گنجینه معماری استان آذربایجان شرقی

djalix

عضو جدید
کاربر ممتاز
معماری کندوان

سه روستاي صخره‌اي معروف در جهان وجود دارد که کندوان يکي از آنها است. دو تاي ديگر در ترکيه و آمريکا قرار دارند. جذابيت اين روستا، خانه‌هايي است که هيچ نشاني از تمدن بشري ندارند؛ همه از سنگ‌اند آن هم سنگ‌هاي آتشفشاني. حضور انسان در ميان صخره‌ها به اين شاهکار طبيعت حيات و سرزندگي بخشيده است. خانه‌ها شکل هرمي ‌دارند و براي دام‌ها نيز حفره‌هايي در سنگ‌ها ايجاد شده است.

روستاي صخره‌اي کندوان در 50 كيلومتري جنوب غربي تبريز يكي از روستاهاي دهستان سهند است كه پيشينه آن به بيش از 6 هزار سال پيش مي‌رسد. آتشفشان در اين منطقه اثري هنري پديد آورده که تنها مي‌توان آن را در رويا تصور کرد.
نزديک به 120 خانوار در دل اين صخره‌ها براي خود خانه‌هايي هرمي‌ شکل ساخته‌اند که در آنها زندگي را مي‌گذرانند.
دره شمالي- جنوبي روستا يكي از خوش آب و هواترين و بکرترين مناطق کوهستاني در ايران به شمار آيد كه نهري بزرگ در آن از دل کوه بيرون مي‌آيد و در کنار آن چشمه‌هاي آب معدني با ويژگي‌هاي بسيار در درمان بيماري‌ها خودنمايي مي‌کنند. گفته مي‌شود آب اين چشمه با کم‌ترين درصد سنگيني براي درمان بيماري‌هاي کليوي فوايد فراواني دارد.
دره‌هاي سرسبز و خرم، آب معدني پرخاصيت، خانه‌هاي صخره‌اي زيبا، آب و هواي دلپذير و عسل و محصولات لبني مرغوب کندوان، موجب شده بسياري از طبيعت‌گردان و گردشگران از اين منطقه ديدن کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
کندوان
روستایی 700 ساله همانند کندوی عسل !



خیلی ها فكر می كنند كندوان روستایی در نزدیكی تونل كندوان است. تصویر و گزارش از آن زیاد دیده اند ولی موقعیت دقیق آن را نمی دانند. اما بد نیست بدانیم روستای کندوان در شمال شرق ایران واقع در ارتفاعات کوه سبلان با قدمتی 700 ساله یکی از جذابترین مکان های دیدنی و شگفتی های ایران بشمار می رود که به دلیل شکل خانه‌های آن که به مانند کندوی عسل در دل کوه کنده شده اند به آن روستای کندوان می گویند. در حال حاضر كندوان تنها روستای زنده صخره ای جهان است كه زندگی طبیعی مردم در آن جریان دارد.

کندوان، یکی از سه روستای صخره‌ای جهان است که این ویزگی منحصر بفرد موجب جذابیت بی‌نظیر آن شده است. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی‌ آن یک استثنا در دنیا به حساب می‌آید. چرا که دیگر در ترکیه و آمریکا هم کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمی‌کند. کندوان روستایی است بنا شده در صخره و تنها سازه این دهکده را سنگ‌ها تشکیل می‌دهند. خانه‌ها هرمی ‌شکل هستند و برای دام‌ها نیز حفره‌هایی در سنگ‌ها بنا شده است.




کندوان، یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی و منطقه‌ای ییلاقی از رشته کوه‌های سهند است که مراتع سرسبزش عشایر زیادی را به آن جا می‌کشاند. این روستا در فاصله 22 کیلومتری جنوب شهرستان اسکو در میان دره ای با صفا و کنار رودخانه ی پر آبی به همین نام واقع شده است. چشمه آب معدنی کندوان نیز یکی از جاذبه‌های این روستا محسوب می‌شود. آب این چشمه با کمترین درصد سنگینی برای درمان بیماری‌های کلیوی بسیار مفید است. بنای خانه های این روستا از نوع معماری صخره ای است و به قرن هفتم هجری و یا حتی قبل از اسلام مربوط است، بلندی این تپه های مخروطی و هرمی شکل بیش از 60 متر است و همانند کندوهای عسل در دل کوه کنده شده‌اند.

پروفسور "دیوید رول" باستان‌شناس مشهور انگلیسی در سفر به ایران و کشف نخستین مسیر پستی دنیا، قدمت کندوان در این مسیر را یکی از استنادات خود برای نظریه فرود آدم یکجانشینی بشر غار نشین و زندگی اجتماعی انسان‌ها قرار داده است. بله، واقعیت دارد. این کران های مخروطی شکل که اعجاز همنشینی انسان و طبیعت را نمایش می دهد، نه یک جاذبه گردشگری ارث رسیده از پدرانمان که یک تاریخ است.

کندوان، جهان بیمانندی است که در آن، نشانی از مال من و مال تو و ... دیده ‌نمی‌شود. در کندوان، آدمی سرپناه و زیستگاه خود را با بهره‌گیری از داده‌های طبیعت و در دل آن ساخته ‌است؛ بی‌آنکه سیمای طبیعت را، برای رسیدن به خواسته خود، دگرگون یا ویران کند. در کندوان، طبیعت بستر شکل‌گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمی نهاده ‌است؛ و آدمی، هشیارانه این پیشکش را گرامی داشته و چیدمان خانه‌ها را، همخوان با طبیعت پیش روی خود، با زیبایی و کارآیی درخور، سازمان‌ داده‌ است. کالبد از پیش آماده سنگی، هر‌آنجا که بایسته است، با پلهای چوبی و دیواره‌های آجری، کامل ‌شده ‌است و اتاقها، از درون با راهروهایی که در سنگ کنده‌ شده، به‌هم راه‌ می‌یابند.






