تایپیک باحالیه
ترم هفت که طراحی اجرای دو (فولاد )داشتیم .منبع کتاب عوض میشه (دانشگاه های دیگه همش طاحونی ولی اون ترم برا ما ایرانی رو معرفی کردن )برا همین اساتید و دانشجو ها اعتراض کردن آخرشم دو سری سوال دادن هم از طاحونی هم ایرانی دانشجوهای بخت برگشته که خبر نداشتن . سوالا رو که می بینن همه گیج و گنگ میشن نمی دونن چکار کنن بعضیا که همون اولش پاشدن رفتن ما هم فقط سیا کردیم به امید این که به سیاه ای برگه استاد به ما نمره بده .بعد از امتحان بچه هاجلسه گذاشتن که چه کنیم چه نکنیم یکی به استاد زنگ زد یکی برگه اعتراض نوشت بعضی ها هم گفتیم بذارید برگه تصحیح بشه یه کاریش می کنیم .دو سه ساعت بعد هنوز به خونه نرسیده بودم که خود استاد بهم زنگ زد .گفت فلانی چی شده امتحان و چکار کردین بچه ها کشتن منو (این جور که معلوم بود فقط من زنگ نزدم ) ما هم شرح ماوقع کردیم استاد گفت پس بچه ها راست می گفتن مدام دارن زنگ می زنن نمی دونم چه کنم گفتیم استاد جای دوری نمی ره همه بچه ها اشنان گناه دارن دارن تموم می کنن این درس بیوفتن سخت میشه و ... بلاخره گفت باشه اونای که برگشون جا داشته باشه نمره می دم .استاد هم به قولش عمل کرد و اونای که 8/5-9 شدن رو قبول کرد بقیه که افتادن صداشون در اومد فلانی یه کاری بکنید و الان و بلان ماهم زنگ زدیم استاد این ور اون ور بلاخره یه روز استادو دانشگاه گیر اوردیم بیست نفری ریختن سرش استاد تورو خدا استاد ما گناه داریم .اون روز هیچ وقت یادم نمی ره بچه ها افتادن دست و پاش نمی ذاشتن بره اول نه می اورد یکی از بچه ها هر چه در توان داشت گذاشت اون اهی که اون کشید استاد سنگم بود اون روز آب میشد بلاخره راضیش کردن از تقرینا سی نفر فقط 5 نفر خودشون قبول شده بودن یعنی استاد 25 نفر رو قبول کرد. منم جزو اونای بودم که 9 شده بودن .
یه راه دیگم که خودم ازش زیاد استفاده میکنم زیر پاسخ نامه برا استاد انشا مینویسیم استاد جون هر کی که دوست داری این ترم کار داشتیم سوالات سخت بود شرایط پیام نور سخت حجم کتاب زیاده و ...و ...
ببخشید اگه طولانی شد و بیشتر شبیه داستان شد
جالب بود ، خيلي زياد
ما يه استادي داشتيم ( بچه ها ازش دل خوشي نداشتن ، ولي من طبق عادت اذيت و ازاري !!


(با عرض پوزش از دوستان
