rahaaaaa
عضو جدید
تصمیم گیری و هدف گذاری
همه ی ما رؤیاها و آرزوهایی داریم ... همه ی ما در اعماق روح خود میخواهیم باور کنیم که دارای موهبت خاصی هستیم، میتوانیم تغییر و تفاوتی ایجاد کنیم، میتوانیم به طریق خاصی در دیگران نفوذ کنیم و میتوانیم جهان فعلی را به صورت دنیای بهتری درآوریم.
آرزوی شما چیست ؟ شاید رؤیایی است که آن را فراموش کرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است. اگر آرزوی شما عملی میشد، وضع امروزی شما چگونه بود؟
اکنون چند لحظه وقت صرف کنید و در رؤیا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته ی واقعی شما در زندگی چیست؟
کارهایی که گاه به گاه انجام میدهیم، ملاک نیستند، بلکه اعمال دائمی ما هستند که نقش تعیین کننده دارند. پدر همه ی اعمال ما، کدام است ؟ چه عملی در نهایت، تعیین کننده ی شخصیت و راه زندگانی ماست؟ پاسخ این پرسش در کلمه ی "تصمیم" نهفته است. در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما رقم زده میشود. من بیش از هر چیز، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین میکند، شرایط زندگی مان نیست، بلکه تصمیم های ماست!.
چه کسی باور میکرد که ایمانِ مردی آرام و بی ادعا(حقوقدانی که به اصل مسالمت معتقد بود) چنان قدرتی داشته باشد که امپراطوری وسیعی را واژگون کند؟ مع ذالک تصمیم مهاتماگاندی و اعتقاد او به اینکه بدون توسل به خشونت میتوان به مردم هند کمک کرد تا دوباره زمام کشور خود رابدست گیرند، یک رشته وقایع زنجیره ایِ غیر منتظره را سبب شد. ببینید یک تصمیم، که به موقع و با ایمان کامل به آن عمل میشود، چه نیرویی دارد. هنگامی که خیلی ها این کار را رؤیایی غیر ممکن تصور میکردند، استقامت و پابندی گاندی به تصمیمی که گرفته بود، آن رؤیا را به واقعیتی غیرقابل انکار مبدل کرد. نکته آن است که خود متعهد شویم، بطوری که نتوانیم از تصمیم خود بر گردیم .
اگر شما همین اندازه شور و شوق، ایمان و عمل در خود سراغ داشتید که بتوانید حرکتی توقف نا پذیر را به وجود آورید، دست به چه اقداماتی میزدید؟
در درون هر یک از ما منابع نیروی عظیمی به ودیعه نهاده شده است که میتواند ما را به کلیه ی آرزوهای خود و حتی به چیزی بیش از آن برساند. یک تصمیم، میتواند دریچه های بسیاری را به روی ما باز کند و شادمانی یا غم، سعادت یا بینوایی، با هم بودن یا انزوا، عمر طولانی و یا مرگ زود رس را به ارمغان آورد.
از شما میخواهم که همین امروز، تصمیمی بگیرید که بلافاصله موجب دگرگونی یا بهبود کیفیت زندگی تان شود. کاری را که به تعویق انداخته اید انجام دهید... مهارت تازه ای فرا بگیرید ...با دلسوزی و احترام بیشتری نسبت به دیگران رفتار کنید ... و یا به کسی که چند سال است با او صحبت نکرده اید، تلفن کنید. فقط بدانید که همه تصمیم ها دارای پیامدهایی هستند، حتی اگر هیچ تصمیمی نگیرید، این خود نوعی تصمیم است. در گذشته، چه تصمیم هایی گرفته، یا نگرفته اید که بر زندگی امروزی شما تأثیر شدیدی داشته است؟
در سال 1955 خانم روزاپارکس تصمیم گرفت که از یک قانون غیر عادلانه و مبتنی بر تبعیض نژادی سرپیچی کند. وی از اینکه در اتوبوس، جای خود را به سفید پوستی واگذارد امتناع کرد و این عمل او، نتایجی به بار آورد که در آن لحظه به ذهنش خطور نمی کرد. آیا قصد او این بود که ساختار اجتماع را دگرگون سازد ؟ قصد او هر چه بود، پایبندی وی به معیارهای عالیتر زندگی، او را به انجام این عمل واداشت .
اگر معیارهایی را که دارید، بالا ببرید و تصمیم واقعی بگیرید که بر اساس آن معیارها زندگی کنید چه تغییرات شگرفی ایجاد خواهد شد؟
همه ی ما، داستان زندگی افرادی را شنیده ایم که علی رغم محدودیت های شرایط، دست به کاری شگرف زده و به صورت نمونه هایی از نیروی بیکران روح انسان در آمده اند.
