پس اينطور...دوستان همون طور كه شنيدين سيمين ناراحت كه نمي شه هيچ خوشحالم مي شه...پس بسم الله...خودش خواست ديگه!!!محض اطلاع اينكه من بي دعوتنامه اومدم اينجا...يعني با تلاش خودم اين پايگاه(ببخشيد باشگاه!!!)رو پيدا كردم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سلام دوستای خوبم...
اولا یه معذرت خواهی که نتونستم زودتر جواب بدم.با توجه به پیام هایی که دریافت کردم انگار حس کردین که بهم برخورده...
اینطور نبوده...فقط ، من کمی گرفتار بودم...
از همه دوستانم که نسبت به من لطف داشتن ممنونم...(به جز سامان که همچنان میخواد منو حرص بده... ای خدا کی اینو دعوتش کرد این اومد عضو شد آخه؟
بچه برو با هم سنت بازی کن) حالا از سامان هم ممنونم
آجی خوبم این شوخی‌ها فقط برا خنده است مطمئن باش بهم برنمیخوره.. اگه میتونستم خودم هم می اومدم شرکت میکردم
موفق باشید...
...سيمين جان نيازي نيست كه همه بفهمن سن شما بالاي 40 هستهمش شوخي بود...اگه اين شوخي ها تو جمع نباشه باشگاه مي پوسه...شايد خودمون هم...پس از جنبه ي بالاي سيمين تشكر مي كنم و همين جا قول مي دم ديگه حرصش ندم...البته تا قبل از كنكورم...بعد از اون بايد تصميم بگيرم
...خوشحالم كه جو تالار معماري انقدر خوبه و دوستان همه به هم لطف دارن مخصوصا سيمين جان
آرزوي پيروزي...سربلندي...شادي براي همه ي گل هاي باشگاه...
شايد تا چند روز نتونم بيام...پس فعلا خداحافظ همگي...
چرا گفتی ؟اه!!!همه فهمیدن
(مثل من
) یا احیانا کنکور دارن(باز منم هستم
) یا احیانا پایان نامه دارن با شمارش معکوس(من تو این دسته هم هستم
فکر بد نکنید)
