پیشگویی های زرتشت از آینده ایران!!!!!!!!

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پیشگویی شگفت انگیزجاماسب ازاوضاع گرفتارایران درآینده ( برگزیده های از یشت ها ) :
گشتاسب شاه پرسید : این دین ( زرتشتی ) چند سال برقرار خواهد بود و پس از آن چه هنگام و چه زمانه ای است ؟
1 ) "جاماسب بیتخش " پاسخ داد : که این دین هزار سال روا باشد پس از آن مردمانی که هم پیمان شکن هستند با یکدیگر رشک و دروغ کنند و سبب شود که ایرانشهر ( مملکت ایران زمین ) به دست تازیان سپارده شود و تازیان هر روز نیرومندتر شوند و شهر شهر را تسخیر کنند . ( همانطور که سپاه تازی به ایران حمله کرد و شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کرد و ایرانیان را وادار به پذیرفتن اسلام یا دادن خراج کردند )
2 ) مردم ایران زمین به نابکاری - فساد - رذیلت و دروغ گرویده و از روش کردار نیکو آزرده میوشند و کناره گرفته .
3 ) آمار گنجهای ایرانشهر رو به گسترش می رود و زرین و سیمین ها برای فرمانروایان انبار می شود .
4 ) سپس همه اینها ناپدید شود و بسیار گنجهای پادشاهان ایران به دست دشمنان رسد و مرگ بی زمانه و نابهنگام گسترش یابد. ( همانطور که کاخهای مدائن توسط سپاهیان اسلام غارت شد و گنجها و زمردهای چندین دهه پادشاهی ایران و فرشها ابریشم ساسانیان توسط تازیان تکه تکه و غارت شد . )
5 ) همه ایرانشهر به دست دشمنان تازی افتد و انیران ( ضد ایرانیان ) در ایران فراوان شوند به طوری که ایرانی از انیرانی مشخص نشود .
6 ) در آن زمان " توانگران بد اندیش" بر درویشان پیشی میگیرند و آزادگان و بزرگان ایرانهشر در رنج و سختی زندگی خواهند کرد .
7 ) به جایی خواهد رسید که فرزندی را که زایند بفروشند و پسر مادر را زند و برادر بر برادر رحم نکند و برای کسب خواسته های خود از یکدیگر درگیر شوند . ( به وضوح در ایران دیده شده که عده ای فرزندان خودشان را برای گرفتن مقداری پول حراج میکنند به طوری که روزنامه ایران چند ماه پیش خبر داد زنی جنین خود را در شکم اش به مبلغ 1.5 میلیون تومان فروخت و آن پول را برای دادن پول پیش خانه پرداخت کرد !!! )
8 ) مردان زن صفت که ناپدید بودند در ایرانشهر هویدا میشوند و دروغ گسترده میشود . همانطور که فردوسی بزرگ در این باره فرموده است ( بعد از فتح ایران بدست اسلامیان تازی ایران اینگونه خواهد شد ):
چو با تخت منبر برابر شود********* همه نام "بوبکر" و "عمٌر" شود​
تبه گردد این رنجهای دراز **********شود ناسزا شاه گردن فراز​
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر********* ز اختر همه تازیان راست بهر​
برنجد یکی دیگری برخورد******** به داد و به بخشش کسی ننگرد​
ز پیمان بگردند و از راستی********* گرامی شود کژی و کاستی​
پیاده شود مردم جنگجوی********** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی​
رباید همی این از آن آن******** زین ز نفرین ندانند باز آفرین​
نهانی بتر زآشکارا شود********* دل شاهشان سنگ خارا شود​
بداندیش گردد پدر بر پسر******** پسر بر پدر همچنین چاره گر​
شود بنده ی بی هنر شهریار******** نژاد و بزرگی نیاید به کار​
به گیتی نماند کسی را وفا ********روان و زبانها شود پر جفا​
ازایران واز ترک و از تازیان *********نژادی پدید آید اندر میان​
نه دهقان نه ترک و نه تازی *********بود سخن ها به کردار بازی​
همه گنجها زیر دامن نهند *********بمیرند و کوشش به دشمن دهند​
9 ) ( اتمسفر و هوای ) ایرانشهر رو به آشفتگی و سرمای سخت و گرمای سخت می رود و نباتات کم شود .
10 ) از آن پس زمین لرزه ( بوم گزندک ) در آنجا زیاد پدیدار شود و ویرانی ها به بار آورد . باران بی موقع و بی سود باریدن میکند .
11 ) سوار پیدا میشود و پیداه سوار میشود و دوران به دست نا اهلان و نابخردان گذرد . ( دقیقا همان صحبتی که فردوسی بزرگ درباره ایران پیش بینی کرده بود و می بینیم که به واقعیت پیوسته و کسانی سردمدار ایران شدند که کارشان چیز دیگری بوده است ) فردوسی :
پیاده شود مردم جنگجوی******** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی​
12 ) مردان روی به دلقکی و لوده گری و ریاکاری روی خواهند آورد و مردان جنگجو کم شود و نابکاری گسترش یابد و قلب ها از سنگ شود و سرداران نابکار و نالایق روی کار خواهند رفت .
13 ) پادشاهی و حکمرانی ایران بدست کسانی خواهد افتاد که انیران اند و در ظاهر بسیار دین مدار و آئیین و مسلک دار هستند.
14 ) آن تازیان با ارمیان و ترکان مخلوط شوند و کشور بلبشو و نژادها عجیب و پلید شود .
و . . .
سپس گفتگوی زرتشت با اورمزد است که آینده ایران را پرسش میکند ( از بهمن یشت ) :

