هرچه از غرولند دوری کنیم و در عالم مقایسه هم نگوییم که خارجی ها خوب به داشتههایشان اهمیت میدهند و ما خیالمان نیست که چه ظرفیت داریم،
باز نمیشود درباره ارائه وای فای در نوک قله یک کوه شنید و از بی توجهی به ثروت های دم دست تر از قله کوه عصبانی نشد!
به گزارش «تابناک»،
در روزهای اخیر اتفاقی در آلمان رخ داد که اهمیت بسیار برای کشورمان داشت؛ اما کمتر درباره آن شنیدیم،
زیرا شاید پی نبردهایم که اهمیت این اتفاق چیست و میتواند چه دستاوردهایی برای کشورمان داشته باشد،
وگرنه آنچنان موفقیت به دست آمده را در بوق و کرنا میکردیم که از هم اکنون عدهای برای دیدن دو نقطهای که اخیرا به عنوان میراث جهانی به ثبت رسیده
و در جهان شهره شده، آماده میشدند و سعی میکردند تعطیلات عید سعید فطر را با دیدن یکی از میراث های بی نظیر بشری در کشورمان همراه کنند.
یک هفته قبل، اجلاس سالانه کمیته میراث جهانی سازمان یونسکو،
با بررسی دو پرونده از کشورمان، دو میراث جهانی جدید به جهانیان معرفی کرد که در جغرافیای میهنمان قرار دارند و از قضا جفتشان میان ایرانیان به سبقه بزرگ تاریخی شان مشهورند؛
اما کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند تا جایی که اگر بگویند درباره این دو میراث بزرگ چه میدانید،
شاید کمتر کسی را بتوان یافت که در حد یک تعریف اجمالی درباره تاریخ شوش یا جذابیت های میمند بداند.
اوضاع به حدی نامطلوب است که بعد از طی هفت خوانی که برای ثبت جهانی آثار لازم است، هم آب از آب تکان نمیخورد و تلاش نمیشود،
دست کم از این اتفاق مثبت در راستای تکان دادن گردشگری کشورمان، ولو در حد معرفی این میراث های بشری به هموطنانمان بهره ببریم
و سعی کنیم شوش و میمند را که تاریخشان مایه افتخار امروز ایرانی شده، با کمک گردشگری کمی رونق دهیم؛
بماند که میتوانیم و باید این شهرها را در کنار دیگر میراثهایِ به ثبت جهانی و ملی رسیده کشورمان به چشم ثروتی ارزشمندتر از نفت ببینیم.
از این رو میگوییم ارزشمندتر از نفت که میبینیم اقتصاد برخی کشورها با تکیه بر گردشگری،
به آنچنان رونقی رسیدهاند که کشورهای ثروتمند دارای منابع زیرزمینی نمیتوانند به گرد پایشان برسند و با ایشان رقابت کنند.
از این رو که میدانیم کشورمان در گردشگری پتانسیلی دارد که اگر شکوفا شود، میتواند ایرانی متفاوت به جهانیان معرفی کرده
و به قدری رونق اقتصادی برای هموطنانمان به ارمغان بیاورد که به این نتیجه برسیم چرا زودتر گردشگری را رونق نداده و
به جایش منابع تجدیدناپذیری چون نفت را با زحمت فراوان استخراج و پالایش کرده و فروختهایم.
البته این نخستین بار نیست که یکی از مفاخر تاریخی کشورمان در زمره میراث های بشری به ثبت می رسد و همه خوشی های ناشی از آن،
تنها به یک خبر ساده محدود می شود و هیچ کس به اندازه کشف یک میدان کوچک و محدود نفتی یا از آن بدتر،
حتی به قدر کشف یک معدن شن و ماسه برای این اتفاق شاد نمی شود و برنامه برداشت از مزایای این اثر جهانی را تدارک نمی بیند.
این در حالی است که در دیگر کشورها اوضاع کاملا متفاوت است؛ آنقدر که از جاذبه های طبیعی نیز برای جلب گردشگر بهره می برند؛
جاذبه هایی که ممکن است یک کوه خاموش آتشفشانی در کشوری باشد که بنیان اقتصادش صنعتی است
و به ساخت محصولات الکترونیک یا برخی قطعات صنعتی در جهان شهره است. مثل ژاپنی ها که سالهاست با لباس و آداب منسوخ سامورایی
شان کسب درآمد می کنند، چه برسد به جاذبه هایی چون کوه فوجی. کافی است چند سال پیش را به یاد آوریم که بسیاری از تابلوهای نصب شده
بر سردر عکاسی ها و چاپ و ظهور عکس در همه شهرهای کشورمان، نام یک کمپانی ژاپنی را تبلیغ می کرد که بخشی از آن نام کوه ۳۷۷۶ متری فوجی بود؛
بلندترین کوه ژاپن که در قیاس با بسیاری از کوه های کشورمان در ارتفاع و زیبایی، چیزی برای عرضه ندارد،
ولی به مدد مدیران چشم بادامی به شهرت جهانی رسیده و یکی از منابع درآمدی ساکنان این سرزمین ثروتمند است.
