انسان در خيال و وَهم خود بيشتر آسيب می‌بیند تا در واقعیت!
یادداشت کن !
- شروع کننده موضوع JU JU
- تاریخ شروع
سلام،حق
روزگار نکبتی شده، آن‌قدر که آدم دلش میخواهد مدام به خاطره‌هاش چنگ بیندازد و آن‌جاها دنبال چیزی بگردد. یاد بچگی‌ها و سایه بعدازظهر و توت‌های کال روی آجر فرش، و صدای نامفهوم دوره‌گردها، انگار خواب بوده و حسرتش حالا به بزرگی یک حشره چسبنده روی سینه آدم می‌مانَد. یاد پنجره‌ای که باد مدام بازش میکرد، یاد اسکناس‌های کوچولو، یاد پدربزرگی که معلوم نشد کی مرد...
تمام آدمهایی رو که میبینید سالهاست کنار هم موندن؛
در طول رابطشون، مدت زیادی با هم سازش کردن، اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده و دقیقا جایی متعهد موندن که وسوسه بر انگیزترین انتخاب ها جلوشون بوده..
فقط ویترین روابط رو نبینید!
رابطه ی موندگار نیاز به گذشت، سازش و تعهد قوی داره!
در طول رابطشون، مدت زیادی با هم سازش کردن، اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده و دقیقا جایی متعهد موندن که وسوسه بر انگیزترین انتخاب ها جلوشون بوده..
فقط ویترین روابط رو نبینید!
رابطه ی موندگار نیاز به گذشت، سازش و تعهد قوی داره!
فشار کار و مدیریت کردن زندگی بزرگسالی انقد زیاده که حتی یک درصد ظرفیت انسان و روابط الکی رو ندارم، حتی در حد حال و احوال سطحی و ببینیم همو گفتن‌های الکی. فقط روابط مثل آینه و بی دراما كه قلاب بگيريم برا هم باهم بريم بالا و مثل بالشت، نرم و گوش شنوا و آغوش امنیم برا هم
دیشب شب بدی داشتم تا سه خوابم نبرد
وقتی هم که خوابم برد حس کردم همسرم صدام میکنه
اصلا یادم نبود چه اتفاقی افتاده ،مثل قبل گاهی شبها قندش میوفتاد و صدام میکرد
نشستم و مثل آدمهای منگ به دور و برم نگاه میکردم
اومدم برم تو هال یهو یادم اومد خواب بودم و خواب دیدم.
و طبق معمول امروزم داغون بود
نه غذا پختم نه کاری کردم فقط فیلمهایی که تو گوشی دارم و نگاه کردم.
اصلا خوب نیستم
وقتی هم که خوابم برد حس کردم همسرم صدام میکنه
اصلا یادم نبود چه اتفاقی افتاده ،مثل قبل گاهی شبها قندش میوفتاد و صدام میکرد
نشستم و مثل آدمهای منگ به دور و برم نگاه میکردم
اومدم برم تو هال یهو یادم اومد خواب بودم و خواب دیدم.
و طبق معمول امروزم داغون بود
نه غذا پختم نه کاری کردم فقط فیلمهایی که تو گوشی دارم و نگاه کردم.
اصلا خوب نیستم
عزیزمدیشب شب بدی داشتم تا سه خوابم نبرد
وقتی هم که خوابم برد حس کردم همسرم صدام میکنه
اصلا یادم نبود چه اتفاقی افتاده ،مثل قبل گاهی شبها قندش میوفتاد و صدام میکرد
نشستم و مثل آدمهای منگ به دور و برم نگاه میکردم
اومدم برم تو هال یهو یادم اومد خواب بودم و خواب دیدم.
و طبق معمول امروزم داغون بود
نه غذا پختم نه کاری کردم فقط فیلمهایی که تو گوشی دارم و نگاه کردم.
