گفتگو راجع به اهميت كنترل پرو‍ژه از تاريخ 87/1/21 تا 87/2/2 در اين تاپيك

وضعیت
موضوع بسته شده است.

امیر Amir

عضو جدید
اینکه بعضی از دوستان شعور دیگران رو به مسخره گرفتند و جوری صحبت میکنند که الان علامه هستند و با غرور صحبت میکنند من یک نفر رو واقعا برای بحث در این تاپیک نا امید کرد.

و دیگه احساس اینکه خیلی رند هستند و تکنیک های خاصی برای به رخ کشیدن خودشون دارند من رو نسبت به شرکت در تالار هم حتی سرد میکنه.

ادم باید اول جنبه هر چیزی رو داشته باشه.
______________________________________
صحبت در مورد این تاپیک از طرف من منتفی هست.
_____________________________________

موفق باشید
 

bardinova

مدیر بازنشسته
اینکه بعضی از دوستان شعور دیگران رو به مسخره گرفتند و جوری صحبت میکنند که الان علامه هستند و با غرور صحبت میکنند من یک نفر رو واقعا برای بحث در این تاپیک نا امید کرد.

و دیگه احساس اینکه خیلی رند هستند و تکنیک های خاصی برای به رخ کشیدن خودشون دارند من رو نسبت به شرکت در تالار هم حتی سرد میکنه.

ادم باید اول جنبه هر چیزی رو داشته باشه.
______________________________________
صحبت در مورد این تاپیک از طرف من منتفی هست.
_____________________________________

موفق باشید


من میگم برنامه ریزی و کنترل پروژه در ایران وجود نداره . شما میگین مزخرف میگم (البته کمی بی ادبانه تر !!!) ، من میگم شما یه مورد عینی رو مثال بزن ، شما هم ترجیح میدین که به این بحث ادامه ندین !! . من ادعایی ندارم ، اما اگه انتظار دارین در مورد ادعای غیر مستند و صد البته نگارش بی ادبانه تون ساکت بشینم سخت در اشتباه هستین . بنده همچنان مشتاق آشنا شدن با اون پروژه هایی که شما فرمودین و صد البته دونستن سوابق اجرایی شما هستم . فکر نکنم کنجکاوی در این زمینه ارتباطی به رندی داشته باشه !!! . این عادت جماعت اینترنتی هست که بدونه شناخت همدیگه دوست دارن طرف مقابل رو به هر واژه ای که به ذهنشون میرسه متهم کنن !!! . شما من رو نمیشناسین ، من هم شما رو . اینکه چطور میتونین فقط من رو یه مدعی ، علامه ، رند یا هر واژهء دیگه خطاب کنین ، بدون اینکه حتی بدونین من چند سال دارم و با چه پروژه ها و سازمانهایی درگیر بودم ، جای تعجب فراوان داره .

پ.ن : از حضورتون استفاده کردیم . خسته نباشید .
 
آخرین ویرایش:

amirhakimi

عضو جدید
نرم افزار خیلی خیلی مهم است و حتی مهم تر از مفاهیم کنترل پروژه مثل CPM و PERT و GERT و مسیر بحرانی و ...
پس مهم نرم افزار است در کنترل پروژه ولی در برنامه ریزی و مدیریت پروژه تخصص روی مسائل و ابعاد مختلف پروژه و نیز اصول برنامه ریزی و مدیریت حرف اول و آخر را میزند
موفق باشید:gol:

پارسا جان منم یجورائی مثل بردینوا باهات اختلاف عقیده دارم
نرم افزار فقط یک ابزاره و نه بیشتر !!!!!
ممکنه یک اپراتور با 2 ساعت ور رفتن با یک نرم افزار بتونه یه گانت رسم کنه و تخصیص منابع بده (که مطمئنا هم میتونه) ولی بدون داشتن علم کنترل پروژه نمیدونه داره چیکار میکنه فقط مثل طوطی داره یکار رو انجام میده (بماند که در اکثر شرکت های ما بهمین منوال است) نمیتونه در شرایط استثنائی ایده بده و صرفا وابسطه به نرم افزاره و اگه ازش بگیری هیچی نمیمونه !
نرم افزار هر چقدر هم که قوی باشه به هر حال از یک الگوریتم ثابت و تعریف شده استفاده میکنه و به قول بردینوا فقط میتونه یک زنگ خطر باشه، فقط همین !
خلاقیت توش تعریف نشده، فقط یک نفر که به علم کنترل پروژه آشناست میتونه بکمک نرم افزار کار رو پیش ببره.
 

amirhakimi

عضو جدید
کنترل پروژه یه شوخی بیشتر نیست ! . فقط صرف هزینه و اضافه کردن چند نون خور به تیم پروژه و ساکت کردن یه عده آدم که فرق دست چپ با پای راستشون رو نمیدونن !!! . میخواین براتون کنترل پروژه رو تعریف کنم ؟؟ . کنترل پروژه یعنی تابلویی به اسم گانت چارت !! . دو حالت داره : (1) شما یک مهندس صنایع یا کامپیوتر میارین ، جلوش یه MSP و در شرایط با کلاس تر Primavera میذارین و بهش میگین برام یه گانت بکش خوشگل باشه ، گوشه هاش رنگی باشه ، فقط هم تو یه صفحه A3 جا بشه ، میخوام بزنم پشت میزم گوگولی بشه !!. (2) یه خانم منشی استخدام میکنین ، بهش میگین خانم عزیز نمودار میله ای که میدونی چیه ؟ با Excel یا با دست برام چند تا میله بکش از طرف سازمان اجبار کردن که بهشون چندتا میله بدیم !! . من خواستم سیخ کباب بدم ، گفتن نه حتما باید میله باشه !! . از اونجایی که تمام مباحث دیگه برنامه ریزی و کنترل پروژه کشک هست و شما فقط به یک کامپیوتر و پرینتر و چندتا میله احتیاج دارین ، خیالتون راحت هست که همه چیز تحت کنترل هست و شما یکی از خدایان PMP در ایران هستین . حالا بعد از یه مدت که به شکل 1 یا 2 به این میله ها دسترسی پیدا کردین ، به اونها یه نگاه میندازین . متوجه میشین که اون فعالیت بتن ریزی که قرار بوده دو ماه پیش تموم بشه هنوز شروع هم نشده ! . اگه خیلی باهوش باشین بیشتر دقت میکنین و متوجه میشین که برای این فعالیت فقط 10 روز وقت گذاشتین !! . یادتون میوفته که فقط خشک شدن بتن 21 روز طول میکشه !! . حالا اینجا یه حرکت ماورایی انجام میدین که بتمن و سوپرمن و اسپایدرمن و هرچی "من" تو دنیا هست انگشت به دهان میمونن : شما دست به پروژه نمیزنین !!!!. بلکه میدین گانت چارت رو با اطلاعات جدید بروز رسانی کنن !!! . نسخه جدید میرسه دستتون . با نسخه قبلی که دستتون بود مقایسه میکنین !! . پروژه شما قرار بوده سال 1387 با 1000 تومن تموم بشه ، با برنامه ریزی فوق العاده ای که انجام گرفته بود تو نسخه قبلی شما رسیده بودین به سال 1385 و هزینهء 700 تومن !!! . خوشحال بودین که دو سال هم زودتر نتیجه میگیرین و اون دو سال رو میرین سواحل قناری خوش میگذرونین و اون 300 تومن باقیمونده رو خرج میکنین !! . حالا با این برنامه جدید که رسیده دستتون میبینین که پروژه سال 1389 با هزینه 1500 تومن تموم میشه ! . از اونجایی که پروژه شما دولتی هست ، درخواست پول میکنین یا پروژه رو میخوابونین . این نسخه Revision چندین بار دیگه تکرار میشه تا پروژه از همه نظر توجیه پذیری خودش رو از دست بده ! . اونوقت هست که دیگه وقتشه بچهء ناقص و نارس ما با چندین سال تاخیر وارد دنیا بشه !! . خانمها ، آقایون ، خسته نباشین . بریم سراغ پروژه بعدی !!!!
کنترل پروژه اصلا هم شوخی نیست بلکه ما ایرانی ها اونو شوخی گرفتیم (مثل خیلی از چیزا) یکی از کاربردی ترین علوم در دنیا در زمینه صنایع هستش !!
تا حدی حق با شماست منم تا حدودی همچین چیزائیو تو کار دیدم. ولی خوب طبق حرف حسام58 باید پتروشیمی و نفت رو از این حساب یکم جداکنیم چون خودم دیدم که کنترل پروژه نه به معنای ایده آل ولی به نسبت سایر صنایع کشور خیلی اصولی تر اجرا میکنن.
 