1 ) در آن پست ترین هنگام 100 گونه و 1000 گونه و 10000 گونه دیوان ژولیده موی از تخمه خشم از راه برسند .
2 ) آن بد تخمان از خطه خراسان به ایرانشهر بریزند و با پرچمی با موهای ژولیده و ظاهری نا آراسته از راه میرسند که همگی مزدور می باشند .
3 ) سپس شهرها و دهها به ترتیب ویران میشوند و آنان که من اورمزد آفریدم همگی در نابودی قرار میگرند .
4 ) آنان فریب کار بوده و آنچه که میگویند نمی کنند . و بدترین مرام و مسلک را دارند . چون از دروغ وارد میشوند . آنان به گفته های خود عمل نمیکنند و در سخن خود استوار نیستند .
5 ) گفتار مردان حق به آنان ناراست آید و گفتار راست آنان شک برانگیز خواهد شد . در عوض گفتار نابخردان - فتوی دهندگان ناحق و فریب کاران برای آنان راست آید .
6 ) در ان زمان سوگند های دروغین زیاد خورند و به زور به چیزی گواهی میدهند و به اورمزد ناسزا گویند .
7 ) از گناهانی که مردم کنند از هر 5 گناه 3 گناه را پیشوایان دینی کنند و آنان کسانی هستند که با نیاکان دشمن هستند و عبادتی که خود گویند انجام ندهند و از دوزخ بیمی ندارند .
8 ) آب رودخانه ها کاسته شود و خشکسالی رواج یابد .
9 ) پادشاهی و فرمانروایی ایرانشهر به دست انیران افتد و همچون سغدیان و ترکان و کابلیان و تازیان باشند . ایشان چنان فرمانروایی بدی کنند که که مرد پرهیزگار و فرد بد کنش- کشتن هردو در نزد آنان یکی باشد .
و . . .
زراتشت نامه هم که در سال 1278 میلادی ( 727 سال پیش ) توسط بهرام بن پژدو نوشته شد پیشگویی ها یش را از اینده وخیم ایران به صورت شعر در آورده :


