گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدايا پنجره هاي مكاشفه را به رويم باز كن و انگشتانم را به شكوفه ها و شبنم ها برسان مرا بي هيچ درنگي به خاطرات مهتابي دبروز ببر و بر سفره آب ي رستگاري بنشان .
 
آخرین ویرایش:

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
نمی دونم کجاست، نمی دونم الان کاظمین هست یا مشهد، کربلاست یا سامرا، شاید هم بقیع پیش مادرش زهرا. هر جا هست خدای من سلامت و سالم نگهش دار. اگر دلش غصه داره به حرمت مادرش دلش رو آروم کن. ما رو ببخش، به خاطر ما غصه میخوره، ظهورش رو نزدیک کن.
خدای من توفیق بده توی رکابش باشم، خدایا حداقل میتونم ساقی سپاه بزرگش بشم و به یاراش آب بدم.
اللهم عجل لولیک الفرج
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز

 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب یه طورِ دیگه شناختمت...
وقتی حالم خیلی بد بود..دس رو هر شماره ای گذاشتم تردید کردم تا تماس بگیرم نمیدونستم بعد اینکه حالم خوب شه پشیمون میشم یا نه...حسِ بی اعتمادی به آدما...
به اونایی هم که اعتماد داشتم یا جوابمو ندادن یا خودم دلم نیومد ناراحتشون کنم...
خلاصه موندم تک و تنها....نه شماره ای نه کسی کنارم....
درِ کمدمو باز کردم....چِشَم که به جانمازم افتادم..گفتم:خودشه...منتظرمه...داشتم از رو لجبازی ازت دور میشدم ولی دوباره خواستی منو...
یه جورِ دیگه دیشب دوستت داشتم....همون چن رکعتی که دیر هم شده بود ولی بازم قبولم کردی...انقد آرامش دادی که با تمامِ وجودم حسِت کردم و فهمیدم که چقدر خوشبختم که تورو داررم و به فکرمی.....
یه بارم اینطوری حِسِت کردم...انگار با همه ی قدرتو بزرگیت شده بودی قدِ منو،کنارم نشستی وسنگ صبورم شدی...
با تمام وجود گفتم دوستت دارم ولی امیدوارم دوست داشتنِ تو مثِ من نباشه که هی از یادم ببری...
مرا به حالِ خودم رها مکن...:heart::heart::heart:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای خدااا
غرغر کردنامو به دل نگیر بخاطر تنهایمه
منو بخاطر همه نفهمی هام...
ببخش...
خداا جون
نزار دوباره بشم همون آشو همون کاسه
 
آخرین ویرایش:

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خدایا[/FONT]:
[FONT=&quot]کمکم کن[/FONT]...
[FONT=&quot]تا به حال نمی دانستم اینقدر حرف نگفته در دل دارم[/FONT]!
[FONT=&quot]می نویسم تا نمیرم از سنگینی مسکوت بغض هایم[/FONT]...
[FONT=&quot]رهگذر می گفت: کمتر بگو تا بهتر شنیده شوی،[/FONT]
[FONT=&quot]اما نمی دانست گوش مردم سنگین شده باید بیشتر بگویی تا شاید یکی از هزار شنیده شوی[/FONT]!
[FONT=&quot]رهگذر می گفت: نباید به آدم های موقتی دل بست،[/FONT]
[FONT=&quot]اما نفهمید که من به او هم وابسته شدم[/FONT]...
[FONT=&quot]رهگذر کجایی؟[/FONT]
[FONT=&quot]کمکم کن[/FONT]...
[FONT=&quot]صدایت آنچنان تلخ است که با عسل چشمانت از خاطرم محو نمی شود،[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]פֿ[/FONT][FONT=&quot]ــــدایـــا (!)
بــبــ[/FONT]
[FONT=&quot]פֿ[/FONT][FONT=&quot]ـــش ولـــ ــے . . .[/FONT]
[FONT=&quot]ایــ[/FONT][FONT=&quot]טּ [/FONT][FONT=&quot]بـــآر تــو هـــم مــقـــــصــرے (!)[/FONT]
[FONT=&quot]بــﮧ چـــﮧ امــیــــد (!)[/FONT]
[FONT=&quot]تــا آ[/FONT][FONT=&quot]פֿ[/FONT][FONT=&quot]ــــر ایــ[/FONT][FONT=&quot]טּ[/FONT][FONT=&quot] بــآزے حــرفــــے نــزدے (؟) [/FONT]
[FONT=&quot]تــو ڪــﮧ مـیــدونــســتـــے هـــر دوتــــآ دســتــش پـــوچــﮧ (!) . . .

[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺍﻟـــــﻮ ﺧـــــﺪﺍ ﺟـــــــﻮن

ﻣـَﮕـﻪ ﺩُﻧﯿــﺎﺭﻭ ﻧﯿـﺎﻓـﺮﯾـﺪﯼ ﺗـﺎ ﺑـَـﻨـﺪﻩ ﻫﺎﺗـﻮ ﺍﻣﺘـﺤـﺎﻥ ﮐﻨـﯽ؟

ﺑــَﻌﻀﯿـﺎ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺭﺍﺣـَـﺖ ﺩِﻝ ﻣﯿـﺸـﮑـﻮﻧـﻦ!

ﺑــﻪ ﮔـﺮﯾــﻪ ﮐﺮﺩﻥ هــم ﻣﯿـﺨﻨـﺪﻥ!