amirhakimi

عضو جدید
من میگم برنامه ریزی و کنترل پروژه در ایران وجود نداره . شما میگین مزخرف میگم (البته کمی بی ادبانه تر !!!) ، من میگم شما یه مورد عینی رو مثال بزن ، شما هم ترجیح میدین که به این بحث ادامه ندین !! . من ادعایی ندارم ، اما اگه انتظار دارین در مورد ادعای غیر مستند و صد البته نگارش بی ادبانه تون ساکت بشینم سخت در اشتباه هستین . بنده همچنان مشتاق آشنا شدن با اون پروژه هایی که شما فرمودین و صد البته دونستن سوابق اجرایی شما هستم . فکر نکنم کنجکاوی در این زمینه ارتباطی به رندی داشته باشه !!! . این عادت جماعت اینترنتی هست که بدونه شناخت همدیگه دوست دارن طرف مقابل رو به هر واژه ای که به ذهنشون میرسه متهم کنن !!! . شما من رو نمیشناسین ، من هم شما رو . اینکه چطور میتونین فقط من رو یه مدعی ، علامه ، رند یا هر واژهء دیگه خطاب کنین ، بدون اینکه حتی بدونین من چند سال دارم و با چه پروژه ها و سازمانهایی درگیر بودم ، جای تعجب فراوان داره .

پ.ن : از حضورتون استفاده کردیم . خسته نباشید .


امیراحمد عزیز این کارت اصلا درست نبود، من کاملا با بردینوا موافقم که بدون شناخت همدیگه حق نداریم درباره هم قضاوت کنیم !! همیشه در صحبت هاتون خواهشا احترام هم رو نگه دارین، چون بعدش که پشیمون شدین دیگه اونوقت پشیمونی سودی نداره. مخصوصا در شرایطی مثل الان که هیچگونه شناخت از هم ندارید. بابا دیگه سن و سالی ازتون گذشته (مهندسین !)، این رفتارها کمی دور از انتظاره.
ببخشید که فضولی کردم.

دوستان
من متوجه نمیشم چرا شما دوست دارین هی وارد حاشیه بشین، بابا یکم به متن پرداختن هم ضرری نداره به خدا !!!!!!
بابا هممون میدونیم که تو ایران کتنرل پروژه کشکه (بجز استثناهای محدودی) و فقط یک اسم گانت ازش باقی مونده. ولی خوب که چی، این ماها هستیم که باید شرایط رو عوض کنیم دیگه، غیر از اینه !!!
میخواین تا ابد کنترل پروژه همون کشک باقی بمونه or what !!!!!!
مطمئن باشین با بهم پریدن مشکلی حل نمیشه، اگه دوست دارین بحث علمی بکنیم که یه چیزی یاد بگیریم من مخلص همتون هم هستم ولی اگه میخواین اینجوری احساسی بهم بپرین من مزاحمتون نمیشم
 
آخرین ویرایش:

amirhakimi

عضو جدید
بابا دیگه هر چیزی حدی داره، تمومش کنین دیگه:w00:
با این بحثا مخواین به کجا برسین !:w09:

مدیر محترم کجائی :cry:
 
آخرین ویرایش:

bardinova

مدیر بازنشسته
کنترل پروژه اصلا هم شوخی نیست بلکه ما ایرانی ها اونو شوخی گرفتیم (مثل خیلی از چیزا) یکی از کاربردی ترین علوم در دنیا در زمینه صنایع هستش !!
تا حدی حق با شماست منم تا حدودی همچین چیزائیو تو کار دیدم. ولی خوب طبق حرف حسام58 باید پتروشیمی و نفت رو از این حساب یکم جداکنیم چون خودم دیدم که کنترل پروژه نه به معنای ایده آل ولی به نسبت سایر صنایع کشور خیلی اصولی تر اجرا میکنن.


در مورد شوخی نبودن کنترل پروژه شک نکنین و صد البته به این نکته توجه کنین که اونی که من نوشتم (مثلا) از زبان یک مدیر محترم بود ، نه یک مهندس صنایع ! .

امیر عزیز ، تعاریف و برداشتهای شخصی رو بریزیم دور و کمی بازتر به موضوع نگاه کنیم . قبلا هم گفتم ، در علم مدیریت پروژه ، پروژه ای موفق قلمداد میشه که بتونه در زمان برنامه ریزی شده و با هزینهء برنامه ریزی شده ، Scope برنامه ریزی شده رو ارائه بده . تغییر هر کدوم از اینها شکست پروژه رو ناشی میشه . یعنی چی ؟ یعنی اگه پروژه ای به نتیجه برسه اما فقط یه کدوم از این سه پارامتر اون چیزی نباشه که برنامه ریزی شده ، یعنی شما برنامه ریزی و کنترل پروژه نداشتین (یا احتمالا خیال میکردین که داشتین !!!) . تا کنون هیچ پروژه ای ، حتی پروژه های نفت و پتروشیمی ، در کشور موفق نشدن هر سه پارامتر رو کنترل کنن . پس ، این یعنی هیچ پروژه ای به معنای واقعی در کشور موفق نبوده . این موضوع دلایل زیادی داره که تعداد کمی از اونها متوجه مهندسین صنایع و تیم کنترل پروژه است . موفق باشید .
 

امیر Amir

عضو جدید
در مورد شوخی نبودن کنترل پروژه شک نکنین و صد البته به این نکته توجه کنین که اونی که من نوشتم (مثلا) از زبان یک مدیر محترم بود ، نه یک مهندس صنایع ! .

امیر عزیز ، تعاریف و برداشتهای شخصی رو بریزیم دور و کمی بازتر به موضوع نگاه کنیم . قبلا هم گفتم ، در علم مدیریت پروژه ، پروژه ای موفق قلمداد میشه که بتونه در زمان برنامه ریزی شده و با هزینهء برنامه ریزی شده ، Scope برنامه ریزی شده رو ارائه بده . تغییر هر کدوم از اینها شکست پروژه رو ناشی میشه . یعنی چی ؟ یعنی اگه پروژه ای به نتیجه برسه اما فقط یه کدوم از این سه پارامتر اون چیزی نباشه که برنامه ریزی شده ، یعنی شما برنامه ریزی و کنترل پروژه نداشتین (یا احتمالا خیال میکردین که داشتین !!!) . تا کنون هیچ پروژه ای ، حتی پروژه های نفت و پتروشیمی ، در کشور موفق نشدن هر سه پارامتر رو کنترل کنن . پس ، این یعنی هیچ پروژه ای به معنای واقعی در کشور موفق نبوده . این موضوع دلایل زیادی داره که تعداد کمی از اونها متوجه مهندسین صنایع و تیم کنترل پروژه است . موفق باشید .
حرف شما صحیح..
چه کار کنیم 3 پارامتر باهم کنترل بشه
 

amirhakimi

عضو جدید
در مورد شوخی نبودن کنترل پروژه شک نکنین و صد البته به این نکته توجه کنین که اونی که من نوشتم (مثلا) از زبان یک مدیر محترم بود ، نه یک مهندس صنایع ! .