به ایران بباشد سه جنگ تمام ****** بسی کشته گردند مردان نام​
همه پارس و شیراز پرغم شود ******به جای طرب رنج و ماتم شود​
بود حکمرانی آن دیو کین ****** که دین بهی را زند بر زمین​
نیابی در آن مردمان یک هنر ******* مگر کینه و فتنه و شور و شر​
و . . .​
متاسفانه می بینیم که پیشگویی ها یکی پس از دیگری به حقیقت می پیوندند و امروز ما نوادگان کورش هستیم که میتوانیم سرنوشت ایران را از این گرفتاری ها نجات دهیم .
-----------------------------------------------------------------------------------------
بن مایه: فلسفه زرتشت : اثر دکتر فرهنگ مهر انتشارات جامی 1374 تهران - زرتشت پیامبر ایرانی دینی نو از دین کهن : دکتر فرهنگ مهر - دکتر علی اکبر جعفری
 

maneger fd

عضو جدید
منظورم اينه كه مي گي حوصله نداري تكه كلامه شيرازي هاست نه تبريزي ها;)

اهان از اون لحاظ!!!چه خوب يه چيزيم ياد گرفتيم..البته من تو دوران دانشگاه دوستاي شيرازيه باحالي داشتم..دم همشون گرم:gol:
 

parselearn

عضو جدید
باید بیشتر مطالعه کنم
20 ساله ذهنم را خوردن
میخوام format کنم، دوباره پارتیشنی بندم زاین یاد :smile:
 

asghar rahmati

عضو جدید
پیشگویی شگفت انگیزجاماسب ازاوضاع گرفتارایران درآینده ( برگزیده های از یشت ها ) :
گشتاسب شاه پرسید : این دین ( زرتشتی ) چند سال برقرار خواهد بود و پس از آن چه هنگام و چه زمانه ای است ؟
1 ) "جاماسب بیتخش " پاسخ داد : که این دین هزار سال روا باشد پس از آن مردمانی که هم پیمان شکن هستند با یکدیگر رشک و دروغ کنند و سبب شود که ایرانشهر ( مملکت ایران زمین ) به دست تازیان سپارده شود و تازیان هر روز نیرومندتر شوند و شهر شهر را تسخیر کنند . ( همانطور که سپاه تازی به ایران حمله کرد و شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کرد و ایرانیان را وادار به پذیرفتن اسلام یا دادن خراج کردند )
2 ) مردم ایران زمین به نابکاری - فساد - رذیلت و دروغ گرویده و از روش کردار نیکو آزرده میوشند و کناره گرفته .
3 ) آمار گنجهای ایرانشهر رو به گسترش می رود و زرین و سیمین ها برای فرمانروایان انبار می شود .
4 ) سپس همه اینها ناپدید شود و بسیار گنجهای پادشاهان ایران به دست دشمنان رسد و مرگ بی زمانه و نابهنگام گسترش یابد. ( همانطور که کاخهای مدائن توسط سپاهیان اسلام غارت شد و گنجها و زمردهای چندین دهه پادشاهی ایران و فرشها ابریشم ساسانیان توسط تازیان تکه تکه و غارت شد . )
5 ) همه ایرانشهر به دست دشمنان تازی افتد و انیران ( ضد ایرانیان ) در ایران فراوان شوند به طوری که ایرانی از انیرانی مشخص نشود .
6 ) در آن زمان " توانگران بد اندیش" بر درویشان پیشی میگیرند و آزادگان و بزرگان ایرانهشر در رنج و سختی زندگی خواهند کرد .
7 ) به جایی خواهد رسید که فرزندی را که زایند بفروشند و پسر مادر را زند و برادر بر برادر رحم نکند و برای کسب خواسته های خود از یکدیگر درگیر شوند . ( به وضوح در ایران دیده شده که عده ای فرزندان خودشان را برای گرفتن مقداری پول حراج میکنند به طوری که روزنامه ایران چند ماه پیش خبر داد زنی جنین خود را در شکم اش به مبلغ 1.5 میلیون تومان فروخت و آن پول را برای دادن پول پیش خانه پرداخت کرد !!! )
8 ) مردان زن صفت که ناپدید بودند در ایرانشهر هویدا میشوند و دروغ گسترده میشود . همانطور که فردوسی بزرگ در این باره فرموده است ( بعد از فتح ایران بدست اسلامیان تازی ایران اینگونه خواهد شد ):
چو با تخت منبر برابر شود********* همه نام "بوبکر" و "عمٌر" شود​

