نهايت اين رشته .....
خلق اثر
اثري ماندگار...
معماري رو خيلي دوست دارم
* مقاله : چرا دکترا نمیخوانی؟ #15
این حسو تحسین میکنم کوروشبا سلام خیلی ممنون از این تایپیک
من به شخصه و خدا رو شکر از نظر کاری به دردم نمیخوره مدرک چون کارم شرکتم ونیروی کار زیر مجموعه ام رو دارم و طراحی می کنم اما اینکه چرا دنبال مدرک فوق لیسانس این همه دویدم اونم 2 سال با بدبختی وسختی دلایل شخصی در وهله اول داشته اما یکی از مهمترن دلایلم این بود که من هر سال با کسب علم نه تنها تو زمینه معماری بلکه تو تمام زمینه های اجتماعی وزندگی هم پیشرفت داشتم تجارب خوبی بدستم اومد که شاید با 10 سال کار بدست نمیاوردم. برام هم فرق نمیکرد کجا قبول شم اما امروز دیدم واسه کجا قبول شدن هم دچار شک میشه آدم اصلا یه حس عجیبیه این مقاطع بالاتر رفتن
تا الان که تو ترس بودمو نمیشد حرف بزنم الانم نگران اینم که نکنه از خوشحالیم کس دیگه ای برنجهیه نکته جالبی که این چند روز ازت یاد گرفتم این بود که گفتی میخوام یه شهر دیگه رو تجربه کنم من یکم دودل بودم برم رشت اما گفتم یه شهر دیگه تجربه کردن یکم سختی کشیدن لذت بخشه آسون چیزی رو کسب کردن حال نمیده. ارشد یه جورایی موظفت میکنه پخته تر نشون بدی مجبوری دیگه زبان رو خوب یاد بگیری و مجبوری پایان نامه بنویسی این هاش اصلا یه حس جالبیه حرفات رو میفهمم
گروه دوم گروه مهمیه.ممنون از طرح موضوع
به نظر من اشتیاق به تحصیل در مقاطع بالاتر به طور طبیعی باید برای اهل علم وجود داشته باشه چیزی که هست اینه که چرا بعضی وقت ها کمرنگ میشه این علاقه و چرا خیلی ها دیگه دنبالش نمیرن . من فکر میکنم علاقه به تحصیل در مقاطع بالاتر افراد رو به 2 دسته تقسیم میکنه 1 . اونهایی که به تحصیل علاقه دارند و آینده شغلی در درجه دوم اهمیت قرار داره 2 . اون هایی که آینده شغلی براشون مهمتر از علم و سوادشونه گروه اول کمتر با خودشون حساب و کتاب مالی میکنند و بیشتر هم در همون سالهای اول بعد از فارغ التحصیلی قبول میشن چون جزء نفرات درس خون هستند . معمولا هدف و آینده نگریشون هم حد اقل درس دادن در دانشگاه هست . ولی گروه دوم مثل برگ درخت بید هستند که عامل مختلفی در تصمیم گیریشون موثر است. هر دفعه یه سمتی میرن . یه بار میبینن ارشد خوبه همه دارن میخونن یه کاره ای میشن . میرن سمتش . یه بارم میبینن اشباع شده و فایده ای نداره نمیرن که بخونن . همه اونهایی که واسه دک و پوز درس میخونن و خود رشته براشون مهم نیست بیشتر مهمه که مثلا بهشون بگن این آقا مثلا ارشد معماری یا دکتر معماری داره . در هر صورت اهداف هر کس با اونیکی میتونه فرق کنه ولی فکر کنم همشون توی دسته بندی من جا بشن . در هر صورت همه تلاش میکنن که جزء حد اقل ها باشن . یعنی خاص باشند . برای همین خودشون رو ارتقاء میدن .