کندوان، گوهر پنهان آذربایجان و سومین روستای صخره ای جهان است که دوتای دیگر، یكی در کاپادوکیای ترکیه و دیگری در داکوتای آمریکاست. اما این روستا تنها روستای صخره ای جهان است که هنور مردم در آن ساکنند و زندگی در آن جریان دارد. امروزه ساکنان این روستا بیش از ۱17 خانوار هستند که جمعیتی حدود ۷۰۰ نفر را شامل میشود. داخل خانه ها کوچک و ساده اما تمیز است. هر کدام به فراخور صاحبش چند اطاق کوچک دارد که با طاقچه و پرده و چند پشتی تزیین گشته است. خانه ها عموما چند طبقه هستند. طبقه اول برای آغل حیوانان تعبیه شده و طبقه بعدی برای سکونت آماده میشود. خانه ها مانند روستاهای تپه ای بصورت پلکانی هستند و کوچه های باریک با شیب تند، آنها را به هم متصل میکند.

اینجا کندوان است ؛ روستایی شگفت آور و حیرت انگیز از هزاران روستای شگفت آوری که در گوشه و کنار ایران زمین چون گوهری در صدف فراموشی و خاموشی پنهان مانده اند. برای رسیدن به کندوان باید از اسکو بگذری ؛ اسکو و باغهای حیرت انگیز گردویش. اسکو و مردم با صفای دامنه سهند. در کندوان هر چه هست سنگ است و صخره. مردم کندوان زندگی خود را در حفره هایی سر می کنند که معماری حیرت آورش نام این روستای کوچک را زبانزد جهانیان کرده است و افسوس که کسی را دغدغه آن نیست تا این روستای شگفت را آنچنان که هست به دیگران معرفی کند. محلی ها کندوان را کندجان می گویند؛ استعاره از شباهت خانه های کله قندی شان به کندوی عسل. آنها خانه هایشان را هم کران می نامند.

کران های بی نظیری که نمونه اش تنها در گورمه ترکیه دیده می شود و حالا به شکل بی رحمانه ای به محاصره تیرهای برق و سیم های زمخت و سیاهشان درآمده اند و به دلیل افزایش جمعیت روستا، اهالی مجبور شده اند با ساختن خانه هایی از آجر و سیمان نظم طبیعی اش را به هم بزنند و کسی نیست که از این ناهمخوانی دهشتناک و بی معنا دلش به درد نیاید. گرچه به امکانات توریستی کندوان تا حدودی توجه شده و سنگفرش خیابانش بازسازی شده است و برای آب شفا بخشش چاره ای اندیشیده اند، اما این مقدار برای این میراث 3 هزار ساله نیاکان بسیار کم و بی مقدار است.





درباره تعداد خانه ها شاید به علت پیوستگی نتوان تعداد دقیق آنها را حدس زد، اما به نظر می رسد خانه های این روستا در حدود 100 واحد باشند که در هر کدام دو یا سه طبقه خانه ساخته شده و در هر طبقه معمولا یک خانواده زندگی می کنند. در بعضی خانه ها علاوه بر اتاقها، با دقت و حوصله بالکن وسیع و کشیده ای نیز جلوی پنجره ها کنده و درست کرده اند. درها و پنجره های باریک به این بالکن ها باز می شوند و زنان با ذوق روستا در قسمتهایی از این بالکن ها گلدان های شمعدانی قرار داده اند و در مواقعی بندی بر این بالکن ها کشیده اند و لباس های رنگارنگشان را روی آن پهن می کنند تا خشک شود.

تقریبا تمام خانه ها را با تیشه دستی کنده اند، ولی چنان با ظرافت و دقتی این کار را کرده اند که باور کردنی نیست. دیوارها، تاقچه ها، جای درها و پنجره ها چنان استادانه کنده شده اند که بیشتر به وهم می ماند تا واقعیت. خوشبختانه جنس سنگها چنان محکم است که با تراشیدن آنها باز هم می توانند چند طبقه روی هم را دوام بیاورند. بعضی خانه ها هم در کوههای بزرگ و به هم چسبیده و به صورت پشت به پشت یا پهلو به پهلوی هم ساخته شده اند که در مواردی، این خانه ها با یک دریچه کوچک به یکدیگر متصلند و ساکنان از طریق همین گذرگاه ها با یکدیگر ارتباط دارند.






همه پوشش ها و زیراندازهای خانه ها اعم از فرشها، گلیم ها، پالازها، چهل تکه ها و پرده ها محصول دستان هنرمند زنان روستاست. هر صبحی که فرا می رسد، خانمها شروع به آب و جارو و خانه تکانی می کنند. گلیم ها و چهل تکه های رنگارنگ، در بلندای ستیغ کوههای سهند بر دست زنان روستا تکان می خورد و سمفونی تکرار ناپذیر رنگها را به تصویر می کشند. در همان زمان اگر در کوچه های تنگ و باریک کندوان گذر کنی، بوی نان محلی در فضا متراکم است.

کندوان، با اشکال و بافتهای معماری باستانی از جمله نمونه های منحصر به فرد بناهای صخره ای در جهان است که در نزدیکی شهر تبریز در دامنه کوههای زیبای سهند واقع است. سهند به خاطر برف و باران فراوان سرچشمه رودهای متعددی است که یا جلگه های داخلی را مشروب می کند یا به دریاچه ارومیه می ریزد. آب و هوای خوش این منطقه سبب حاصلخیزی خاک اطراف روستای کندوان می گردد. معاش مردم این روستای حدود ۱17 خانواری از محل دامداری است و كشاورزی و تا حدودی صنایع دستی است.