تبه گردد این رنجهای دراز **********شود ناسزا شاه گردن فراز​

نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر********* ز اختر همه تازیان راست بهر​

برنجد یکی دیگری برخورد******** به داد و به بخشش کسی ننگرد​

ز پیمان بگردند و از راستی********* گرامی شود کژی و کاستی​

پیاده شود مردم جنگجوی********** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی​

رباید همی این از آن آن******** زین ز نفرین ندانند باز آفرین​

نهانی بتر زآشکارا شود********* دل شاهشان سنگ خارا شود​

بداندیش گردد پدر بر پسر******** پسر بر پدر همچنین چاره گر​

شود بنده ی بی هنر شهریار******** نژاد و بزرگی نیاید به کار​

به گیتی نماند کسی را وفا ********روان و زبانها شود پر جفا​

ازایران واز ترک و از تازیان *********نژادی پدید آید اندر میان​

نه دهقان نه ترک و نه تازی *********بود سخن ها به کردار بازی​

همه گنجها زیر دامن نهند *********بمیرند و کوشش به دشمن دهند​
9 ) ( اتمسفر و هوای ) ایرانشهر رو به آشفتگی و سرمای سخت و گرمای سخت می رود و نباتات کم شود .
10 ) از آن پس زمین لرزه ( بوم گزندک ) در آنجا زیاد پدیدار شود و ویرانی ها به بار آورد . باران بی موقع و بی سود باریدن میکند .
11 ) سوار پیدا میشود و پیداه سوار میشود و دوران به دست نا اهلان و نابخردان گذرد . ( دقیقا همان صحبتی که فردوسی بزرگ درباره ایران پیش بینی کرده بود و می بینیم که به واقعیت پیوسته و کسانی سردمدار ایران شدند که کارشان چیز دیگری بوده است ) فردوسی :
پیاده شود مردم جنگجوی******** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی​
12 ) مردان روی به دلقکی و لوده گری و ریاکاری روی خواهند آورد و مردان جنگجو کم شود و نابکاری گسترش یابد و قلب ها از سنگ شود و سرداران نابکار و نالایق روی کار خواهند رفت .
13 ) پادشاهی و حکمرانی ایران بدست کسانی خواهد افتاد که انیران اند و در ظاهر بسیار دین مدار و آئیین و مسلک دار هستند.
14 ) آن تازیان با ارمیان و ترکان مخلوط شوند و کشور بلبشو و نژادها عجیب و پلید شود .
و . . .
سپس گفتگوی زرتشت با اورمزد است که آینده ایران را پرسش میکند ( از بهمن یشت ) :

