کلوپ آبیدلان.
- شروع کننده موضوع pesare abidell
- تاریخ شروع
آره خیلی خوبه.
نه سبز خال خالیه با گلهای خادار زشت سیاه...پنج تا قورباغه هم نشستن رو گلها دارن شهدشونو میخورن.اخه تو شهر ما قورباغه ها هم کندو میسازن.خیلی زحمت کشن
گفتی قورباغه یه خاطره بگم یه بار تو شمال یه قورباغه رفته بود تو کفشم، منم سرخوش کفشمو پوشیدم دیدم پام خورد به یه چیز نرم...
تا پامو کشیدم بیرون قورباغه ها پرید بیرون قووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورررررررررررر
بعد مجبور شدیم سر تا پامونو بشوریم دیگه!
کلا" با جک و جونور خاطرات خوبی دارم خخخخخخخ
ای بابا چرا پاتونو کشیدین بیرون؟؟ یه نیش بهش میزدین بره پیش اجداد مرحومش
من صدای گربه درمیارم خود گربه ها باورشون نمیشه.میگن لامصب اگه ما گربه ایم په این کیه؟!!! یه بار با دوستم با موتور داشتیم میرفتیم.من نشسته بودم پشت.ی سگی جلومون بود.یهو من صدای گربه دراوردم.اقا نگی سگه حمله کنه سمتون!!!خدا رحم کرد.چیزیمون نشد. دوست گفت مگه مرض داری؟؟!!!(بیچاره نمیدونست من سالهاست از مشکل مرض رنج میبرم)
ای بابا چرا پاتونو کشیدین بیرون؟؟ یه نیش بهش میزدین بره پیش اجداد مرحومش
من صدای گربه درمیارم خود گربه ها باورشون نمیشه.میگن لامصب اگه ما گربه ایم په این کیه؟!!! یه بار با دوستم با موتور داشتیم میرفتیم.من نشسته بودم پشت.ی سگی جلومون بود.یهو من صدای گربه دراوردم.اقا نگی سگه حمله کنه سمتون!!!خدا رحم کرد.چیزیمون نشد. دوست گفت مگه مرض داری؟؟!!!(بیچاره نمیدونست من سالهاست از مشکل مرض رنج میبرم)
اگه پامو نمیکشیدم بیرون قورباغه هه رو باید با کاردک از تو کفش جمعش میکردیم
بستگی به سگش داره البته
دور از جون دور از جون
اگه پامو نمیکشیدم بیرون قورباغه هه رو باید با کاردک از تو کفش جمعش میکردیم
بستگی به سگش داره البته
دور از جون دور از جون
بچه ها مدرسه راهنمایی از دره کنار مدرسه بچه قورباغه گرفته بودن اورده بودن ول کردن تو کلاس.اومدن ریختن تو کشوی میز معلم
همه چی...حتی صدای جلبک
دو ساله غلط گیر قران شدم تو مسجد.یک فیلمی بپا کردم بین رفیقم.تو دهن همشون انداختم اینو.این صدایی هست که مردم شعار میدن:صل علی محمد یاور رهبر امد و از این دست شعارا.بعد تلویزیون دیدین نشون میدیه.صدامو خفه میکنم عین خودشون شعر میدم.حالا میرم پیش رفیقام شعار میدن :صلی علی محمد غلط گیر مسجد امد....غلط گیر ولایت مسجدیان فدایت
شرن از بس پسرا...
مثل ما دخترا مودب و خانوم و گل نیستن که!
بچه بودم.یادم نی چکار کرده بودم.بابام بلندم کرد تو هوا عین هندونه زدم زمین.دستم شکست.رفتیم گچش گرفتیم.شب رفتم حموم گچش باز شد....الان فک میکنم میبینم بابام خیلیم بلندم کرد.بردم تو هوا...مرد به این میگن که کارو تمام و کمال انجام بده.فردای محشر سوال نکنن تو چرا وقتی هنوز جا داشت بچتو بالاتر نبردی؟!!
