ظهریه خوب بودم...شاید بمیرم تو خواب امشب..الهی بمیرم ...............
الان جاییت درد شدید نداره .. یه موقع خدایی نکرده میبینی فرا تر از کوفتگیه ..
ظهریه خوب بودم...شاید بمیرم تو خواب امشب..الهی بمیرم ...............
الان جاییت درد شدید نداره .. یه موقع خدایی نکرده میبینی فرا تر از کوفتگیه ..
ظهریه خوب بودم...شاید بمیرم تو خواب امشب..
باشه....خدا نکنه ... زبونتو گاز بگیر ... این چه حرفیه ...
چیه؟ میترسی زن بگیری؟سلام.خوبی؟
چت کجا بود...فرار کردم زنم ندی...
دیدی گفتم... شما همون حقوق معوقه ی ما رو بده جایزه نخواستیم.سلااااام دستیار گرامی.میبینم که کارتو خوی انجام دادی....همه سبز شدن...افرین شم....
یه جایزه پیشم داری
دیدی گفتم... شما همون حقوق معوقه ی ما رو بده جایزه نخواستیم.
چیه؟؟؟؟؟؟اخراج بست نبود؟؟؟؟با بچه مردم چی کار داری؟؟چیه؟ میترسی زن بگیری؟![]()
شما که رفته بودی!!! روابط کاری خاتمه پیدا کرده بود دیگه. بعدش هم جریان مال یکی دیگه بود.کی؟؟؟؟؟مگه قرار نبود روابط عاطفی تو کارت وارد نکنی؟؟؟؟؟اخراااااااااااج
کار حرفه ایه! مگه الکیه؟! اون هم با روحیه ی لطیفی که تو داری؟خوب منم استخدام کن .. رزومه بدم ؟
راستی برفک جونی .. امضات بغضمو ترکوند ..
حقوووووووووووووووووق؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!تو اخراج شدی...دنبال کار جدید باش:دیدیدی گفتم... شما همون حقوق معوقه ی ما رو بده جایزه نخواستیم.
چیه؟ میترسی زن بگیری؟![]()
همین رو بگو...شما جیب ما رو نزن ... جایزه پیشکشت ..
ارهههه.همه پرونده ها رو خودم حل میکنم....تو اومدی کار یاد بگیری یه حقوقیم میدادم:دیشما که رفته بودی!!! روابط کاری خاتمه پیدا کرده بود دیگه. بعدش هم جریان مال یکی دیگه بود.
اخراج؟؟؟؟؟؟؟
بهتر از من پیدا نمی کنی ها!! شری...
همه اش 5تا؟! حالا چی شد؟ وای فردا صبح که از خواب پا میشی تازه مشخص میشه. الان داغی...تو هنوز بغض داری؟؟؟؟واسه چی؟؟
زینب
امروز از 5 تا پله پرت شدم پایین....الان ک ازش گذشته ستون فقراتم و کمرم خیلی درد گرفته...شاید...
توام که روحیت لطیف شدو ....کاراگاه باید خشن باشه....عین من:دیکار حرفه ایه! مگه الکیه؟! اون هم با روحیه ی لطیفی که تو داری؟
همین جا، کنار تو.برفک جونی فقط یه شکلک بود.سیگارم کجا بود.
مصطفی...................................whrere are you
تو خودت تو پرونده قبلی دست داشتی! چطوری میشه حل اش کرده باشی.ارهههه.همه پرونده ها رو خودم حل میکنم....تو اومدی کار یاد بگیری یه حقوقیم میدادم:دی
کار همیشه جریان داره....جریان مال کی بود؟؟؟؟؟؟؟؟اقرار کن؟؟؟؟اسم؟سن؟:دی
کم کم داره حالم داغون میشه...خیلی بد بود....اخه پله هامون خیلی لیزه....یعنی فردا چی میشه؟؟؟؟!!!!همه اش 5تا؟! حالا چی شد؟ وای فردا صبح که از خواب پا میشی تازه مشخص میشه. الان داغی...
ای بابا! همه جا یه حسابداری ای هست یه حساب و کتاببی هست. همینجوری که نمی شه اخراج کرد. بعدش هم رزومه ی من رو ببینن رو هوا من رو می زنن.حقوووووووووووووووووق؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!تو اخراج شدی...دنبال کار جدید باش:دی
نکنه تو حلش کردی؟؟؟؟؟؟تو خودت تو پرونده قبلی دست داشتی! چطوری میشه حل اش کرده باشی.
زینب با من بودی؟؟؟؟؟؟؟![]()
من که نه دارم زینب رو میگم که به درد این کار نمی خوره.توام که روحیت لطیف شدو ....کاراگاه باید خشن باشه....عین من:دی
مگه نه بچه ها؟:دی
منم رو هوا یه دستیار جات میزارم....زبونم میریزه تازه....ای بابا! همه جا یه حسابداری ای هست یه حساب و کتاببی هست. همینجوری که نمی شه اخراج کرد. بعدش هم رزومه ی من رو ببینن رو هوا من رو می زنن.
همین جا، کنار تو.
اقا مصطفی....آخه کی تو این روزگار ازدواج میکنه ؟خودت چی؟ :دی
با اجازه ی بزرگترایه مجلس بععععععععععععععععععععععععععلللللللللللللللللللللللللهههههههه
اقا رضا پسر خوبیه؟مصطفی هر چی این دو دختر پرسیدن،تکذیب کن.
من که نه دارم زینب رو میگم که به درد این کار نمی خوره.
بگم حله؟ مال رضا بود، سرسختی نشون میداد، اسمش رضا غزالیان در سایه، سن 28 سال. البته بهش همون 24-25 می خوره، کارش هم این بوده که چراغ خاموش میومده سر کنارگذرها تو بچه ها رعب و وحشت ایجاد می کرده. گفتیم زن بدیم اش درست بشه. می بینی که همه چیز روی روال کاریه و من گزارش هام واضحه...ارهههه.همه پرونده ها رو خودم حل میکنم....تو اومدی کار یاد بگیری یه حقوقیم میدادم:دی
کار همیشه جریان داره....جریان مال کی بود؟؟؟؟؟؟؟؟اقرار کن؟؟؟؟اسم؟سن؟:دی
آخه کی تو این روزگار ازدواج میکنه ؟خودت چی؟ :دی