1 ) در آن پست ترین هنگام 100 گونه و 1000 گونه و 10000 گونه دیوان ژولیده موی از تخمه خشم از راه برسند .
2 ) آن بد تخمان از خطه خراسان به ایرانشهر بریزند و با پرچمی با موهای ژولیده و ظاهری نا آراسته از راه میرسند که همگی مزدور می باشند .
3 ) سپس شهرها و دهها به ترتیب ویران میشوند و آنان که من اورمزد آفریدم همگی در نابودی قرار میگرند .
4 ) آنان فریب کار بوده و آنچه که میگویند نمی کنند . و بدترین مرام و مسلک را دارند . چون از دروغ وارد میشوند . آنان به گفته های خود عمل نمیکنند و در سخن خود استوار نیستند .
5 ) گفتار مردان حق به آنان ناراست آید و گفتار راست آنان شک برانگیز خواهد شد . در عوض گفتار نابخردان - فتوی دهندگان ناحق و فریب کاران برای آنان راست آید .
6 ) در ان زمان سوگند های دروغین زیاد خورند و به زور به چیزی گواهی میدهند و به اورمزد ناسزا گویند .
7 ) از گناهانی که مردم کنند از هر 5 گناه 3 گناه را پیشوایان دینی کنند و آنان کسانی هستند که با نیاکان دشمن هستند و عبادتی که خود گویند انجام ندهند و از دوزخ بیمی ندارند .
8 ) آب رودخانه ها کاسته شود و خشکسالی رواج یابد .
9 ) پادشاهی و فرمانروایی ایرانشهر به دست انیران افتد و همچون سغدیان و ترکان و کابلیان و تازیان باشند . ایشان چنان فرمانروایی بدی کنند که که مرد پرهیزگار و فرد بد کنش- کشتن هردو در نزد آنان یکی باشد .
و . . .
زراتشت نامه هم که در سال 1278 میلادی ( 727 سال پیش ) توسط بهرام بن پژدو نوشته شد پیشگویی ها یش را از اینده وخیم ایران به صورت شعر در آورده :


به ایران بباشد سه جنگ تمام ****** بسی کشته گردند مردان نام​

همه پارس و شیراز پرغم شود ******به جای طرب رنج و ماتم شود​

بود حکمرانی آن دیو کین ****** که دین بهی را زند بر زمین​

نیابی در آن مردمان یک هنر ******* مگر کینه و فتنه و شور و شر​

و . . .​
متاسفانه می بینیم که پیشگویی ها یکی پس از دیگری به حقیقت می پیوندند و امروز ما نوادگان کورش هستیم که میتوانیم سرنوشت ایران را از این گرفتاری ها نجات دهیم .
-----------------------------------------------------------------------------------------
بن مایه: فلسفه زرتشت : اثر دکتر فرهنگ مهر انتشارات جامی 1374 تهران - زرتشت پیامبر ایرانی دینی نو از دین کهن : دکتر فرهنگ مهر - دکتر علی اکبر جعفری



اگه میشه متن رو کامل بذارین ...
 

لوتی مشروطی

عضو جدید
یه دروغ بی شاخ و دم!!!

خواهشا" به طور دقیق فصل و صفحه ی مطلب رو از منبع مورد اشاره بیان کنید..... منتظرم.....
 

mohammad.md

عضو جدید
:surprised:ميشه منبعشو هم بگين؟فقط سايت معرفي نكنين!تو اين چند ماهه از بس جملات راجع به كوروش و زرتشت شنيدم كه اصلا مال اونا نبوده ديگه نميتونم به جملاتشون اعتماد كنم.
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:surprised:ميشه منبعشو هم بگين؟فقط سايت معرفي نكنين!تو اين چند ماهه از بس جملات راجع به كوروش و زرتشت شنيدم كه اصلا مال اونا نبوده ديگه نميتونم به جملاتشون اعتماد كنم.
دو منبع موجود است:1-
ام کتاب
نویسنده
ارباب کیخسرو شاهرخ
موضوعات
ترجمه از متن پهلوی + پیشگویی های زرتشت تا ۱۰۰۰ سال بعد + سوالات گشتاسپ شاه و پاسخهای زرتشت درمورد آینده + دنباله نخستین و دوم + گفتگوی زرتشت با اورمزد

2-
در گاتها از قول جناب زرتشت آمده است:ای اورمزد،این هر دو را از تو می پرسم:آنچه که تا کنون روی داده است و آنچه که پس از این روی خواهد داد.....

و در بند 26 هرمزد یشت،اهورمزدا به زرتشت می گوید:...ای زرتشت پارسا،به میانجی خرد و دانش من،دریاب که سر انجام زندگی و زندگانی آینده چگونه است؟

در کتاب

دینکرد،یکی از معجزات زرتشت،پیشگویی او دربارهء دین پذیری گشتاسپ و نبردهایش با ارجاسپ می باشد.که البته از آن حضرت پیشگوییهای زیادی نقل شده که از آنجمله اعلام دقیق زایش عیسی مسیح و محل تولد اوست که به دلیل اطالهء کلام از نقل آنها میگذریم....

