اول دخترا ! دو جور زندگی رو تجسم کنین :
زندگی اول
کلی خواستگار رو رد کردین , تا یه پسر خوش هیکل با یه بنز اتاق S مدل ۲۰۱۱ دم در خونتون ترمز زد, با مامان باباش پیاده شدن و با دسته گل و شیرینی وارد خونتون شدن ! با همون ۱۰دقیقه صحبت ۲نفره تو حیاط خونه,"بله" رو گفتین و زندگی شروع شد ! ...
روزی اول همش رستوران های خوب خوب , رمانتیک بازی,حرف های عاشقونه ! , بعد یکی دو ماه,می بینین محبتش داره کم می شه ,شک می کنین,تحقیق که می کنین,می بینین با منشی شرکتش رابطه داره! بعضی شب ها نمیاد خونه,می گه کار دارم,تحقیق بیشتر می کنین,بله! می ره خونه ی یه زن که صیغه اش کرده !
پول و خونه تو بهترین نقطه شهر و ... خوشبختی آورد براتون؟
زندگی دوم
یه پسر معمولی به بالا که قیافش کلی هم به دلتون نشسته, یه ۲۰۶ داره و بعد از چند ماه دوستی باهاتون,خانوادش رو درجریان گذاشته,اونا هم پا پیش گذاشتن و هر دو خانواده قبول کردن که قبل از نامزدی,چند ماه آشنایی صورت بگیره,تو این مدت رفتاری ازش می بینین که می فهمین مرد زندگیه! نامزد می کنین و بعد یک سال ازدواج می کنین, رفاه نسبی براتون به ارمغان میاره ! همه جوره درکتون می کنه , برج نداره ! شرکت با ۸ تا کارمند دختر بلوند نداره! ولی شما زندگیشین! حاضر نیست حتی به دختر دیگه ای فکر کنه,همیشه با افتخار حلقه ی ازدواجتون دستشه و وفادار... همه سعیش رو می کنه از همه لحاظ آرامش رو براتون بیاره! تو زندگی اول... می رفتین بهترین هتل آنتالیا,ولی شب تو دیسکو,شوهرتون رو با یه زن دیگه می دیدین . تو زندگی دوم , می رین شمال...ولی یه مرد وفادار دستش تو دستتونه...
حالا پسرا تجسم کنن...
زندگی اول
با یه دختر فوق العاده خوشگل که اندام جنیفر لوپز باید لنگ بندازه جلو اندامش (!) , ازدواج می کنین , با خودتون می گین : قراره دهن فک و فامیل وا بمونه شب عروسی ! چه خانوم خوشگلی دارم من ! یه هفته تو اوج لذت باهاش غرق می شین,حس می کنین با یه حوری زندگی می کنین! بعد از یکی دو هفته, می گه : من می خوام برم سفر! می گین : دو تایی می ریم دیگه ؟ می گه : نه! با دوستامم,مرد نیست بینمون. با اینکه از ته دل راضی نیستین,روشنفکری به خرج می دین و می گین : برو! بعد از سفرش,عکساش تو مهمونی درمیاد که نشسته رو پاهای یه مرد دیگه!!! .سر کوچیکترین مشکل مالی که براتون پیش بیاد, می ذاره می ره کلا !
تک معیاره بودن ازدواجتون و ازدواج با یه داف,خوشبختی آورد براتون آیا؟؟؟
زندگی دوم
حس می کنین بین شما و یه دختر معمولی به بالا, علاقه ی دوطرفه به وجود اومده,باهاش دوست می شین,می بینین کلی عقاید و احساسای مشترک دارین,بخاطرش از هر چی دافه می گذرین,در نهایت باهم ازدواج می کنین... تو زندگی مشترکتون,جز درک بالا و منطق و وفا و صداقت,چیزی ازش نمی بینین. تو مشکلات مثل یه زن زندگی کنارتونه و تنهاتون نمی ذاره,دوست داره هرجا که می ره با شما باشه و یه دونه هم دوست فاسد نداره,از سرکار که میایین خونه,با دیدنش,خستگیتون در می ره . انقدر درکش بالاست که از خیلی خواسته هاش بخاطر شما می گذره . تنها آرزوش,حفظ زندگیش با شماست...
