پنجشنبه دفاعیه داشتم.اینکه من چقدر بد شانسم رو خودتون تشخیص بدید.
ساعت 8 رفتیم دانشگاه که تا ساعت 10 که دفاع شروع میشه همه چیز رو اماده کنیم و خدایی نکرده مشکلی پیش نیاد.
از ابتدای ورود دیدیم مسئول سمعی بصری تشریف ندارند و ما باید یه جای دیگه،بدون ویدئو پرژکتور دفاع کنیم.
استاد فرمودند بریم اتاق پروژه.(امکانات در حد دوران پارینه سنگی)
مدار رو امتحان کردیم شکر خدا درست کار میکرد.باید با کامپوتر هم تست میشد دیدیم شکر خدا به جای عدد داره چرت و پرت نشون میده.(شب قبل درست بود)
اومدیم اسلایدها رو چک کنیم دیدیم شکر خدا کامپیوتر برنامهoffic نداره.(شانس اوردیم من cd برنامه رو برده بودم.)
راس ساعت 10 اساتید تشریف فرما شدند که دیدیم وای،شکر خدا 2تا از اساتیدی که ما فکرش رو نمیکردیم اومدند.
با اعتماد به نفسی در حد منفی شروع کردم.
22صفحه اسلاید داشتیم.دو تا اسلاید رو گفتم شکر خدا سر سومی کامپیوتر خاموش شد.(فکر کن الکی الکی خاموش شد.)
من و هر سه استاد محترم با مشت و لگد روشنش کردیم.صفحه 4 رو گفتم دوباره خاموش شد.اساتید فرمودند ولش کن.همینجوری بگو؟؟؟؟چی بگم؟؟؟
شکر خدا چند تا برگه چک نویس داشتم که البته خیلی پس و پیش بود اما یه چیزایی نوشته بودم.
حالا خداییش ما بد شانس نیستیم؟؟