آخه مگه میشه فقط یکیشو انتخاب کرد...اینکه با خدا باشیمو همینجوری بشینیم دس رو دس بزاریم؟!
یادمون نره این جمله زبانزدو:
از تو حرکت,از خدا برکت...
یا همون قضیه ای که مولا از زیر دیواربخاطر سست بودن و احتمال ریزش دیوار, بلند شدن یجا دیگه نشستن...یکی از یاران چرایی گفت و اینکه هرچی قسمت باشه همونه ولی مولا بهشون توضیح دادن قضا و قدر رو...
من در یک چنین شرایطی ناخدائیمو میکنم در حالی که دل و جانم با خداس و ...مث همیشه خودمو به ذات مقدسش میسپارم...
نميدونم اما ميدونم اون موقع هست كه همه يادشون ميوفته خدا را صدا بزنن
اين خصلت آدماست
اگر ناخدا باشم اما اون نخواد كمكم كنه بي فايدست
پس هر چي صلاح خودشه