نکته ای که تو حرفتون بود در مورد ظرفیت پذیرش بود.تا الان که تو ترس بودمو نمیشد حرف بزنم الانم نگران اینم که نکنه از خوشحالیم کس دیگه ای برنجه
دلم نمیخواست عارفه قبول نشه دلم نمیخواست محبوبه قبول نشه دوست داشتم لنا قبول شه و...
بحث جوابارو نمیخوام بکشم اینجا ولی در حق معماری ها ظلم شده ماکه بیشترین تعداد دانشجورو داریم چرا انقدر پذیرشمون کمه؟؟ دوستم میانگینش 11 بود رتبش 1000فیزیک امروز دیدم با همون 1000ش شهید رجایی قبول شده خب این زور داره کلی خودمو آروم کردم که بابا من تو 50.000نفر شدم 300-400م ولی خب دیگه... شکر خدا
رشت خوبه رفتی حتماً برگشتنی از سمت چالوس بیا تو مسیرت برو رحیم آیاد زندگی اونجایی هارو ببین یا اصلاً هماهنگ میکنیم یه روز باهم بریم منم باید برم چالوس مردکمو بگیرم بریم یه دوری هم بزنیم
خوشم میاد موضوع تاپیک برامون مهم نیستو حرف خودمونو میزنیم
ولی یه نکته بگم:
دوستانی که قبول نشدید: آواز دهل از دور خوش است.
نمیتونم بگم که مخالف این شیوه ام چون شک ندارم کسی که الان میاد و بهشتی قبول شده از من نوعی کار دستش بهتره و تئوریش رو هم خوب سپری کرده پس حق اون نسبت به من ارجع تره.نکته ای که تو حرفتون بود در مورد ظرفیت پذیرش بود.
پذیرش بالا رفته ولی نه برای امثال شما بلکه برای گروه دوم.
از دو نکته ای که تو کلام شما و دوستمون بود میشه به این سوال جواب داد
- طبعا وجود اشتیاق برای گرفتن مدرک بالاتر , افزایش ظرفیت ها و ایجاد دانشگاه هایی را در پی خواهد داشت!! آینده آن را چگونه می بینید !؟
برای جواب به این سوال میتونم اینو بگم که آزمون ها و امتحاناتی که بین مقاطع تحصیلی سر راه دانشجویان قرار داشت، قبلا مثل یه صافی عمل میکرد که دونه های ریز فقط عبور میکردن.
ولی امروز این صافی دونه های درشتو با حجم خیلی زیادی جذب میکنه و همونطور درشت به جامعه تحویل میده.
حالا جدا از اون نقشی که اشتیاق هر فردی که وارد حیطه و فعالیتی میشه برای رسیدن به بهتر بودن و کسب اطلاعات بیشتر داره ....- لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟ یا ....؟
- تاثیر داشتن مدرک بالاتر را در محیط های کاری چگونه دیده اید ؟
- طبعا وجود اشتیاق برای گرفتن مدرک بالاتر , افزایش ظرفیت ها و ایجاد دانشگاه هایی را در پی خواهد داشت!! آینده آن را چگونه می بینید !؟
- آیا شما تجربه حضور و فعالیت در خارج از ایران و پذیریش از دانشگاه های خارج را داشته اید ؟ اعتبار مدارک دانشگاه های معماری ایران را چگونه دیده اید ؟
و....
و..
به نظر من در آینده در بازار کار دیگه ما با مدرک گرایی ،خواه نا خواه،لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟
این تصور به نظر من غلطه! من 23 سالمه وحدود یک سال از نزدیک چند تا از محیطهای کاری قوی رو تجربه کردم. شاید این حرفی که میزنم زود قضاوت کردن باشه ولی نمونه های زیادیو دیدم که مدرک علمی بالاتر دارند ولی بیکارند یا اونقدرها جدی کار نمیکنند، و در مقابلش کساییو دیدم که مدرک بالایی ندارند ولی بازار کارو قبضه کردن و البته خوب هم کار میکنند.حالا جدا از اون نقشی که اشتیاق هر فردی که وارد حیطه و فعالیتی میشه برای رسیدن به بهتر بودن و کسب اطلاعات بیشتر داره ....