امیر عزیز ، تعاریف و برداشتهای شخصی رو بریزیم دور و کمی بازتر به موضوع نگاه کنیم . قبلا هم گفتم ، در علم مدیریت پروژه ، پروژه ای موفق قلمداد میشه که بتونه در زمان برنامه ریزی شده و با هزینهء برنامه ریزی شده ، Scope برنامه ریزی شده رو ارائه بده . تغییر هر کدوم از اینها شکست پروژه رو ناشی میشه . یعنی چی ؟ یعنی اگه پروژه ای به نتیجه برسه اما فقط یه کدوم از این سه پارامتر اون چیزی نباشه که برنامه ریزی شده ، یعنی شما برنامه ریزی و کنترل پروژه نداشتین (یا احتمالا خیال میکردین که داشتین !!!) . تا کنون هیچ پروژه ای ، حتی پروژه های نفت و پتروشیمی ، در کشور موفق نشدن هر سه پارامتر رو کنترل کنن . پس ، این یعنی هیچ پروژه ای به معنای واقعی در کشور موفق نبوده . این موضوع دلایل زیادی داره که تعداد کمی از اونها متوجه مهندسین صنایع و تیم کنترل پروژه است . موفق باشید .

من که خدمتتون عرض کردم دوست من کاملا نه ولی نسبت به بقیه جاها بهتر بوده.
 

bardinova

مدیر بازنشسته
بابا دیگه هر چیزی حدی داره، تمومش کنین دیگه:w00:
با این بحثا مخواین به کجا برسین !:w09:

مدیر محترم کجائی :cry:


متاسفانه من متن نامه ایشون رو پیدا نکردم که جوابشون رو بدم . همچنان مشتاق دونستن سن و سوابق اجرایی ایشون هستم !!!!!. اگه ایشون میخوان طفره برن ، خب ، ما هم حرفهای و ادعاهای ایشون رو نشنیده میگیریم !!!.
 

amirhakimi

عضو جدید
متاسفانه من متن نامه ایشون رو پیدا نکردم که جوابشون رو بدم . همچنان مشتاق دونستن سن و سوابق اجرایی ایشون هستم !!!!!. اگه ایشون میخوان طفره برن ، خب ، ما هم حرفهای و ادعاهای ایشون رو نشنیده میگیریم !!!.

من متوجه نمیشم آخه این بحثا چه دردی رو دوا میکنه :warn:
بس کنین به خاطر خدا، بابا ناسلامتی این تاپیک برای کنترل پروژه ساخته شده بود نه کل کل و دعوا مرافع دوستان !
 

bardinova

مدیر بازنشسته
حرف شما صحیح..
چه کار کنیم 3 پارامتر باهم کنترل بشه


اینکه بتونیم این سه پارامتر رو در کنار هم کنترل کنیم کار سختی نیست . منتها باید بستر اونها فراهم باشه . به اول پروژه نگاه کنین . همونجایی که قبلا در موردش صحبت کردم و چیزهایی در خصوص استراتژی شرکت گفتم . در اولین قدم (با فرض اینکه شما فقط در بخش برنامه ریزی و کنترل پروژه هستین و ارتباطی با PMO ندارین. این رو هم بگم ، مطمئن باشین ، شک نکنین ، براتون قسم خواهم خورد ، که ما چیزی به اسم PMO توی ایران نداریم !!!.) قرارداد مهمترین چیز هست . یعنی از مناقصه ای که شرکت میکنین تا پیشنهادی که ارائه میدین اهمیت بسیار زیادی داره . بذارین منظورم رو واضح تر بگم . PMO باید زمان و هزینه تقریبی پروژه رو تخمین بزنه (همون PMOیی که ما تو ایران نداریم) پس تا اینجا زمان و هزینه تقریبی ما به احتمال زیاد مشکل داره . حالا یه پیمانکار توی مناقصه شرکت میکنه و برای اینکه برنده بشه ، تا بتونه از تسهیلات استفاده کنه ، تا بتونه واردات داشته باشه ، تا بتونی پروژه های نیمه تمومش رو با دریافت پیش پرداخت این یکی پروژه سر و سامان بده ، فقط بخاطر برنده شدن قیمت رو میشکونه . بدون اینکه حتی یدونه CBS کشیده شده باشه و هیچ دلیل و منطقی وجود داشته باشه . پس اون هزینه غلط با ارائه این پیشنهاد غلط ، غلط تر میشه !!!! . وقتی هزینه رو بی جهت بیاری پایین ، برای صرفه جویی در خیلی ازمسائل مجبور میشی زمان رو افزایش بدی . پس اون زمان غلط هم غلط تر میشه !! . حالا وقت چی هست ؟!!؟ چی الان میتونه کار رو از قبل هم خراب تر کنه ؟!!؟ . شما مدیریت ریسک رو فراموش کردین !!! . یا سرهم بندی کردین !! یا ریسکها رو شناسایی کردین و نتونستین براش Response بنویسین . چرا ؟ چون تو کشور ما چیزی به اسم Database وجود نداره . شما هر چقدر هم PMIS بنویسین ، اما با چه داده ای میخواین اون رو پر کنین که بعدا بتونین باهاش نمودارهای Quantitative Risk Analysis رسم کنین ؟؟؟!! . اینجاست که فقط مواجهه با یکی از اون ریسکها همه چیز رو از قبل هم خراب تر میکنه ! . در کنار این مسائل قوانین دولتی ، شرایط دولتی ، مدیران دولتی ، مدام در حال چرخش و گردش هستن !!! . هیچ چیزی ثبات نداره !! این میتونه بعنوان بزرگترین ریسک ، اون هم یک ریسک اجتناب ناپذیر ، بحساب بیاد . حالا پروژه شروع میشه ، زمان و هزینه که داغون شد ! اینجاست که شما سعی میکنین قیچی بردارین و ابروی پروژه رو روبراه کنین اما مصادف میشه با کور کردن چشم پروژه !!! . شما Scope رو تغییر میدین تا هزینه و زمانتون درست بشه . اما از اونجایی که این تغییر اصولی و حساب شده نیست همه چیز خرابتر از قبل میشه !!! . من چندین و چند آیتم دیگه هم میتونم اسم ببرم . مثلا عدم هماهنگی بین کارایی و اثربخشی (یعنی رعایت نکردن هر دو اصل Effective بودن و Efficient بودن پروژه) ، نداشتن مدیریت صحیح در Human Resource ، عدم ثبات در بازار مواد اولیه و ... . اما ّباشه برای بعد و دونستن نظر سایر دوستان .
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
مهتابی عزیز ، درخواستی از شما دارم ، پیشنهاد میکنم دوستان عزیزی که در این بحث (و بحثهای دیگه) شرکت میکنن موردی رو به اطلاع سایر دوستان برسونن که فکر کنم بتونه در پیشبرد بحث کمک بزرگی کنه . پیشنهاد میکنم دوستان شرکت کننده در بحث ، نام شرکتهایی که در اون کار کردند و کار میکنند ، پروژه هایی که با اون درگیر بودند و هستند ، سمت سازمانی که داشتند و دارند و میزان سابقه و سن خودشون بیان کنن تا هم بیشتر با هم آشنا بشیم ، هم اینکه میزان سندیت حرفها مشخص بشه . در خصوص سایر بحثها در هفته های دیگه هم به همین ترتیب اطلاعات فردی در خصوص بحث مربوطه . ممنون از توجهتون .

با سلام:
نظر خوبي دادين اما من فكر ميكنم كه هر كسي كه دوست داره و براش مسئله اي نيست بگه و اجباري روي اين مسئله نباشه.
در هر صورت من نظرم اينه كه نبايد گفت كه چون به فرض من نوعي اونقدرا كار نكردم حق نظر و حرف ندارم.
فكر كنم در اول هر بحث ايين مطرح شه بهتره.

با تشكر از ايدتون
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
من اول ميخواستم تمام اين حرفا رو پاك كنم اما چون هم بي احترامي به نويسندست و هم اينكه ديدم خوب ما داريم بحث ميكنيم حداقل بايد يه اينجا با هم راحت باشييم و بگيم كه چي ميگذره....
بچه هاي گل بد نيست كه با هم كميم بحث كنيم اما كاملا با احترام
دوستاي خوبم، اينا هم لازمه.
اما حالا به دور از اين حرفا نظر من اينه كه يكي كه واقعا كار انجام داده خودش داوطلب شه و يه سري توضيحات كاربردي در مورد سير كاري كنترل پرو‍ژه بگه.

اينجوري عينيت هم پيدا ميكنه و هم اينكه بحث جهت دار ميشه.
من خودم كار كردم اما نه اينكه حرفه اي باشم.
به هر حال هم اين كه من ترم پيش تازه درسم رو تموم كردم و هم اينكه من موقعيت جغرافيايي درستي از لحاظ كاري ندارم.اما واقعا عاشق كنترل پروژه ام.
 