من و شما نیز میتوانیم زندگانی خود را به صورت یکی ازاین افسانه ها درآوریم، به شرط اینکه شهامت داشته باشیم و بدانیم که قادریم اختیار اتفاقاتی را که در زندگی مان می افتد به دست گیریم. و اگر هم نتوانیم همیشه اتفاقاتی راکه در زندگیمان می افتد کنترل کنیم، دست کم میتوانیم بر واکنشهای خود نسبت به آن وقایع، و بر اعمالی که در مقابل آنها انجام میدهیم مسلط باشیم. اگر در زندگی شما چیزی هست که از آن ناراضی هستید،(مثلاً در زمینه روابط، سلامت جسمی و یا شغل) هم اکنون تصمیم بگیرید که بلافاصله تغییری در آن به وجود آورید. هر چه بیشتر تصمیم بگیرید، قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود. همچنان که عضلات بدن در اثر ورزش نیرومندتر میشوند، قدرت تصمیم نیز با تمرین افزایش مییابد.
همین امروز، در مورد دو کار که به تأخیر انداخته اید تصمیم بگیرید: یک تصمیم که گرفتن آن آسان و یک تصمیم که کمی دشوارتر باشد. بلافاصله در جهت عملی کردن هر یک از آنها قدمی بردارید و این کار را با قدم دیگری که فردا برمیدارید ادامه دهید. با این عمل، عضلات تصمیم گیری شما نیرومند میشوند و میتوانید بزودی تغییراتی بزرگ، در تمامی جهات زندگی خود به وجود آورید.
باید خود را مقید کنیم که از اشتباهات خود پند بگیریم، نه این که به خود بپیچیم و خویشتن را ملامت کنیم. اگر از خطاهای خود درس نگیریم، ممکن است در آینده نیز آنها را تکرار کنیم. اگر موقتاً کشتی تان به گِل نشست، بخاطر آورید که در زندگی انسان شکست معنی ندارد، بلکه فقط نتیجه وجود دارد.
در گذشته ی خود، مرتکب چه اشتباهی شده اید که بتوانید از آن برای بهبود زندگی امروزی خود استفاده کنید؟
موفقیت و شکست، معمولاً منشأ واحدی ندارند. شکست نتیجه خودداری از انجام عملی(مثلاً زدن یک تلفن، رفتن یک کیلومتر راه یا اظهار عشق و محبت) است. همان طور که شکست، ناشی از یک رشته تصمیمات جزئی است، موفقیت نیز ناشی از آغازگری و ابتکار، پشتکار و بیان واضح عشق و محبت عمیق قلبی است.
امروز چه عمل کوچکی می توانید انجام دهید که حرکتی را در جهت موفقیتهای زندگی به وجود آورد؟
تحقیقات پژوهشگران ، پیوسته نشان داده است که افرادموفق معمولاً به سرعت تصمیم می گیرند و وقتی انجام کاری را درست بدانند به آسانی از تصمیم خود بر نمی گردند. بر عکس ، اشخاص شکست خورده معمولاً دیر تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به آسانی عوض میکنند .
هر گاه تصمیم شایسته ای گرفتید، آنرا رها نکنید.
ادرابرتس، تقریباً نیمی از عمرش را در یک ریه آهنی و نیم دیگر را در صندلی چرخدار گذرانده است. با وجود این همه مشکلات فردی، او لابد در شرایطی نیست که بتواند کیفیت زندگی دیگران را بهتر سازد. آیا نظر شما غیر از این است ؟ ادرابرتس، مجسمه ی لحظات بی همتای تصمیم و اراده انسانی است. وی نخستین فرد معلولی است که بدون داشتن دست و پا، از دانشگاه کالیفرنیا و برکلی فارغ التحصیل شده و به ریاست اداره توانبخشی ایالت کالیفرنیا رسیده است. وی که مدافع خستگی ناپذیر افراد معلول است، توانسته است قوانینی را برای حفظ کلیه حقوق انسانی معلولین به تصویب برساند و برای اجرای آن قوانین نیز ابتکارات بسیاری را نشان دهد.
شما هیچ بهانه قابل قبولی ندارید. هم اکنون سه تصمیم بگیرید که وضع سلامت، شغل، روابط زندگیتان را بهتر سازد و آن گاه براساس آن تصمیم ها عمل کنید.
چگونه می توانید چیزی نامرئی را قابل دیدن کنید؟ اولین قدم آن است که رؤیا و آرزوی خود را با دقت و روشنی تعریف کنید. تنها چیزی که حد توانائیهای شما را مشخص میکند، همین است که بتوانید با دقت، خواسته ی خود راتعریف کنید. اکنون میخواهیم آرزوها و رؤیاهای شما را متبلور سازیم و ظرف چند روز آینده برنامه ای بریزیم که مطمئناً شما را به هدف برساند.
