گویی بوده است و نه توهیـن و بی ادبی کردن !
ثانیـاً محتـوای روایت که در آن گفتـه شـده شیعیان همه به بهشـت می روند به معنـای صدور جواز گناه برای شیعیـان نبوده و نیست ؛ چه اینکـه در روایات بسیـاری [بخصوص در باب جهاد النفس وسائل الشیعة] ائمه معصومین علیهم السلام تأکیـد بر انجام اعمـال صالح با نیات خالص نمـوده اند و حتی در روایتـی از حضرت محمد بن علی الباقـر علیهما السلام هست که حضرت فرمودند : « هیچ خویشاوندی میان ما و خداوند نیست مگـر بخاطر اعمـال ما » ؛ یعنی شخـصِ انسان کامل خودش را نسبت به خداوند نزدیـک نمی داند مگر بواسـطـه اعمـال صالح و خالصـانه ای که انجـام می دهـد. با این وصف، جایگـاه شیعیان گناه کار هم مشخـص می شود ! مثلا شیعـه ای که نماز نمی خواند قرار نیست چون اعتقاداتش بماننـد شیعیان است و اندک محبتـی هم نسبت به آنهـا دارد این نمـاز نخواندنش در دنیـا را چشم پوشـی کنند !! چنین چیزی با ظاهر و باطن آیات قرآن کریم و روایات صادره از اهل بیت علیهم السلام در تضـاد قطعـی عقلـی می باشـد. چطور می توان پذیرفت خداونـدی که می فرمایـد : « و من یعمل مثقـال ذرة شرا یره » ، از شرور و بدی هایی که برخی با عنوان « شیعـه » در حق دیگـران روا داشته اند فقط بخاطـر شفاعت یک انسـان معصـوم گذر کنـد ؟ مگر حق النّـاس با شفاعت حل می شـود ؟!!

با عنایت به نکتـه دوم باید عرض کنـم این گونـه روایات را باید در کنـار روایات دیگـری که هیچ چیـز را به جُز عمـل صالـح افـراد عامل برتـری نمی داننـد نگریست ؛ در غیر اینصـورت نگاه یک طرفه و یک جانبه موجب برداشت اشتباه و سوء از این روایات خواهد شد.


البته در ادامه پرسیده شده بود که این روایت تا حدی با روایات دیگه متناقضه ! و آیا میشه که فردی به واسطه بیماری و ... و نه با توبه و جبران ! مورد شفاعت قرار بگیره ؟ در صورتی که روایاتی هست که میگه تا فرد خودش کاری نکنه از ما (ائمه) کاری برنمیاد !

پاسخی که داده شد :


سخن شما صحیح هست و مفاهیم روایت با روایات و آیات دیگه متضاد هستند.
فقط یک نکته رو باید اینجا بیان کرد که برای اینکه انسان ها [ و نه فقط شیعیان ] مورد شفاعت قرار بگیـرن باید یک تناسبی با شفاعت کننده هم داشته باشند.
مثلا ما از امام صادق علیه السلام روایت داریم کسی که نمازش را به تأخیر بیندازد از ما نیست و به شفاعت ما نخواهد رسید. خب این یک شرط به شفاعت رسیـدن است ! یعنی ما باید حد اقلّی از نزدیکی به ائمه را داشته باشیم تا مورد شفاعت شان قرار بگیـریم. این طور نیست که حالا یک نفر محبّ اهل بیت است خب هر غلطی دلش می خواهد انجام بدهد و خیالش هم راحت باشد که در قیامت به بهشت می رود فقط به این دلیل که « محبّ » اهل بیت و به ادعای خودش « شیعه اثنی عشری » است.


ان شاءالله که روحانیون روایاتی رو مطرح کنند که سند بسیار معتبری داشته باشه و در عین حال درست و بدون تحریف ترجمه شده باشه !
 

Similar threads

بالا