مرغوب ترین کشتزارهای اهالی کندوان در مقابل روستا، بر روی دشتی مرتفع و زیر بنا قرار دارد. دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هوا ترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار می رود که علاوه بر نهری نسبتا بزرگ دارای چشمه های آب معدنی نیز هست که دارای خواص پزشکی فوق العاده بوده و احتمالا در دفع سنگ کلیه بی تاثیر نیست. همچنین مراتع سرسبز کوههای سهند از مهمترین مراکز دامداری و دامنه های اطراف کندوان یکی از بهترین نقاط پرورش دام در ایران به شمار می رود. انواع سبزی ها و گیاهان دارویی خشك و گردو و عسل و آلو و شاه دانه و شیره انگور و ... از جمله محصولات كشاورزی این روستای تاریخی است و ناگفته نماند که عسل از مهم‌ترین سوغات این روستا است.

منبع: ایمیلم
 

narjes

کاربر فعال
کندوان، روستایی ۷۰۰ ساله همانند کندوی عسل

کندوان، روستایی ۷۰۰ ساله همانند کندوی عسل

کندوان، روستایی ۷۰۰ ساله همانند کندوی عسل

خیلی ها فکر می کنند کندوان روستایی در نزدیکی تونل کندوان است. تصویر و گزارش از آن زیاد دیده اند ولی موقعیت دقیق آن را نمی دانند. اما بد نیست بدانیم روستای کندوان در شمال غرب ایران واقع در ارتفاعات کوه سهند با قدمتی ۷۰۰ ساله یکی از جذابترین مکان های دیدنی و شگفتی های ایران بشمار می رود که به دلیل شکل خانه ‌های آن که به مانند کندوی عسل در دل کوه کنده شده اند به آن روستای کندوان می گویند.
در حال حاضر کندوان تنها روستای زنده صخره ای جهان است که زندگی طبیعی مردم در آن جریان دارد.​
کندوان، یکی از سه روستای صخره‌ ای جهان است که این ویژگی منحصر بفرد موجب جذابیت بی ‌نظیر آن شده است. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی‌ آن یک استثنا در دنیا به حساب می‌ آید. چرا که دیگر در ترکیه و آمریکا هم کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمی‌ کند. کندوان روستایی است بنا شده در صخره و تنها سازه این دهکده را سنگ‌ ها تشکیل می‌دهند. خانه ‌ها هرمی ‌شکل هستند و برای دام‌ ها نیز حفره ‌هایی در سنگ ‌ها بنا شده است.

کندوان، یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی و منطقه‌ ای ییلاقی از رشته کوه‌های سهند است که مراتع سرسبزش عشایر زیادی را به آن جا می ‌کشاند. این روستا در فاصله ۲۲ کیلومتری جنوب شهرستان اسکو در میان دره ای با صفا و کنار رودخانه پر آبی به همین نام واقع شده است. چشمه آب معدنی کندوان نیز یکی از جاذبه ‌های این روستا محسوب می‌شود. آب این چشمه با کمترین درصد سنگینی برای درمان بیماری ‌های کلیوی بسیار مفید است. بنای خانه های این روستا از نوع معماری صخره ای است و به قرن هفتم هجری و یا حتی قبل از اسلام مربوط است، بلندی این تپه های مخروطی و هرمی شکل بیش از ۶۰ متر است و همانند کندوهای عسل در دل کوه کنده شده ‌اند.

پروفسور “دیوید رول” باستان‌ شناس مشهور انگلیسی در سفر به ایران و کشف نخستین مسیر پستی دنیا، قدمت کندوان در این مسیر را یکی از استنادات خود برای نظریه فرود آدم یکجانشینی بشر غار نشین و زندگی اجتماعی انسان ‌ها قرار داده است. بله، واقعیت دارد. این کران های مخروطی شکل که اعجاز همنشینی انسان و طبیعت را نمایش می دهد، نه یک جاذبه گردشگری ارث رسیده از پدرانمان که یک تاریخ است.​
کندوان، جهان بیمانندی است که در آن، نشانی از مال من و مال تو و … دیده ‌نمی‌شود. در کندوان، آدمی سرپناه و زیستگاه خود را با بهره‌گیری از داده ‌های طبیعت و در دل آن ساخته ‌است؛ بی‌آنکه سیمای طبیعت را، برای رسیدن به خواسته خود، دگرگون یا ویران کند. در کندوان، طبیعت بستر شکل ‌گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمی نهاده ‌است؛ و آدمی، هشیارانه این پیشکش را گرامی داشته و چیدمان خانه ‌ها را، همخوان با طبیعت پیش روی خود، با زیبایی و کارآیی درخور، سازمان‌ داده‌ است. کالبد از پیش آماده سنگی، هر ‌آنجا که بایسته است، با پله ای چوبی و دیواره‌ های آجری، کامل ‌شده ‌است و اتاقها، از درون با راهروهایی که در سنگ کنده‌ شده، به ‌هم راه‌ می‌یابند.
کندوان، گوهر پنهان آذربایجان و سومین روستای صخره ای جهان است که دوتای دیگر، یکی در کاپادوکیای ترکیه و دیگری در داکوتای آمریکاست. اما این روستا تنها روستای صخره ای جهان است که هنور مردم در آن ساکنند و زندگی در آن جریان دارد. امروزه ساکنان این روستا بیش از ۱۱۷ خانوار هستند که جمعیتی حدود ۷۰۰ نفر را شامل میشود. داخل خانه ها کوچک و ساده اما تمیز است. هر کدام به فراخور صاحبش چند اطاق کوچک دارد که با طاقچه و پرده و چند پشتی تزیین گشته است. خانه ها عموما چند طبقه هستند. طبقه اول برای آغل حیوانان تعبیه شده و طبقه بعدی برای سکونت آماده میشود. خانه ها مانند روستاهای تپه ای بصورت پلکانی هستند و کوچه های باریک با شیب تند، آنها را به هم متصل میکند.​