همه ما، چه بدانیم و چه ندانیم، دارای هدفهایی هستیم. این هدفها، هر چه باشند، بر زندگی ما تأثیر اساسی دارند. مع ذالک بعضی از هدفها، نظیر اینکه(من باید قبضها و صورتحسابهای خود را پرداخت کنم) هیچ شور و هیجانی در انسان ایجاد نمی کند. رمز آزاد کردن نیروهای واقعی آن است که هدفهای هیجان آوری برای خود قرار دهید که حقیقتاً نیروی خلاقه را در شما زنده کند و محرک شور و شوق باشد.
هم اکنون آگاهانه هدفهای خود را انتخاب کنید.
هدفهایی را که به نظرتان ارزش تعقیب کردن دارند در نظر آورید. آنگاه یک هدف را که مهیج تر باشد برگزینید. چیزی باشد که بخاطر آن، صبحها زودتر از خواب برخیزید و شبها دیرتر به بستر بروید. برای رسیدن به آن هدفِ، تاریخ معینی را در نظر بگیرید و در چند سطر بنویسید که چرا حتماً باید تا آن تاریخ به هدف برسید. آیا این هدف، آنقدر بزرگ هست که برایتان شورآفرین باشد؟ یا باعث شود که از چهار چوب محدودیتهای خود فراتر بروید؟ یا ظرفیتهای نهفته خود را آشکار کنید؟
اگر تاکنون اتومبیل یا وسیله تازه ای خریده باشید، متوجه شده اید که پس از خرید، مشابه آن در همه جا مشاهده می کنید. البته آن اشیاء، قبل از آن هم در اطراف شما وجود داشته اند، اما متوجه آنها نمیشده اید .
موضوع ساده است . بخشی از مغز مسئوول است تا کلیه اطلاعات را غربال کند و فقط آنچه را که برای بقا و یا موفقیت، ضروری است وارد ذهن نماید. بسیاری از چیزها در اطرافتان وجود دارند که به کار موفقیت و عملی شدن رؤیا های شما میآیند، اما متوجه وجود آنها نمیشوید. زیرا هدفهای خود را به روشنی تعریف نکرده اید و به عبارت دیگر به مغز خود نیاموخته اید که آن چیز ها دارای اهمیت هستند .
پس از آن که هدفها یا امور مهم را به ذهن خود یاد آور شدید، نوعی غربال ذهنی به نام(سیستم فعال کننده شبکه ذهنی) به کار میافتد. این بخش از ذهن مانند آهن ربا عمل میکند و کلیه اطلاعات و فرصتهایی را که ممکن است موجب موفقیت سریع و رسیدن شما به هدف شود جذب مینماید. بکار انداختن این کلید نیرومند عصبی، میتواند ظرف چند روز یا چند هفته، شکل زندگی شما را واقعاً دگرگون کند.
راهنمای هدفگذاری ( برنامه ریزی سیستم فعال کننده RAS ):
1 – از امروز به مدت چهار روز و هر روز به مدت ده دقیقه وقت خود را صرف هدفگذاری کنید.
( توجه: هدفهای خود رادر دفترچه ای یادداشت کنید)
2 – در هنگام انجام این تمرین مرتباً از خود بپرسید،(اگر مطمئن بودم که به هر خواسته ای خواهم رسید و در هیچ زمینه ای شکست نخواهم خورد، در آن صورت چه چیزی را میخواستم و چه می کردم ؟)
3 – خوش باشید و به عوالم کودکی بر گردید. در یک فروشگاه بزرگ اسباب بازی، روی زانوی بابانوئل(یا عمو نوروز )نشسته اید. در آن حالت هیجان و انتظار، هیچ خواهشی آنقدرها بزرگ نیست. بهای هیچ چیزی آنقدرها گزاف نیست. همه چیز در دسترس است...
روز اول : هدف های مربوط به رشد فردی
احساس رفاه و دارندگی، پایه ای است برای رسیدن به هر نوع موفقیت دیگر در زندگی:
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید: دلتان میخواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتهایی را می خواهید فرا بگیرید؟ چه خصلتهایی رامیخواهید در خود به وجود آورید؟ دوستان شما چه کسانی باید باشند؟ خود شما چه کسی میخواهید باشید؟
2 – برای رسیدن به هر هدف مهلت معینی قائل شوید(مثلا شش ماه، یک سال ، پنج سال، ده سال، یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که میخواهید تا یک سال دیگر به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتماً و به طور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
روز دوم : هدف های شغلی واقتصادی
خواه آرزوی شما این باشد که در رشته حرفه ای خود سر آمد و پیشتاز باشید و میلیونها بر ثروت خود بیفزایید و خواه علاقمند باشید که به عنوان دانشجوی رشته تخصصی، سرمایه ای از علم بیندوزید، اکنون فرصت دارید که نسبت به هدفهای خود اطمینان یابید.