تشکرام هم تموم.تشکر نکنین که شرمنده میشم
صدای هویجی که زیر خاکه رو هم بلده!
سلام!
پ.ن : مشاهده شده که در، درآوردن صدای هویج روی خاک، ناتوان بوده :دی
اون شعر اول اخبار باحاله! اخبار شبکه یک.
ی رفیق داشتم،خونوادش میبستنش به تخت!!!1 تو عصر تکنولوژی
فعلا" واسه من جا داره.تموم شه معلوم میشه دیگه خخخخخخخ
من خودم رفتم بالای کمد یه بار بعد سبد اسباب بازیامو کشیدم سمت خودم با جاذبه زمین همراه با سبد اسباب بازیم فرود اومدیم پایین! دستم شکست.
یه بار داداشم سرش درد میکرد به من همش میگفت سر و صدا نکن من گوش نمیدادم بعد گفت اگه جیکت در بیاد از اتاق پرتت میکنم بیرون ، منم رفتم در گوشش گفتم جیک جیک جیک جیک! بعد یه دست و یه پام رو گرفت شوتم کرد وسط هال. بعد که به مامانم چوقولی کردم گفت حقت بوده!
خط دوم رو ترجمه کن!
امیدوارم اونی که فکر میکنم نباشه
نگاه کن این(یاسین) با این صورتش...بگیری بزنیش...مرجع:دهخدا
سلام یاسین.
خوبی؟؟؟؟؟؟
تو هم خاطره داری بگو که رضا اومد دسته جمعی پرتمون کنه بیرون!
مرسییییییییی، تو خوبی؟
خاطره که زیاد دارم، در این مقال نمیگنجه!
اصن یه وعضی :دی
مال این صحبتا نیستی
کار دارم به صورتت...ازار دارم
یه کار نکن دسته زنجان رو بکشم بیرونا!
خو این که تابلوئه آزار داری!
بچه گفتن زیاد اذیتت نکنم، گوناه داری! =))))
ی معلم داشتیم تو راهنمایی معتاد بود...میومد کنار میز من می ایستاد میگفت خوب سعید کجاییم؟ بعد انگشتتو میکرد تو دهنش کتابمو ورق بزنه،کتابم بو سیگار میگرفت!! نکبت آل برده
مرسییییییییی، تو خوبی؟
خاطره که زیاد دارم، در این مقال نمیگنجه!
اصن یه وعضی :دی
یه کار نکن دسته زنجان رو بکشم بیرونا!
خو این که تابلوئه آزار داری!
بچه گفتن زیاد اذیتت نکنم، گوناه داری! =))))
دسته بیلم چاره من نمیکنه.چه برسه به زنجان
مال اذیت کردنی اخه؟مادر نزاییده منو اذیت کنه...البته شاید جدیدا زاییده باشن.چون چند وقتیه امار زایمانا رو ندارم
من خوب خوبم.
باید تا دستش نزدیک میشد کتابو میکشیدی کنار ضایع میشد...
باید با کتاب میزدم تو سرش جلو بچه ها میگفتم خاک تو سر معتادت کنن...انگل جامعه
خیالت راحت، دسته زنجان خوب چاره میکنه!
برووووووووووو جوجو، چی بگم بهت آخه؟
بپا یه وقت کتابات بو سیگار نگیره عمویی! =)))))
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
کلوپ بچه های فولاد واستقلال اهواز | فوتبال ایران | 48 | |
|
کلوپ هواداران شهرداری آزربایجان | فوتبال ایران | 5 | |
|
|
کلوپ هواداران گسترش فولاد آزربایجان | فوتبال ایران | 27 | |
|
./..... 3pi... مثل سپاهان... کلوپ طرفداران سپاهان | فوتبال ایران | 162 | |
|
کلوپ طرفداران پرسپولیس | فوتبال ایران | 12745 |