اینجا کندوان است ؛ روستایی شگفت آور و حیرت انگیز از هزاران روستای شگفت آوری که در گوشه و کنار ایران زمین چون گوهری در صدف فراموشی و خاموشی پنهان مانده اند. برای رسیدن به کندوان باید از اسکو بگذری ؛ اسکو و باغهای حیرت انگیز گردویش. اسکو و مردم با صفای دامنه سهند. در کندوان هر چه هست سنگ است و صخره. مردم کندوان زندگی خود را در حفره هایی سر می کنند که معماری حیرت آورش نام این روستای کوچک را زبانزد جهانیان کرده است و افسوس که کسی را دغدغه آن نیست تا این روستای شگفت را آنچنان که هست به دیگران معرفی کند. محلی ها کندوان را کندجان می گویند؛ استعاره از شباهت خانه های کله قندی شان به کندوی عسل. آنها خانه هایشان را هم کران می نامند.​
کران های بی نظیری که نمونه اش تنها در گورمه ترکیه دیده می شود و حالا به شکل بی رحمانه ای به محاصره تیرهای برق و سیم های زمخت و سیاهشان درآمده اند و به دلیل افزایش جمعیت روستا، اهالی مجبور شده اند با ساختن خانه هایی از آجر و سیمان نظم طبیعی اش را به هم بزنند و کسی نیست که از این ناهمخوانی دهشتناک و بی معنا دلش به درد نیاید. گرچه به امکانات توریستی کندوان تا حدودی توجه شده و سنگفرش خیابانش بازسازی شده است و برای آب شفا بخشش چاره ای اندیشیده اند، اما این مقدار برای این میراث ۳ هزار ساله نیاکان بسیار کم و بی مقدار است.​
درباره تعداد خانه ها شاید به علت پیوستگی نتوان تعداد دقیق آنها را حدس زد، اما به نظر می رسد خانه های این روستا در حدود ۱۰۰ واحد باشند که در هر کدام دو یا سه طبقه خانه ساخته شده و در هر طبقه معمولا یک خانواده زندگی می کنند. در بعضی خانه ها علاوه بر اتاقها، با دقت و حوصله بالکن وسیع و کشیده ای نیز جلوی پنجره ها کنده و درست کرده اند. درها و پنجره های باریک به این بالکن ها باز می شوند و زنان با ذوق روستا در قسمتهایی از این بالکن ها گلدان های شمعدانی قرار داده اند و در مواقعی بندی بر این بالکن ها کشیده اند و لباس های رنگارنگشان را روی آن پهن می کنند تا خشک شود.

تقریبا تمام خانه ها را با تیشه دستی کنده اند، ولی چنان با ظرافت و دقتی این کار را کرده اند که باور کردنی نیست. دیوارها، تاقچه ها، جای درها و پنجره ها چنان استادانه کنده شده اند که بیشتر به وهم می ماند تا واقعیت. خوشبختانه جنس سنگها چنان محکم است که با تراشیدن آنها باز هم می توانند چند طبقه روی هم را دوام بیاورند. بعضی خانه ها هم در کوه های بزرگ و به هم چسبیده و به صورت پشت به پشت یا پهلو به پهلوی هم ساخته شده اند که در مواردی، این خانه ها با یک دریچه کوچک به یکدیگر متصلند و ساکنان از طریق همین گذرگاه ها با یکدیگر ارتباط دارند.
همه پوشش ها و زیراندازهای خانه ها اعم از فرشها، گلیم ها، پالازها، چهل تکه ها و پرده ها محصول دستان هنرمند زنان روستاست. هر صبحی که فرا می رسد، خانمها شروع به آب و جارو و خانه تکانی می کنند. گلیم ها و چهل تکه های رنگارنگ، در بلندای ستیغ کوه های سهند بر دست زنان روستا تکان می خورد و سمفونی تکرار ناپذیر رنگها را به تصویر می کشند. در همان زمان اگر در کوچه های تنگ و باریک کندوان گذر کنی، بوی نان محلی در فضا متراکم است.
کندوان، با اشکال و بافتهای معماری باستانی از جمله نمونه های منحصر به فرد بناهای صخره ای در جهان است که در نزدیکی شهر تبریز در دامنه کوه های زیبای سهند واقع است. سهند به خاطر برف و باران فراوان سرچشمه رودهای متعددی است که یا جلگه های داخلی را مشروب می کند یا به دریاچه ارومیه می ریزد. آب و هوای خوش این منطقه سبب حاصلخیزی خاک اطراف روستای کندوان می گردد. معاش مردم این روستای حدود ۱۱۷ خانواری از محل دامداری است و کشاورزی و تا حدودی صنایع دستی است.
مرغوب ترین کشتزارهای اهالی کندوان در مقابل روستا، بر روی دشتی مرتفع و زیر بنا قرار دارد. دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هوا ترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار می رود که علاوه بر نهری نسبتا بزرگ دارای چشمه های آب معدنی نیز هست که دارای خواص پزشکی فوق العاده بوده و احتمالا در دفع سنگ کلیه بی تاثیر نیست. همچنین مراتع سرسبز کوههای سهند از مهمترین مراکز دامداری و دامنه های اطراف کندوان یکی از بهترین نقاط پرورش دام در ایران به شمار می رود. انواع سبزی ها و گیاهان دارویی خشک و گردو و عسل و آلو و شاه دانه و شیره انگور و … از جمله محصولات کشاورزی این روستای تاریخی است و ناگفته نماند که عسل از مهم‌ترین سوغات این روستا است.
هجوم گردشگران برای مشاهده این روستای تاریخی ایران، موجب شده تا در کندوان هتلی هم ساخته اند. هتلی به سبک همان “کران”های کندوان؛ از سنگ و صخره. می گویند سنگ های کوه را ۹ سال کنده اند تا بتوانند هتلی ۵ ستاره در آن بنا کنند. تراش سنگ با دست، آن هم درقرن ۲۱ ! این هتل ۱۰ اتاقه که یکی از ۳ هتل سنگی جهان است دارای یک ویژگی منحصر به فرد نسبت به دو هتل همتای خود در آمریکا و ترکیه است. هتل کندوان تنها هتل سنگی جهان است که در دل جمعیت و زندگی روزمره مردم بنا شده است چرا که دو هتل دیگر در نقطه ای دور از شهر و خانه ها ساخته شده اند. این هتل امروز به یکی از مهمترین جاذبه های کندوان بدل شده است.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنجینه معماری مرند