نمیتونیم نقش محیط کار رو هم نادیده بگیریم که خودش عامل خیلی مهمی جهت سوق دادن معمار به گرفتن مدرک بالاتر هست و موضوعی طبیعی هم هست که وقتی تعداد بالایی ورودی جدید هر سال اضافه میشه و زیاد شدن رقابت تو یه سطح خواه ناخواه برای متمایز بودن یکی از راه هاش رفتن به درجات بالاتر علمی هست ...
چاره ای نیست تا چند سال میشه با یه شرایط ثابت کار کرد !؟ درسته که بازار کار هم زیادتر میشه ولی چند برابر اون معمار اضافه میشه ! خب رقابت ایجاد میشه و نمیشه همیشه به آینده کاری مطمئن بود حالا با هر میزان مهارت !
- لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟ یا ....؟
- تاثیر داشتن مدرک بالاتر را در محیط های کاری چگونه دیده اید ؟
- نحوه گزینش را چگونه میبینید!؟؟؟؟؟
- طبعا وجود اشتیاق برای گرفتن مدرک بالاتر , افزایش ظرفیت ها و ایجاد دانشگاه هایی را در پی خواهد داشت!! به صورت کلی آینده آن را چگونه می بینید !؟
- لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟ یا ....؟شاید شما هم مثل من جز آن معمارانی هستید که تا به حال یک یا چند بار به مرحله ای در تحصیلات رشته تخصصی مان _ معماری_ رسیده اید که با گزینش و کنکور برای گرفتن مدرک بالاتری مواجه شده اید ؛ و هر ساله تعداد معمارانی ( و شاید تعداد زیادی بدون پورتفولیو وفعالیت حرفه ای و اینکه جذب بازار کار شده باشند) که در صدد گرفتن مدرک بالاتر و بالاتری هستند بیشتر میشود ؛
دیدم موضوع این بحث خیلی با مقاله ای که چند وقت پیش از وبلاگ آقای دکتر شعبانعلی خوندم نزدیکه مطالبش رو میذارم تا یکم بیشتر بیندیشیم درباره تحصیلات تکمیلی
لینک مطلب :http://www.shabanali.com/ms/?p=1136
چرا دکترا نمیخوانی؟
از سال ۸۰ که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال ۱۳۸۴ باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال ۸۶ که کارشناسی ارشد مدیریت را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز تا امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا ادامه تحصیل نمیدهی و دکترا نمیگیری…مقدمه اول:یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم.
پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…
شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟
هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!
لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز٫ چیزی مثل جواز کسب!
من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم.من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.
به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند.
فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.
مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید
دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.
مقدمه دوم:اما در ایران تعریف متفاوتی در ذهن مردم است. همه فکر میکنند تا جایی که وقت و استعداد دارند باید این مقاطع را درست یکی پس از دیگری ادامه دهند!
——————————————————————————————————
کارکرد اصلی هم، نه دغدغه توسعه دانش و مهارت فردی است و نه پیشرفت علم. عمدتاً یک عنوان است.این را از اینجا میفهمم که میبینم برخی دوستانم در دوره دکترا، درد دل میکنند که باید هر هفته یک مقاله بخوانند! این خود نشان میدهد که مقاله خواندن، یک «درد» است نه «غذایی برای یک روح گرسنه علم».
——————————————————————————————————-اما حالا دلایل من:
- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.
شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!
من کارخانه های بنز و بی ام و و برخی از برترین صنایع دنیا را از نزدیک میشناسم و بارها بازدید کرده ام. مرکز طراحی آنها پر از کسانی است که لیسانس (یا به قول آنها دیپلم مهندسی) دارند و یکی دو نفر دکتر هم برای پرستیژ به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند. من نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!