اما شاید یکی از جالبترین مکاشفات زرتشت،پیشگویی 1500 سال آخر گیتی و به قول معروف علائم آخرالزمان می باشد که با استفاده از معتبر ترین منابع،برخی از آنها را که دارای پیوستگی و معنای روشنتری می باشند را در اینجا برای شما می آورم و از نقل آن قسمتهایی که دارای گسستگی و یا به اصطلاح ریختگی تاریخی بوده اند و یا معنای آن برای ما واضح نبوده است،و یا نقل آنها باعث کج فهمی و یا دل آزردگی دوستان از سایر ادیان می باشد،خودداری نموده ام:

*چون این گیتی به پایان خویش نزدیک آید،صدهزار و ده هزار و هزار.... از تخمهء خشم به هستی رسند.

*آن بد تخمان که به ایرانشهر (سرزمین ایران)برسند،از بدترین تبار و بی هنر ترین آفریدگان باشند....دارای پرچمی افراشته و زینهای مرکبشان سیاه رنگ باشد،چهره هاشان آفتاب سوخته و مویی ژولیده بر سر و صورت دارند....از پست ترین نژاد و از فرزندان زویش باشند که چون نیک بنگری آنان را تخمه و جد و بن پیدا نیست.

*آنان به جادوگری و وعده های دروغین به سرزمینهای ایران که من ،اورمزد،آفریدم بتازند و بسیار دیها که ویران کنند و چاهها که بخشکانند و دانشمندان که کشتار کنند و بسیار کتابها که بسوزانند و لوحها که بر آب ریزند و آتشها که خاموش کنند و بر این کارشان نیز تا ابد مفتخر باشند.....

*آنگاه بس چیزها را که سوزند و آلایند و خانه از خانه داران بگیرند و ده از دهگانان،آبادی و بزرگی و بزرگزادگی و راستی در دین و پیمان و زنهار و شادی و همگی آفرینش من،اورمزد که دادم بگیرند.....و این دین ویژهء مزدیسنان و آتش بهرام که به داد بر پا شده است،همه را بگیرند و به نیستی رسانند و زنگیان و آوارگان صحرا نشین پدید آیند.

*..... و آن روستای بزرگ شهر و آن شهر بزرگ ده و آن ده بزرگ دودمانی شود و از آن دودمان بزرگ،جز استخوانی نماند......بازی و شوخی از دل کودکان و جوانان برود و پیران را حرمت نباشد و از دلشان رامش بر نیاید...... ای زرتشت این ژولیده مویان را عهد نباشد و بسیار فریفتار باشند،چرا که آنچه را گویند،نکنند و بدترین عهد دارند،چرا که آنچه را نگویند کنند.ایشان را پایداری در دین و گفتار نیست و از آفریدگار زینهار ندارند و بر گفتار خویش،استوار نیستند.

* .... و اندر آن بدترین هنگام،همه مردن را فریفتار باشند و بد یکدیگر خواهند و مهرورزی بزرگ دگر گونه باشد....... و آزرم و دلبستگی و روان دوستی از این جهان بشود.....مهر پدر از دل پسر و برادر از برادر برود و داماد از پدر زن روی بگرداند و خواهش مادر از دختر جدا و دگرگونه باشد..... و رستنیها و دار و درخت بکاهد،اگر کسی یکصد می ستاند،نود بکاهد و ده بیفزاید و آنکه بیفزاید،گوارا و خوشمزه نباشد.....میوه تخم ندهد و دانه ها از هشت،ده بکاهد و دو بیفزاید و آنکه بیفزاید،رسیده نباشد.