آخرین ویرایش:

arminspeedy

عضو جدید
من میگم برنامه ریزی و کنترل پروژه در ایران وجود نداره . شما میگین مزخرف میگم (البته کمی بی ادبانه تر !!!) ، من میگم شما یه مورد عینی رو مثال بزن ، شما هم ترجیح میدین که به این بحث ادامه ندین !! . من ادعایی ندارم ، اما اگه انتظار دارین در مورد ادعای غیر مستند و صد البته نگارش بی ادبانه تون ساکت بشینم سخت در اشتباه هستین . بنده همچنان مشتاق آشنا شدن با اون پروژه هایی که شما فرمودین و صد البته دونستن سوابق اجرایی شما هستم . فکر نکنم کنجکاوی در این زمینه ارتباطی به رندی داشته باشه !!! . این عادت جماعت اینترنتی هست که بدونه شناخت همدیگه دوست دارن طرف مقابل رو به هر واژه ای که به ذهنشون میرسه متهم کنن !!! . شما من رو نمیشناسین ، من هم شما رو . اینکه چطور میتونین فقط من رو یه مدعی ، علامه ، رند یا هر واژهء دیگه خطاب کنین ، بدون اینکه حتی بدونین من چند سال دارم و با چه پروژه ها و سازمانهایی درگیر بودم ، جای تعجب فراوان داره .

پ.ن : از حضورتون استفاده کردیم . خسته نباشید .
با سلام
من تمامی مطالبی رو که دوستان گذاشته بودن تا امروز مطالعه کردم و کلی هم چی یاد گرفتم.
اما bardinova عزیز، شما ادعا می کنین که در ایران برنامه ریزی و کنترل پروژه وجود نداره، اما با تمام احترامی که براتون قائل هستم باید بگم که سخت در اشتباهین.شما پروژه هایی رو می خواین که تو اونا کار کنترل پروژه و برنامه ریزی وجود داره، درسته؟
خوب من یکی از اونا رو که مستقیماً خودم با اون درگیرم و در جریان کاملش هستم رو خدمتتون معرفی می کنم. تا حالا اسم پروژه مجتمع تجاری، فرهنگی، تفریحی خلیج فارس رو که بزرگترین پروژه در نوع خودش هست رو حتماً شنیدین؟!!! تبلیغاتش همه جای ایران هست.این پروژه که در شیراز در حال ساخت یکی از مصادیق عینی کار کنترل پروژه و برنامه ریزی پروژه در ایران هست.تا اونجایی که بنده در جریان این پروژه هستم، تمامی اصول کنترل پروژه تا تاریخ امروز در اون رعایت شده.
پس اینم مصداق واقعی....!!!!
من اصلاً قصد حمایت از فرد خاصی رو ندارم و اگر هم تا اینجا پستی در این تاپیک نگذاشته بودم واسه این بوده که ابتدا نظرات بقیه دوستان رو که از من بیشتر میدونن مطالعه کنم.
از همه واسه انتقال اطلاعات و تجاربشون تشکر می کنم.
(اگر هم دوستان در مورد پروژه خلیج فارس می خوان اطلاعات بیشتری داشته باشن، من می تونم صحبت ها مو با مستندات ارائه کنم، البته تا اونجایی که توانایی داشته باشم.);)
 

Parsa_IE

عضو جدید
دوستان سلام
این پست برای بحث و به چالش کشیدن مدیریت کشور نیست !
مدیریت صنعتی کشور ما هم، مثل همه کشور ها نقاط قوت و ضعف دارد ولی بهتر است که از بحث اصلی دور نشیم ...
Bardinovaی عزیز شما هم قبول کنید که در هر موضوعی ممکنه استثنا وجود داشته باشد و بنده و شما و دیگر دوستان از تمامی پروژه های در دست انجام یا انجام شده خبر نداریم ...
( مثلا ) ممکنه در نقطه دور افتاده ای از مملکت ما به فرض پروژه منحصر به فرد نصب و راه اندازی مثلا آنتن اپراتور خاصی با رعایت تمام اصول برنامه ریزی و کنترل پروژه انجام شود و پروژه هم اتفاقا در موعد مقرر با هزینه از پیش تعیین شده و کیفیت مطلوب انجام شود
پس نمیشه به طور قطع این موضوع را نفی کرد ...
پس از این بحث بگذریم و خوب و بد مدیریت کشور را فعلا به مدیران کنونی بسپاریم تا روزی که خود ما به آن جایگاه علمی و تجربی برسیم و ببینیم آن زمان که عنان امور در دست ما خواهد بود چه پیشرفتی در صنایع کشور حاصل خواهد شد ...
در ضمن مهندسی صنایع به نسبت مهندسی مدرنی است و با توجه به تغییرات مداوم اختلاف زیادی با علوم کلاسیک همچون مکانیک و عمران و برق دارد پس فرصت بدیم و صبر داشته باشیم تا این مهندسی جدید و صد البته مهم به جایگاه واقعی خود در کشور برسد ...

به امید آن روز
موفق باشید
 

amirhakimi

عضو جدید
اینکه بتونیم این سه پارامتر رو در کنار هم کنترل کنیم کار سختی نیست . منتها باید بستر اونها فراهم باشه . به اول پروژه نگاه کنین . همونجایی که قبلا در موردش صحبت کردم و چیزهایی در خصوص استراتژی شرکت گفتم . در اولین قدم (با فرض اینکه شما فقط در بخش برنامه ریزی و کنترل پروژه هستین و ارتباطی با PMO ندارین. این رو هم بگم ، مطمئن باشین ، شک نکنین ، براتون قسم خواهم خورد ، که ما چیزی به اسم PMO توی ایران نداریم !!!.) قرارداد مهمترین چیز هست . یعنی از مناقصه ای که شرکت میکنین تا پیشنهادی که ارائه میدین اهمیت بسیار زیادی داره . بذارین منظورم رو واضح تر بگم . PMO باید زمان و هزینه تقریبی پروژه رو تخمین بزنه (همون PMOیی که ما تو ایران نداریم) پس تا اینجا زمان و هزینه تقریبی ما به احتمال زیاد مشکل داره . حالا یه پیمانکار توی مناقصه شرکت میکنه و برای اینکه برنده بشه ، تا بتونه از تسهیلات استفاده کنه ، تا بتونه واردات داشته باشه ، تا بتونی پروژه های نیمه تمومش رو با دریافت پیش پرداخت این یکی پروژه سر و سامان بده ، فقط بخاطر برنده شدن قیمت رو میشکونه . بدون اینکه حتی یدونه CBS کشیده شده باشه و هیچ دلیل و منطقی وجود داشته باشه . پس اون هزینه غلط با ارائه این پیشنهاد غلط ، غلط تر میشه !!!! . وقتی هزینه رو بی جهت بیاری پایین ، برای صرفه جویی در خیلی ازمسائل مجبور میشی زمان رو افزایش بدی . پس اون زمان غلط هم غلط تر میشه !! . حالا وقت چی هست ؟!!؟ چی الان میتونه کار رو از قبل هم خراب تر کنه ؟!!؟ . شما مدیریت ریسک رو فراموش کردین !!! . یا سرهم بندی کردین !! یا ریسکها رو شناسایی کردین و نتونستین براش Response بنویسین . چرا ؟ چون تو کشور ما چیزی به اسم Database وجود نداره . شما هر چقدر هم PMIS بنویسین ، اما با چه داده ای میخواین اون رو پر کنین که بعدا بتونین باهاش نمودارهای Quantitative Risk Analysis رسم کنین ؟؟؟!! . اینجاست که فقط مواجهه با یکی از اون ریسکها همه چیز رو از قبل هم خراب تر میکنه ! . در کنار این مسائل قوانین دولتی ، شرایط دولتی ، مدیران دولتی ، مدام در حال چرخش و گردش هستن !!! . هیچ چیزی ثبات نداره !! این میتونه بعنوان بزرگترین ریسک ، اون هم یک ریسک اجتناب ناپذیر ، بحساب بیاد . حالا پروژه شروع میشه ، زمان و هزینه که داغون شد ! اینجاست که شما سعی میکنین قیچی بردارین و ابروی پروژه رو روبراه کنین اما مصادف میشه با کور کردن چشم پروژه !!! . شما Scope رو تغییر میدین تا هزینه و زمانتون درست بشه . اما از اونجایی که این تغییر اصولی و حساب شده نیست همه چیز خرابتر از قبل میشه !!! . من چندین و چند آیتم دیگه هم میتونم اسم ببرم . مثلا عدم هماهنگی بین کارایی و اثربخشی (یعنی رعایت نکردن هر دو اصل Effective بودن و Efficient بودن پروژه) ، نداشتن مدیریت صحیح در Human Resource ، عدم ثبات در بازار مواد اولیه و ... . اما ّباشه برای بعد و دونستن نظر سایر دوستان .