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را درنظر بگیرید. چه مبلغ پول میخواهید بیندوزید؟ از شغل خود و یا شرکتی که در آن کار میکنید چه انتظاراتی دارید؟ درآمد سالانه مورد انتظار شما چقدر است ؟ چه تصمیمهایی در زمینه مالی باید بگیرید؟
2 – برای رسیدن به هریک از هدفهای خود مهلتی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتماً ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
روز سوم : هدف های تفریحی و ماجراجویانه
اگر از نظر مالی هیچ محدودیتی نداشتید، دلتان میخواست چه کنید و یا چه چیزهایی را داشته باشید؟ اگر هم اکنون یک غول جادویی در مقابل شما حاضر میشد تا شما را به آرزوهاتان برساند چه آرزویی می کردید؟
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید. دلتان میخواهد چه چیزهایی را بسازید یا بخرید؟ دلتان می خواهد در چه اتفاقاتی حضور داشته باشید؟ به چه ماجراهایی علاقمند هستید؟
2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید
روز چهارم : هدف های معنوی و اجتماعی
اکنون فرصت دارید که اثری از خود باقی بگذارید. میراثی به وجود آورید که تغییری واقعی در زندگی دیگران پدید آورد.
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات رادر نظر بگیرید. چه خدمتی از شما ساخته است؟ در چه اموری و به چه کسانی میتوانید کمک کنید ؟ چه چیزهایی را میتوانید ایجاد کنید؟
2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که میخواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید. هم اکنون لحظه ای فکر کنید و اولین قدمی را که باید در جهت رسیدن به هدف بردارید مشخص کنید. برای این که پیشرفت کنید، چه قدمی را باید امروز بردارید؟ حتی یک قدم کوچک(مثلاً زدن یک تلفن، یک قول، و یا یک برنامه ریزی مقدماتی)شما را به هدف نزدیکتر می کند. آنگاه کارهای ساده ای را که باید از امروز تا ده روز دیگر انجام دهید، به صورت برنامه ریزی به روی کاغذ بیاورید. این برنامه ده روزه، یک رشته عادتها رادر ما ایجاد میکند و نیروی محرکه توقف ناپذیری را به وجود می آورد که موفقیت دراز مدت شما را تضمین میکند. از هم اکنون شروع کنید!
اگر یک سال دیگر ، به همه هدفهای خود برسید چه احساسی خواهید داشت ؟ چه نظری نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد ؟ زندگی را چگونه خواهید دید؟ پاسخ با این سئولات باعث میشود تا دلایل قاطعی برای رسیدن به هدف پیدا کنید. اگر بدانید که چرا باید کاری را انجام دهید، چگونگی انجام آن به آسانی معلوم خواهد شد.
از فرصت استفاده کنید و چهار هدف یک ساله خود رامشخص سازید. زیر هریک از هدفها، در یک پاراگراف شرح دهید که چرا مطلقاً خود را مقید میدانید که ظرف یک سال به آن هدفها نایل شوید.
رمز رسیدن به هدفها، شرطی کردن ذهن است. دست کم روزی دوبار، هدفهایی را که نوشته اید بررسی کنید. آنها را در جایی قرار دهید که هر روز چشمتان به آنها بیفتد: مثلاً در دفتر یادداشتهای روزانه، روی میز کار، در کیف پول یا روی آینه دستشویی که در هنگام اصلاح صورت آنها را ببینید. به خاطر داشته باشید که اگر دائماً راجع به چیزی فکرکنید و افکار خود راروی آن متمرکز سازید ، به سوی آن حرکت می کنید . این، راهی ساده و بسیار پر اهمیت برای برنامه ریزی نظام فعال کننده شبکه ذهنی (RAS ) است.
اگر تلاشتان برای رسیدن به هدف، بیهوده به نظر رسید، آیا باید هدف خود را تغییر دهید؟ پاسخ مطلقاً منفی است!
پشتکار، ارزشمندترین عامل شکل دهنده کیفیت زندگی است و حتی از استعداد نیز مهمتر است. به هر حال هیچکس تاکنون صرفاً به علت داشتن علاقه به هدفی نرسیده است. انسان باید خود را متعهد و پایبند کند. آیا ممکن است که در اثر یک شکست موقتی، بینش و توانائیهایی پیدا کنیم که در آینده حتی به موفقیتهای بزرگتری دست یابیم؟ مسلم است !
اکنون به تلاشهای ظاهراً(بی ثمر) گذشته خود بنگرید و ببینید از آنها چه آموخته اید؟ چگونه می توانید با استفاده از این بینشها، چه در زمان حال و چه در آینده موفقیتهای بزرگی کسب کنید؟
همه افراد موفق، آگاهانه یا ناآگاهانه از فرمول مشابهی برای رسیدن به هدفهای خود استفاده می کنند. شما هم برای رسیدن به خواسته های خود این چهار دستور ساده را بکار بندید
همه ی ما رؤیاها و آرزوهایی داریم ... همه ی ما در اعماق روح خود میخواهیم باور کنیم که دارای موهبت خاصی هستیم، میتوانیم تغییر و تفاوتی ایجاد کنیم، میتوانیم به طریق خاصی در دیگران نفوذ کنیم و میتوانیم جهان فعلی را به صورت دنیای بهتری درآوریم.
