محله2
محله2
.
جایگاه عناصر اجتماعی در محله:
محله صرفا ترکیبی از عناصر فیزیکی مانند :راسته وگذر و میدانچه و بازارچه و مسجد وکوی در بند و خانه هایی که پشت به کوچه ها کردند نیست.
هیچ کدام از این عناصر بدون استفاده و حضور افراد معنی پیدا نمی کند.مجموعه ی این عناصر تنها در تعاملات اجتماعی که داخل هر کدام از بافت ها روی می دهد ارزش و معنا پیدا میکند چنین بافتی یک بافت اجتماعی است .محله هرمی اجتماعی است که پایه هرم بزرگتر یعنی شهر را ساخته و سایر عناصر اجتماعی را در خود جای داده است.تاثیر گذارترین عنصر اجتماعی {شهروندان محله} هستند که از اقشار و طبقات مختلف در کنار هم در یک محله در خانه هایی که از بیرون هیچ تمایزی با هم نداشته زندگی می کردند.
محله بافتی اجتماعی است و نظمی اجتماعی در آن حاکم است .نظمی که ارزش و هنجار خاص خود را دارد.و پاره ای از این نظم وظیفه ای همگانی است و قسمتی توسط مدیریت شهری کارامد تامین میشود.
وجود حس تعلق مکان و روحیه مسعولیت پذیری فرد را نسبت به حفظ و نگهداری و نظم اجتماعی محله افزایش می دهد که خود باعث کاهش دغدغه مدیران شهری می شود.
عرف برای محله تعریف شده بود و برای همین اجازه داده نمیشود که ساکنان پا را فراتر از آن بگذارند.
ابزار اعمال این سیاست مداخله بود بطور کلی محله فضول و مداخله گر بود و بطور مستقیم و غیر مستقیم در کار ساکنان سرک میکشید و از کوچکترین حرکات و رفتار غیر معمول سر در می آورد و در صورت عدم رعایت عرف توسط ساکنین مجازات خاصی داشت.مجازات انزوای فرد و طرد کردن و یا خانواده خاصی توسط هم محلی ها بود.از طرف ظاهر خانه ها از بیرون,بین موقعیت اجتماعی ساکنان آن نبود.خانه ی فقیر و غنی در کنار یکدیگر و یک شکل بود.خانه ها از بیرونزاهدانه بود اما از درون وظیفه ای دیگر داشت(4دیواری اختیری(در محله معنا پیدا میکرد.خانه با بیرون کاری نداشت.کرباسی با هشتی گشوده میشد.پس راهرویی پر پیچ و خم از آن منشعب میشد و به درون میرسید تا ارتباط خانه با بیرون کامل گسسته شود.محله از آن عموم مردم بود و خانه از جمع بود و حریم داشت با تمام اشتراکات ظاهری و اختلافات یعنی عرف نیز تعریف شده برای کلیت محله یکسان بود و افراد وظیفه ی مشترکی نسبت به آن داشتند و این وظیفه احترام و پاسداشتن عرف بود/هنگامی که خیابان های جدید کالبد محله ها را شکافتند مراکز آنها به حاشیه رانده شدند و خانه ها به خیابان رو کردند.خیابان های طویل و مستقیم که تقریبا طول شهر را طی میکردند به جای راسته های نه چندان راست بلکه پر پیچ و خم محله ها شدند.یک مقایسه ی ساده بین محله در جوامع سنتی گذشته و جوامع مدرن امروزی به نحوی نشان و تقتضتی خدمات مختلف توسط ساکنین محله مربوط میشود.در گذشته ساکنین محله ها خود تامین کننده و درخواست کننده یخدمات لازم برای زندگی از جمله امنیت,بیمه های اجتمتعی,اورژانس و حل اختلافات ملکی و خانوادگی بودند.تمام این خدمات توسط افذاد محلی بر اسا تقسیم بندی شخصی انجام میگرفت در حالی که در جوامع مدرن امروزی همه ی این خدمات توسط سازمانها و مسسات دولتی و غیر دولتی بر اسا اصول تعریف شده نشان داده میشود و همچنین تامین هزینه توسط متقاضی به طور مستقیم یا غیر مستقیم است.دیگر محله ها تایین کننده ی محدوده ی اجتماعی شهروندان نیست و هر شهروندی قلمرو خاص خود را دارد