بردینوای عزیز
همه اینهائی که فرمودین متاسفانه عین واقعیته، ولی خوب من فکرم این بود که اینجا میخوایم راجع به کنترل پروژه صحبت کنیم نه کنترل پروژه در ایران !
من میخواستم با این صحبتهائی که پیش اومد یک تاپیک با نام "دلایل عدم موفقیت کنترل پروژه در ایران" ایجاد کنم. ولی خوب الان میبینم که تو همین تاپیک هم میشه راجع بهش صحبت کرد البته اگه تا سه روز دیگه قفل نشه تاپیک :smile:
حالا بیاین راجع به این بحث کنیم که چرا همچین علم قشنگ و حیاتی و کاربردی تو ایران به چشم یک شوخی بهش نگاه میشه، بالاخره باید از یه جا شروع کرد و گفت دیگه بسه !! به نظر شما برای ازبین بردن این دیدگاه چه راهکارهائی میشه درنظر گرفت و یا چه پیش نیازهائی رو باید اول فراهم کنیم.
از تمامی دوستان عاجزانه تقاضا دارم که بدور از بی احترامی به هم به ارائه راه حل برای این معضل بپردازیم، این مشکل چه خوشمون بیاد چه نه تو ایران ماست و ما هم داریم تو ایران زندگی میکنیم. پس بخاطر آینده خودمون هم که شده بیایم راجع بهش فکر کنیم.
با سپاس
 

bardinova

مدیر بازنشسته
بردینوای عزیز
همه اینهائی که فرمودین متاسفانه عین واقعیته، ولی خوب من فکرم این بود که اینجا میخوایم راجع به کنترل پروژه صحبت کنیم نه کنترل پروژه در ایران !
من میخواستم با این صحبتهائی که پیش اومد یک تاپیک با نام "دلایل عدم موفقیت کنترل پروژه در ایران" ایجاد کنم. ولی خوب الان میبینم که تو همین تاپیک هم میشه راجع بهش صحبت کرد البته اگه تا سه روز دیگه قفل نشه تاپیک :smile:
حالا بیاین راجع به این بحث کنیم که چرا همچین علم قشنگ و حیاتی و کاربردی تو ایران به چشم یک شوخی بهش نگاه میشه، بالاخره باید از یه جا شروع کرد و گفت دیگه بسه !! به نظر شما برای ازبین بردن این دیدگاه چه راهکارهائی میشه درنظر گرفت و یا چه پیش نیازهائی رو باید اول فراهم کنیم.
از تمامی دوستان عاجزانه تقاضا دارم که بدور از بی احترامی به هم به ارائه راه حل برای این معضل بپردازیم، این مشکل چه خوشمون بیاد چه نه تو ایران ماست و ما هم داریم تو ایران زندگی میکنیم. پس بخاطر آینده خودمون هم که شده بیایم راجع بهش فکر کنیم.
با سپاس

در زمینهء کنترل پروژه بزرگترین نقصی که کشور ما داره نبود اطلاعات و آمار درست هست . اصولا اینطور که بنظر میرسه چیزی به اسم آمار در کشور ما وجود واقعی نداره . فقط کافی هست با آمارهای غیر واقعی از تمامی مسائل کشور بندازین ، و اختلافات بسیار زیاد بین ارقامی که از طرف سازمانهای مختلف اعلام و منتشر میشه . یعنی از نظر شخص بنده اولین قدم برای رسیدن به تمامی اون چیزهایی که یکیش کنترل پروژه هست ، باید آمار درست و واقعی از تمامی مسائل مربوط رو داشته باشیم .

دوستان دیگه در مورد پروژه های موفق صحبت کردن . فکر کنم تا الان که در این مورد صحبت کردم یه جای حرفم نامفهوم باقی مونده . من منظورم پروژه های بزرگ و ملی بود و نه تمامی پروژه ها . مسلما پروژهء راه اندازی خط جدید تولید در یک کارخونه ، با کمی سعی و تلاش ، میتونه کاملا موفق باشه و به نتیجه برسه .

اتفاقا من لازمهء این تاپیک و تاپیکها مشابه رو همین بحثها میدونم ، در غیر اینصورت مطالب تکراری و کپی کردن دانسته های پایه چیزی نیست که بتونه کمکی به کسی کنه .
 

bardinova

مدیر بازنشسته
با سلام
من تمامی مطالبی رو که دوستان گذاشته بودن تا امروز مطالعه کردم و کلی هم چی یاد گرفتم.
اما bardinova عزیز، شما ادعا می کنین که در ایران برنامه ریزی و کنترل پروژه وجود نداره، اما با تمام احترامی که براتون قائل هستم باید بگم که سخت در اشتباهین.شما پروژه هایی رو می خواین که تو اونا کار کنترل پروژه و برنامه ریزی وجود داره، درسته؟
خوب من یکی از اونا رو که مستقیماً خودم با اون درگیرم و در جریان کاملش هستم رو خدمتتون معرفی می کنم. تا حالا اسم پروژه مجتمع تجاری، فرهنگی، تفریحی خلیج فارس رو که بزرگترین پروژه در نوع خودش هست رو حتماً شنیدین؟!!! تبلیغاتش همه جای ایران هست.این پروژه که در شیراز در حال ساخت یکی از مصادیق عینی کار کنترل پروژه و برنامه ریزی پروژه در ایران هست.تا اونجایی که بنده در جریان این پروژه هستم، تمامی اصول کنترل پروژه تا تاریخ امروز در اون رعایت شده.
پس اینم مصداق واقعی....!!!!
من اصلاً قصد حمایت از فرد خاصی رو ندارم و اگر هم تا اینجا پستی در این تاپیک نگذاشته بودم واسه این بوده که ابتدا نظرات بقیه دوستان رو که از من بیشتر میدونن مطالعه کنم.
از همه واسه انتقال اطلاعات و تجاربشون تشکر می کنم.
(اگر هم دوستان در مورد پروژه خلیج فارس می خوان اطلاعات بیشتری داشته باشن، من می تونم صحبت ها مو با مستندات ارائه کنم، البته تا اونجایی که توانایی داشته باشم.);)

با این پروژه آشنا نبودم . الان که شما گفتین یه چیزهایی در موردش توی چند سایت خوندم . بله ، موافقم ، اینطور که معلومه پروژه عظیمی هست . نیم میلیون دلار هزینه برآورد شده و اتمام پروژه در انتهای سال 88 . البته این رو هم بگم ، تا پروژه تموم نشه نمیشه در مورد موفق یا ناموفق بودن اون صحبت کرد . این پروژه هنوز قابل استناد نیست . اما اگه در جریان کنترل پروژهء اون هستین ممنون میشم که توضیحاتی رو در این خصوص بدین . با تشکر .

پ.ن : تو همین سایت خودمون توی تالار مهندسی عمران پستی در مورد مشخصات این پروژه نوشتهء ebrahim110 وجود داره . آدرسش هم اینه :
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=26393
 

amirhakimi

عضو جدید
در زمینهء کنترل پروژه بزرگترین نقصی که کشور ما داره نبود اطلاعات و آمار درست هست . اصولا اینطور که بنظر میرسه چیزی به اسم آمار در کشور ما وجود واقعی نداره . فقط کافی هست با آمارهای غیر واقعی از تمامی مسائل کشور بندازین ، و اختلافات بسیار زیاد بین ارقامی که از طرف سازمانهای مختلف اعلام و منتشر میشه . یعنی از نظر شخص بنده اولین قدم برای رسیدن به تمامی اون چیزهایی که یکیش کنترل پروژه هست ، باید آمار درست و واقعی از تمامی مسائل مربوط رو داشته باشیم .