ﺑـﻌـﻀﯿـﺎ ﺧـﻮﺍﺏ بـقیـه رو میــگیــرن ﻭﻟــﯽ ﺧـﻮﺩﺷـﻮﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿـﺨـﻮﺍﺑــﻦ!

ﺑــَـﻌﻀـﯿـﺎ ﺑـﺎ ﺣــﺮﻓﺎﺷـﻮﻥ ﺍﺷـک آدمـو ﺩﺭﻣـﯿـﺎﺭﻥ!

ﺧـُـﺪﺍ ﭼـِـﺮﺍ ﻫــﯿـﭽـﯽ ﺑـﻬـﺸــﻮﻥ ﻧـِـﻤﯿــﮕـﯽ؟
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
خدایا
آلودگی آدمها از حد مجاز گذشته
دنیا را چند روز تعطیل نمی کنی؟
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدای من......!

آنقدر بــی تو تنهــــــا هستم که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” !

خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت رهـــایم نکن... !

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خدایا....[/FONT]
[FONT=&quot]تو که همیشه نه فقط گاهی![/FONT]
[FONT=&quot]با یک نگاه، با یک نفس شاید مواظبم بودی[/FONT]
[FONT=&quot]پس بگذار و بگذر...[/FONT]
[FONT=&quot]نگران من هم نباش[/FONT]
[FONT=&quot]خواستی بیا مرا ببین...[/FONT]
[FONT=&quot]من هنوز تکیه به دیوار تنهایی ایستاده ام[/FONT]
[FONT=&quot]دیواری که نماد توست برایم [/FONT]
[FONT=&quot]دیواری که هیچ وقت پشتم را خالی نخواهد کرد!درست مثل خودت[/FONT]
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
عالم امروز، غریب با غم و رنج و محن است
گرد غم، بر سر هر محفل و هر انجمن است
این چه شور است که بر پا شده در ارض و سما
این چه سوز است که در سینه هر مرد و زن است
هر که را می نگری رخت عزا کرده به تن
دیده پر آب و جگر خون و سیه پیرهن است
غرق ماتم شده یک سر همه در ملک وجود
لوح ایجاد از این فاجعه بیت الحزن است
عصمت پاک خدا حضرت زهرای بتول
در جنان بزم عزا چیده و غرق محن است
زینب آن اختر تابنده برج علوی
آنکه در باغ امامت چو گل یاسمن است
ریخت از دیده به دامن گوهر اشک چو دید
لخت لخت جگر پاک حسن در لگن است


خدایا مظلوم بود، من چه درک میکنم مقام اون بزرگوار چی بوده؟ من چی می فهمم حق ولایت و امامت یعنی چی؟ همین که یک زن یا یک مرد به همسرش خیانت میکنه، کلی درد داره، اما این زن فقط جگر امام کریم رو پاره پاره نکرد، جگر همه شیعیان رو آتیش زد، خدایا چه قومی بودند که پیکر بی جان نور چشم پیامبر رو تیر بارون کردند؟ همون هایی که پیامبر رو به هذیون گفتن در آخر عمر متهم کردند؟ همون هایی که وقتی پیامبر بار سفر بست، توی سه روز رفتند سقیفه؟

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]چند وقتیست همه دلگیرند از من.....[/FONT]
[FONT=&quot]دلیل می خواهند....[/FONT]
[FONT=&quot]مدرک می خواهند برای غمگین بودنم....[/FONT]
[FONT=&quot]برای ناامید بودنم....برای تلخ شدنم.......[/FONT]
[FONT=&quot]نگران نباشید....من نه غمگین شده ام...[/FONT]
[FONT=&quot]نه ناامید....نه تلخ.......[/FONT]
[FONT=&quot]فقط مدتیست به دنبالشان می گردم.....[/FONT]
[FONT=&quot]مدتیست گم شده اند....[/FONT]
[FONT=&quot]صبرم....تحملم......امیدهایم.....انگیزه ام......[/FONT]
[FONT=&quot]نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سرگذشتم جا گذاشتمشان.......[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خداوندا فراموش میکنم گذشته ام را که چه گذشت بر دل من[/FONT]
[FONT=&quot]خداوندا فراموش میکنم عشق و عاشقی را و آن روز های دلنشین را[/FONT]
[FONT=&quot]خداوندا به خواست تو فراموش میکنم او را ولی تو او را فراموش نکن......[/FONT]
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو همان جرعه آبی که نشد وقت سحر
بزنـم لب به تـو و زود اذان را گفتند...
محمد شیخی

خداجونم دوست دارم
آخه تو هیچوقت از بنده هات خسته نمیشی ....
همیشه و در همه حال دوسشون داری.....
هیچ وقت قضاوت نمیکنی راجع بهشون.....
ترس از این ندارمیم که مهربان نباشی..
یا اینکه نکنه نتونی کمکم کنی....
بی نهایتی.......بی نهایت

دیگه چی بگم ازت
مهربونم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا !
من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است
ولی آسوده ام،
چون تو را می بینم
و تو همه چیز را . . .
پروردگارا تو تکراری ترین ” حضور ” روزگار منی
و من عجیب ؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام
. . .

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا[/FONT]
[FONT=&quot]میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها[/FONT]
[FONT=&quot]خدا داری ... .[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 
بالا