آرزوی شما چیست ؟ شاید رؤیایی است که آن را فراموش کرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است. اگر آرزوی شما عملی میشد، وضع امروزی شما چگونه بود؟
اکنون چند لحظه وقت صرف کنید و در رؤیا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته ی واقعی شما در زندگی چیست؟
کارهایی که گاه به گاه انجام میدهیم، ملاک نیستند، بلکه اعمال دائمی ما هستند که نقش تعیین کننده دارند. پدر همه ی اعمال ما، کدام است ؟ چه عملی در نهایت، تعیین کننده ی شخصیت و راه زندگانی ماست؟ پاسخ این پرسش در کلمه ی "تصمیم" نهفته است. در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما رقم زده میشود. من بیش از هر چیز، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین میکند، شرایط زندگی مان نیست، بلکه تصمیم های ماست!.
چه کسی باور میکرد که ایمانِ مردی آرام و بی ادعا(حقوقدانی که به اصل مسالمت معتقد بود) چنان قدرتی داشته باشد که امپراطوری وسیعی را واژگون کند؟ مع ذالک تصمیم مهاتماگاندی و اعتقاد او به اینکه بدون توسل به خشونت میتوان به مردم هند کمک کرد تا دوباره زمام کشور خود رابدست گیرند، یک رشته وقایع زنجیره ایِ غیر منتظره را سبب شد. ببینید یک تصمیم، که به موقع و با ایمان کامل به آن عمل میشود، چه نیرویی دارد. هنگامی که خیلی ها این کار را رؤیایی غیر ممکن تصور میکردند، استقامت و پابندی گاندی به تصمیمی که گرفته بود، آن رؤیا را به واقعیتی غیرقابل انکار مبدل کرد. نکته آن است که خود متعهد شویم، بطوری که نتوانیم از تصمیم خود بر گردیم .
اگر شما همین اندازه شور و شوق، ایمان و عمل در خود سراغ داشتید که بتوانید حرکتی توقف نا پذیر را به وجود آورید، دست به چه اقداماتی میزدید؟
در درون هر یک از ما منابع نیروی عظیمی به ودیعه نهاده شده است که میتواند ما را به کلیه ی آرزوهای خود و حتی به چیزی بیش از آن برساند. یک تصمیم، میتواند دریچه های بسیاری را به روی ما باز کند و شادمانی یا غم، سعادت یا بینوایی، با هم بودن یا انزوا، عمر طولانی و یا مرگ زود رس را به ارمغان آورد.
از شما میخواهم که همین امروز، تصمیمی بگیرید که بلافاصله موجب دگرگونی یا بهبود کیفیت زندگی تان شود. کاری را که به تعویق انداخته اید انجام دهید... مهارت تازه ای فرا بگیرید ...با دلسوزی و احترام بیشتری نسبت به دیگران رفتار کنید ... و یا به کسی که چند سال است با او صحبت نکرده اید، تلفن کنید. فقط بدانید که همه تصمیم ها دارای پیامدهایی هستند، حتی اگر هیچ تصمیمی نگیرید، این خود نوعی تصمیم است. در گذشته، چه تصمیم هایی گرفته، یا نگرفته اید که بر زندگی امروزی شما تأثیر شدیدی داشته است؟
در سال 1955 خانم روزاپارکس تصمیم گرفت که از یک قانون غیر عادلانه و مبتنی بر تبعیض نژادی سرپیچی کند. وی از اینکه در اتوبوس، جای خود را به سفید پوستی واگذارد امتناع کرد و این عمل او، نتایجی به بار آورد که در آن لحظه به ذهنش خطور نمی کرد. آیا قصد او این بود که ساختار اجتماع را دگرگون سازد ؟ قصد او هر چه بود، پایبندی وی به معیارهای عالیتر زندگی، او را به انجام این عمل واداشت .
اگر معیارهایی را که دارید، بالا ببرید و تصمیم واقعی بگیرید که بر اساس آن معیارها زندگی کنید چه تغییرات شگرفی ایجاد خواهد شد؟
همه ی ما، داستان زندگی افرادی را شنیده ایم که علی رغم محدودیت های شرایط، دست به کاری شگرف زده و به صورت نمونه هایی از نیروی بیکران روح انسان در آمده اند.