کاملا درسته
دوستان دیگه چه مشکلاتی بر سر راه اجرای کنترل پروژه در ایران هست؟
منتظر نظراتتون هستم
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
خوب منم یه سری از عواملی رو که نه تنها توی این بحث باعث جواب ندادن برنامه ریزی میشه میگم.
یکیش همینه که جناب بردینوا گفت.دیگه اینکه ما توی ایران با دیگران رو در بایستی داریم ، و اکثرا برای کارهامون و سفارشاتمون با دوست و آشنا معامله میکنیم که این باعث میشه نتونیم بهشون بفهمونیم که من در فلان تاریخ باید حتما این جنس دستم بیاد و این سیر اونقدر ادامه داره که میبینی واسه یه سفارش که میخواسته 2 ماه پیش برسه دستت 5 ماهه وایسادی و پروژت هم خوابیده.
این از چیزای کوچیک شروع میشه، وقتی که با دستت قرار میذاری میبینی 1 ساعت دیر میاد و اصلا به این فکر نمیکنه که شاید طرف برنامه ای داره و ...
دیگه اینکه من هنوزم به این مسئله معتقدم که کارفرما متوجه ضرورت برنامه ریزی نیست و شایدم دلیلشم همین باشه که میبینه هیچ فرقی نمیکنه چون اصولا خودش همکاری نمیکنه.

تا فردی توجیه نشه که چرا یه کاری رو انجام میده اون کار مثمر ثمر نیست.

دیگه اینکه شما بیا برنامه بریز کلیم وقت بذار که دقیق باشه اما وقتی که نیروی کار دلسوز نباشه چه فایده ای داره؟؟؟؟
وجدان کاری هم اینجا خودش رو نشون میده که بازم در خیلی از افراد وجود نداره...
راستش حرف خیلی زیاده.آدم به هر جا نگاه میکنه میبینه...
 

hparhizi

عضو جدید
در زمینهء کنترل پروژه بزرگترین نقصی که کشور ما داره نبود اطلاعات و آمار درست هست . اصولا اینطور که بنظر میرسه چیزی به اسم آمار در کشور ما وجود واقعی نداره . فقط کافی هست با آمارهای غیر واقعی از تمامی مسائل کشور بندازین ، و اختلافات بسیار زیاد بین ارقامی که از طرف سازمانهای مختلف اعلام و منتشر میشه . یعنی از نظر شخص بنده اولین قدم برای رسیدن به تمامی اون چیزهایی که یکیش کنترل پروژه هست ، باید آمار درست و واقعی از تمامی مسائل مربوط رو داشته باشیم .

دوستان دیگه در مورد پروژه های موفق صحبت کردن . فکر کنم تا الان که در این مورد صحبت کردم یه جای حرفم نامفهوم باقی مونده . من منظورم پروژه های بزرگ و ملی بود و نه تمامی پروژه ها . مسلما پروژهء راه اندازی خط جدید تولید در یک کارخونه ، با کمی سعی و تلاش ، میتونه کاملا موفق باشه و به نتیجه برسه .

اتفاقا من لازمهء این تاپیک و تاپیکها مشابه رو همین بحثها میدونم ، در غیر اینصورت مطالب تکراری و کپی کردن دانسته های پایه چیزی نیست که بتونه کمکی به کسی کنه .

يكي از پروژه هاي ملي كه بيش از سي سال طول كشيد و ميگن افرادي كه در زمان افتتاح اين پروژه استخدام شده بودند در همين پروژه بازنشسته شدند پروژه فرودگاه امام خميني بود كه بنده هم در اين اواخر پروژه چند ماهي افتخار اينرو داشتم كه در واحد كنترل پروژه يكي از شركتهاي اصلي پيمانكار اين پروژه فعاليت داشتم .
البته واحد كنترل پروژه بسيار قوي داشت و اين سالهاي آخر هم خوب كار ميكردند .
 

bardinova

مدیر بازنشسته
مشکل دیگه ای که در سر راه برنامه ریزی و کنترل پروژه در کشور وجود نداره عدم شناسایی صحیح Stakeholder ها هست . Stakeholder و یا اونطوری که به فارسی ترجمه شده "ذینفع" به فرد یا سازمانی میگن که بطور مستقیم یا غیر مستقیم با پروژه و نتیجهء اون درگیر هست و میتونه اثر مثبت یا منفی روی اون بذاره . وظیفهء شناسایی Stakeholderها به عهده PMO هست (تاکید میکنم ، همون چیزی که در ایران وجود نداره) . بذارین بیشتر توضیح بدم . در قدم اول Stakeholder ، هر سازمان یا فردی که میتونه روی پروژهء ما به هر نحوی تاثیر بذاره ، شناسایی میشن . بعنوان مثال : شهرداری ، سازمان حمل و نقل و ترافیک ، راهنمایی و رانندگی ، مصرف کننده ها ، سازمان محیط زیست ، وزارت صنایع ، بانک ، پیمانکار ، کارفرما ، همسایه ها و ... . قدم بعدی شناسایی نیاز (Need) و توقع (Expectation) هر کدوم این Stakeholderها هست . اگه بخوام فرق این دوتا رو بگم بهترین مثال این هست که وقتی شما تشنه هستین به آب نیاز (Need) دارین . یعنی نیاز شما مقدم بر هر چیز دیگه هست . اما توقع شما چیه ؟ که این آب خنک و تمیز و گوارا و سالم باشه . برگردیم سر پروژه ، نیاز راهنمایی و رانندگی و سازمان ترافیک این هست که پروژهء شما تاثیری روی ترافیک اون منطقه نذاره . توقع اونها این هست که شما برای هرچیز مثل حمل ماشین آلات سنگین و مواد و مصالح یا حفاری با اونها هماهنگ باشین و زیر نظر اونها این کارها رو انجام بدین . قدم سوم که خیلی هم مهم هست تاثیر (Influence) اونها روی پروژه شما هست . چه مثبت و چه منفی . همین راهنمایی و رانندگی میتونه تاثیر مثبت بذاره ، مجوز حمل براتون صادر کنه ، ترافیک محدوده پروژه شما رو به خیابونهای اطراف منتقل کنه ، یا برعکس اثر منفی بذاره ، کامیونهاتون رو جریمه کنه یا ببره پارکینگ بخوابونه و حتی پروژه شما رو با یه شکایت تعطیل کنه !! . برگردیم سر وقت ایران ! . چون ما PMO نداریم بهمین دلیل عموما یا Stakeholderها شناسایی نمیشن (یعنی شناسایی شده فرض میشن) یا اینکه بطور ناقص و غیر واقعی شناخته میشن . میدونین چرا پروژهء عظیم اتوبان تهران شمال به این شکل وحشتناکی هم در زمینه مالی و هم زمانی با شکست مواجه شده ؟ . بخاطر یه علت بسیار ساده !!! . چون وقتی که داشتن مسیر رو طراحی میکردن یادشون نبوده که Stakeholderـی به نام سازمان محیط زیست وجود داره که میتونه پروژه رو بخاطر برهم زدن اکوسیستم محیط تعطیل کنه !!! . یا چرا برجی که توی اصفهان (نقش جهان) داره ساخته میشه اینهمه به مشکل برخورده ؟؟ . بخاطر اینکه Stakeholderـی با عنوان یونسکو و تاثیرش شناسایی نشده بوده !!! . شناسایی ذینفعان (از نظر من واژه فارسی گویا نیست . چون اکثر ذینفعان پروژه عملا نفعی توی اون ندارن !!) یکی از مهمترین کارهایی هست که حتی قبل از شروع فاز Intiating انجام میشه .

