گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

[hamedinia_m51]

شیطان را که آفرید ...؟

[FONT=times new roman, times, serif]به نام او که تنها , خداست[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟!

استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند...

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: "بله او خلق کرد"

استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]

شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"

استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است"

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"

استاد پاسخ داد: "البته"

شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "

شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد."

شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"​

[/FONT]​

​

[FONT=times new roman, times, serif]استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"

شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."

در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا, شیطان وجود دارد؟"

استاد زیاد مطمئن نبود. پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."

و آن شاگرد پاسخ داد: " شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن بود !!![/FONT]​

 

[Mitra_Galaxy]

اي خداي من.اي آفريدگار من .اي همه ي هستيم

بر من اين نعمت را ارزاني دار كه:

بيشتر در پي تسلا دادن باشم تا تسلي يافتن

بيشتر در پي فهميدن باشم تا فهميده شدن

بيشتر پي دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن

زيرا در بخشيدن است كه مي يابيم

و در عفو كردن است كه بخشيده مي شويم

و در مردن است كه حيات جاويد مي يابيم​

 

[naghmeirani]

خودت گفتی بخوان،
می خوانمت، اینک مرا دریاب​

 

[nafise oga]

مهرآفرینا ؛ دستهای سرشاراز تمنا و چشم های لبریزاز تشنگیم را چونان نرگس های نگران به سوی آرامش آبی رنگ مهربانی تو دراز کرده ام ، تا لحظه ای درپیوند صمیمیت وصداقت و نیازغرق شوم .
پروردگارا ؛ تو خود در زمین وجود من بذرنیازافشاندی ، اینک آفتاب محبتت را آنچنان برمن بتابان که خوشه خوشه اشک های مرا سرشارازتماشای گستردگی حضور تو کند .
الهی ؛ ایمان غبارگرفته ی مرا درباران رحمت خویش شستشو ده تا درهوای بارانی معرفت افزای توچهره ای تازه کنم و درکنارشفافیت وروشنایی حضورت بی پرده از توبگویم و همه تن تو را ببینم .
الهی ؛ از تو نیرو می خواهم تا از آتش نفس رهایی یابم و دل به موسیقی آرام مهربانی تو بسپارم که دیر زمانی است گرگرفته از لهیب نفس حیوانی خویشم!!!

 

[Mitra_Galaxy]

مقصود من از كعبه و بتخانه تويي
ورنه ، من ازين هر دو مقام آزادم​

 

[spacechild]

نمی دانم این جا کجاست.
می دانم زمین است!
اما..
زمین کجاست؟
اصلا تو این وسط کجایی؟
در آغاز کجا بودی
و در انتها کجا خواهی بود؟
اصلا آغاز و پایان در فرهنگ لغاتت معنایی دارند؟
من..
می دانم هستی!
می بینم هستی!
اما...
بالاتر از خانه ما،
بالاتر از این کوچه ها،
این زمین،
بالاتر از این منظومه خورشید گرد،
یا این جهان که در پی حقیقتش دویده ایم،
و خواهیم دوید؛
فراسوی این ها
تو...
کجایی؟
نمی دانم!
هیچ کس نمی داند!
...فقط
می دانم که
هستی!
باش!
باش.

 

[naghmeirani]

خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد :
او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.
او می گوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.
او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد.

​

​

 

[@ RESPINA @]

دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پاي
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

 

[spacechild]

نه کارهای عجیب!
نه کارهای غریب!
فقط:
نگاهت را از من نگیر...
حتی وقتی،
با تمام قدرت اندکم
تنها می شوم از تو!

 

[Mitra_Galaxy]

ای ديده و دل از تو دگرگون مادام
ای آن که به تدبير توگردد ايام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
حکمی فرما که گردد ايام به کام


​

 

[MEMOL...]

خدايا ..............
​

 

[*Afash*]

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم

 

[naghmeirani]

دستان هميشگي راز و نيازم را
بسويت پرواز مي دهم
و دعا مي كنم
كه به ديدار نگاه مهربانت شايسته ام گرداني...
اي خدايي كه همواره قلبم با يادت آرامش مي يابد!
مي خواهم با تمام وجودم،
تو را،
در زلال اشكهايم و در تبلور لحظه هاي زندگي ام،
احساس كنم...
چون مي دانم زندگي زيبا مي شود
با ياد تو و به نام عشق تو...
اي قادر بي همتا!
تنها تويي درد آشنا به همه دردهايم...
و من!
نامت را عاشقانه صدا ميزنم
و بيقرار گشايشي از سوي تو ام...
تو كه مهربان ترين مهرباناني.