من و شما نیز میتوانیم زندگانی خود را به صورت یکی ازاین افسانه ها درآوریم، به شرط اینکه شهامت داشته باشیم و بدانیم که قادریم اختیار اتفاقاتی را که در زندگی مان می افتد به دست گیریم. و اگر هم نتوانیم همیشه اتفاقاتی راکه در زندگیمان می افتد کنترل کنیم، دست کم میتوانیم بر واکنشهای خود نسبت به آن وقایع، و بر اعمالی که در مقابل آنها انجام میدهیم مسلط باشیم. اگر در زندگی شما چیزی هست که از آن ناراضی هستید،(مثلاً در زمینه روابط، سلامت جسمی و یا شغل) هم اکنون تصمیم بگیرید که بلافاصله تغییری در آن به وجود آورید. هر چه بیشتر تصمیم بگیرید، قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود. همچنان که عضلات بدن در اثر ورزش نیرومندتر میشوند، قدرت تصمیم نیز با تمرین افزایش مییابد.
همین امروز، در مورد دو کار که به تأخیر انداخته اید تصمیم بگیرید: یک تصمیم که گرفتن آن آسان و یک تصمیم که کمی دشوارتر باشد. بلافاصله در جهت عملی کردن هر یک از آنها قدمی بردارید و این کار را با قدم دیگری که فردا برمیدارید ادامه دهید. با این عمل، عضلات تصمیم گیری شما نیرومند میشوند و میتوانید بزودی تغییراتی بزرگ، در تمامی جهات زندگی خود به وجود آورید.
باید خود را مقید کنیم که از اشتباهات خود پند بگیریم، نه این که به خود بپیچیم و خویشتن را ملامت کنیم. اگر از خطاهای خود درس نگیریم، ممکن است در آینده نیز آنها را تکرار کنیم. اگر موقتاً کشتی تان به گِل نشست، بخاطر آورید که در زندگی انسان شکست معنی ندارد، بلکه فقط نتیجه وجود دارد.
در گذشته ی خود، مرتکب چه اشتباهی شده اید که بتوانید از آن برای بهبود زندگی امروزی خود استفاده کنید؟
موفقیت و شکست، معمولاً منشأ واحدی ندارند. شکست نتیجه خودداری از انجام عملی(مثلاً زدن یک تلفن، رفتن یک کیلومتر راه یا اظهار عشق و محبت) است. همان طور که شکست، ناشی از یک رشته تصمیمات جزئی است، موفقیت نیز ناشی از آغازگری و ابتکار، پشتکار و بیان واضح عشق و محبت عمیق قلبی است.
امروز چه عمل کوچکی می توانید انجام دهید که حرکتی را در جهت موفقیتهای زندگی به وجود آورد؟
تحقیقات پژوهشگران ، پیوسته نشان داده است که افرادموفق معمولاً به سرعت تصمیم می گیرند و وقتی انجام کاری را درست بدانند به آسانی از تصمیم خود بر نمی گردند. بر عکس ، اشخاص شکست خورده معمولاً دیر تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به آسانی عوض میکنند .
هر گاه تصمیم شایسته ای گرفتید، آنرا رها نکنید.
ادرابرتس، تقریباً نیمی از عمرش را در یک ریه آهنی و نیم دیگر را در صندلی چرخدار گذرانده است. با وجود این همه مشکلات فردی، او لابد در شرایطی نیست که بتواند کیفیت زندگی دیگران را بهتر سازد. آیا نظر شما غیر از این است ؟ ادرابرتس، مجسمه ی لحظات بی همتای تصمیم و اراده انسانی است. وی نخستین فرد معلولی است که بدون داشتن دست و پا، از دانشگاه کالیفرنیا و برکلی فارغ التحصیل شده و به ریاست اداره توانبخشی ایالت کالیفرنیا رسیده است. وی که مدافع خستگی ناپذیر افراد معلول است، توانسته است قوانینی را برای حفظ کلیه حقوق انسانی معلولین به تصویب برساند و برای اجرای آن قوانین نیز ابتکارات بسیاری را نشان دهد.
شما هیچ بهانه قابل قبولی ندارید. هم اکنون سه تصمیم بگیرید که وضع سلامت، شغل، روابط زندگیتان را بهتر سازد و آن گاه براساس آن تصمیم ها عمل کنید.
چگونه می توانید چیزی نامرئی را قابل دیدن کنید؟ اولین قدم آن است که رؤیا و آرزوی خود را با دقت و روشنی تعریف کنید. تنها چیزی که حد توانائیهای شما را مشخص میکند، همین است که بتوانید با دقت، خواسته ی خود راتعریف کنید. اکنون میخواهیم آرزوها و رؤیاهای شما را متبلور سازیم و ظرف چند روز آینده برنامه ای بریزیم که مطمئناً شما را به هدف برساند.