گنجینه معماری مرند

بحث سفر که پیش می آید، همه یاد شهرهای شمالی کشور یا شهرهای بزرگی مثل اصفهان و شیراز می افتند. اما شاید بد نباشد امسال دل را به دریا بزنید و گزینه های دیگری را انتخاب کنید. پیشنهاد ما شهرستان مرند است که در استان آذربایجان شرقی واقع شده‌ و سومین شهر بزرگ این استان بعد از تبریز و مراغه است.
مرند از نظر سابقه و پیشینه تاریخی یکی از شهرهای بزرگ استان محسوب می‌شود که در محور ارتباطی اروپا و آسیای میانه قرار گرفته است.
همچنین یکی از شهرستان‌هایی است که جزو مناطق نیمه کوهستانی بوده و اطراف آن را کوه‌های سر به فلک کشیده احاطه کرد‌ه‌اند که بلند‌ترین آنها عبارتند از: میشو کوه، علی علمداری، فلک داغی، هرزند داغی و کوه‌کیامکی.
این شهرستان به دلیل کوهستانی بودن آن، دارای تابستان‌هایی معتدل و زمستان‌هایی سرد است که تا 6ماه وجود برف را در دامنه کو‌ه‌هایش حفظ می‌کند. قدمت مرند براساس اسناد اورازتویی و سابقه شهرنشینی تا اواسط هزاره سوم قبل از میلاد می‌رسد، آنچه از نظرات و مدارک باستان‌شناسان و مورخین به دست آمده است، این است که مرند در روزگار پادشاهی « مادها» از رونق بسیاری برخوردار بوده و به دلیل اهمیت خاصی که در ایالت آتورپاتکان داشته، همواره مورد توجه حکومت مرکزی بوده است.

همچنین در دایره‌المعارف آمده است که مرند، مرکز حکومت اقوامی هم در دوره کلده و آشور بوده است، اما در دوره‌ای که به رونق و آبادانی مرند افزوده شد زمانی بود که ایلخانیان در آن حکومت می‌کردند، به طوری که بنای تاریخی کاروانسرای آیراندیبی و قلعه هلاکو در شمال مرند نیز از بناهای اواخر دوره ایلخانی است که کتیبه محراب مسجد جامع مرند شاهد این مدعاست. مرند در تفاوت با دیگر شهرهای استان، بیشتر جنبه تجارتی دارد به طوری که بیشترین پاساژها و مراکز خرید پس از مرکز استان (تبریز) در این شهر واقع است. گفتنی است که بزرگترین و مدرنترین بازار شمال غرب کشور در این شهر قرار دارد.
مرند به علت قرار گرفتن در سر راه تاریخی ابریشم، ‌صاحب چندین کاروانسرای تاریخی است که کاروانسرای دره‌ دیز آیران دیبی آلاکی و یام از جمله این کاروانسراهاست​


[h=2]دیدنی‌های جلفا و مرند[/h]1- مسجد‌بازار‌: این مسجد که به مسجد بازار معروف است، در مرکز بازار مرند واقع شده و بنای فعلی آن متعلق به دوره قاجار است ولی براساس سنگ نوشته مرمرینی که دارد تعمیر اساسی آن در سال 1268 ه.ق صورت گرفته است، این مسجد دارای 4ستون سنگی 12ضلعی و 9گنبد آجری زیباست و طبق روایات همسر حضرت نوح نیز در این مسجد دفن شده است.

2- مسجد جامع مرند: عمر مسجد جامع مرند طبق آخرین کتیبه مشکوفه به 485 ه.ق یعنی آخرین سال حکومت ملک شاه سلجوقی می‌رسد و بدین ترتیب قدیمی‌ترین بنای سالم آذربایجان محسوب می‌شود. در سال 731ه.ق محراب گچبری شده و بی‌نظیر آن ساخته شده است، بنای اصلی مسجد، کلیسا بوده و به امر دخترترسایی به نام ‌«ماریانا» ساخته شده است، این مسجد هم اکنون شاهد برپایی نماز پرفیض و ملکوتی جمعه است.