- در بسیاری از حوزه ها ما هنوز Generalist هم نداریم پس چرا باید به دنبال Specialist برویم.
در رشته خودم عرض میکنم. وقتی هنوز در بسیاری از رشته های دانشگاهی ما، هنوز «ارتباطات و مذاکره» را به عنوان یک درس ارائه میدهند و این دو حوزه کاملاً تخصصی از هم تفکیک نشده اند، بیشتر شبیه شوخی خواهد بود که من بروم دکترا بگیرم و مثلاً به طور خاص در خصوص«تفاوتهای الگوهای مذاکره درونسازمانی بین زنان و مردان با سن ۳۰ تا ۴۰ سال در مشاغل خصوصی و بنگاه های کوچک و متوسط در کلانشهر های ایران»تز بنویسم!!!!
شاید بعد از نوشتن این تز، به من به جای «مهندس شعبانعلی» بگویند «دکتر شعبانعلی». اما من هر بار که دکتر صدایم کنند فکر میکنم دارند مسخره ام میکنند! شاید آنها نفهمند چه میگویند اما من که میدانم معنی دکتر چیست…
- شاید یکی از کارکردهای مدرک دکترا، تدریس در دانشگاه ها باشد. اما واقعیت این است که هدف من بزرگتر از تدریس دانشگاهی است. من در حال آموزش به مدیران اقتصادی کشور هستم و فکر میکنم آموزش امروز آنان، فوریت بیشتری دارد تا آموزش جوانان فردا. اگر فردا اقتصاد کشورم، مثل امروز باشد، جوانان کشور شغلی نخواهند داشت تا بتوانند از آموخته های دانشگاهی خود استفاده کنند…
- تجربه امروز ایران و جهان نشان داده که بزرگترین تغییرات اقتصادی و مدیریتی و صنعتی جهان را نه دانشگاهیان نظریه پرداز، بلکه صنعتگران عملگرا ایجاد کرده اند. انتخاب با ماست که در زمره کدام گروه باشیم اما من گروه دوم را ترجیح میدهم.
- مبحث هزینه فرصت نیز بحث مهمی است که همیشه به آن اشاره کرده ام. وقتی من میتوانم به جای ۵۰۰۰ ساعت وقت گذاشتن و اخذ مدرک دکترا (با هدف اینکه عنوانی به القابم اضافه شود) ۲ یا ۳ کتاب ارزشمند تألیف کنم که برای ده ها هزار نفر از هم وطنانم مفید فایده واقع شود، خیانت به جامعه است که عنوان و لقب خودم را به نیاز مردم جامعه ام ترجیح دهم.
خلاصه اینکه به نظر من، نیاز امروز جامعه من مدرک نیست. بلکه ما نیازمند دانشمندانی عملگرا و مطالعه محور هستیم که علم روز دنیا را بیاموزند و آن را همچون لباسی بر قامت فرهنگ و جامعه ما بدوزند و ما را از این عریانی که گرفتار آنیم نجات دهند. ادامه تحصیل در دانشگاه، یکی از روشهای علم آموزی و دانش اندوزی است که ۱۵ سال فعالیت دانشگاهی و صنعتی در ایران و جهان، به من به تجربه ثابت کرده که برای ایران امروز، اگر هم یکی از روشهاست قطعاً بهترین روش نیست.
من ضمن احترام به همه دوستان عزیزم که در دانشگاهها در خدمتشان هستم، احساس میکنم کار کردن با مدرک دکترا در بسیاری از رشته ها در شرکتهای ایرانی مانند به دست داشتن ساعت رولکس برای کسی است که در پرداخت هزینه تخم مرغ شام خود هم دچار بحران است…
یا شبیه پرتاب کردن ماهواره به سمت آسمان، در شرایطی که هواپیماها به سمت زمین سقوط میکنند.