اصلا خوب نیستم
اگه می تونید فردا برین باغتون که حالتون عوض بشه،کیو خیلی دوست دارین برین ببینینش،اگه میشه حتی الکی هم شده یه لبخند بزنید ،اگه میشه یه استیکر لبخند اینجا برای ما بفرستین
❤
عزیزم مهربونمعزیزم
اگه می تونید فردا برین باغتون که حالتون عوض بشه،کیو خیلی دوست دارین برین ببینینش،اگه میشه حتی الکی هم شده یه لبخند بزنید ،اگه میشه یه استیکر لبخند اینجا برای ما بفرستین
تو فوق‌العاده‌ای دختر تویی که با همه سختی‌ها ادامه دادی
تویی که خیلی جاها دست خودتو گرفتی
تویی که زیبایی‌های درونتو دیدی و شناختی و تویی که زخم خوردی و رنج کشیدی
ولی اشکاتو پاک کردی و بلند شدی و کم نیاوردی تو باعث افتخاری، قدر خودتو بدون
روزتون مبارک دختراا
تویی که خیلی جاها دست خودتو گرفتی
تویی که زیبایی‌های درونتو دیدی و شناختی و تویی که زخم خوردی و رنج کشیدی
ولی اشکاتو پاک کردی و بلند شدی و کم نیاوردی تو باعث افتخاری، قدر خودتو بدون
روزتون مبارک دختراا
گاهی لب های خندان بیشتر از
چشم های گریان”درد”می کشند...
“پایِ “معرفت که میاد وسط
“دستِ “خیلیا کوتاه میشه...
یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت
اگه خودتو بگیری میندازنت ...
مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم
اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند
معذرت میخوام ...
مزرعه را موریانه خورد
ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم
آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار
نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند
#زمـان وفاداری آدما رو ثابت میکنه نه #زبـان
چشم های گریان”درد”می کشند...
“پایِ “معرفت که میاد وسط
“دستِ “خیلیا کوتاه میشه...
یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت
اگه خودتو بگیری میندازنت ...
مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم
اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند
معذرت میخوام ...
مزرعه را موریانه خورد
ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم
آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار
نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند
#زمـان وفاداری آدما رو ثابت میکنه نه #زبـان
دوست داشتن، چیزی شبیه به گم شدنه، توی یه آدم دیگه...
حالا هرچی کسی رو بیشتر دوست داشته باشی، عمیق‌تر گم میشی...
یه جاهایی دیگه نمیدونی برای خودت داری زندگی میکنی یا برای اون...
حالا دیگه همون آهنگی رو گوش میدی که اون گوش میده...
همون کاری رو انجام میدی که اون می‌خواد.
همون حرفی رو می‌زنی که اون دوست داره.
حالا دیگه حق داری حسادت کنی، حالا دیگه چشم به راه بودن معنی پیدا میکنه، حالا دیگه دوست داری نگران باشی...
از یه جایی به بعد، اون نفس می‌کشه تا تو زندگی کنی...
«آدم برای دوست داشتن، به دلیل احتیاج نداره، اما برای زندگی کردن بهانه می‌خواد».
حالا هرچی کسی رو بیشتر دوست داشته باشی، عمیق‌تر گم میشی...
یه جاهایی دیگه نمیدونی برای خودت داری زندگی میکنی یا برای اون...
حالا دیگه همون آهنگی رو گوش میدی که اون گوش میده...
همون کاری رو انجام میدی که اون می‌خواد.
همون حرفی رو می‌زنی که اون دوست داره.
حالا دیگه حق داری حسادت کنی، حالا دیگه چشم به راه بودن معنی پیدا میکنه، حالا دیگه دوست داری نگران باشی...
از یه جایی به بعد، اون نفس می‌کشه تا تو زندگی کنی...
«آدم برای دوست داشتن، به دلیل احتیاج نداره، اما برای زندگی کردن بهانه می‌خواد».
دلی بزرگ میخواهد
زندگی کردن در این دنیا ...
دلی میخواهد تا
خیلی چیزها را نبینی ...
خیلی چیزها را نشنوی ...
و از خیلی چیزها بگذری !
زندگی کردن در این دنیا ...
دلی میخواهد تا
خیلی چیزها را نبینی ...
خیلی چیزها را نشنوی ...
و از خیلی چیزها بگذری !
هر وقت دلت از زندگی گرفت
یه نگاه به آسمون بنداز
گاهی وقتا آبی و صافه مثل روزای خوشت ! گاهی ابری و بارونی،
مثل روزهایی که دلت پره ...!
گاهی وقتا رعد و برقش دل آدمو
بدجور میلرزونه مثل روزهایی که
تنفر وجودتو گرفته ...!
سختی ها، غصه ها نیومدن که بمونن ...