آوازه این کوه به قدری جهانی شده که حتی هموطنانمان در دامنه های سبلان، دنا، دماوند، سهند، شیرکوه، بینالود و...
هم درباره فوجی شنیده اند و شاید تصور می کنند این کوه شاخصه خاصی دارد که کوه های زیبای کشورمان از آن بی بهره اند؛
غافل از آنکه چیزی که آتشفشان خاموش فوجی از از آتشفشان خاموش دماوند و سبلان یا حتی از آتشفشان نیمه خاموش سهند ـ
که در ارتفاع همسنگ فوجی است ـ نه ویژگی های کوه که نگاه مردمان و مسئولان آن سرزمین به داشته هایشان است.
این را می شود از خبری دریافت که به تازگی منتشر شده و حکایت از آن دارد که ژاپنی ها قصد دارند برای افزایش رفاه گردشگرانی که به فوجی می روند
، اینترنت رایگان به صورت وای فای در این کوه دایر کرده و این خدمت را تا قله کوه به کوهنوردان عرضه کنند؛ خدمتی برای مشهورتر کردن
فوجی در جهان که نتیجه آن سرازیر کردن گردشگران بیشتر به ژاپن است. با این تفاسیر، به نظر وقت آن رسیده
که به داستان آثار تازه جهانی شده کشورمان برگردیم و درباره بی توجهی به قدرت این آثار در جذب گردشگر و رونق گردشگری دقیق شویم؛
به بی توجهی به آثاری که مثل یک کوه نیستند که اگر مورد بی توجهی قرار گیرند، هیچ گزندی متوجه شان نشود بلکه نیازمند بازسازی،
احیا و مرمت هستند که فرایندی بسیار هزینه بر و گران است که اگر از جذب گردشگر تأمین اعتبار نشود، بعید است هرگز تأمین شود!
اینجاست که می توان گفت، کاش به جای شوش و میمند مالک امثال فوجی بودیم تا همان گونه که به دماوند بی مهری می کنیم،
به آن کوه هم بی مهری می کردیم اما مطمئن بودیم کوه باقی خواهد ماند، نه اینکه شوش داشته باشیم و زورمان نرسد حریم قانونی اش را خریداری و احیا کنیم!
باز نمیشود درباره ارائه وای فای در نوک قله یک کوه شنید و از بی توجهی به ثروت های دم دست تر از قله کوه عصبانی نشد!
به گزارش «تابناک»،
در روزهای اخیر اتفاقی در آلمان رخ داد که اهمیت بسیار برای کشورمان داشت؛ اما کمتر درباره آن شنیدیم،
زیرا شاید پی نبردهایم که اهمیت این اتفاق چیست و میتواند چه دستاوردهایی برای کشورمان داشته باشد،
وگرنه آنچنان موفقیت به دست آمده را در بوق و کرنا میکردیم که از هم اکنون عدهای برای دیدن دو نقطهای که اخیرا به عنوان میراث جهانی به ثبت رسیده
و در جهان شهره شده، آماده میشدند و سعی میکردند تعطیلات عید سعید فطر را با دیدن یکی از میراث های بی نظیر بشری در کشورمان همراه کنند.
یک هفته قبل، اجلاس سالانه کمیته میراث جهانی سازمان یونسکو،
با بررسی دو پرونده از کشورمان، دو میراث جهانی جدید به جهانیان معرفی کرد که در جغرافیای میهنمان قرار دارند و از قضا جفتشان میان ایرانیان به سبقه بزرگ تاریخی شان مشهورند؛
اما کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند تا جایی که اگر بگویند درباره این دو میراث بزرگ چه میدانید،
شاید کمتر کسی را بتوان یافت که در حد یک تعریف اجمالی درباره تاریخ شوش یا جذابیت های میمند بداند.
اوضاع به حدی نامطلوب است که بعد از طی هفت خوانی که برای ثبت جهانی آثار لازم است، هم آب از آب تکان نمیخورد و تلاش نمیشود،
دست کم از این اتفاق مثبت در راستای تکان دادن گردشگری کشورمان، ولو در حد معرفی این میراث های بشری به هموطنانمان بهره ببریم
و سعی کنیم شوش و میمند را که تاریخشان مایه افتخار امروز ایرانی شده، با کمک گردشگری کمی رونق دهیم؛
بماند که میتوانیم و باید این شهرها را در کنار دیگر میراثهایِ به ثبت جهانی و ملی رسیده کشورمان به چشم ثروتی ارزشمندتر از نفت ببینیم.