پ.ن : قبلا گفتم باز هم میگم ، واژه های انگلیسی بکار بردن توی کار بخاطر باکلاس بودن نیست !! بلکه لازمه محیط کار هست . شاید مسخره باشه وقتی واژهء راحتی چون "نیاز" رو داریم از Need استفاده کنیم !!! . اما این دقیقا همون چیزی هست که مصطلح هست و اگه شما فارسی اون رو استفاده کنین احتمالا طرف مقابلتون متوجه منظور شما نمیشه ، حتی اگه سوادش در حدی باشه که ندونه Need به فارسی چی میشه !! .
 

hparhizi

عضو جدید
دو پيشنهاد

دو پيشنهاد

1- جناب برادينوا پيشنهاد ميكنم بخاطر راحتي بقيه دوستان در صورت امكان در آخر همين بحث يه تاپيك ايجاد كنيد و هريك از اين كلمات تخصصي كه در بحث هاتون استفاده كرديد رو با معني فارسيش قرار بديد فكر كنم اينجوري مشكلي براي كسي در اين زمينه وجود نداشته باشه .
2- جناب مهتابي پيشنهاد ميكنم در صورتيكه امكان داشته باشه در آخرين تاپيك همين بحث لينك كليه مطالبي رو كه قبلا بصورت پراكنده در همين سايت ثبت شده رو بذاريد .


ضمناً پيشنهاد برادينوا در خصوص اينكه افراد تجارب كاري خودشون در زمينه كنترل پروژه رو اعلا كنند هم بسيار پيشنهاد خوبيه ميتونه يكي ديگه از آخرين مطالب اين تاپيك باشه

فكر كنم در اينصورت بحث خيلي كامل ميشه
 

hparhizi

عضو جدید
به دوستاني كه ميخوان در خصوص چگونگي پيشرفت پروژه ها در ايران اطلاعات بيشتري كسب كنند پيشنهاد ميكنم برنامه " چراغ خاموش " رو كه از شبكه اول ساعت حدود 11 - 12 پخش ميشه ببينند .
من ديشب يعني براي اولين بار اين برنامه رو ديدم و خيلي افسوس خوردم پيشنهاد ميكنم حتما برنامه رو تعقيب كنيد
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
1- جناب برادينوا پيشنهاد ميكنم بخاطر راحتي بقيه دوستان در صورت امكان در آخر همين بحث يه تاپيك ايجاد كنيد و هريك از اين كلمات تخصصي كه در بحث هاتون استفاده كرديد رو با معني فارسيش قرار بديد فكر كنم اينجوري مشكلي براي كسي در اين زمينه وجود نداشته باشه .
2- جناب مهتابي پيشنهاد ميكنم در صورتيكه امكان داشته باشه در آخرين تاپيك همين بحث لينك كليه مطالبي رو كه قبلا بصورت پراكنده در همين سايت ثبت شده رو بذاريد .


ضمناً پيشنهاد برادينوا در خصوص اينكه افراد تجارب كاري خودشون در زمينه كنترل پروژه رو اعلا كنند هم بسيار پيشنهاد خوبيه ميتونه يكي ديگه از آخرين مطالب اين تاپيك باشه

فكر كنم در اينصورت بحث خيلي كامل ميشه

در مورد اول منم موافقم اما جواب رو که باید جناب بردینوا بدن.خیلی عالیه که بتونی از اصطلاحات بجا استفاده کنی مثل ایشون.
در مورد درخواستتون هم فکر خوبیه و آخر وقت روز 28 من لینک ها رو میذارم .
و آخرین حرفتون هم که قبلا جواب دادم.

خوشحالم از نظراتتون
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
مشکل دیگه ای که در سر راه برنامه ریزی و کنترل پروژه در کشور وجود نداره عدم شناسایی صحیح Stakeholder ها هست . Stakeholder و یا اونطوری که به فارسی ترجمه شده "ذینفع" به فرد یا سازمانی میگن که بطور مستقیم یا غیر مستقیم با پروژه و نتیجهء اون درگیر هست و میتونه اثر مثبت یا منفی روی اون بذاره . وظیفهء شناسایی Stakeholderها به عهده PMO هست (تاکید میکنم ، همون چیزی که در ایران وجود نداره) . بذارین بیشتر توضیح بدم . در قدم اول Stakeholder ، هر سازمان یا فردی که میتونه روی پروژهء ما به هر نحوی تاثیر بذاره ، شناسایی میشن . بعنوان مثال : شهرداری ، سازمان حمل و نقل و ترافیک ، راهنمایی و رانندگی ، مصرف کننده ها ، سازمان محیط زیست ، وزارت صنایع ، بانک ، پیمانکار ، کارفرما ، همسایه ها و ... . قدم بعدی شناسایی نیاز (Need) و توقع (Expectation) هر کدوم این Stakeholderها هست . اگه بخوام فرق این دوتا رو بگم بهترین مثال این هست که وقتی شما تشنه هستین به آب نیاز (Need) دارین . یعنی نیاز شما مقدم بر هر چیز دیگه هست . اما توقع شما چیه ؟ که این آب خنک و تمیز و گوارا و سالم باشه . برگردیم سر پروژه ، نیاز راهنمایی و رانندگی و سازمان ترافیک این هست که پروژهء شما تاثیری روی ترافیک اون منطقه نذاره . توقع اونها این هست که شما برای هرچیز مثل حمل ماشین آلات سنگین و مواد و مصالح یا حفاری با اونها هماهنگ باشین و زیر نظر اونها این کارها رو انجام بدین . قدم سوم که خیلی هم مهم هست تاثیر (Influence) اونها روی پروژه شما هست . چه مثبت و چه منفی . همین راهنمایی و رانندگی میتونه تاثیر مثبت بذاره ، مجوز حمل براتون صادر کنه ، ترافیک محدوده پروژه شما رو به خیابونهای اطراف منتقل کنه ، یا برعکس اثر منفی بذاره ، کامیونهاتون رو جریمه کنه یا ببره پارکینگ بخوابونه و حتی پروژه شما رو با یه شکایت تعطیل کنه !! . برگردیم سر وقت ایران ! . چون ما PMO نداریم بهمین دلیل عموما یا Stakeholderها شناسایی نمیشن (یعنی شناسایی شده فرض میشن) یا اینکه بطور ناقص و غیر واقعی شناخته میشن . میدونین چرا پروژهء عظیم اتوبان تهران شمال به این شکل وحشتناکی هم در زمینه مالی و هم زمانی با شکست مواجه شده ؟ . بخاطر یه علت بسیار ساده !!! . چون وقتی که داشتن مسیر رو طراحی میکردن یادشون نبوده که Stakeholderـی به نام سازمان محیط زیست وجود داره که میتونه پروژه رو بخاطر برهم زدن اکوسیستم محیط تعطیل کنه !!! . یا چرا برجی که توی اصفهان (نقش جهان) داره ساخته میشه اینهمه به مشکل برخورده ؟؟ . بخاطر اینکه Stakeholderـی با عنوان یونسکو و تاثیرش شناسایی نشده بوده !!! . شناسایی ذینفعان (از نظر من واژه فارسی گویا نیست . چون اکثر ذینفعان پروژه عملا نفعی توی اون ندارن !!) یکی از مهمترین کارهایی هست که حتی قبل از شروع فاز Intiating انجام میشه .

پ.ن : قبلا گفتم باز هم میگم ، واژه های انگلیسی بکار بردن توی کار بخاطر باکلاس بودن نیست !! بلکه لازمه محیط کار هست . شاید مسخره باشه وقتی واژهء راحتی چون "نیاز" رو داریم از Need استفاده کنیم !!! . اما این دقیقا همون چیزی هست که مصطلح هست و اگه شما فارسی اون رو استفاده کنین احتمالا طرف مقابلتون متوجه منظور شما نمیشه ، حتی اگه سوادش در حدی باشه که ندونه Need به فارسی چی میشه !! .

دقیقا شناسایی stakeholder خیلی اهمیت داره.
راستش من به شما خیلی حسودیم شد چون واقعا اطلاعات دارین و تجربی حرف میزینین.
حالا یه مطلب هست اونم اینه که با این حساب خونمون از پایبست ویرونه.:(
حالا که pmo وجود نداره پس باید خود برنامه ریز بره دنبال همه اینها...