‌3- کاروانسرای ایلخانی یام: مرند به علت قرار گرفتن در سر راه تاریخی ابریشم، ‌صاحب چندین کاروانسرای تاریخی است که کاروانسرای دره‌ دیز آیران دیبی آلاکی و یام از جمله این کاروانسراهاست. ‌کاروانسرای ایلخانی یام در 12کیلومتری مرند واقع شده که در زبان مردم به کاروانسرای عباسی معروف است. این کاروانسرا به دست شاه عباس صفوی تعمیر شده و وصف آن در خاطر اکثر جهانگردان است، این کاروانسرا از سال 1379 بازسازی اساسی شده و در حال حاضر مراحل تجهیز خود را می‌گذراند. قرار است این کاروانسرا و تفرجگاه و پیست اسکی یام به عنوان قطب گردشگری نمونه شمال‌غرب کشور در خدمت ایرانگردان و جهانگردان قرار گیرد.

4 – قلعه تاریخی مرند: قدمت این قلعه با توجه به آثاری که از هزاره چهارم قبل از میلاد از آنجا به دست آمده به 6000سال می‌رسد، بنا به گفته ولادیمیر مینورسکی این قلعه درحمله سارگون دوم پادشاه آشور تخریب شده است. همچنین ویلیاطرجکسون آمریکایی نیز قلعه مرند را باقی‌مانده یکی از آتشکده‌های دوره‌ ساسانیان دانسته و می‌گوید: مرند روزگاری در عهد‌ ساسانیان پایتخت شهر‌ ‌واسپورگان‌ بوده است.

5 – روستای پلکانی زنوزق: این روستا در شهر زنوز مرند واقع شده است که یکی از بزرگ‌ترین روستاهای پلکانی کشور است. زنوزق در بین مردم آذربایجان به ‌ماسوله آذربایجان‌ معروف است.

6 – کلیسای سنت استپانوس: کلیسای سنت استپانوس در 12کیلومتری غرب شهر جلفا واقع شده است، این کلیسا بعد از قره کلیسا (کلیسای سیاه) در آذربایجان غربی مهم‌ترین کلیسای ارامنه کشور است. این کلیسا مربوط به قرون 10تا12میلادی است، این کلیسای بسیار زیبا و دیدنی در منطقه‌ای سرسبز و ییلاقی در کنار رود ارس قرار دارد. کلیسای سنت استپانوس در دل درختان سر به‌فلک کشیده اطرافش، با آب‌وهوایی بسیار دلپذیر، شاهکاری از هنر معماری را به همه گردشگران داخلی و خارجی نشان می‌دهد و همه را شیفته جمالش می‌کند. این کلیسا یکی از بهترین پیشنهادات برای سفرهای تابستانی است.

7 – جاذبه‌ای به نام آسیاب خرابه: آسیاب خرابه در دامنه شمالی ارتفاعات کوه کیامکی و داخل یکی از دره‌های نزدیک روستای داران قرار گرفته است. اطراف این طبیعت زیبا را درختچه‌های انجیر، زرشک و نسترن‌های وحشی پوشانده است، در محل ریزش آب، گیاهان آبزی و کنار آبزی نظیر خزه، پرسیاوش‌ و بولاغ اوتی روییده است که بر زیبایی‌های آبشار می‌افزاید. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد آبشار آسیاب خرابه آن است که به علت مقاوم نبودن طبقات آهکی، قسمت زیرین آبشار عقب‌نشینی کرده است و بدین‌ترتیب، در این قسمت حفره‌ای زیبا به وجود آمده است. در این حفره درختان بید تنومندی روییده است که سایه‌اندازشان محل مناسبی برای استراحت گردشگران است.

8 – امامزاده سیدمحمد آقای نوجه مهر: این امامزاده در غرب شهر جلفا واقع شده است‌. امامزاده سیدمحمد در قریه نوجه مهر که طبق شجره‌نامه از نوادگان امام جعفر صادق(ع) بوده در دوران حکومت صفویه زندگی می‌کرد و در همان دوران وفات کرده و در این مکان به خاک سپرده شده است، طبیعت بسیار زیبا و دیدنی این زیارتگاه که در دامنه کوه‌های بلند و در کنار یک رود کوچک که از رود ارس جدا شده است چهره زیبایی به این مکان بخشیده است، همچنین وجود باغات انار و انجیر که در دامنه کو‌هی واقع شده است زیبایی این منطقه را دوچندان کرده است و همین امر باعث شده تا هر ساله هزاران زائر و گردشگر از این مکان مقدس دیدن کنند. داخل این زیارتگاه روبه‌روی کوه‌های سربه فلک کشیده اتاق‌هایی در دو طبقه بنا شده است که مسافران و گردشگران از بودن در آنجا لذت ببرند، در این مکان می‌توان با یک تیر دو نشان زد، هم زیارت هم سیاحت.

بخش گردشگری تبیان

برگرفته از همشهری
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفر به بام زردآلوها

سفر به بام زردآلوها

باید شاخ و برگ انبوه درختان سیب و زردآلو را کنار زد تا چشم‌انداز روستا را دید؛ روستایی که بر سینه کوهستان آرام نشسته و خانه‌هایش پشت به پشت کوه را بالا رفته‌اند تا یکی دیگر از روستاهای پلکانی زیبای ایران را در آذربایجان”‹شرقی خلق کنند.

«زنوزق» هم کوچه‌های سنگفرش دارد، هم باغ‌های سبز میوه و هم چشمه‌های جوشان. از در و پنجره‌های رنگین که انگار بعدا روی روستا چسبانده شده‌اند که بگذریم، آن چیزی که چهره زنوزق را در کوهپایه‌های کوه «قلعه» تماشایی‌تر کرده، صفحات زرد و نارنجی قرمزی است که تابستان‌ها روی بام و حیاط خانه‌ها جای می‌گیرند و جشن رنگ‌ها را در اینجا کامل می‌کنند. میوه‌ها روی طبق‌های چوبی برای هفته‌ها روی بام‌های زنوزق می‌مانند تا هم خشکبار اینجا را معروف کنند و هم چهره روستا را زیباتر کرده‌ باشند. از تبریز که به سوی شمال برانید، به روستایی خنک ‌می‌رسید که در نیمه مرداد آن‌قدر خنک است که فکر می‌کنید نه در جغرافیا که در طول زمان سفر کرده‌اید و به خنکی اول بهار رسیده‌اید.