همه ما، چه بدانیم و چه ندانیم، دارای هدفهایی هستیم. این هدفها، هر چه باشند، بر زندگی ما تأثیر اساسی دارند. مع ذالک بعضی از هدفها، نظیر اینکه(من باید قبضها و صورتحسابهای خود را پرداخت کنم) هیچ شور و هیجانی در انسان ایجاد نمی کند. رمز آزاد کردن نیروهای واقعی آن است که هدفهای هیجان آوری برای خود قرار دهید که حقیقتاً نیروی خلاقه را در شما زنده کند و محرک شور و شوق باشد.
هم اکنون آگاهانه هدفهای خود را انتخاب کنید.
هدفهایی را که به نظرتان ارزش تعقیب کردن دارند در نظر آورید. آنگاه یک هدف را که مهیج تر باشد برگزینید. چیزی باشد که بخاطر آن، صبحها زودتر از خواب برخیزید و شبها دیرتر به بستر بروید. برای رسیدن به آن هدفِ، تاریخ معینی را در نظر بگیرید و در چند سطر بنویسید که چرا حتماً باید تا آن تاریخ به هدف برسید. آیا این هدف، آنقدر بزرگ هست که برایتان شورآفرین باشد؟ یا باعث شود که از چهار چوب محدودیتهای خود فراتر بروید؟ یا ظرفیتهای نهفته خود را آشکار کنید؟
اگر تاکنون اتومبیل یا وسیله تازه ای خریده باشید، متوجه شده اید که پس از خرید، مشابه آن در همه جا مشاهده می کنید. البته آن اشیاء، قبل از آن هم در اطراف شما وجود داشته اند، اما متوجه آنها نمیشده اید .
موضوع ساده است . بخشی از مغز مسئوول است تا کلیه اطلاعات را غربال کند و فقط آنچه را که برای بقا و یا موفقیت، ضروری است وارد ذهن نماید. بسیاری از چیزها در اطرافتان وجود دارند که به کار موفقیت و عملی شدن رؤیا های شما میآیند، اما متوجه وجود آنها نمیشوید. زیرا هدفهای خود را به روشنی تعریف نکرده اید و به عبارت دیگر به مغز خود نیاموخته اید که آن چیز ها دارای اهمیت هستند .
پس از آن که هدفها یا امور مهم را به ذهن خود یاد آور شدید، نوعی غربال ذهنی به نام(سیستم فعال کننده شبکه ذهنی) به کار میافتد. این بخش از ذهن مانند آهن ربا عمل میکند و کلیه اطلاعات و فرصتهایی را که ممکن است موجب موفقیت سریع و رسیدن شما به هدف شود جذب مینماید. بکار انداختن این کلید نیرومند عصبی، میتواند ظرف چند روز یا چند هفته، شکل زندگی شما را واقعاً دگرگون کند.
راهنمای هدفگذاری ( برنامه ریزی سیستم فعال کننده RAS ):
1 – از امروز به مدت چهار روز و هر روز به مدت ده دقیقه وقت خود را صرف هدفگذاری کنید.
( توجه: هدفهای خود رادر دفترچه ای یادداشت کنید)
2 – در هنگام انجام این تمرین مرتباً از خود بپرسید،(اگر مطمئن بودم که به هر خواسته ای خواهم رسید و در هیچ زمینه ای شکست نخواهم خورد، در آن صورت چه چیزی را میخواستم و چه می کردم ؟)
3 – خوش باشید و به عوالم کودکی بر گردید. در یک فروشگاه بزرگ اسباب بازی، روی زانوی بابانوئل(یا عمو نوروز )نشسته اید. در آن حالت هیجان و انتظار، هیچ خواهشی آنقدرها بزرگ نیست. بهای هیچ چیزی آنقدرها گزاف نیست. همه چیز در دسترس است...
روز اول : هدف های مربوط به رشد فردی
احساس رفاه و دارندگی، پایه ای است برای رسیدن به هر نوع موفقیت دیگر در زندگی:
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید: دلتان میخواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتهایی را می خواهید فرا بگیرید؟ چه خصلتهایی رامیخواهید در خود به وجود آورید؟ دوستان شما چه کسانی باید باشند؟ خود شما چه کسی میخواهید باشید؟
2 – برای رسیدن به هر هدف مهلت معینی قائل شوید(مثلا شش ماه، یک سال ، پنج سال، ده سال، یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که میخواهید تا یک سال دیگر به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتماً و به طور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
روز دوم : هدف های شغلی واقتصادی
خواه آرزوی شما این باشد که در رشته حرفه ای خود سر آمد و پیشتاز باشید و میلیونها بر ثروت خود بیفزایید و خواه علاقمند باشید که به عنوان دانشجوی رشته تخصصی، سرمایه ای از علم بیندوزید، اکنون فرصت دارید که نسبت به هدفهای خود اطمینان یابید.