هیچ چیزی تا ابد ثابت و یکنواخت نیست !
به قول سهراب به کوتاهی آن لحظه شادی
که گذشت غصه هم میگذرد ...
اینم میگذره رفیق و یادت بمونه
باید تاریکی باشه تا
قدر روشنایی رو بدونیم ...
یه نگاه به آسمون بنداز
گاهی وقتا آبی و صافه مثل روزای خوشت ! گاهی ابری و بارونی،
مثل روزهایی که دلت پره ...!
گاهی وقتا رعد و برقش دل آدمو
بدجور میلرزونه مثل روزهایی که
تنفر وجودتو گرفته ...!
سختی ها، غصه ها نیومدن که بمونن ...
هیچ چیزی تا ابد ثابت و یکنواخت نیست !
به قول سهراب به کوتاهی آن لحظه شادی
که گذشت غصه هم میگذرد ...
اینم میگذره رفیق و یادت بمونه
باید تاریکی باشه تا
قدر روشنایی رو بدونیم ...
بــر در خــانــه‌ٔ صـبـح 
تـــلــنــگـــری بــــزن تا بتابد بر تو آفتاب مهربانی چـــشــم بــگـــشـــابــــر دشـــت و دمـــن در آغــــوش بـــکــش شــــادی و امــیـــد را ...بـخـت و اقــبــالـت بــلــنــد
هر چقدرم مهربون باشی
یه جایی یاد میگیری که
باید با هر کسی مثل خودش رفتار کنی
یه جایی یاد میگیری که
باید با هر کسی مثل خودش رفتار کنی
من تنهایی بیرون رفتم،
تنهایی با خودم حرف زدم و به خودم دلداری دادم،
تنهایی مشکلاتمو هضم کردم،
من واسه خودم رفیق بودم، دشمن بودم به خودم خوبی کردم،
بدی کردم خودم خودمو گم کردم،
پیدا کردم!
من تنها حال خودمو خوب
کردم تو روزایی که نیاز داشتم باشید!
پس وقتی که میخوایید برید فقط باید یه
لبخند ازتون تشکر میکنم که باعث میشید
قویتر از قبل ادامه بدم
تنهایی با خودم حرف زدم و به خودم دلداری دادم،
تنهایی مشکلاتمو هضم کردم،
من واسه خودم رفیق بودم، دشمن بودم به خودم خوبی کردم،
بدی کردم خودم خودمو گم کردم،
پیدا کردم!
من تنها حال خودمو خوب
کردم تو روزایی که نیاز داشتم باشید!
پس وقتی که میخوایید برید فقط باید یه
لبخند ازتون تشکر میکنم که باعث میشید
قویتر از قبل ادامه بدم
برای خودت زندگی کن...
توقع خود را بالا ببريد...!!
گران باشيد،
بگذاريد ديگران بهايتان را بپردازند
بجنگند ، تلاش كنند و صبر...
زيادی خوب و مهربان نباشيد،
زيادی كه خوب باشيد،
زيادی مي شويد برايشان
پَسِ تان ميزنند
ناديده تان مي گيرند
فكر می كنند چه هستند و كجا...
به اندازه ای بها بدهيد كه حقشان است
حق را ضايع نكنيد ...!!
بگذاريد بترسند از نبودنتان،
بدخلقی و كم محلی تان...!
گاهی وقت ها لازم است
با اين جماعت مثلِ خودشان باشيد...!!
یاسمن مهدی پور
گران باشيد،
بگذاريد ديگران بهايتان را بپردازند
بجنگند ، تلاش كنند و صبر...
زيادی خوب و مهربان نباشيد،
زيادی كه خوب باشيد،
زيادی مي شويد برايشان
پَسِ تان ميزنند
ناديده تان مي گيرند
فكر می كنند چه هستند و كجا...
به اندازه ای بها بدهيد كه حقشان است
حق را ضايع نكنيد ...!!
بگذاريد بترسند از نبودنتان،
بدخلقی و كم محلی تان...!
گاهی وقت ها لازم است
با اين جماعت مثلِ خودشان باشيد...!!
یاسمن مهدی پورSimilar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
یادداشت های شبانه | ادبیات | 265 | |
|
گریه کن ای دل.......... | ادبیات | 427 | |
|
نگاه کن | ادبیات | 217 |