یا شبیه مطالعه بر روی فن آوری نانو، در کشوری که خط کش ها در ابعاد سانتی متر هم درست اندازه نمیگیرند.
یا شبیه…
به نظرم مهمترین عامل مدرک گرا بودن اینه که هدف دقیقا مشخص نیست ؛ این که در نهایت بعد از همه ی این مدارک قرار چه مسیری در زندگی در پیش گرفته بشه مشخص نیست به همین دلیله که تا رسیدن به اون هدف مشخص(که خیلی وقتها مشخص هم نمی شه) هدف ادامه ی تحصیل به هر قیمتی می شه.- لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟ یا ....؟
تاثیر داشتن مدرک بالاتر را در محیط های کاری چگونه دیده اید ؟
نحوه گزینش را چگونه میبینید!؟؟؟؟؟
قاعداتا ظرفیتها بالا هست که دانشگاهها تا این حد پذیرش دارند ؛ اما مطمئنم در زمینه ی اساتید این ظرفیت وجود نداره! چرا که با اندکی تحقیق متوجه می شید که خیلی از دانشگاهها در حال حاظر کلاسهای درسشون در مقطع کارشناسی توسط دانشجویان مقطع ارشد و در مقطع ارشد توسط دانشجویان مقطع دکترا برگزار می شه که بیشترین هدف ؛ کلاس کاری , امرار معاش و همان نبودن کار مناسب برای یک دانشجو بوده و هست.
آیا بستر های لازم برای ایجاد ظرفیت های بیشتر و پذیریش در بازار کار با توجه به بالاتر رفتن مدارک را کافی می بینید !؟
امروز آینده ی دیروز ماستطبعا وجود اشتیاق برای گرفتن مدرک بالاتر , افزایش ظرفیت ها و ایجاد دانشگاه هایی را در پی خواهد داشت!! به صورت کلی آینده آن را چگونه می بینید !؟
در مورد ادامه ی تحصیل خیر- آیا شما تجربه حضور و فعالیت در خارج از ایران و پذیریش از دانشگاه های خارج را داشته اید ؟ اعتبار مدارک دانشگاه های معماری ایران را چگونه دیده اید ؟
درود فراوان.شاید شما هم مثل من جز آن معمارانی هستید که تا به حال یک یا چند بار به مرحله ای در تحصیلات رشته تخصصی مان _ معماری_ رسیده اید که با گزینش و کنکور برای گرفتن مدرک بالاتری مواجه شده اید ؛ و هر ساله تعداد معمارانی ( و شاید تعداد زیادی بدون پورتفولیو وفعالیت حرفه ای و اینکه جذب بازار کار شده باشند) که در صدد گرفتن مدرک بالاتر و بالاتری هستند بیشتر میشود ؛
- لزوم این اشتیاق برای گرفتن مدارک بالاتر چیست ؟ نبود بازار کار مناسب و رقابت زیاد ؟ داشتن اعتبار علمی بالاتر یا مدرک گرایی ؟ یا ....؟
- تاثیر داشتن مدرک بالاتر را در محیط های کاری چگونه دیده اید ؟
- نحوه گزینش را چگونه میبینید!؟؟؟؟؟
- آیا بستر های لازم برای ایجاد ظرفیت های بیشتر و پذیریش در بازار کار با توجه به بالاتر رفتن مدارک را کافی می بینید !؟
- طبعا وجود اشتیاق برای گرفتن مدرک بالاتر , افزایش ظرفیت ها و ایجاد دانشگاه هایی را در پی خواهد داشت!! به صورت کلی آینده آن را چگونه می بینید !؟
- آیا شما تجربه حضور و فعالیت در خارج از ایران و پذیریش از دانشگاه های خارج را داشته اید ؟ اعتبار مدارک دانشگاه های معماری ایران را چگونه دیده اید ؟