.
​

 

[naghmeirani]

خدای من!
هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر !
عمری گرفته ای ،مبادا رها کنی!
​

 

[Mitra_Galaxy]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بار خدايا دلم تنگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]براى من در اين دنيا[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اميد و عشق بى رنگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اتش دل شعله ور كردن همه ننگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خدايا رحمتى كن من دلم تنگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]از اين نامردمى ها بى وفايى ها و ادم ها كه[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حتى قلبشان از جنس سنگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خدايا تو به زير چترى از باران كه مى بارد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]براى دل پناهم ده[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به جرم عاشقى اواره اين كوچه ها گشتم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]درون كعبه عشقت تو را هم ده[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خداوندا تو مى بينى تو مى دانى تمام دردهاى عشق ديرين را[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فقط ازچشم هاى اشكبار من تو مى خوانى[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كمك كن در زمانى كه دلم تنگ است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بخوانم اسم زيبايت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]براى گوش جان نامت خوش اهنگ است...[/FONT]

 

[زيگفريد]

پروردگارا

به من ارامش ده تا بپذيرم انچه را نميتوانم تغيير دهم

به من دليري ده تا تغيير دهم انچه را كه ميتوانم تغيير دهم

به من بينش ده تا تفاوت اين دو را بدانم

مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنيا و مردمان ان مطابق ميل من رفتار كنند

 

[samira3242]

خدايا

خدايا

خدایا، خدای بزرگ من، خدای عاشق من
ممنونم که رسم عاشقی رو یادم دادی. خدایا صبری در وجود
من قرار ده تا درد و رنج های راه عاشقی رو تحمل کنم
و امیدی بده تا از رفتن عزیز ترین کسانم نا امید نشم
شکستها در این راه، باعث نشه راهم را عوض کنم
خدایا در این راه آتش تنفر و انتقام رو در من خاموش کن
و قدرتی به من بده تا بدی دیگران رو با بدی جواب ندم
غرور رو از من دور کن و لذت، بخشیدن رو به من بچشان
خدایا من خیلی کوچکم، ضعیفم، کمکم کن تا بزرگ بشم
......
ای درد اگر تو نماینده خدایی که برای آزمایش من قدم به
زمین گذاشتی تو را می پرستم، تو را در آغوش می کشم.
بگذار هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده
شود. باز هم صبر می کنم و خدای بزرگ را می پرستم.
ای خدا، این آزمایش های و شکنجه های کشنده و
دردناک که در راه من قرار دادی، همه را می پذیرم.
خدایا، با غم و درد انس گرفته ام. آتش بر من
سلامت شده و شکست و ناملایمات، عادی شده است
خطر و مرگ، دوستان صادق من شده اند.از
ملاقاتشان لذت می برم و مصاحبتشان را آرزو دارم.
خدایا، از وجود آسمان و ستارگان درخشنده اش لذت می برم
زیرا اگر وسعت و عظمت آن از شدت درد روحیم نکاهد خفه می شوم
ای غم، سلام آتشین من به تو، درود قلبم به تو، تو ای غم بیا که
می سوزم، بغض حلقومم را می فشارد، بیا که اشکم تقدیمت می کنم
ای غم، بیا که دلم گرفته، روحم پژمرده، قلبم شکسته وکاسه
صبرم لبریز شده، بیا و گره های مرا بگشا، بیا و از جهان آزادم کن
ای غم، در دوران زندگی ام بیش تر از هرکس مصاحبم بودی،بیشتر از
هرکس با تو سخن گفته ام و تو بیشتر از هرکس به من پاسخ مثبت دادی
اکنون بیا که می خواهم تو را در آغوشم فرو کنم، بیا که دوستی بهتر
از تو سراغ ندارم، بیا که تو مرا می خواهی و من تو را می طلبم
بیا که کشتی مواج تو در دریای دل من جا دارد،بیا که
دل من همچون آسمان هست و تو میتوانی در آن پرواز کنی

 

[samira3242]

خدایا ! دلم باز امشب گرفته
بیا تا کمی با تو صحبت کنم
بیا تا دل کوچکم را
خدایا فقط با تو قسمت کنم

***
خدایا ! بیا پشت آن پنجره
که وا می شود رو به سوی دلم
بیا،پرده ها را کناری بزن
که نورت بتابد به روی دلم
***
خدایا! کمک کن به من
نردبانی بسازم
و با آن بیایم به شهر فرشته
همان شهر دوری که بر سردر آن
کسی اسم رمز شما را نوشته
***
خدایا! کمک کن
که پروانه شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش
مبادا بمیرد
***
خدایا! دلم را
که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته
شبی می فرستم برایت

 

[spacechild]

پشت پس اندازهای ذهنم
خانه نکن! عزیز.