* و در آن بدترین هنگام،آن بد تباران،مرغی را گرامیتر بدارند تا مردم یگانه پرست و دیندار ایران زمین را.....آن بد نهادان،تخمهء خویش را گرامی دارند و آنان که از تخمهء پارسیانند را پست شمارند.

* ای زرتشت،چون این گیتی به تنگ آید و پیدایش سوشیانت،نزدیک آید،روز و ماه و سال کوتاه تر شود و روز و شب بکاهد و خورشید راست تر و نهفته تر گردد......آنان مرده ها را چال کنند و مردگان را بگسترانند.

*..... و اندر آن روزگار سخت،ای سپیتامان زرتشت،آن پست ترین بندگان به فرمانروایی سرزمینهای ایران فراز آیند.....بهدینان که کستی به میان دارند،پس از آن پاکی نگهداشتن نتوانند.... و آنقدر پارسایان بکاهند که دیگر مردمان سرزمین ایران روزهای مقدس را نشناسند و هر پارسی زبانی،روزهای آن دیوان ژولیده موی را بشناسد.......عبادت به روش خویش را بیاموزند و بیاموزانند و کمتر کسی نیایش بهدینی را بداند،آنقدر که اگر مردی پارسا،در آن روزگار بد،شعلهء آتشی را به روش صحیح بیفروزد،بهرهء آن مانند کسی است که در این روزگار تو،صد سال به نیایش آمده باشد.......گفتار پاکان و بخردان و راست دینان را انگیزش(شورش) و کفر بدارند و گفتار خردان و بدکاران و دلقکان را نیکو و گرامی و باور بدارند.

* .... هم در آن بدترین ایام،این بد نهادان،دختران پادشاهان و بزرگان ایران زمین را به زنی گیرند و برده داری و غلامی که در این سرزمین هرگز نبوده،رواج دهند و انسانی ،که آفریدهء من است به انسانی دیگر به بهای پول میفروشند....با آن بهایی که بابت زنان برده (کنیزان)می پردازند با آنان مانند حیوانات همخوابه می شوند و بدان کار نیز مباهات می ورزند و فرزندان حاصل را نیز به فرزندی می دارند.......

* و از گناهانی که مردمان کنند،از پنج گناه سه گنه را پیشوایان دین و دو دیگر را مردمان و پیروان آنان مرتکب گردند و نیکان را دشمن باشند و عبادتی را که خود بپذیرند،انجام ندهند و از دوزخ بیم ندارند.....

* و ابر کامکار و باد تندرو به هنگام و زمان خویش باران نشایند کرد.....گرمای طاقت فرسا در زمستان و سرما و بوران در تابستان صورت پذیرد...... و از این جهت بر و تخمهء گیاهان و رستنی ها ضایع گشته و بسوزد......باران به وقت خویش نبارد،الا آنکه باعث آلایش زمین شود و با خود موجودات اهریمنی بیاورد....و آب جویباران و رودخانه ها بکاهد و آنرا افزایشی نباشد،الا آنکه با خود ویرانی بیاورد....و ستور و گاو و گوسفند کمتر بزایند و آنچه که زایند،کوچکتر بزایند و بی هنرتر زایند و بار کم ستانند و موی کمتر و پوست تنگتر آید و شیر نیفزاید و چربی کم دهند.....

* .... و جشن و رسم پیشینیان،جای جای کنند و آن نیز که کنند بسیار سست باشد و بدان اعتقادی ندارند.....

* سپندارمذ زمین(فرشتهء موکل بر زمین)دهان بگشاید و آنچه از آهن و سیم و زر و قلع و گوهر، در دل داشته باشد به پایان دهد.... پادشاهی ایران به غیر ایرانیان برسد و فرمانروایان ایرانی نیز دل در گرو آن دیوان ژولیده موی دارند... و ...... پادشاهی از ایشان،چرمین کمران و تازیان و ارومیان به ایشان رسد.آنان چنان فرمانروایی بد کنند که اگر پارسی مرد پارسایی را بکشند در نظرشان به مانند کشتن مگسی باشد....

