من همین جام رضای عزیز. بابا چشم ما به این در خشک شد و تو نیومدی! علی که چشم هاش سوخت رفت من هم داشتم کم کم ناامید می شدم.
علی به خاطره اون بادمجونی که زیر چشمش کاشتی چشمش سوخت رفت ..
من همین جام رضای عزیز. بابا چشم ما به این در خشک شد و تو نیومدی! علی که چشم هاش سوخت رفت من هم داشتم کم کم ناامید می شدم.
نگو تو جمع که!علی به خاطره اون بادمجونی که زیر چشمش کاشتی چشمش سوخت رفت ..
رضا اومد ..
سلام دوس جون .. خوش اومدی .. کدوم یونی میخونی .. ترم چند ؟ متالورژی یا سرامیک ؟
خوج اومدی ...... ببین مصطفی رو حال کن .. چقد طرفدارمه ... با علی دس به یقه شد ..هوراااااا
نگو تو جمع که!
من همین جام رضای عزیز. بابا چشم ما به این در خشک شد و تو نیومدی! علی که چشم هاش سوخت رفت من هم داشتم کم کم ناامید می شدم.
خب اون جون داره میتونه دعوا کنه...من چی؟
باوووووشه ولی اون مشتاتو که همه دیدن ..
رضا دکتر واسه چی رفتی ؟
چه سریع خوندیش...من پاکش کردم کسی نبینه
هیچی بابا...مشکلات زیاده
لاغری ........ اوخی ..آره ماشا اله مصطفی حسابی جون داره .. بادیبیلدینگه بچم ..
مخلصییییییییممن شرمندم.خوبی گلم؟
اره تا اومدم تو نقل قول دیدم پاکش کردی .. باشه نگو ... رفتی شربت ویتامین بگیری چاق بشی .. جواب نمیده من امتحان کردم ..
آره بابا همه خوندند حالا افشاگری کن بینیم...چه سریع خوندیش...من پاکش کردم کسی نبینه
هیچی بابا...مشکلات زیاده
مخلصییییییییم
مصطفی کارش درسته.برا دفاعیه ارشدم میخوام بیارمش یه زهر چشمی از استادا بگیره...
ویتامین...نه بابا.رفتم یه کاری کنن یه کم دیرتر از بینتون ...
چرا اینقدر دیر جواب میدی؟
با کی داری چت میکنی شیطون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو رو هیچ کاری ات هم نکنند تا 2 سال بیخ ریش ما هستی.ویتامین...نه بابا.رفتم یه کاری کنن یه کم دیرتر از بینتون ...
ببرش نتیجه یگیری
وای خدا ........ چی دارم میشنوم
چی میگی پسر ..
تو رو هیچ کاری ات هم نکنند تا 2 سال بیخ ریش ما هستی.
با هیچکس. دوستم یه لحظه اومد بعد پرت شد بیرون.چرا اینقدر دیر جواب میدی؟
با کی داری چت میکنی شیطون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باید برای استادها دمشون رو ببینی. ولی می تونیم یه کار کنیم ممتحن میهمان به جلسه نرسه. چطوره؟مصطفی کارش درسته.برا دفاعیه ارشدم میخوام بیارمش یه زهر چشمی از استادا بگیره...
من نمیذارم بری. همین جا هم برات زن میگیریم.ممنون.اگه قبول کنند انتقالی میگیرم میرم اصف از شرم راحت بشید :دی
من نمیذارم بری. همین جا هم برات زن میگیریم.
زینب به نظرت الان ما رو پیچوند؟بی خیال.چیزی نیست...بادمجون بم آفت نداره... :دی
زینب به نظرت الان ما رو پیچوند؟
چیه؟ دخترای شهر ما رو نمی پسندی؟ خوب هم توشون پیدا می شه ها!نه قربونت برم.هر کاری بگی برات انجام میدم.بی خیال این موضوع شو...
با هیچکس. دوستم یه لحظه اومد بعد پرت شد بیرون.
باید برای استادها دمشون رو ببینی. ولی می تونیم یه کار کنیم ممتحن میهمان به جلسه نرسه. چطوره؟
چیه؟ دخترای شهر ما رو نمی پسندی؟ خوب هم توشون پیدا می شه ها!![]()
مصطفی راس میگه .. یکی هم واسه خودش پیدا کرده : دی
نه در اون حد؛ در حدی که بشناسی اش بشناسدت، معمولا پیش میاد اقدام خاصی نمی خواد. ولی اون یارو اجنبیه خیلی گیره... نرسه بهتره.من تو عمرم دم استادیو ندیدم...راه دوم مناسبتره
فقط یکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