بگذار آرامشی را که هدیه دادی به من
با چشم هایت قسمت کنم.
مرا همیشه ببین!

 

[linux_0011]

امروز یه لحظه دلم گرفت. گفتم من با خدای خودم چه کردم؟ گفتم چرا از خدا دور شدم؟ چرا دیگه صدای خدا رو نمی شنیدم​

​

​

​

...​

دلم می خواست فریاد بکشه، از فراسوی حنجره ام، از آنجایی که عشق متولد شد. آری از همانجا که روز اول آرام گرفته بودم. آغوش گرم خدا.دلم می خواست از بالاترین نقطه ی اوج فریاد بکشم که امروز در پایین ترین نقطه ایستاده ام​

​

​

​

​

راستی خدایا تو که می دوانستی دلت برایم تنگ می شود، تو که می دانستی من وقتی دور از توام تو را گم میکنم، تو که می دانستی... چرا مرا از آغوشت جدا کردی؟ چرا مرا از آنجایی که آرام بودم پایین آوردی تا در اوج آشوب باشم​

​

​

​

​

خدایا می دانم تو در فراق من نشستی و صبرت خیلی زیاد است. دلت هر شب برایم تنگ می شود اما من تو را گم کرده ام و نمی بینم تو را و در این تاریکخانه هر چه به دنبالت می گردم گمراه تر می شوم. خدایا می دانم دلت برایم تنگ شده​

​

​

​

.​

خدایا دل تنگم و دیدار تو درمان من است​

​

​

​

...​

 

[hamedinia_m51]

خدایا!

مثل همیشه غفلت غافلگیرم كرده
و هوس در شتابی گناه آلوده از ایمان سبقت گرفته است،
آنچنان كه حال و هوای دلم را تیره و غلیظ كرده،
تو گویی ساعت صبح هرگز ضربه ای ننواخته است.

الهی!
هوس بی اعتنا به جایگاه و منزلتم مرا تا پای دیوار رسوایی كشانده
و گوش و چشمم را بر نغمه چلچله ها و نیایش آفتابگردان ها بسته است.

خدای من!
از میان حصار مه و دل مرگی چشمانم نگران دارالشفای امید به درگاهت است.

بارالها!
مرا در خانه امیدواری به رحمانیتت جای ده
و یاریم كن تا با روشنایی و نشاط ایمان، تیرگی گناه را از دل بزدایم.

 

[spacechild]

دوستت دارم.

دوستت دارم.

باورکن..
دوستت دارم.
اما...
بعضی روزها بیشتر.
پس ناراحت نباش اگر گاهی
آخرشب می آیم.
باور کن درطول روز تو هم هستی.
یعنی کاملا هستی.
من که به جزتو کسی را ندارم.دارم؟!
پس باور کن...
دوستت دارم.
فقط گاهی روزها بیشتر.

 

[mdrwfm]

به نام دوست
سلام به همگی
دیدم توی هنر و ادبیات همه سبکی داریم الا اصل کاری که هممون باهاش پیوند خوردیم
شرط انصاف ندیدم این جا جای همه چی باشه جز خدا...
از شرق و غرب و شمال و جنوب جهان هرکی اونجوری که دلش میگه مناجات می کنه
این تاپیکو زدم تا اگه زمزمه ای داشتید همه رو در یاد داشته باشید و درد دل هاتونو با خدا بزارید
باشد تا گامی برداشته باشیم برای رسیدن به خدا

ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی
در ظلمت شب صبح نماینده تویی​