جدیدا از این نوع بحثا زیاد پیش میاد، استاد ما هم می گفت لازم نیست همه ی شماها ارشد بخونین اصلا ارشد بحثش جداستو این حرفا ... شخصا اعتراف می کنم با اینکه علاقه به کارای پژوهشی دارم و عاشق اینم که کتاب در زمینه ی رشته م بنویسم یا ترجمه کنم اما به اینکه شغل اصلیم در رابطه با این کارا باشه اصلا علاقه ندارم، حتی دوست ندارم تدریس کنم، و حتی دوست ندارم ادامه تحصیل بدم در زمینه ی معماری و ترجیح می دم وارد بازار کار شم و در کنارش مطالعات خودم رو هم داشته باشم! ولی با این حال بازم دارم سعی مو می کنم بخونم و در صورت امکان ارشد قبول شم، چون درسته اهدافم برا خودم مشخصه اما قانون مملکت اصلا برام مشخص نیست! مثلا بچه های ناپیوسته یه شب خوابیدن صبح پا شدن دیدن دیگه نمی تونن امضای طراحی بگیرن!! اصلا معلوم نیست سال بعد قراره چی باشه قانون... امروز با تاکید گفته می شه ارشد برا دانشجویان علاقه مند به پژوهشه و ربطی به شغل -غیر از دانشگاه- نداره و اصلا فلسفه ی ارشد و ادامه تحصیل یه چیز دیگه ست در حالی که فردا یهو میان یه قانون تصویب می کنن حالا هی اعتراض کن که مگه قبلا همچین حرفی زده نمی شد، ولی دیگه کار از کار گذشته و چیزی عوض نمی شه... قبول دارم مدرک گرایی درست نیست و مدرک تضمین کننده ی توانایی نیست ولی کلا به نظر من جایی مث ایران باید تا می تونی مدرک جمع کنی تا آمادگی هر وضعیتی رو داشته باشی!!
حالا حتما یه سری از دوستان می گن ما باید تغییر رو از خودمون آغاز کنیم و نگیم اشکال از کشورمونه، منم قبول دارم و به خودم قول می دم اگه یه روز به یه جایی رسیدم و قرار بود انتخابی/استخدامی بر عهده ی من باشه بیشتر از مدرک به توانایی های افراد توجه کنم!!! واقعیتم اینه که ما این شکلی می تونیم از خودمون شروع کنیم نه اینکه کلا نخونیم بگیم می خواییم روند عوض شه، در وضعیت موجود کسی که بتونه دانشگاه ارشد قبول شه ولی نره سراغش تنها کاری که کرده اینه که عرصه رو برا یکی دیگه -که اونم همچین اهداف متعالی و پرباری نداره- باز کرده و عملا تغییر مفیدی صورت نگرفته، مگر اینکه سعی کنه در همین وضعیت و با همین روند موجود خودشو به یه موقعیتی برسونه ولی ایده هاشو فراموش نکنه و برای اون تغییرهایی که مدنظرش هست تلاش کنه
من که نگفتم بده، گفتم هنوز به ثبات نرسیده، کلا حالت تناوبی داره همه چی الان تو ایران، فامیل مون استخدام پیمانی بود تو آموزش و پرورش (بخش اداریش!) بعد یهو صداش کردن گفتن تا 1 سال باید فوقتو شروع کنی تا بتونی سر کارت بمونی، رفت ثبت نام کرد آزاد ولی 6 ماه نشده از کار اخراج شد، پول دو ترمم الکی تلف کرد! اگه از اول احتیاط به خرج داده بود دیگه بهانه ای نداشتن براش احتمالا! البته قطعا وضعیت شرکت های خصوصی بهتره ولی بازم نمی شه با قطعیت گفت مدرک گرایی کلا جمع شده از ایران! به هر حال منم خیلی امیدوارم که این طوری باشه که شما می گین و حرفای من فقط از سر کم تجربه بودن باشه، من از یکی از اساتیدمون (که البته خوشبختانه حرفاشون چندان موثق نیست و چند بار خلافش ثابت شده) شنیدم که صحبت این هست که حق امضا رو دیگه فقط به ارشدا بدن به خاطر تعداد زیاد کارشناسی ها... امیدوارم این فقط تئوری های ذهن ایشون باشه و واقعیت نداشته باشهسلام اتفاقا این تنها چیزیه تو مملکت خیلی خوبه.