نظر شما چیه؟
زندگی اول
کلی خواستگار رو رد کردین , تا یه پسر خوش هیکل با یه بنز اتاق S مدل ۲۰۱۱ دم در خونتون ترمز زد, با مامان باباش پیاده شدن و با دسته گل و شیرینی وارد خونتون شدن ! با همون ۱۰دقیقه صحبت ۲نفره تو حیاط خونه,"بله" رو گفتین و زندگی شروع شد ! ...
روزی اول همش رستوران های خوب خوب , رمانتیک بازی,حرف های عاشقونه ! , بعد یکی دو ماه,می بینین محبتش داره کم می شه ,شک می کنین,تحقیق که می کنین,می بینین با منشی شرکتش رابطه داره! بعضی شب ها نمیاد خونه,می گه کار دارم,تحقیق بیشتر می کنین,بله! می ره خونه ی یه زن که صیغه اش کرده !
پول و خونه تو بهترین نقطه شهر و ... خوشبختی آورد براتون؟
زندگی دوم
یه پسر معمولی به بالا که قیافش کلی هم به دلتون نشسته, یه ۲۰۶ داره و بعد از چند ماه دوستی باهاتون,خانوادش رو درجریان گذاشته,اونا هم پا پیش گذاشتن و هر دو خانواده قبول کردن که قبل از نامزدی,چند ماه آشنایی صورت بگیره,تو این مدت رفتاری ازش می بینین که می فهمین مرد زندگیه! نامزد می کنین و بعد یک سال ازدواج می کنین, رفاه نسبی براتون به ارمغان میاره ! همه جوره درکتون می کنه , برج نداره ! شرکت با ۸ تا کارمند دختر بلوند نداره! ولی شما زندگیشین! حاضر نیست حتی به دختر دیگه ای فکر کنه,همیشه با افتخار حلقه ی ازدواجتون دستشه و وفادار... همه سعیش رو می کنه از همه لحاظ آرامش رو براتون بیاره! تو زندگی اول... می رفتین بهترین هتل آنتالیا,ولی شب تو دیسکو,شوهرتون رو با یه زن دیگه می دیدین . تو زندگی دوم , می رین شمال...ولی یه مرد وفادار دستش تو دستتونه...
حالا پسرا تجسم کنن...
زندگی اول
با یه دختر فوق العاده خوشگل که اندام جنیفر لوپز باید لنگ بندازه جلو اندامش (!) , ازدواج می کنین , با خودتون می گین : قراره دهن فک و فامیل وا بمونه شب عروسی ! چه خانوم خوشگلی دارم من ! یه هفته تو اوج لذت باهاش غرق می شین,حس می کنین با یه حوری زندگی می کنین! بعد از یکی دو هفته, می گه : من می خوام برم سفر! می گین : دو تایی می ریم دیگه ؟ می گه : نه! با دوستامم,مرد نیست بینمون. با اینکه از ته دل راضی نیستین,روشنفکری به خرج می دین و می گین : برو! بعد از سفرش,عکساش تو مهمونی درمیاد که نشسته رو پاهای یه مرد دیگه!!! .سر کوچیکترین مشکل مالی که براتون پیش بیاد, می ذاره می ره کلا !
تک معیاره بودن ازدواجتون و ازدواج با یه داف,خوشبختی آورد براتون آیا؟؟؟
زندگی دوم
حس می کنین بین شما و یه دختر معمولی به بالا, علاقه ی دوطرفه به وجود اومده,باهاش دوست می شین,می بینین کلی عقاید و احساسای مشترک دارین,بخاطرش از هر چی دافه می گذرین,در نهایت باهم ازدواج می کنین... تو زندگی مشترکتون,جز درک بالا و منطق و وفا و صداقت,چیزی ازش نمی بینین. تو مشکلات مثل یه زن زندگی کنارتونه و تنهاتون نمی ذاره,دوست داره هرجا که می ره با شما باشه و یه دونه هم دوست فاسد نداره,از سرکار که میایین خونه,با دیدنش,خستگیتون در می ره . انقدر درکش بالاست که از خیلی خواسته هاش بخاطر شما می گذره . تنها آرزوش,حفظ زندگیش با شماست...
نظر شما چیه؟