از این رو میگوییم ارزشمندتر از نفت که میبینیم اقتصاد برخی کشورها با تکیه بر گردشگری،
به آنچنان رونقی رسیدهاند که کشورهای ثروتمند دارای منابع زیرزمینی نمیتوانند به گرد پایشان برسند و با ایشان رقابت کنند.
از این رو که میدانیم کشورمان در گردشگری پتانسیلی دارد که اگر شکوفا شود، میتواند ایرانی متفاوت به جهانیان معرفی کرده
و به قدری رونق اقتصادی برای هموطنانمان به ارمغان بیاورد که به این نتیجه برسیم چرا زودتر گردشگری را رونق نداده و
به جایش منابع تجدیدناپذیری چون نفت را با زحمت فراوان استخراج و پالایش کرده و فروختهایم.
البته این نخستین بار نیست که یکی از مفاخر تاریخی کشورمان در زمره میراث های بشری به ثبت می رسد و همه خوشی های ناشی از آن،
تنها به یک خبر ساده محدود می شود و هیچ کس به اندازه کشف یک میدان کوچک و محدود نفتی یا از آن بدتر،
حتی به قدر کشف یک معدن شن و ماسه برای این اتفاق شاد نمی شود و برنامه برداشت از مزایای این اثر جهانی را تدارک نمی بیند.
این در حالی است که در دیگر کشورها اوضاع کاملا متفاوت است؛ آنقدر که از جاذبه های طبیعی نیز برای جلب گردشگر بهره می برند؛
جاذبه هایی که ممکن است یک کوه خاموش آتشفشانی در کشوری باشد که بنیان اقتصادش صنعتی است
و به ساخت محصولات الکترونیک یا برخی قطعات صنعتی در جهان شهره است. مثل ژاپنی ها که سالهاست با لباس و آداب منسوخ سامورایی
شان کسب درآمد می کنند، چه برسد به جاذبه هایی چون کوه فوجی. کافی است چند سال پیش را به یاد آوریم که بسیاری از تابلوهای نصب شده
بر سردر عکاسی ها و چاپ و ظهور عکس در همه شهرهای کشورمان، نام یک کمپانی ژاپنی را تبلیغ می کرد که بخشی از آن نام کوه ۳۷۷۶ متری فوجی بود؛
بلندترین کوه ژاپن که در قیاس با بسیاری از کوه های کشورمان در ارتفاع و زیبایی، چیزی برای عرضه ندارد،
ولی به مدد مدیران چشم بادامی به شهرت جهانی رسیده و یکی از منابع درآمدی ساکنان این سرزمین ثروتمند است.
آوازه این کوه به قدری جهانی شده که حتی هموطنانمان در دامنه های سبلان، دنا، دماوند، سهند، شیرکوه، بینالود و...
هم درباره فوجی شنیده اند و شاید تصور می کنند این کوه شاخصه خاصی دارد که کوه های زیبای کشورمان از آن بی بهره اند؛
غافل از آنکه چیزی که آتشفشان خاموش فوجی از از آتشفشان خاموش دماوند و سبلان یا حتی از آتشفشان نیمه خاموش سهند ـ
که در ارتفاع همسنگ فوجی است ـ نه ویژگی های کوه که نگاه مردمان و مسئولان آن سرزمین به داشته هایشان است.
این را می شود از خبری دریافت که به تازگی منتشر شده و حکایت از آن دارد که ژاپنی ها قصد دارند برای افزایش رفاه گردشگرانی که به فوجی می روند
، اینترنت رایگان به صورت وای فای در این کوه دایر کرده و این خدمت را تا قله کوه به کوهنوردان عرضه کنند؛ خدمتی برای مشهورتر کردن
فوجی در جهان که نتیجه آن سرازیر کردن گردشگران بیشتر به ژاپن است. با این تفاسیر، به نظر وقت آن رسیده
که به داستان آثار تازه جهانی شده کشورمان برگردیم و درباره بی توجهی به قدرت این آثار در جذب گردشگر و رونق گردشگری دقیق شویم؛
به بی توجهی به آثاری که مثل یک کوه نیستند که اگر مورد بی توجهی قرار گیرند، هیچ گزندی متوجه شان نشود بلکه نیازمند بازسازی،
احیا و مرمت هستند که فرایندی بسیار هزینه بر و گران است که اگر از جذب گردشگر تأمین اعتبار نشود، بعید است هرگز تأمین شود!
اینجاست که می توان گفت، کاش به جای شوش و میمند مالک امثال فوجی بودیم تا همان گونه که به دماوند بی مهری می کنیم،
به آن کوه هم بی مهری می کردیم اما مطمئن بودیم کوه باقی خواهد ماند، نه اینکه شوش داشته باشیم و زورمان نرسد حریم قانونی اش را خریداری و احیا کنیم!