هویت در محله های شهری:
امروزه رشد و گسترش شتابان پیکره ی شهرها و همگام شدن آن با ورود تفکرات و نظرهای غیر بومی شهر ها را به سوی توسعه ی نابسامان و بدون برنامه ربزی در جهت از دست دادن شخصیت و هویت دیرینه ی خود پیش برد.موضوع اصلی جهت گیری توسعه ی کیفی,توجه به کلیه ی مبانی پایداری است و کیفیت های زیست محیطی ,محیط های ادراکی,الگوهای رفتاری,ساختار کالبدی حفاظت از اثار و ارزش های تاریخی و معماری های ارزشمند,همه و همه نشانه های شهر های امروز و هویت محله های مسکونی مارا تشکیل میدهند.هویت محله های مسکونی یا عبارتی هویت سیمای شهری به مجموعه خصلت های بصری,کالبدی,معماری گفته میشود که بتواند به صورت مجموعه عناصر چیده در سیمای محله تداوم یابد.منظور از هویت در شهر میتوان همان ارزش های محیطی پایدار در مناطق مسکونی گذاشته باشند که مردم به آن ارزش ها خو گرفته اند.نظم فضاهای پر و خالی و خانای فضا و سیمای محله ای و کیفیت بصری مناطق مسکونی گذشته از جمله ارزش هایی است که در ذهن مردم نقش بسته است.مجموعه همه ی اینها هویت محله ای را تشکیل میدهد و نیاز با بقا و پایداری این مجموعه ها را ضروری میابد
ویژگی های محله های شهری در ایران:
در سرزمین اسلامی,شهر اسلامی مجموعه ای است از محله های متجانس و همگون که بر اساس روابط,مناسبات,شکل و وابستگی های قومی,مذهبی و حرفه ای یا سرزمینی در مکانی مشخص مجتمع شده و هویت و اصالت خود را سالها به همین صورت نگه میدارد.در حقیقت در شهر های ایران و بسیاری از بلاد اسلامی قبل از عصر توسعه ی جدید شهری,محله ها به عنوان واحد های اصلی شکل دهنده ی شهر,بیش از هر واحد دیگر شهری در درون خود,همبستگی و یگانگی و همسانی قومی و خانوادگی و گاه اداری و حرفه ای و طبقاتی داشته اند.
ویژگی های زندگی محله ای شهذ های ایران:
1-هر یک از محله های مسکونی شهر ها از خود کفایی و استقلال سکونتی مشروط و محدود برخوردارند
2-نوع زندگی اجتماعی در سطح شهر و محله های مسکونی,محدود و مستقل از بازار و تحرک اقتصتدی,سیاسی و اجتماعی آن است.
3-بر عکس مجموعه ی فضای بازار به عنوان فضای عمومی,برای همه ی شهروندان و همچنین تازه واردان به شهر,محله های مسکونی دارای حجاب سکونتی خاص است.
4-به خاطر ویژگی های سنتی بالقوه ای که نزد خانواده های ساکن در محله های مسکونی وجود دارد رفتار اجتماعی ساکنان در محله شکلی خاص میابد و هر گروه معرف شخصیت ویژه ای است.
5-همزیستی متشکل از خانواده های ساکن یک محله,از وقایع تاریخی و اتفاق غیر منتظره منطقه ای تاثیر میپذیرد.