* و بسا نابکاریها چون غلامبارگی و نزدیکی با زنان بی نماز کنند و آنرا رواج دارند و هوا پرستی و کارهای زشت بسیار کنند و دروغ بسیار گویند و ناراستی چنان با راستی در آمیزد که جدا کردنشان و تشخیص،نا ممکن می نماید.......پس ای زرتشت اینها را بر آفریدگان من برخوان و در زند و پازند بنگار تا جمله پارسایان بدانند که بر ایرانشهر چه خواهد گذشت......تا آنان نیز این،بر جهانیان فراز دارند،که روز معاد در پی این روزها خواهد آمد....... ای سپیتامان زرتشت..... به تو نیز این گویم:کسی که به آن هنگام تن خواهد،رستگاری روان نتواند،چه تن فربه و روان گرسنه و نزار به دوزخ خواهد رفت،آنکس که روان خواهد،تنش گرسنه و نزار به گیتی شکسته و درویش است،و روانش فربه به بهشت خواهد بودن....

* آنگاه زلزله بسیار گردد و زمین در بیشتر جاهای ایرانشهر بجنبد......پنج زلزله خونین به فاصلهء نزدیک به ده سال از یکدیگر فراز آیند و هر یک بسیار کسان بکشند و بسیار دیها ویرانه سازند....در زلزلهء دوم موعود ما زاییده شود.....پدرش از نژاد کیان باشد و به یاری هوشیدر به هندوستان بشود(هندوستان در حال حاضر دومین و شاید مهمترین مرکز و پایگاه زرتشتیان جهان باشد،در زمان زرتشت و پیش گویی او هیچ بهدینی در هندوستان زندگی نمی کرده و پس از حملهء اعراب مسلمان،گروهی از زرتشتیان ایران به هندوستان مهاجرت کرده اند)این مولود در 30 سالگی به گفتگوی با من برسد....... و در آن شب که او به دنیا بیاید نشانی به جهان برسد..... و ستارگان بر زمین ببارند و ستاره ای رهوار بر آسمان پدید آید و مردمان آنرا به چشم ببینند...... و در همان شب،پدر او بمیرد و او را بانوان شاهی (اصیل)بپرورند.....چون ستارهء مشتری به اوج بلندی برسد و ناهید را فرو افکند،لشکری بیشمار گرد آیند تا موعود را به پادشاهی برسانند....جوانان بسیار از سرزمین پارس دوباره به سوی آیین نیاکان خویش متوجه گردند و بسیاری از آنان به همین جرم کشته و لهیده گردند....و در کنار رودخانهء اروند سه نبرد و کارزار اتفاق افتد و ماهیان این آب بسیار سیر گردند از گوشت آدمیان..... و این نبرد به دشت نهاوند رسد....و آب دریای پارس از خون سرخگونه شود......

* ای زرتشت چون زمان سر رسد و گاه شود ، این دشمنان مانند بن درختی که به یک شب سرد زمستانی که برسد و به یک شب برگ بیفکند، تباه شوند.

* پس او به مشورت با من برسد و ...... چون از مشورت باز آید به خورشید بانگ مند که بایست و خورشید برای ده روز از تابیدن باز ایستد و جمله آفریدگان ببینند که خورشید باز ایستاده است.....سپس هوشیدر بانگ کند که ای پسر زرتشت،ای راست دین دین راست دار به خورشید فرمان ده که برود و او این می کند و خورشید به تابش بیاید.... و جمله مردم این بشنوند و این ببینند...

* سپس به سوشیانت،موعود من،فرمان دهم که :دوباره تاج و تخت پادشاهی بیارای و دوباره دین مزدا را ویژه ساز.....و سپس سوشیانت دوباره آفرینش را دوباره پاک سازد و.....به یاری من دوباره دروغ و بنیان بدیها را برکند.
 

Similar threads

بالا