کار من بیچاره گره در گره است
بگشای خدایا که گشاینده تویی​

********
ای خالق خلق رهنمایی بفرست
ای رازق رزق در گشایی بفرست​

کارم زگناه و معصیت بسته شده
رحمی بنما گره گشایی بفرست​

********
ای آنکه منزه ای و بی همتایی
کس را نبود ملک بدین زیبایی​

هم مالک ملکی و هم خالق خلق
هم عالم و حاکمی و هم بینایی​

********
یا رب زکرم بر من دل ریش نگر
تو محتشمی بر من درویش نگر​

شایسته در گهت ندارم عملی
بر من منگر بر کرم خویش نگر​

********
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند​

هر جا که دری هست به شب بربندند
غیر از در دوست را که شب باز کنند​

********
دارم گنهی که پشت ایمان شکند
بازار تمام بت پرستان شکند​

بار گنهم اگر به میزان سنجند
ترسم که به روز حشر میزان شکند​

********
یا رب نظر لطف عطا کن ما را
داریم دلی خسته دوا کن ما را​

هر چند گنه کار و پریشان حالیم
زوار شهید کربلا کن ما را​

********
یا رب چه کنم که هیچ کردارم نیست
از جرم گنه زبان گفتارم نیست​

دستم تهی و بار گناهم سنگین
جز لطف و عنایت تو ستارم نیست​

********
ای ذات تو بر کل ممالک مالک
وی راهروان کوی عشقت سالک​

من وصف تو از کلام خود می گویم
انت الباقی و کل شی هالک​

********
یا رب به رسالت رسول ثقلین
یا رب به غزا کننده بدر و حنین​

عصیان مرا دو نیمه کن در عرفات

نیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین​

baba dameton garm, kheili bahalin

 

[samira3242]

​

خداوندا نمی دانمدر این دنیای وانفساكدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم
نمی دانم خداوندا.
در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاك و والایت نمی دانم
دگر سیرم خداوندا​

 

[samira3242]

الهی از تو شرمنده ام که بندگی نکردم و از خودم شرمنده ام که زندگی نکردم
و از مردم شرمنده ام که اثر وجودیم برای ایشان چه بود .
الهی از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام از انس و جن شرمنده ام
حتی از روی شیطان شرمنده ام که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار .
الهی خوشا به حال کسانی که لذات جسمانی شان عقلانی شد .​

 

[naghmeirani]

صفاي اصفهاني

صفاي اصفهاني

تجليگه خـود كـرد خـــدا ديــده مـا را
در اين ديده درآييد و ببينيد خـدا را

خـدا در دل ســودا زدگانست بجوئيد
مجوييد زميـن را و مپوييد سمـا را

بلا را بپرستيم و به رحمـت بگزينيم
اگر دوسـت پسـنديد، پسـنديم بلا را

طبيــبان خداييم و بـه هـر درد دواييم
به جايي كه بود درد فرستيم دوا را

ببنديد در مـرگ و ز مـردن مگريزيد
كه مـا بـاز نموديم در دار شفـــا را

حجاب رخ مقصود من و ما و شماييد
شماييد ببينيد مــن و مـا و شمــا را

​

 

[tirana65]

الهی

الهی

الهی ! شاخسار اندیشه ام را ، ریشه ام بخش ، و هنر را ، پیشه ام !کلامم را حلاوت و گفتارم را ، صداقت ده! مالم حلال ساز ، و ملالم ، محال ! لبخندم عطا فرما و خرسندم ساز ! پندارم را صلابت ، گفتارم را صراحت ، و کردارم را سلامت بخش !

 

[naghmeirani]

خدای دوست داشتنی ام ..

خدای دوست داشتنی ام ..

با توام ...

قصه از آنجا شروع شد که تو عاشقانه گفتی : دوستت دارم.

و مرا حسی عجیب در بر گرفت.

حسی سرشار از قصه زیستن ... نو شدن ... پرواز.

و تو با من تا آسمان عشق بال زدی.

آنگاه جاودانه شدم ...
​

 

[hamedinia_m51]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خدای من سجاده ام را به وسعت سبز دشت ها پهن کرده ام ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا تو را در تک تک شکوفه های بهاری سجده کنم ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا تو را در رکوع عارفانه ی بید تسبیح گویم ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا تورا در قطرات اسمانی باران اردیبهشت ببینم ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دستهای خالی لبریز از امیدم را به شاخه های بهاری دعا اویخته ام ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا با تو در جاری رود جریان دوباره یابم از خودم تا خودت ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو که خدای بهاری دلم را بهاری کن ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو که خدای شکوفه هایی , دعای باران را اجابت کن ...[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]کاری کن بهارم با تو زیباتر از همیشه باشد ...[/FONT]​

 

[zahra97]

خدایا در شب هجرم بسوزان ولی محتاج نامردان مگردان