این نظر منه:
از همون دور اول که بسم الله میگین و شروع میکنین خوندن،شروع کنین به خلاصه نویسی
من خودم حتی در بعضی موارد اشکال داشتم،میرفتم از استادمون میپرسیدم و بعد توضیح استاد رو توی خلاصه نویسیم مینوشتم که مثلا دلیل فلان پدیده چیه
به نظر من خلاصه هاتون رو به دو قسمت تقسیم کنین(که خودم هم اینکار رو کردم): ی قسمت خلاصه های متنی و توضیحات و این حرفا باشه.و خلاصه دیگه فرمولها باشه
مثلا برای درس راکتورتون:فرمولهایی رو که بدردتون میخوره روی برگه اچار(پیچگوشتی و حتی دمباریک) بنویسین.و وقتی رو اختصاص بدین صرفا برای خوندن و حفظ کردن فرمولا
من خودم حتی برگه های فرمولام رو درحالیکه ربطی هم به هم نداشتن رگباری پشت سر هم مینشستم تمرین کردم.مثلا درس شیمی فیزیک پلیمرها و رئولوژی و... همه رو با هم میخوندم(توی برگه های جداگونه).خوب بود.اینقدر خونده بودم که دیگه حتی بدون نگاه کردن مثلا میدونستم جای فلان فرمول کجاست!
صفحه فرمولا رو شلوغ پلوغ نکنین.یعنی نکته بنویسین و اثبات و این حرفا.فقط و فقط فرمول باشه با توضیحش که مثلا این فرمول مربوط به چیه.میتونین اسم پارامتراش رو هم بنویسین کنارش.
بعنوان مثال اینا فرمولای حرارته که من جداشون کردم نوشتم اینجا: البته ما ی حرارت بیشتر نداریم.اینا رو هم از کتاب راهیان مینوشتم:
ضمنا مورد هفتم ی سری فرمولا هستن تو کتاب راهیان که ممکنه شلوغ پلوغ و سخت به نظر بیان.من یجوری ابداعی مرتبشون کردم.البته حرارتم دو برگه شد.این فقط ی برگشه:
بعد اینکه به نظر من اشکال نداره خلاصه نویسی زیاد بشه.البته نه دیگه در حد خود جزوه.قرار نیست خلاصه نویسی ی کتاب مثلا 200 صفحه ای رو تو دو برگه انجام بدیم بعد فک کنیم هنر کردیم!! خلاصه نویسی به نظرم باید شامل تمام چیزای بدرد بخور بشه که دیگه البته ادم میتونه خودش به سلیقش ی سری رو چیزا رو ننویسه(که مثلا بلدشون یا راحتترن).بنابراین از این نگران نباشین که مثلا ی خلاصه نوشتین 15 صفحه دفتر شده(البته گفتم که اینا نظر منه.ممکنه بعضی دوستان قبول نداشته باشن).
ببخشید که زیادی سخنان گوهربار گفتم