[h=2][/h][h=2]کوچه‌های سنگفرش[/h] اولین چیزی که بعد از ورود به این روستای پلکانی توجه‌تان را جلب می‌کند، سنگفرش مرتب روستا و در و پنجره‌های زیبایی است که با آبی، سبز و قرمز خوشرنگ شده‌اند اما زیباترین منظره روستا به خصوص در مرداد ماه سینی و طبق‌های بزرگ چوبی پر از میوه است که روی بیشتر پشت بام‌ها چیده ‌شده‌اند تا زیرآفتاب خشک شوند. فصل تابستان و بعد از آنکه زردآلوها کاملا رسید، وقت خشک کردن میوه و درست کردن «برگه» آغاز می‌شود.
[h=2]

[/h][h=2]به سمت قلعه[/h] اگر مسیر سنگفرش را تا انتها ادامه دهید به سمت «قلعه» خواهید رفت. البته نباید انتظار دیدن قلعه‌ای با برج و بارو داشته ‌باشید، مسیر شمالی روستا در کوهستان به قلعه‌هایی می‌رسیده که امروز تقریبا چیزی از آنها باقی نمانده. اگرچه احتمالا در انتها، قلعه‌ای نخواهید دید، اما در ارتفاعات بالادست به یک دیواره عمودی می‌رسید که از آنجا روستا زیرپایتان خواهد بود.
[h=2]

[/h][h=2]آبشار[/h]آبشار «دامجی‌قیه» یکی از دیدنی‌های معروف زنوزق است. برای رسیدن به این آبشار از حاشیه روستا باید سه کیلومتر در مسیر جاده «کوه‌کمر» پیش بروید. مطمئن باشید از این مسیر خسته نخواهید شد، مخصوصا وسط تابستان که باغ‌های حاشیه جاده را سیب‌های رنگین و زردآلو و گردو پر کرده‌اند. امتداد این جاده به ییلاق «ماهار» می‌رسد، دشت وسیع و سرسبزی که ییلاق اهالی زنوزق است.
[h=2]

[/h][h=2]سد زنوز[/h]در نزدیکی زنوزق «سد زنوز» وجود دارد که پرآب و دیدنی است. اگر طالب دیدن این سد و زیبایی‌های اطراف آن هستید، می‌توانید جاده قلعه را تا تندیس «شهیدفهمیده» طی کنید، بعد به سمت راست بپیچید. چند دقیقه بعد سد را خواهید دید که حاشیه‌ای سرسبز و دیدگاهی زیبا دارد.
[h=2]

[/h][h=2]گورستان[/h]اگر فرصت کردید، به گورستان تاریخی روستا در پایین دست میدان سری بزنید. سنگ قبرهایی با شکل‌های متنوع و تاریخ‌های قدیمی می‌تواند سوژه خوبی برای عکاسی باشد. بعضی از این سنگ‌قبرها قدمت روستا را حداقل تا دوره ایلخانی و صفوی می‌رسانند. حتی بعضی از روستاییان با استناد به نقوش بعضی سنگ قبرها، قدمت زنوزق را تا دوره”‹های قبل”‹تر هم عقب می‌برند.
[h=2][/h][h=2]دست پر با میوه”‹های رنگین[/h]خشکبار: برای سوغاتی‌ انواع خشکبار در دسترس شماست؛ قیسی، برگه زردآلو و لواشک. تمام اینها بسته به نوع و مرغوبیتشان قیمت متفاوتی دارند که البته برای خرید آنها باید چانه هم زد.
میوه: میوه‌های خوشمزه را نباید از دست داد، اگر می‌خواهید قیمت بازار دستتان باشد، باید بدانید که هر کیلو گردو حدود 8 هزار تومان، زردآلوی قیسی 5 هزار تومان، سیب محلی زنوز که به سیب پاییزی مشهور است 800 تومان و سیب زرد کیلویی 1200 فروخته می‌شود.
عسل: عسل کوهستانی اعلا هم می‌توانید بخرید؛ عسلی با طعم گل‌های کوهستانی. هر کیلوی این عسل را حدود 20 هزار تومان می‌توانید از زنبوردارها بخرید.
سبزی کوهستان: اینجا معدن سبزی‌های کوهی هم هست که هر کدام فصل مشخصی برای رویش دارند. «شِنگ»،«تره کوهی»، «بولاق اوتی»، «غازایاقی»، «سیر وحشی»، «آویشن» و... اگر خودتان این سبزی‌ها را نمی‌شناسید، برای خرید و پرسیدن خواص دارویی آنها باید سراغ زنان زنوزق بروید.
صنایع دستی: گلیم، جاجیم‌ و جوراب‌های دست‌بافت هم برای خرید هست. چون مغازه یا فروشگاهی برای نمایش آنها نیست، باید از زنان روستا بخواهید تا اگر دست‌بافتی در خانه دارند، نشانتان دهند. اینجا هم قیمت‌ها ثابت نیست، مثلا یک جفت جوراب زیبا را بین 5 تا 10 هزار تومان می‌توانید بخرید. قیمت گلیم و جاجیم هم بسته به اندازه‌اش متفاوت است، البته زنان زنوزق آنها را برای فروش نمی‌بافند و برای مصارف شخصی و از سر ذوق است.
[h=2]