اصول و عوامل تقسیم بندی محله های شهری:
تقسیم بندی نواحی مسکونی به محله های مجزا و مختلف را میتوان از جمله مهمترین و با ارزشترین مشخصه ی شهر سازی سنتی تاریخیه ایرانی نامید.در میان این کالبد های زنده و پر هیاهوی دیروز افراد با علایق مشابه یا سوابق یکسان برای تامین رفاه و امنیت بیشتر گرد هم جمع میشوند.تقسیم بندی محله ها بر اساس تفاوت قومی و مذهبی و نژادی و حرفه ای و شغلی و یا مبدا شهری-روستایی صورت میگرفت و بدین ترتیب یک محله از فضاهای سکونتی اعضای یک گروه قومی خاص در شهر تشکیل میشد.در حقیقت جامعه شهری در ایران رنگ گرفته از نظام عشیرتی در روند شکل گیری خود مجموعه هایی را ایجاد که به محله معروف شد.جدایی گزینی محله ها بر اساس تفاوت مذهب را در محله ی یهودی های اصفهان و محله ی زرتشتیان در کرمان و یزد است که بیشتر در شهر های بزرگ به چشم میخورد.در شهر های کوچک عامل تجانس فرهنگی,تمایز و تفاوت در حرفه ها ,مشاغل یا مبدا و خاستگاه همه و همه پایه و اساس تقسیم بندی محله را تشکیل میدهد.مثلا در شهر سبزوار بجر محله ی کولی ها محله ی دیگری بر اساس خصیصه های قومی یا مذهبی وجود ندارد.در سبزوار محله ها بر اساس تفاوت در حرفه ها و مشاغل نامگذاری میشود مانند :محله ی زرگر ها,محله ی آهنگرها,محله ی ترکاباد,محله ی دولت آباد.محله ها به تبعیت از چهره ی اصلی فرهنگی با نشانه ی جغرافیایی نیز نامیده میشوند.
ساختار محله های شهری در ایران:
محله های شهری در یزد:
شهر یزد از نمونه هاییست که میتوان پیچیدهترین و حساب شده ترین بافت های شهری را دید که هر بخش از فضای چشمگیریست.ویژگی های مهم بافت شهر در تمامی محله ها دیده میشود.هر محله واحد های همگانی مورد نیاز مردم آن محل را دارد.این واحد ها شامل آب انبار-مسجد-بازارچه-میدان-حسینیه و حمام را نام برد.گذشته از فراهم کردن زندگی راحت باعث همبستگی و ارتباط نزدیک بین ساکنین هر محله شده است ودر بافت شهر بسیاری از خصوصیات فیزیکی باارزش مانند خانه های قدیمی متعلق به بنای ابتدایی و اولیه ی شهر در مسیر قنات قدیمی و با توجه به عوامل ملنند آب-نور خورشید-درجه ی حرارت و سایر عوامل جوی در ساختن خانه و جهت گیری آن تاثیر دارد.شهر یزد در حدود 6 قرن پیش دارای 6 محله ی زرتشتی بوده است.در شهر و در اطراف شهر به صورت مجموعه ای یا محله های روستایی وجود داشته ساکنین این محله ها به زراعت مشغول بودند و در محله های خود در داخل شهر دارای زمین زراعی بودند.در محله های شهر یک نفر از بزرگان محله از طرف اهالی انتخاب میشد که نقش رییس محله را داشت.بزرگ محله را گاهی کلانتر مینامیدند
محله های شهری در اصفهان:
نمونه ای از محله های قدیمی و جدید در شهر های تولیدی و بازرگانی در اصفهان یافت.این شهر در کنار محله ای قدیمی از ابتدای تشکیل هسته ی اولیه ی شهر بوده است.پیچ در پیچ بودن کوچه های محله های قدیمی در مکان هایی که ساکنان غیر مسلمان داشت کثرت یافته.محله ی جویبار اصفهان که کوچه های پر پیچ و خم آن جنبه دفایی دارد.واحد های مسکونی انتهایی از قیمت بیشتری برخوردار وساکنان یهودی در انتهای کوچه بودند.با انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت در زمان شاه عباس محله ای مانند عباس آباد طبق نیازها شکل گرفت.جلفا نیز محله ی جدید با ساکنان جدید بود.در جلفای جدید کوچه ها پهن تر و راست ترند و همه ی آنها مشجرند.در محله ی جدید عباس آباد که در حومه ی اصفهان و در غرب 4 باغ ایجاد شده دارای یک نقش شطرنجیست و عمارت باشکوه و کوچه های عریض و راست و بر خلاف کوچه های داخل شهر که اغلب کج و معوج اند.