salam bar hossei
عضو جدید
يا حسين
گرچه ما در حدی نیسیتیم که واسه تاپیک تکلیفی روشن کنیم ولی روند تاپیک اینطور نشون نمیداد که جای بحث باشه
معذرت از همه دوستان .
بنده دیگه توی این تاپیک شرکت نمیکنیم تا من امثال من جای دوستان بزرگوارمون رو تنگ نکنه
موید مولاعلی باشید
یاعلی
يا حسين
سلام
همه جاي اين سفر..
بارها رفتم و هميشه نگرانم اونجا نميرم اونجا نمونم ..نرفته نگرانم برگردم آرزوم هست كه كربلا بميرم
براي ارزوم دعا كنيد
??????
يا حسين
سلام
همه جاي اين سفر..
بارها رفتم و هميشه نگرانم اونجا نميرم اونجا نمونم ..نرفته نگرانم برگردم آرزوم هست كه كربلا بميرم
براي ارزوم دعا كنيد
هییییییییییییی ... قابل توصیف نیست.
درود و سلام ما بر پدر گرانقدر و پسر عزیز حضرت رضا (ع).
کاظمین زیاد نگه نمی دارن زایرها رو. معمولا یه نصف روز و یا حداکثرش یه شب می مونن.
یه بلوار داره تو مسیر حرم، اسمش جواد الائمه هست. خیلی شبیه خیابون امام رضا(ع) تو مشهده.
واقعا انگار توی حرم امام رضا هستی..... خیلی آشناس... انگار لبخندشون رو می بینی.
اونجا به جز حرم امام ها ، مرقد دو تا دانشمند مسلمان هست، ایشالا حتما برید زیارت، متاسفانه اسمشون رو من تو خاطراتم ننوشتم. اما شما بپرسید برید زیارت.
می دونید این دانشمندان و آیات عظام و بزرگان که مرقدشون اونجاس، خیلی انسانهای وارسته ای بودهند، من شنیدم توسل بهشون خوبه، حتما خیلی بلندمقام بودن که امامان بردنشون پیش خودشون.
واسه اینه که میگم حتما زیارتشون برید.
التماس دعا
ما فقط یه بار رفتیم مناطق جنگی..حس خوبی به آدم دست میده
هی....یعنی ماروهم میطلبه؟
این شعر از خودمه:
نینوا از نی،نوا دارد هنوز / خون تو رنگ خدا دارد هنوز
کی بخشکد چشمه عشق حسین / جوشش از ارض و سما دارد هنوز
سلام... رسیدن بخیر.
ایشالا کربلایی بمونید همیشه.
یا حسین
من یه ماهه که از کربلا برگشتم.اونجا سرشار از همهی احساسای خوب بود البته نجفهم همینطور.انقدر عاشق شدم که اینجا موندن برام خیلی سخت شده.شبانه روز گریه میکنم و از خدا میخوام برم گردونه جایی که دلمو جا گذاشتم.قبل از اینکه ثبتنام کنم حودا سه ماه قبلش که هنوز بحث رفتن نبودو تصمیمی در اینمورد نداشتم خواب دیدمتو بین الحرمین ایستاده بودم و به گنبد اقام امام حسین نگاه میکردم که یک گروه کنارم ایستادن و باهم خوندن:مرسی، ایشالا شما هم دوباره بری. ایشالا به اندازه ی مو های سرت بری کربلا!!
من یه ماهه که از کربلا برگشتم.اونجا سرشار از همهی احساسای خوب بود البته نجفهم همینطور.انقدر عاشق شدم که اینجا موندن برام خیلی سخت شده.شبانه روز گریه میکنم و از خدا میخوام برم گردونه جایی که دلمو جا گذاشتم.قبل از اینکه ثبتنام کنم حودا سه ماه قبلش که هنوز بحث رفتن نبودو تصمیمی در اینمورد نداشتم خواب دیدمتو بین الحرمین ایستاده بودم و به گنبد اقام امام حسین نگاه میکردم که یک گروه کنارم ایستادن و باهم خوندن:
همه ی مردم دنیا مارو میخونن دیوونه اره ما دیوونه هستیم بیخیال این زمونه و ...
یک مرتبه از خواب پریدم.خوابمو بعدیه مدت یادم رفت . تا اینکه تو کربلا دقیقا همین اتفاق برام افتاد و همین نوحه رو دقیقا با همون صحنه که تو خواب دیده بودم خوندن. داشتممثل بید میلرزیدم و گریه میکردم.واقعا برام مقدس بود.
تروخدا دعام کنیددوباره برگردم
دیدی عجب صفایی داره بین الحرمین... منم دقیقا همین نوحه رو خوندم.... اصلا قابل توصیف نیست
کربلا کعبه دلهاست خدا می داند
دیدنش آرزوی ماست خدا می داند