این که مدرک مهم نیست.ما که به عقب برنمیگردیم.روز به روز تاثیر مدرک گرایی داره کمتر میشه بخصوص تو شرکت های خصوصی که تو اکثریت هستن.
اون قضیه حق امضای بچه های ناپیوسته توهمه.ناپیوسته هایی که کاردانیشون معماری نخوندن نمیتونن امضا بگیرن.
من که نگفتم بده، گفتم هنوز به ثبات نرسیده، کلا حالت تناوبی داره همه چی الان تو ایران، فامیل مون استخدام پیمانی بود تو آموزش و پرورش (بخش اداریش!) بعد یهو صداش کردن گفتن تا 1 سال باید فوقتو شروع کنی تا بتونی سر کارت بمونی، رفت ثبت نام کرد آزاد ولی 6 ماه نشده از کار اخراج شد، پول دو ترمم الکی تلف کرد! اگه از اول احتیاط به خرج داده بود دیگه بهانه ای نداشتن براش احتمالا! البته قطعا وضعیت شرکت های خصوصی بهتره ولی بازم نمی شه با قطعیت گفت مدرک گرایی کلا جمع شده از ایران! به هر حال منم خیلی امیدوارم که این طوری باشه که شما می گین و حرفای من فقط از سر کم تجربه بودن باشه، من از یکی از اساتیدمون (که البته خوشبختانه حرفاشون چندان موثق نیست و چند بار خلافش ثابت شده) شنیدم که صحبت این هست که حق امضا رو دیگه فقط به ارشدا بدن به خاطر تعداد زیاد کارشناسی ها... امیدوارم این فقط تئوری های ذهن ایشون باشه و واقعیت نداشته باشه
با سلام خدمت دوستان و اعضا خوب تالار معماری
با توجه به اهداف عالی در نظر گرفته شده باشگاه مهندسان ایران در ایجاد بستری برای تولید و نشر دانش مهندسی که در اطـلاعـیــــه : بخش مقالات علمی ( Articles ) شرح آن داده شده؛ برای تولید مقالات و مطالب آموزشی در تالار معماری راهکارهایی در نظر گرفته شده که به مرور خدمت دوستان عرض خواهد شد ؛ یکی از این روش ها ارائه مقالات گروهی می باشد که سعی بر آن است تا در صورت برخورداری از سطح کیفی لازم _علاوه بر بخش مقالات سایت _ از طرف تالار معماری و کسانی که در تهیه وتنظیم آن مشارکت داشته اند برای مجلات و موسسات علمی معتبر نیز ارسال خواهد؛
در همین راستا با توجه به نظرات ومشورت با دوستان در نظر گرفته شد که ابتدا از مقالات تحلیلی شروع کرده و با شناخت بهتر از پتانسیل های تالار و تشکیل گروه های مختلف و گسترش موضوعات بیشتر به سمت مقالات علمی و تحقیقی پیش خواهیم رفت ؛ که به زودی موضوعات بیشتری در نظر گرفته خواهد شد ؛
سپاسگزارم
____
* دوستان میتوانند پیشنهادات خود را در رابطه با انتخاب موضوعات مقالات بعدی به صورت خصوصی با بنده و همکارانم مطرح کرده تا بررسی گردد .
** موضوع این مقاله نیز بعد از مشورت با دوستان و با در نظر گرفتن گفتگوهای قبلی انتخاب گردیده است ؛
*** سعی خواهد شد از گفتگوهای مناسبی که نیز در گذشته مطرح شده و میتواند به صورت یک مقاله مطرح گردد نیز استفاده کرد ؛