Saman007Spy
عضو جدید
خميازه اي كشيدم بس عميق...
تا جايي كه يادم است تا كنون اينطور خميازه نكشيده بودم
واضح ميشنوم ، اكنون ديگر واضح است
گوشهايم ديگر كيپ نيست
چه ميگويند اينها ؟
صداي بلند اخبار شبانگاهي را ميشنوم
پدر ، باز هم تويي ؟
پدر چه ميخواهي از جان اين اخبار ؟ دنبال چه چيز تازه اي ميگردي
پدر صدايش را كم كني از قدرت بيان آنها كم نميشود ها ! همان شيوايي سابق را دارد...
پدر تو مگر نميگفتي آن موقع ها خوب بود
پدر تو نبودي كه ميگفتي اين ها كه 2 متر پارچه ي سفيد و سياه دور سر پيچيده اند ، قاعده ي عشق و دوست داشتن نميدانند...خدا نميشناسند...
پدر تو به من گفتي از 57 به بعد يادت رفت شاد بماني !
پدر تو ميدانستي و زود فهميدي ، من كه گول خوردم و نفهميدم چه بگويم ؟
پدر تو گذشتي از آن مرحله و ميخندي اندر احوالات اكنون مملكت
من چطور بخندم ؟
پدر تو وضويت را بگير
من با خاك وطنم ميدانم چه كنم...
تا جايي كه يادم است تا كنون اينطور خميازه نكشيده بودم
واضح ميشنوم ، اكنون ديگر واضح است
گوشهايم ديگر كيپ نيست
چه ميگويند اينها ؟
صداي بلند اخبار شبانگاهي را ميشنوم
پدر ، باز هم تويي ؟
پدر چه ميخواهي از جان اين اخبار ؟ دنبال چه چيز تازه اي ميگردي
پدر صدايش را كم كني از قدرت بيان آنها كم نميشود ها ! همان شيوايي سابق را دارد...
پدر تو مگر نميگفتي آن موقع ها خوب بود
پدر تو نبودي كه ميگفتي اين ها كه 2 متر پارچه ي سفيد و سياه دور سر پيچيده اند ، قاعده ي عشق و دوست داشتن نميدانند...خدا نميشناسند...
پدر تو به من گفتي از 57 به بعد يادت رفت شاد بماني !
پدر تو ميدانستي و زود فهميدي ، من كه گول خوردم و نفهميدم چه بگويم ؟
پدر تو گذشتي از آن مرحله و ميخندي اندر احوالات اكنون مملكت
من چطور بخندم ؟
پدر تو وضويت را بگير
من با خاك وطنم ميدانم چه كنم...