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را درنظر بگیرید. چه مبلغ پول میخواهید بیندوزید؟ از شغل خود و یا شرکتی که در آن کار میکنید چه انتظاراتی دارید؟ درآمد سالانه مورد انتظار شما چقدر است ؟ چه تصمیمهایی در زمینه مالی باید بگیرید؟
2 – برای رسیدن به هریک از هدفهای خود مهلتی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتماً ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
روز سوم : هدف های تفریحی و ماجراجویانه
اگر از نظر مالی هیچ محدودیتی نداشتید، دلتان میخواست چه کنید و یا چه چیزهایی را داشته باشید؟ اگر هم اکنون یک غول جادویی در مقابل شما حاضر میشد تا شما را به آرزوهاتان برساند چه آرزویی می کردید؟
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید. دلتان میخواهد چه چیزهایی را بسازید یا بخرید؟ دلتان می خواهد در چه اتفاقاتی حضور داشته باشید؟ به چه ماجراهایی علاقمند هستید؟
2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید
روز چهارم : هدف های معنوی و اجتماعی
اکنون فرصت دارید که اثری از خود باقی بگذارید. میراثی به وجود آورید که تغییری واقعی در زندگی دیگران پدید آورد.
1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات رادر نظر بگیرید. چه خدمتی از شما ساخته است؟ در چه اموری و به چه کسانی میتوانید کمک کنید ؟ چه چیزهایی را میتوانید ایجاد کنید؟
2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال).
3 – بزرگترین هدفی را که میخواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید.
4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.
هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید. هم اکنون لحظه ای فکر کنید و اولین قدمی را که باید در جهت رسیدن به هدف بردارید مشخص کنید. برای این که پیشرفت کنید، چه قدمی را باید امروز بردارید؟ حتی یک قدم کوچک(مثلاً زدن یک تلفن، یک قول، و یا یک برنامه ریزی مقدماتی)شما را به هدف نزدیکتر می کند. آنگاه کارهای ساده ای را که باید از امروز تا ده روز دیگر انجام دهید، به صورت برنامه ریزی به روی کاغذ بیاورید. این برنامه ده روزه، یک رشته عادتها رادر ما ایجاد میکند و نیروی محرکه توقف ناپذیری را به وجود می آورد که موفقیت دراز مدت شما را تضمین میکند. از هم اکنون شروع کنید!
اگر یک سال دیگر ، به همه هدفهای خود برسید چه احساسی خواهید داشت ؟ چه نظری نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد ؟ زندگی را چگونه خواهید دید؟ پاسخ با این سئولات باعث میشود تا دلایل قاطعی برای رسیدن به هدف پیدا کنید. اگر بدانید که چرا باید کاری را انجام دهید، چگونگی انجام آن به آسانی معلوم خواهد شد.
از فرصت استفاده کنید و چهار هدف یک ساله خود رامشخص سازید. زیر هریک از هدفها، در یک پاراگراف شرح دهید که چرا مطلقاً خود را مقید میدانید که ظرف یک سال به آن هدفها نایل شوید.
رمز رسیدن به هدفها، شرطی کردن ذهن است. دست کم روزی دوبار، هدفهایی را که نوشته اید بررسی کنید. آنها را در جایی قرار دهید که هر روز چشمتان به آنها بیفتد: مثلاً در دفتر یادداشتهای روزانه، روی میز کار، در کیف پول یا روی آینه دستشویی که در هنگام اصلاح صورت آنها را ببینید. به خاطر داشته باشید که اگر دائماً راجع به چیزی فکرکنید و افکار خود راروی آن متمرکز سازید ، به سوی آن حرکت می کنید . این، راهی ساده و بسیار پر اهمیت برای برنامه ریزی نظام فعال کننده شبکه ذهنی (RAS ) است.
اگر تلاشتان برای رسیدن به هدف، بیهوده به نظر رسید، آیا باید هدف خود را تغییر دهید؟ پاسخ مطلقاً منفی است!
پشتکار، ارزشمندترین عامل شکل دهنده کیفیت زندگی است و حتی از استعداد نیز مهمتر است. به هر حال هیچکس تاکنون صرفاً به علت داشتن علاقه به هدفی نرسیده است. انسان باید خود را متعهد و پایبند کند. آیا ممکن است که در اثر یک شکست موقتی، بینش و توانائیهایی پیدا کنیم که در آینده حتی به موفقیتهای بزرگتری دست یابیم؟ مسلم است !
اکنون به تلاشهای ظاهراً(بی ثمر) گذشته خود بنگرید و ببینید از آنها چه آموخته اید؟ چگونه می توانید با استفاده از این بینشها، چه در زمان حال و چه در آینده موفقیتهای بزرگی کسب کنید؟
همه افراد موفق، آگاهانه یا ناآگاهانه از فرمول مشابهی برای رسیدن به هدفهای خود استفاده می کنند. شما هم برای رسیدن به خواسته های خود این چهار دستور ساده را بکار بندید