پس دیگه به قول نیمیتزو خیلی مشکوکی که بدون رغبت اومدیاااااااانه بابا... دیگه عاشقی از ما گذشته... آخه اینترنت خونه دایلاپه با سرعت صفر... رغبت نمیکنم بیام ... یا اینکه تا این موقع خوابم...
ولی شبا یه حال دیگه داره ها!!
گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی
- شروع کننده موضوع Nimitzo
- تاریخ شروع
نه بابا . من چند بار شروع كردم . ولي غذا ها ول كن ما نيستن . اول بايد يه فكري به حال غذاها كرد
دم خودم گرم که اصلن سراغشم نرفتم
پس دیگه به قول نیمیتزو خیلی مشکوکی که بدون رغبت اومدیاااااااا
دلم واسه باشگاه تنگ شده بود
خب حالام که تغییر کردی باز عاشق شدی؟؟؟؟
نه ديگه . اين برگشت بود . عشقه كه رفت ، من برگشتم به حالت اول ، انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده
دلم واسه باشگاه تنگ شده بود
دیدی باشگاه دلش تنگ میشه اون بالا با صورتی می نویسه"به به! از این ورا ... " ؟؟؟
من بعد عید که برگشتم دیدم انقد خوشحال شدم
نه ديگه . اين برگشت بود . عشقه كه رفت ، من برگشتم به حالت اول ، انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده
آهااااااااا
پس تعداد تغییر رویه ها باید زوج باشه که با هم خنثی شن
ولی شبا یه حال دیگه داره ها!!
همينايي كه گفتيد مصداق بارز عاشقيست .....
شبا واقعا لذت بخشه
دم خودم گرم که اصلن سراغشم نرفتم
برو سراغش . خيلي خوبه . اونجوري هم لذت بخشه . وقتي شروع ميكني به خوردن انگار تازه متولد شدي
آهااااااااا
پس تعداد تغییر رویه ها باید زوج باشه که با هم خنثی شن
آفرين . معلومه كه درسات رو خوب خونديا حميده خانم .
دقيقا معادلات رياضيه . حالا اينا يك مجهولي و درجه يك هستن ولي وقتي كه همزمان عاشق چند نفر ميشي و چند نفر هم عاشقت ميشن ، معادلات بسيار پيچيده خواهد شد كه ديگه ميره براي دكتراي رياضي محض
لاغر بودن هم خوب نيست . همش ميشه استخون . آدم يه جوريش ميشه وقتي ميبينه
دیگه نیمه شب شد ...
من باید برم :دی
شب خوش
من باید برم :دی
شب خوش
ayhann
اخراجی موقت
ayhann
اخراجی موقت
ayhann
اخراجی موقت
خندیدم!
به آن دخترک ِ موقهوه‌ای ِ چشم سیاه ِ خوش باور ِعاشق،
عاشق ِ "یکی" دست نیافتنی‌تر از همه،
خندیدم.
و توی آینه‌ی قدی
خودم را دیدم قد کشیده‌تر از همیشه،
خیلی زود،
خیلی نزدیک،
صدای شکستن آمد!
چیزی توی قلبم شکست،
له شد،
صد پاره شد،
تازه فهمیدم که
من ِ لعنتی بزرگ شدم
مثل آدم بزرگ‌های نفهم
به عشق ِ ناب ِ او خندیدم
بزرگ شدم
یا
ادای آدم بزرگ‌ها را درآوردم... .
__________________
به آن دخترک ِ موقهوه‌ای ِ چشم سیاه ِ خوش باور ِعاشق،
عاشق ِ "یکی" دست نیافتنی‌تر از همه،
خندیدم.
و توی آینه‌ی قدی
خودم را دیدم قد کشیده‌تر از همیشه،
خیلی زود،
خیلی نزدیک،
صدای شکستن آمد!
چیزی توی قلبم شکست،
له شد،
صد پاره شد،
تازه فهمیدم که
من ِ لعنتی بزرگ شدم
مثل آدم بزرگ‌های نفهم
به عشق ِ ناب ِ او خندیدم
بزرگ شدم
یا
ادای آدم بزرگ‌ها را درآوردم... .
__________________
ayhann
اخراجی موقت
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
ayhann ! می خوای اخطار بگیری از این شوخیها با مدیر میکنی!!
این دیگه کیه؟؟؟دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
آقا reza_1364 این دیگه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی داره به اسم مدیر اینجا شوخی میکنه؟؟؟؟؟؟؟
اگه بفهمم پوست کلشو میکنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخرین ویرایش:
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
واي واي واي اگه اقا رضا بفهمه....!!!!
شوخي ، شوخي ، با مدير تالار هم شوخي؟؟؟؟؟؟
واي واي واي واي
هر كي هستي هر چه سريعتر خودتو معرفي كن...!!!
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
وای با اون پیام هایی که من توی صفحه ی مدیر گذاشتم الان همه فکر می کنن کار منه!!!!
آقا reza_1364 من نیستم.
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
مضنون شماره 1 اقاي ayhann ....!!!!
ديگه نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حد اقل لاغرا همه چیز می خورن بدون اینکه بترسن یه وقت چاق بشن.
هر چند چاقی و لاغری هر 2 تاش بده.
آدم باید رو فرم باشه مثل من
دغدغه مند
عضو جدید
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که بهش یه درس به یاد موندنی بده.
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : " کاملا معمولی بود . "
پیر هندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب"
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : " کاملا معمولی بود . "
پیر هندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب"
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
شوخی لوس و بی مزه ای بود!!!!!!!!!!
فرهنگ
مدیر بازنشسته
دوستان من.
من به عنوان مدیر تالار از بدی هایی که در حق شما کردم معذرت میخواهم.
نیمیتزو ازت متنفرم.
فرهنگ همیشه احساس میکردم تو میخوای جای منو بگیری.
من برای همیشه از پیش شما میرم و کلید تالار رو میدم به جناب آقای ayhann که انصافا اندیشمند بزرگی هستند.
از تمام کسانی که نگذاشتم بحث سیاسی کنن مغذرت میخوام.
mazie-joojoo دیگه از دستت راحت میشم!
در ضمن من دچار تحول فکری شده جزو سبز ها شدم.
قدر ayhann رو بدونید.
خدا نگهدار.
میدونی چیه؟؟؟!!!!
چی بهت بگم؟؟؟
Similar threads
Similar threads
-
-
اتاق اندیشه و بحث و نتیجه گیری علمی برای پیشرفت مهندسین مواد!!!- شروع شده توسط Hamid_MadNess
- پاسخ ها: 65
-
-
-