[/h][h=2]روی بام ها نروید[/h]هوای زنوزق در گرم‌ترین فصل سال هم سرد است، بنابراین لباس گرم یادتان نرود.‌
دارو و کیف کمک‌های اولیه را در این سفر فراموش”‹نکنید.
روی بام‌ها یا حیاط خانه ساکنان نروید، حتی اگر حصاری هم نداشته‌ باشند، حریم شخصی آنهاست.
بدون اجازه وارد هیچ باغی نشوید.
اگر یکی از باغدارها به شما اجازه حضور در باغش را داد، به او اطمینان بدهید که نه به درختان آسیب می‌زنید و نه به میوه‌های باغ دست درازی می‌کنید.
آنتن تلفن ‌همراه به جز چند نقطه کور، در تمام روستا برقرار است.
شارژر قابل اتصال به باتری ماشین همراه ببرید.
اگر شارژ تلفنتان تمام شد، می‌توانید به یکی از کافه‌ها یا بقالی‌های روستا مراجعه کنید. صاحبان آنها به شما اجازه می‌دهند از برق دکانشان استفاده”‹کنید.
بعد از روشن کردن آتش حتما آن را خاموش کنید و محل را ترک کنید.
طبیعت زنوزق زیباست، اگر می‌خواهید اینجا همچنان زیبا بماند، زباله‌ای روی زمین نریزید و به آداب و ارزش”‹های روستائیان احترام بگذارید.


بخش گردشگری تبیان

برگرفته از سرزمین من
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
باغچه جوق آذربایجان‌شرقی+عکس

باغچه جوق آذربایجان‌شرقی+عکس

باغچه جوق ماکو در فاصله ۶ کیلومتری ماکو و حدود ۲ کیلومتری از سمت غرب جاده اصلی بازرگان و در روستایی به نام باغچه جوق در استان آذربایجان شرقی واقع شده است.
کاخ تاریخی وبا شکوه باغچه جوق ماکو در باغی به وسعت حدود ۱۱ هکتار در اواخر دوره قاجار به دستور اقبال السلطنه ماکویی، یکی از ســرداران مظفـــرالدین شاه و از حکام مقتدر آن دوره ( ۱۳۲۴-۱۳۱۳ هجری قمری) با ۲۵۰۰ متر مربع زیر بنا در باغی زیبا که دارای انواع درختان میوه و گلها (بوته‎های بزرگ رز و …) و درختان زینتی ( اقاقیا، تبریزی و…) و چشمه‌ای زلال می‎باشد، ساخته شد و تأثیر شگرفی از سبک معماری روسیه آن زمان پذیرفته است.​
در سال ۱۳۵۳ هجری قمری، ساختمان باغچه جوق از وراث سردار ماکویی توسط دولت خریداری شد و پس از انجام برخی تعمیرات ضروری، این مجموعه از سال ۱۳۶۴ برای بازدید عموم به عنوان کاخ موزه آماده گردید و در تیرماه سال ۱۳۷۵ هـ . ش. در فهرست آثار ملی ایران به شماره ۱۷۳۹ به ثبت رسید و از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳ محوطه، عمارتها و فضاهای خدماتی آن مرمت و بازسازی شد.​
این باغ از نمونه‌های منحصر به فرد باغسازی در ایران محسوب می‌شود. زیرا از یکسو دوران شکل‌گیری آن به دوران قاجار باز می‌گردد و هم به لحاظ موقعیت قرارگیری در منتهی‌الیه محدوده‌های جغرافیایی ایران و در خط تماس با دیگر فرهنگها واقع شده بود. این دو عامل در شکل گیری این باغ تأثیر به‎سزایی داشته است.
این باغ در بستری کوهستانی و به عنوان یک باغ کوهپایه‎ای مطرح می‌شود، که جبهه غربی و جنوبی آن منتهی به دامنه کوه با صفای «چرکین» و چشمه‌ای به نام «کلیسه» منتهی شده و در میان باغ میوه واقع شده است و با دو حصار، از یک سو تکیه بر کوه و از سوی دیگر مشرف بر دره ماکو است.​
این باغ دارای انواع درختان میوه همچون زردآلو، انجیر، توت، گردو، به، گیلاس، آلو، فندق، گلابی، بادام و سیب است که درختان زردآلو بخش اعظم درختان را به خود اختصاص داده‌اند. گونه‌های گیاهی دیگری نظیر اقاقیا، تبریزی و بوته‌های بزرگ رز نیز به شکلی پراکنده در سطح باغ دیده می‌شوند.​
چنین به نظر می‌رسد که درختان در گذشته به طور منظم کاشته شده بودند و محورهایی را تعریف می‌نموده‌اند ولی با گذشت زمان، بسیاری از آنها از بین رفته و شکل کاشت منظم آنها دگرگون شده است.​
آبیاری باغ به شکل غرق‌آبی انجام می‌شده و از چشمه آبی که در یک کیلومتری بالا دست باغچه وجود دارد، استفاده می‌شده است. تا پیش از سال ۱۳۵۶ خورشیدی، آب چشمه یک هفته در اختیار باغ و یک هفته در اختیار روستا بوده است ولی هم‌اینک به دلیل خشکسالی، این آب به طور کامل توسط روستاییان مصرف می‌شود.​
در حال حاضر آب مورد نیاز آبیاری باغ، تنها از آب برف‌های ذوب شده کوهستان و بارندگی‌ها و آبهای فصلی و پس از اتمام آب کوهها از مازاد آب روستا تأمین می‌شود. به همین دلیل استخر ذخیره آبی در غرب عمارت سنگی به منظور جمع‌آوری آبهای طبیعی وجود دارد.​




لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/5410/باغچه-جوق-آذربایجان‌شرقی/
 

Similar threads

بالا