بحث داره جالب میشه.;)
 

amirhakimi

عضو جدید
دیگه اینکه من هنوزم به این مسئله معتقدم که کارفرما متوجه ضرورت برنامه ریزی نیست و شایدم دلیلشم همین باشه که میبینه هیچ فرقی نمیکنه چون اصولا خودش همکاری نمیکنه.
تا فردی توجیه نشه که چرا یه کاری رو انجام میده اون کار مثمر ثمر نیست.
دیگه اینکه شما بیا برنامه بریز کلیم وقت بذار که دقیق باشه اما وقتی که نیروی کار دلسوز نباشه چه فایده ای داره؟؟؟؟
وجدان کاری هم اینجا خودش رو نشون میده که بازم در خیلی از افراد وجود نداره...
راستش حرف خیلی زیاده.آدم به هر جا نگاه میکنه میبینه...

من فکر میکنم که نیروی کار (کارگر) بقیه جاهای دنیا هم به همین صورته ولی چیزی که اونا رو وادار به انجام کار به صورت درست و برنامه ریزی شده میکنه مدیریت قاطع و هوشمندانه است. به نظر من مشکل اساسی تو بخش مدیریت ماست چون مدیر میاد با خودش فکر میکنه که اگه کنترل پروژه بخواد درست انجام بشه اونوفت باید پروژه سر موعد به پایان برسه و سفره ایی که پهن شده خیلی زود باید جمع بشه، همونجاس که میاد میگه گور بابای برنامه ریزی و وقتی که راهبران پروژه اینطوری فکر کنن چه کسی میتونه از کارگر انتظار وجدان کاری داشته باشه.


مشکل دیگه ای که در سر راه برنامه ریزی و کنترل پروژه در کشور وجود نداره عدم شناسایی صحیح Stakeholder ها هست .در قدم اول Stakeholder ، هر سازمان یا فردی که میتونه روی پروژهء ما به هر نحوی تاثیر بذاره ، شناسایی میشن . بعنوان مثال : شهرداری ، سازمان حمل و نقل و ترافیک ، راهنمایی و رانندگی ، مصرف کننده ها ، سازمان محیط زیست ، وزارت صنایع ، بانک ، پیمانکار ، کارفرما ، همسایه ها و ... . قدم بعدی شناسایی نیاز (Need) و توقع (Expectation) هر کدوم این Stakeholderها هست . قدم سوم که خیلی هم مهم هست تاثیر (Influence) اونها روی پروژه شما هست . چه مثبت و چه منفی . برگردیم سر وقت ایران ! . چون ما PMO نداریم بهمین دلیل عموما یا Stakeholderها شناسایی نمیشن (یعنی شناسایی شده فرض میشن) یا اینکه بطور ناقص و غیر واقعی شناخته میشن . میدونین چرا پروژهء عظیم اتوبان تهران شمال به این شکل وحشتناکی هم در زمینه مالی و هم زمانی با شکست مواجه شده ؟ . بخاطر یه علت بسیار ساده !!! . چون وقتی که داشتن مسیر رو طراحی میکردن یادشون نبوده که Stakeholderـی به نام سازمان محیط زیست وجود داره که میتونه پروژه رو بخاطر برهم زدن اکوسیستم محیط تعطیل کنه !!! . یا چرا برجی که توی اصفهان (نقش جهان) داره ساخته میشه اینهمه به مشکل برخورده ؟؟ . بخاطر اینکه Stakeholderـی با عنوان یونسکو و تاثیرش شناسایی نشده بوده !!! . شناسایی ذینفعان (از نظر من واژه فارسی گویا نیست . چون اکثر ذینفعان پروژه عملا نفعی توی اون ندارن !!) یکی از مهمترین کارهایی هست که حتی قبل از شروع فاز Intiating انجام میشه .

دقیقا این یکی از درد های صنعت کشور ماست، همه کارها هم همین طوره قبل از انجام کار هیچ امکان سنجی نمیشه که هی تویی ایی که میخوای فلان پروژه رو انجام بدی هیچ فکر کردی که اینکارت چه عواقبی داره. اصلا میدونی با اینکار چند سازمان (ذینفع) رو شاکی میکنی!!
طرف اصلا خبر نداره که ذینفع یعنی چی:surprised:
ما کارمون خیلی بیخ داره وعضمون اصلا خوب نیست.


به دوستاني كه ميخوان در خصوص چگونگي پيشرفت پروژه ها در ايران اطلاعات بيشتري كسب كنند پيشنهاد ميكنم برنامه " چراغ خاموش " رو كه از شبكه اول ساعت حدود 11 - 12 پخش ميشه ببينند .
من ديشب يعني براي اولين بار اين برنامه رو ديدم و خيلي افسوس خوردم پيشنهاد ميكنم حتما برنامه رو تعقيب كنيد

آره منم دیدم :cry:
واقعا آدم میخواد از شدت خشم کله شو بکوبه تو دیوار:wallbash:
اون پل روگذر دیگه اوج نفهمی آقایون بود، آدم نمیدونه :w15: یا اینکه :w04: کنه.
مردک احمق چه دفاعی هم میکرد :exclaim: ولی مدرس هم دمش گرم خوب جوابشو میداد :w11:
واقعا این مدیران مارو باید بست به گاری !:w09:
 

Parsa_IE

عضو جدید
با سلام
مسئله بعدی که در اجرای صحیح و طبق برنامه پروژه ها اخلال ایجاد می کند ناشی از عدم ثبات در کشور است، که خود این عدم ثبات علت اصلی گریز سرمایه از کشور است
منظور از عدم ثبات چیست ؟ عدم ثبات در موضوعات بسیار زیادی را می توان جزء علل شکست پروژه ها نام برد که مهمترین آنها عبارتند از :
1. عدم ثبات در سیاست های دولت که شامل سیاست های مالی - بانکی - صنعتی - کشاورزی و ... می شود. مثال : دولت برنامه ای برای پرداخت تسهیلات بانکی برای پروژه های کوتاه مدت و زود بازده را به اجرا می گذارد و با ضمانت هایی بسیار پایین تر از مبلغ پرداختی مبلغ کلانی وام با بهره پایین می دهد! اینکه خیلی خوبست! ولی نتیجه چیست!؟ افزایش باند بازی ها، ایجاد رانت اقتصادی، افزایش نقدینگی و به تبع آن افزایش تورم و هزار مشکل ریز و درشت دیگر در کنار آن !
دولت منصرف میشود و یک شبه وام ها زود بازده را کنسل و یا شرایط پرداخت آنرا سخت و سخت تر می کند! نتیجه !؟ آن بد بختی که واقعا قصد سرمایه گذاری در بخش صنعت کشور را داشته ( نه انهایی که با پول وام صنعتی ملک و زمین معامله میکنند) و هدف کسب سود ، اشتغال زایی، تولید داخلی را در ذهن، یکشبه رویاهایش نقش بر آب می گردد و سرمایه اندک خودش هم به باد میرود.
پس بسیاری پروژه ها به این دلیل منتفی شده یا به تعویق خواهند افتاد...
 

Parsa_IE

عضو جدید
2. عدم ثبات منطقه ای و جهانی کشور ما
با توجه به شرایط حال حاضر کشور بسیاری از قراردادهای کلان خارجی به دلیل تحریم های صورت گرفته به تعویق افتاده و یا متوقف شده که هر کدام از این قراردادها بخشی از یک پروژه کلان کشور بوده !
نتیجه خیلی از پروژه های اساسی به دلیل نیاز های فنی - تخصصی - تکنولوژیکی و ... به کشور های خارجی و شرکت های برون مرزی به تعویق افتاده یا متوقف شده
بسیاری از قطعات و ماشین آلات حساس و استراتژیک مورد استفاده در پروژه ها یا مستقیما از خارج تامین میشدند و یا به نحوی وابسته اند به لوازم یدکی خارجی، تعمیرکار متخصص و ... که اینها هم به همان دلیل تحریم یا تامین نمی شوند و یا به موقع تامین نمی شوند ! پس این برابر است با به تعویق افتادن یا متوقف شدن پروژه ها و از کنترل خارج شدن آنها!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا