پروفسور برلون پس از جراحی آیت الله میلانی شهادتین گفت

[fatimma]

من اخر نفهمیدم هدفم خیره یا خاله خرسه ام یا یه ادم لا ابالیم که پول گرفته!!!!
درضمن خوبه یکم بتونیم با الفاظ صحیح و دوستانه تر والبته مودبانه تر صحبت کنبم نا سلامتی دانشجوییم همین حرف شما رو ببینید شریعتی چقدر زیبا گفته:
اگر یک حقیقتی را میخواهید خراب کنید خوب به آن حمله نکنید بد از ان دفاع کنید مودبانه تره نه؟؟؟
در ضمن بی مدرک نبود حالا شما قبولش ندارید یه بحث دیگه س












درضمن
1- این تاپیکو در گفتگوی آزاد نزدم یعنی هدفم تبلیغ اسلام نبوده اینو در تالار اسلام زدم برای کسانی که معتقند شاید براشون جالب باشه وهدف دادن یه فقط و فقط خبر به متدینین بود برداشتش هم آزاد!!!!

2-اینو تو سایت تبیان دیدم و از یه سایت خبری لینک دادم چون نسبتا به تبیان اعتماد داشتم بازم در مورد صحت وسقمش براتون جویا میشم

3-خیلی راحت نسبت دروغ ندیم وتوهین نکنیم به افرا که چرندیاته یا توهمه یا.......تا زمانی که مطمئن نیستیم دوطرفش یکسانه

4-نمیدونم چرا ما اینقدر راحت در مورد همه چی نظر میدیم همه پزشک همه سیاست مدار همه کارشناس علوم دینی...بابا جان بخونید براتون مفید بود خوب مفید بود نبود ردشید علم دارید ماروهم اگاه کنید ندارید دیگه چرا این همه نظر که خیلیاش هم تهمته............. این همه نظرات تخصصی بی پایه و اساس ........

شما انتظار داری بی مدرک چیزی رو قبول کنیم؟
من گفتم ندادن مدرک درست باعث میشه کسایی که دنبال فرصت میگردن تا همه چیزو مسخره کنن بیان و ازین فرصت سواستفاده کنن
قبول داشتن یا نداشتن من فرقی در اصل موضوع بوجود نمیاره
من یا خیلیا ی دیگه بعضی چیزا رو با دلمون میپذیریم چون یه چیزی ته دلمون گواهی درستیه اونو میده ولی شاید همه اینطور نباشن.پس بهتره دلیل باشه تا حاشیه بوجود نیاد

 

[خردبین]

هیچ دلیلی بالاتر از قرآن برای حقانیت اسلام یافت نمیکنید. دروغ یا واقعی بودن هیچ داستانی حقانیت قرآن رو نمیتونه زیر سؤال ببره

اگه با قرآن ایمان وارد قلبتون نمیشه، دنبال هیچ داستان واقعی یا ساختگی دیگه ای هم نباشید که فقط تشویش ذهنیتون رو زیاد میکنه

این شبهه افکنی های شما هم روی کسی که با قرآن مأنوس شده هیچ تأثیری نداره. انشاالله یک روزی این رو میابید

بزرگوار لطفا پاسخ های بی ربط به تاپیکها ندهید.یکبار هم در تاپیکی دیگر چند تا آیه بی ربط را در پاسخ من نوشتید.
ما در اینجا در رابطه با حقانیت قرآن صحبت نکردیم بلکه صرفا در رابطه با صحت داستان گفتگو کردیم.هر آدم عاقلی هم درک می کند که درست یا اشتباه بودن این داستان هیچ ارتباطی به حقانیت اسلام ندارد.حتی اگر صحیح هم باشد تنها پیام داستان برای ما این است که پروفسور مورد نظر چه منطق مضحکی برای پذیرفتن درستی و صحت یک مکتب دارد.
همچنین این موضوع که شما پاسخ ایشان را که فقط درباره صحت و درستی منبع صحبت کرده را تعبیر به شبهه افکنی می کنید هم نشان دهنده آشنا نبودن شما به اصول بحث کردن و عدم تحمل شنیدن نظرات دیگران و برچسب زدن و انگ زدن به مخالفین است.این تفکر مسموم شماست که هر کسی را که نقدی خلاف میل شما به چیزی وارد می کند به جای تامل و تفکر بلافاصله او را متهم می کنید.افرادی همانند شما تا ابد همانگونه که از کودکی یاد گرفته اند می اندیشند چرا که به آنها یاد داده اند هر نظر مخالفی را تعبیر به سخن شیطان و شبهه پراکنی و... کنند و بدون اندیشیدن از کنارش عبور می کنند.این بخشی از همان آموزش های موذیانه دوران کودکی است که قبلا صحبت از آن کردم.

 

[TαβαTαβαξξ]

بزرگوار لطفا پاسخ های بی ربط به تاپیکها ندهید.یکبار هم در تاپیکی دیگر چند تا آیه بی ربط را در پاسخ من نوشتید.
ما در اینجا در رابطه با حقانیت قرآن صحبت نکردیم بلکه صرفا در رابطه با صحت داستان گفتگو کردیم.هر آدم عاقلی هم درک می کند که درست یا اشتباه بودن این داستان هیچ ارتباطی به حقانیت اسلام ندارد.حتی اگر صحیح هم باشد تنها پیام داستان برای ما این است که پروفسور مورد نظر چه منطق مضحکی برای پذیرفتن درستی و صحت یک مکتب دارد.
همچنین این موضوع که شما پاسخ ایشان را که فقط درباره صحت و درستی منبع صحبت کرده را تعبیر به شبهه افکنی می کنید هم نشان دهنده آشنا نبودن شما به اصول بحث کردن و عدم تحمل شنیدن نظرات دیگران و برچسب زدن و انگ زدن به مخالفین است.این تفکر مسموم شماست که هر کسی را که نقدی خلاف میل شما به چیزی وارد می کند به جای تامل و تفکر بلافاصله او را متهم می کنید.افرادی همانند شما تا ابد همانگونه که از کودکی یاد گرفته اند می اندیشند چرا که به آنها یاد داده اند هر نظر مخالفی را تعبیر به سخن شیطان و شبهه پراکنی و... کنند و بدون اندیشیدن از کنارش عبور می کنند.این بخشی از همان آموزش های موذیانه دوران کودکی است که قبلا صحبت از آن کردم.

در مورد آیاتی که در اون تاپیک آوردم، همون جا هم به شما بزرگوار عرض کردم که "قصد پاسخ دادن به شما یا توجیه کردنتان را ندارم" و دلیل مطرح کردن اون مطالب رو هم همون جا توضیح دادم.

این که در مورد شبهه افکنی صحبت کردم به این خاطر بود که از نوع پاسخهایتان اینطور برداشت کردم. اگه شما واقعا قصدتون غیر از این بوده، عذرخواهی میکنم.

و اینکه نوع صحبت من تا حدی بی ربط به موضوع این تاپیک بود، نشون دهندۀ این بود که بنده با زدن چنین تاپیک هایی از اصل مخالفم.
البته نظر استارتر گرامی مسلما غیر از اینه و بنده به نظر ایشون هم احترام میگذارم.

علت اینکه با تاپیک های اینچنینی مخالفم اینه که مثلا در همین جا بحثی راجع به منبع خبر پیش میاد و در نهایت در خوشبینانه ترین حالت معلوم میشه که خبر اشتباه بوده یا درست بوده. در هر دو حالت نتیجۀ مطلوبی برای هیچ یک از طرفین گفتگو بدست نمیاد.

 

[salizadeniri]

در مورد آیاتی که در اون تاپیک آوردم، همون جا هم به شما بزرگوار عرض کردم که "قصد پاسخ دادن به شما یا توجیه کردنتان را ندارم" و دلیل مطرح کردن اون مطالب رو هم همون جا توضیح دادم.

این که در مورد شبهه افکنی صحبت کردم به این خاطر بود که از نوع پاسخهایتان اینطور برداشت کردم. اگه شما واقعا قصدتون غیر از این بوده، عذرخواهی میکنم.

و اینکه نوع صحبت من تا حدی بی ربط به موضوع این تاپیک بود، نشون دهندۀ این بود که بنده با زدن چنین تاپیک هایی از اصل مخالفم.
البته نظر استارتر گرامی مسلما غیر از اینه و بنده به نظر ایشون هم احترام میگذارم.

علت اینکه با تاپیک های اینچنینی مخالفم اینه که مثلا در همین جا بحثی راجع به منبع خبر پیش میاد و در نهایت در خوشبینانه ترین حالت معلوم میشه که خبر اشتباه بوده یا درست بوده. در هر دو حالت نتیجۀ مطلوبی برای هیچ یک از طرفین گفتگو بدست نمیاد.

اتفاقا تاپیک جالبیه.
شما نگران مخالفان نباش .
اونایی که معتقدند بر ایمانشون اضافه میشه و اونایی که قبول ندارند بر انکارشون.
کلا هر کس دوست داره اون چیزی رو بپذیره که از قبل هم قبولش داشته.
اینجا این جوریه.
خوب این تو ذهن ما میمونه اگر فرد مطلعی پیدا کردیم واقعیتش را میپرسیم.

 

[#MaHDi#]

اتفاقا تاپیک جالبیه.
شما نگران مخالفان نباش .
اونایی که معتقدند بر ایمانشون اضافه میشه و اونایی که قبول ندارند بر انکارشون.
کلا هر کس دوست داره اون چیزی رو بپذیره که از قبل هم قبولش داشته.
اینجا این جوریه.
خوب این تو ذهن ما میمونه اگر فرد مطلعی پیدا کردیم واقعیتش را میپرسیم.

کلا ایمان کیلویی هست دیگه، از این ورو اونور هی ایمانه که اضافه میشه، نه اینکه بدونی مطلب صحت داره یا نه!!!!!

 

[TαβαTαβαξξ]

همچنین این موضوع که شما پاسخ ایشان را که فقط درباره صحت و درستی منبع صحبت کرده را تعبیر به شبهه افکنی می کنید هم نشان دهنده آشنا نبودن شما به اصول بحث کردن و عدم تحمل شنیدن نظرات دیگران و برچسب زدن و انگ زدن به مخالفین است.
افرادی همانند شما تا ابد همانگونه که از کودکی یاد گرفته اند می اندیشند چرا که به آنها یاد داده اند هر نظر مخالفی را تعبیر به سخن شیطان و شبهه پراکنی و... کنند و بدون اندیشیدن از کنارش عبور می کنند.این بخشی از همان آموزش های موذیانه دوران کودکی است که قبلا صحبت از آن کردم.

درسته که در پاسخ سوال ایشون (که کاملا هم سؤال بجایی بود) در مورد شبهه افکنی (و نه سخن شیطان) حرف به میان آوردم، اما منظورم سؤال ایشون بصورت خاص نبود (اینکه در برابر سخن ایشون نقل قول زدم، باعث شد که شما فکر کنید موضوع شبهه افکنی را بنده صرفا به خاطر یک سوال بجا از جالب ایشون مطرح کردم. در حالیکه اینطور نبود.)

این هم مایۀ بسی حیرت است که شما در مورد شخص بنده بدون اطلاع از اینکه حقیقتا در کودکی چه چیزی یاد گرفتم (صرفا از روی یک پاسخ به یک نقل قول)، اینقدر راحت قضاوت میکنید.

 

[خردبین]

درسته که در پاسخ سوال ایشون (که کاملا هم سؤال بجایی بود) در مورد شبهه افکنی (و نه سخن شیطان) حرف به میان آوردم، اما منظورم سؤال ایشون بصورت خاص نبود (اینکه در برابر سخن ایشون نقل قول زدم، باعث شد که شما فکر کنید موضوع شبهه افکنی را بنده صرفا به خاطر یک سوال بجا از جالب ایشون مطرح کردم. در حالیکه اینطور نبود.)

عجب! من فکر می کردم وقتی پستی را نقل قول می گیرند و طرف را در نوشتارشان مورد خطاب قرار می دهند با او هستند.از اینکه من اینگونه فکر کردم عذرخواهی می کنم لطفا از این پس زحمت بکشید پیش از ارسال نوشتارتان تفسیری هم در ذیل نوشتار بنویسید و منظورتان را از نوشته تان بیان بفرمایید! مثلا بگویید من منظورم فلان مطالب و فلانی است و...من که ندیدم اینجا کسی صحبت از اعتقادات دینی بکند و بخواهد شبهه ای به دین وارد بکند...
این همان آلودگی کلام است.نداشتن صراحت کلام منطق و شفافیت در نوشتار مبهم گویی کلی گویی...شما اگر بخواهید می توانید بگویید سفید و بعد که می گوییم چرا سفید؟ بگویید منظورم از سفید رنگ سیاه بود.بیش ازاین دراین مورد صحبت نمی کنم.همه چیز عیان و روشن است.شما که کار درست را کردید و فرمودید:

این که در مورد شبهه افکنی صحبت کردم به این خاطر بود که از نوع پاسخهایتان اینطور برداشت کردم. اگه شما واقعا قصدتون غیر از این بوده، عذرخواهی میکنم.

نمی دانم چرا نظرتان عوض شد و دوباره در پاسخ من پست ارسال کردید.البته واقعا نمی دانم الان شما که از پست من نقل قول گرفتید خطابتان با من است یا خیر.

این هم مایۀ بسی حیرت است که شما در مورد شخص بنده بدون اطلاع از اینکه حقیقتا در کودکی چه چیزی یاد گرفتم (صرفا از روی یک پاسخ به یک نقل قول)، اینقدر راحت قضاوت میکنید.

می خواستم از عبارت آموزش های موذیانه دینی استفاده کنم اما ترچیح دادم به خاطر ایجاد نشدن حساسیت استفاده نکنم.این تعلیمات دینی تقریبا همواره از دوران کودکی به فرزندان یاد داده می شود.

 

[nmd]

دعای عمیق بوحمزه---شخصیت بزرگ آیت الله میلانی

ممنون ، ما نخواستیم جواب بی ادبیه بعضیا رو بدیم و ممنون از شما که به عنوان استارتر همه جوانب رو در نظر میگیرید
من نظری دادم؟ من کارشناسی کردم؟
من فقط منبع خواستم، بعد دوستمون لطف کردن لینک خبرگزاری رو دادن، اونجام رفتم منبعی ندیدم، دوباره منبع خواستم، فکر نکنم این مکلی داشته باشه
ممنون از شما

کلی گفتم اما روی صحبت با شما نبود!!!
------------------------
اصل و اساس این خبرهم از اینجاست هرچند من لینک یه سایت خبریو گذاشتم که اگر دنبالش میگرفتید به همین سایت میرسیدید!!!
http://www.hawzahnews.com/index.aspx?siteid=6&pageid=1973&newsview=92173
-------------------------------------
و خبر هم این بوده:

---

ماجرای بیماری آیت الله میلانی‌(ره) و مسلمان شدن پروفسور برلون

---

مرحوم آیت الله سید محمد‌هادی میلانی‌(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، ...

---

به گزارش سرویس استان‌های مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین جواد مروی در مراسم طرح تابستانه اعتقادی که با موضوع توحید در قرآن که در گلپایگان برگزار می‌شود، با اشاره به آثار ارزشمند حدیث ثقلین در زندگی مومنان، اظهارداشت: اگر کسی می‌خواهد عظمت قرآن را ببیند، باید آن را در گفتار دیگران جستجو کند.وی با اشاره به مقاله دکتر شبلی شمیل، ادیب، طبیب و فیلسوف مسیحی لبنانی، با عنوان « قرآن و تمدن»، تصریح کرد: وی در این مقاله 40 صفحه مقاله در راستای قرآن به رشته تحریر در آورده است که در پایان نیز اشعاری را در باره عظمت قرآن و حضرت رسول اکرم(ص)، آورده است.این استاد حوزه، بر وظیفه مندی مسلمانان نسبت به حفظ حرمت اهل بیت(ع) پیامبر تاکید کرده و گفت: « تجلیل» نخستین وظیفه ای است که بر عهده مسلمانان و مومنان، نسبت به حفظ حرمت خاندان پاک پیامبر(ص) گذاشته شده است.وی ادامه داد: تجلیل مقدمه شناخت است و وظیفه ما است که با شناخت از اهل بیت(ع) به تبعیت از این بزرگواران بپردازیم.* جراحی آیت الله میلانی‌(ره) و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی این استاد حوزه علمیه، با تاکید بر رعایت سلوک شخصی مبتنی بر فرهنگ اهل بیت(ع) گفت: مرحوم آیت الله سید محمد‌هادی میلانی‌(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند، مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند و پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه می‌خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم؛ وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند که هم این که قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده‌اند. حجت الاسلام والمسلمین مروی، سلوک اجتماعی، سلوک خانوادگی و سلوک فردی را از جمله آثار تبعیت از اهل بیت(ع) ذکر کرده و اظهارداشت: وقتی محور اخلاق و اندیشه بشریت، اهل بیت(ع) هستند، پس از شناخت، نوبت به تبعیت می‌رسد که مطمناً هر انسانی باید تابع این مکتب باشد.وی گفت: وقتی مردم در این دنیا، سیاست دغل کاری و سیاست زدگی را می‌بینند، زمانی که سیاست پاک و نورانی اهل بیت(ع) را می‌بینند، جذب این سیاست می‌شوند.* دنیا تشنه سیاست علوی استحجت الاسلام مروی، خاطرنشان کرد: امروز دنیا تشنه سیاست علوی است؛ مولای ما بر 50 کشور ( بر اساس نقشه‌های امروز)؛ حاکمیت داشت و اگر این شکل از سیاست را بر مردم امروز عرضه کنیم، همه آنها جذب می‌شوند؛ همان مولایی که کفش‌های کهنه خود را پینه می‌زد و در زمان پینه زدن، ارزش این دنیای مادی را این کفش کمتر ذکر می‌کرد و همان مولایی می‌فرمود اگر تمام دنیا را به من بدهند، هرگز حاضر نیستم به ظلم، دانه گندم یا پوست جویی را از دهان مورچه ای بگیرم.وی گفت: جبران خلیل جبران پس از این که لحظه ای از یک منبر، سخنان امام علی(ع) را شنید، مقاله ای نوشت و در آن مقاله ذکر کرد که اگر در کفه ترازوی حقیقت، تاج لویی چهاردهم که گرانقیمت ترین شی آن روز دنیا بود و در کفه ای دیگر کفش کهنه و پینه زده امام علی(ع) را بگذارند، کفه این کفش کهنه سنگین‌تر است.حجت الاسلام والمسلمین مروی، بر تعامل مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) در جامعه اجتماعی، تاکید کرد و افزود: امام صادق(ع) به یکی از شیعیان خراسانی که برای دیدارشان به مدینه آمده بودند به دلیل اینکه به یکی از مسلمانان در هنگامی که برای نیازی به وی مراجعه کرده بود، بی محلی کرده بود، فرمودند که تو با این کارت، ما را خوار و خفیف کردی و از ولایت ما خارج شدی؛ زمانی که بحث تعامل اجتماعی مطرح می‌شود باید به این نکات نیز توجه نمود که باید همان گونه ای رفتار کنیم که اهل بیت(ع) از ما می‌خواهند.وی گفت: بسیاری از ما ادعای محبت اهل بیت(ع) را داریم، اما به خاطر یک چک چند صد هزار تومانی که یک مومن آبرو دار به دلیل ناتوانی مالی نتوانسته است آن را پرداخت کند، او را به زندان می‌اندازیم و بعد در مجالس حضرات معصومین(ع) شرکت می‌کنیم و خود را شیعه آن حضرات می‌دانیم؛ به هیچ وجه چنین مرامی در مرام اهل بیت(ع) نیست و به همین خاطر باید در مسایل، روابط و تعاملات اجتماعی نیز پیرو اهل بیت(ع) باشیم.* برخورد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی با قاتل فرزندشوی با اشاره به خاطره ای مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، در هنگام قتل فرزندش، تصریح کرد: این مرد بزرگ وقتی جنازه فرزند خود را دید که به دست یک سنی به قتل رسیده بود، به طرف خانه اش رفت و دستور داد به دلیل آن که فرزند قاتل پسرش ممکن است در دل شب، بهانه پدر بگیرد، او را آزاد کنند و فردای آن روز از سه قبیله اهل تسنن عراق به دلیل این مرام بزرگوارانه این مرد الهی، درخواست کردند که راه شیعه شدن را به آنها نشان دهد؛ فرهنگ اهل بیتی(ع)، این گونه است و باید با این گونه رفتارها، شیعه بودن خود را به دیگران نشان دهیم.این استاد حوزه، با اشاره به سلوک خانوادگی اهل بیتی(ع)، اظهارداشت: محب اهل بیت(ع)، باید سلوک خانوادگی خویش را نیز بر مبنای روابط و فرهنگ اهل بیت(ع) تنظیم کند.وی ادامه داد: میرزا جواد آقا تهرانی یکی از شاگردان مکتب اهل بیت(ع) که حضرت امام راحل(ره) پیش پای ایشان بلند می‌شدند و در هنگام منبر، جای خود را به ایشان می‌دادند، در اوج مقامات عرفانی، زمانی که آخر شب به منزل تشریف آورده بودند، به خاطر این که استراحت اهل و عیال را بر هم نزنند، از زنگ زدن ممانعت کرده و شب را در کوچه می‌خوابند؛ این نشانه ای از فرهنگ متعالی در روابط خانوادگی مبتنی بر احترام و رعایت عالی حقوق خانواده در مکتب اهل بیت(ع) است؛ بسیاری از روابط خانوادگی در کشور، به هیچ وجه در شان محبین اهل بیت(ع) نیست.

 

[mandana_f]

------------------------
اصل و اساس این خبرهم از اینجاست هرچند من لینک یه سایت خبریو گذاشتم که اگر دنبالش میگرفتید به همین سایت میرسیدید!!!
http://www.hawzahnews.com/index.aspx?siteid=6&pageid=1973&newsview=92173
-------------------------------------

ممنون .


از یه جایی به بعد و مشخص شدنه بعضی چیزا دیگه جریانه نرود میخه آهنین در سنگ بوجود میاد !

 

[Hodaa37]

سلام
خیلی جالب بود
ممنونم

 

[TαβαTαβαξξ]

1- عجب! من فکر می کردم وقتی پستی را نقل قول می گیرند و طرف را در نوشتارشان مورد خطاب قرار می دهند با او هستند. از اینکه من اینگونه فکر کردم عذرخواهی می کنم لطفا از این پس زحمت بکشید پیش از ارسال نوشتارتان تفسیری هم در ذیل نوشتار بنویسید و منظورتان را از نوشته تان بیان بفرمایید!

2- این همان آلودگی کلام است.نداشتن صراحت کلام منطق و شفافیت در نوشتار مبهم گویی کلی گویی...شما اگر بخواهید می توانید بگویید سفید و بعد که می گوییم چرا سفید؟ بگویید منظورم از سفید رنگ سیاه بود.بیش ازاین دراین مورد صحبت نمی کنم. همه چیز عیان و روشن است.

3- شما که کار درست را کردید و فرمودید: ........................
نمی دانم چرا نظرتان عوض شد و دوباره در پاسخ من پست ارسال کردید.البته واقعا نمی دانم الان شما که از پست من نقل قول گرفتید خطابتان با من است یا خیر.

4- می خواستم از عبارت آموزش های موذیانه دینی استفاده کنم اما ترچیح دادم به خاطر ایجاد نشدن حساسیت استفاده نکنم.این تعلیمات دینی تقریبا همواره از دوران کودکی به فرزندان یاد داده می شود.

1- از ابتدا هم در مورد شخص شما گرامی به این پی برده بودم که تنها دنبال نمایش و اثبات خودتان هستید و دغدغۀ حق و حقیقت جویی ندارید و با کوچکترین اشتباه سهوی از طرفتان، کاهی را به کوهی بدل میسازید (به همین جهت از ابتدا هم قصد بحث با شما بزرگوار رو نداشتم)

2- این هم از تکنیک های زیرکانۀ بحث کردن است که دائم از "عیان" و "روشن" بودن همه چیز سخن به میان آوریم و طرف مقابل را محکوم به نداشتن منطق کنیم.

3- اگر کمی دقت داشتید، معلوم بود که پاسخ دوم در جهت ردّ یا تغییر پاسخ اول نیست و صرفا جهت توضیح بیشتر در مورد علّت مطرح شدن "شبهه افکنی" است. (تا لااقل اگر انصاف داشتید، خودتان در درون خودتان پی ببرید که بنده با یک سؤال از صحت منبع، اتهام شبهه افکنی به کسی نمیزنم. بلکه با توجه به نوع سوالات عده ای در این تاپیک و سایر تاپیک ها این موضوع رو مطرح میکنم و در نهایت هم در صورت اشتباه از موضع خودم کوتاه میایم)

4- باز هم کلی گویی و تعمیم دادن و ...، آن هم صرفا بدلیل بیزاری تعمدی و لجاجت بی مورد نسبت به دینی که شناختی از آن ندارید .......

 

[خردبین]

ممنون .

از یه جایی به بعد و مشخص شدنه بعضی چیزا دیگه جریانه نرود میخه آهنین در سنگ بوجود میاد !

لطفا شما و جناب nmd به چند نکته توجه داشته باشید:

1.ما در مورد منبع داستان پروفسور و آیت الله صحبت کردیم نه منبع خبر.در اینجا ما فقط دریافتیم که منبع خبر از کدام سایت بوده اما برای ما منبع خبر اهمیتی ندارد.بلکه ما می خواستیم صحت منبع داستان را بدانیم.

2.در اینجا جواد مروی راوی این داستان است اما او هیچ منبعی برای گفته هایش ارایه نمی کند.چه بسا خود او هم این داستان را از شخصی دیگر شنیده باشد و فقط در حال نقل شنیده هایش باشد.

3.پیش از این هم گفتیم که درستی یا اشتباه بودن این داستان هیچ چیزی را ثابت نمی کند.اگر هم قرار باشد چیزی را ثابت کند، نشان می دهد کسانی که به اسلام می گروند قادر به تفکر صحیح و روشمند و مطالعه و تحقیق و معقولانه اندیشیدن برای پی بردن به صحت یک مکتب نیستند بلکه حزب باد هستند و ممکن است قردا یک بیخدا موفع به هوش آمدن چیز بهتری زمزمه کند و طرف بیخدا شود.

4.ضرب المثل شما برای کسانی است که با هیچ استدلال و سخن معقولانه ای میانه ای ندارند و به خاطر تفکراتشان در برابر استدلال مصونیت پیدا کرده اند وگرنه کسانی که با دلیل بحث می کنند و در میانه بحث به
سمت مخالفین خود لنگ کفش پرتاب نمی کنند شامل این ضرب المثل نیستند.

 

[JavadMessi]

اگر هم قرار باشد چیزی را ثابت کند، نشان می دهد کسانی که به اسلام می گروند قادر به تفکر صحیح و روشمند و مطالعه و تحقیق و معقولانه اندیشیدن برای پی بردن به صحت یک مکتب نیستند بلکه حزب باد هستند و ممکن است قردا یک بیخدا موفع به هوش آمدن چیز بهتری زمزمه کند و طرف بیخدا شود.

من تو کف این استدلالات موندم!!!!!!!!!!!

 

[mandana_f]

اول منبع خبر میخوان آورده میشه بعد منبع جریان رو میخوان در نهایت اگر خوده پروفسور بیاد شهادت به درستی بده میگن : حزب باد هستی پروفسور برو پی کارت !!!!!!!!!!!!!!!


پس باز هم نرود میخ آهنین در سنگ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

[خردبین]

اول منبع خبر میخوان آورده میشه بعد منبع جریان رو میخوان در نهایت اگر خوده پروفسور بیاد شهادت به درستی بده میگن : حزب باد هستی پروفسور برو پی کارت !!!!!!!!!!!!!!!


پس باز هم نرود میخ آهنین در سنگ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به جنگ پهلوان پنبه رفتید.استارتر تاپیک این داستان را نقل کردند ما هم خواستیم بدانیم منبع آن کجاست؟ که ایشان منبعی را ذکر کردند که بخشی از این منبع داستان مورد نظر بود و با مراجعه به سایت مشخص شد شخصی بدون ذکر منبع این داستان را نقل کرده است. هر آدم عاقلی درک می کند که ما اینهمه مدت داشتیم در رابطه با داستان اول تاپیک صحبت می کردیم.اگر شما نفهمیدید مشکل ما نیست.بعد هم این یک حقیقت انکار ناپذیر است که درستی یا اشتباه بودن این داستان هیچ چیزی را ثابت نمی کند.شما هنور در آوردن یک منبع معتبر برای داستان مانده اید! بهتر است ابتدا فکری به حال این بکنید بعد درمورد شهادت خود پروفسور صحبت کنید.من که فکر نمی کنم اصلا چنین پروفسوری وجود خارجی داشته باشد! این هم یکی از همان اباطیلی بود که برای پای منبری ها می گویند و یک عده جاهل ساده لوح هم بعد از شنیدش بدون لحظه ای اندیشیدن فریاد الله اکبر شان بلند می شود.

من انتظار داشتم طرف مقابل به جای اتهام زدن و مغالطه کردن و تخریب شخصیت معقولانه بحث کند نه با بک ضرب المثل خیال خودش را راحت کند.
به هر حال کاملا با جمله آخر شما موافقم.اگر به پاسخ خودتان بنگرید و کمی تامل کنید بخوبی درمی یابید چه کسی مصداق این ضرب المثل است.

 

[salizadeniri]

کلا ایمان کیلویی هست دیگه، از این ورو اونور هی ایمانه که اضافه میشه، نه اینکه بدونی مطلب صحت داره یا نه!!!!!

اوه اوه چه عصبانی هستی داداش
شما مستدل ایمان بیار غمی نیست .کسی مجبورت که نکرده.
قبولم نداری نداشته باش
چرا دعوا میکنی.
اما فکر نکن هر کس مخالف تو فکر میکرد جاهل و بی فکره.
شاید ما چیزهایی رو تجربه کردیم که شما نکردی.

 

[JavadMessi]

به جنگ پهلوان پنبه رفتید.استارتر تاپیک این داستان را نقل کردند ما هم خواستیم بدانیم منبع آن کجاست؟ که ایشان منبعی را ذکر کردند که بخشی از این منبع داستان مورد نظر بود و با مراجعه به سایت مشخص شد شخصی بدون ذکر منبع این داستان را نقل کرده است. هر آدم عاقلی درک می کند که ما اینهمه مدت داشتیم در رابطه با داستان اول تاپیک صحبت می کردیم.اگر شما نفهمیدید مشکل ما نیست.بعد هم این یک حقیقت انکار ناپذیر است که درستی یا اشتباه بودن این داستان هیچ چیزی را ثابت نمی کند.شما هنور در آوردن یک منبع معتبر برای داستان مانده اید! بهتر است ابتدا فکری به حال این بکنید بعد درمورد شهادت خود پروفسور صحبت کنید.من که فکر نمی کنم اصلا چنین پروفسوری وجود خارجی داشته باشد! این هم یکی از همان اباطیلی بود که برای پای منبری ها می گویند و یک عده جاهل ساده لوح هم بعد از شنیدش بدون لحظه ای اندیشیدن فریاد الله اکبر شان بلند می شود.

من انتظار داشتم طرف مقابل به جای اتهام زدن و مغالطه کردن و تخریب شخصیت معقولانه بحث کند نه با بک ضرب المثل خیال خودش را راحت کند.
به هر حال کاملا با جمله آخر شما موافقم.اگر به پاسخ خودتان بنگرید و کمی تامل کنید بخوبی درمی یابید چه کسی مصداق این ضرب المثل است.

شما از 60-70 نوع مغلطه همین دوتا رو بلدی!!!
آقا جان اصلا این خبر دروغ محض یعنی شما نمونه های دیگر رو هم نشنیده اید گرچه برای شما دیدن هم کفایت نمیکند

یعنی باور کنم تو این تاپیک همه هم و غم شما فقط خود موضوع تاپیکه

 

[mandana_f]

1 . من که فکر نمی کنم اصلا چنین پروفسوری وجود خارجی داشته باشد! این هم یکی از همان اباطیلی بود که برای پای منبری ها می گویند و 2 . یک عده جاهل ساده لوح هم بعد از شنیدش بدون لحظه ای اندیشیدن فریاد الله اکبر شان بلند می شود.

من انتظار داشتم طرف مقابل به جای 2 . اتهام زدن و مغالطه کردن و تخریب شخصیت معقولانه بحث کند نه با بک ضرب المثل خیال خودش را راحت کند.
به هر حال کاملا با جمله آخر شما موافقم.اگر به پاسخ خودتان بنگرید و کمی تامل کنید بخوبی درمی یابید چه کسی مصداق این ضرب المثل است.

1 . پس چه منبع معرفی شود چه نشود باز فرقی به حال شما نمی کند چون وجود پروفسور را انکار می کنید و متاسفانه سنگ هستید و ما میخ !!!!!!!!!

2 . جالب است که حرف های خودتان را نقض می کنید ! اتهام میزنید و مغلطه میکنید و بعد دیگران را متهم به کاری که خودتان انجام می دهید !!!!!!!!!!!!!


این تاپیک برای شما هیچ سودی ندارد چون در هر صورت شما نه باور دارید و نه قبول می کنید پس ادامه دادنه پست هایتان بی معنی است !!!!!!!!!!!!!


من هم بیش از این وقت برای جواب دادنه موضوعی که نتیجه ای ندارد صرف نمی کنم ... !

 

[خردبین]

شما از 60-70 نوع مغلطه همین دوتا رو بلدی!!!
آقا جان اصلا این خبر دروغ محض یعنی شما نمونه های دیگر رو هم نشنیده اید گرچه برای شما دیدن هم کفایت نمیکند

یعنی باور کنم تو این تاپیک همه هم و غم شما فقط خود موضوع تاپیکه

مگر شما علم غیب دارید که در رابطه با تعداد مغالطه هایی که من بلدم اظهار نظر می کنید؟ اصلا اینکه من چندتا مغالطه بلدم به شما و به بحث چه ارتباطی دارد؟ چرا هربار که پستی ارسال می کنید باید پرت و پلا و بی ربط بنویسید و به مخاطب حمله کنید؟
برای من باور کردن شما اهمیتی ندارد.بهتر است به جای نقد انگیزه به نقد انگیخته بپردازید.انگیزه من هرچه باشد اگر استدلال مخالفم به استدلال من بچربد من ناچارم آن را بپذیرم.

 

[#MaHDi#]

اوه اوه چه عصبانی هستی داداش
شما مستدل ایمان بیار غمی نیست .کسی مجبورت که نکرده.
قبولم نداری نداشته باش
چرا دعوا میکنی.
اما فکر نکن هر کس مخالف تو فکر میکرد جاهل و بی فکره.
شاید ما چیزهایی رو تجربه کردیم که شما نکردی.

شما مثلا عنوان کاربر فعاب تالار اسلام و قران رو یدک میکشی و شایسته این اسمها نیست اینگونه حرف زدن!!!
پشتامون هست، اگر من جایی به کسی توهین کردم نشون بدید، شما بحث کردن را با تویهن کردن اشتباه گرفتین!
من نظرم رو در مورد مطلب میگم، شما نظرتون رو در مورد چیزای دیگه !
با اینگونه جواب دادنا که شما اگه نمیخوای نخواه، ما یه چیزی میدونیم، کسی مجبورت نکرده ، به جایی نمیرسیم، اگر احساس میکنی که عنوان وظیفه ای بر دوشت گذاشته، این نوع حرف زدن رو عوض کن که بیشتر داری تخریبی کار میکنی.
ممنون

 

[mahnazbagherzade]

خیلی ممنون خیلی جالب بود

 

[JavadMessi]

مگر شما علم غیب دارید که در رابطه با تعداد مغالطه هایی که من بلدم اظهار نظر می کنید؟ اصلا اینکه من چندتا مغالطه بلدم به شما و به بحث چه ارتباطی دارد؟ چرا هربار که پستی ارسال می کنید باید پرت و پلا و بی ربط بنویسید و به مخاطب حمله کنید؟
برای من باور کردن شما اهمیتی ندارد.بهتر است به جای نقد انگیزه به نقد انگیخته بپردازید.انگیزه من هرچه باشد اگر استدلال مخالفم به استدلال من بچربد من ناچارم آن را بپذیرم.

علم غیب نمیخواهد همه حرفها در نظر شما همین مغلطست!!!بی خیال
شما یا فقط انگیزت منبع همین خبره که خوب دیگه جای بحث نداره
یا کلا اسلام آوردن غربیها رو قبول نداری که این یه بحث دیگست
اما فکر نکنم بحثی اعتقادی اینجا شکل گرفته باشه که شما با آب و تاب نقد میکنی(مصداق بارز مغلطه مورد علاقه شما)

 

[خردبین]

1 . پس چه منبع معرفی شود چه نشود باز فرقی به حال شما نمی کند چون وجود پروفسور را انکار می کنید و متاسفانه سنگ هستید و ما میخ !!!!!!!!!

2 . جالب است که حرف های خودتان را نقض می کنید ! اتهام میزنید و مغلطه میکنید و بعد دیگران را متهم به کاری که خودتان انجام می دهید !!!!!!!!!!!!!


این تاپیک برای شما هیچ سودی ندارد چون در هر صورت شما نه باور دارید و نه قبول می کنید پس ادامه دادنه پست هایتان بی معنی است !!!!!!!!!!!!!


من هم بیش از این وقت برای جواب دادنه موضوعی که نتیجه ای ندارد صرف نمی کنم ... !

متاسفانه بازهم با بی ادبی خودتان را به میخ و ما را به سنگ تشبیه می کنید..وقتی رفتار و گفتار چند نفر را در تاپیکها می بینم که جانانه از عقایدی دفاع می کنند حالم از عقایدی که موجب می شود اینگونه رفتار کنند بهم می خورد.

حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه هرکه را نیست ادب لایق صحبت نبود

به هرحال من یک بار دیگر موضوع را برای حق جویان تبیین می کنم.

1.جواد مروی که این داستان را نقل کرده منبعش چه بوده؟تا زمانی که ما از منبع گفته هایش مطلع نباشیم هیچ دلیل معقولانه ای ندارد که صحت صحبتهایش را بپذیریم.اگر بنده داستانی را از کسی نقل کرده بودم که یک روحانی دزدی کرده و حین ارتکاب دزدی یک کشیش مسیحی مچش را می گیرد و طرف را تحویل پلیس می دهد و عده ای به خاطر این موضوع از اسلام به مسیحیت می گروند حتما دوستان مسلمان ما منبع می خواستند...

2.اگر این داستان درست باشد چه چیزی را ثابت می کند؟

پس می بینید که هیچ نتیجه ای از این داستان که به اعتقادات دینی ارتباط داشته باشد نمی توان گرفت.اما مسلما برای امثال من جالب است که بدانم چه اندازه این داستان حقیقت دارد و کسانی که چنین داستان هایی را در یک همایش مذهبی به خورد مردم می دهند هدف شان چیست و می خواهند چه چیزی را ثابت کنند.

خردورز باشید.

 

[JavadMessi]

شما مثلا عنوان کاربر فعاب تالار اسلام و قران رو یدک میکشی و شایسته این اسمها نیست اینگونه حرف زدن!!!
پشتامون هست، اگر من جایی به کسی توهین کردم نشون بدید، شما بحث کردن را با تویهن کردن اشتباه گرفتین!
من نظرم رو در مورد مطلب میگم، شما نظرتون رو در مورد چیزای دیگه !
با اینگونه جواب دادنا که شما اگه نمیخوای نخواه، ما یه چیزی میدونیم، کسی مجبورت نکرده ، به جایی نمیرسیم، اگر احساس میکنی که عنوان وظیفه ای بر دوشت گذاشته، این نوع حرف زدن رو عوض کن که بیشتر داری تخریبی کار میکنی.
ممنون

واقعا الان لحن ایشون بد بود!!!

برادر من شما برای این موضوع دنبال منبع گشتی اما منبعی مورد وثوق شما یافت نشد ته تهش این خبر اشتباهه والسلام

 

[#MaHDi#]

واقعا الان لحن ایشون بد بود!!!

برادر من شما برای این موضوع دنبال منبع گشتی اما منبعی مورد وثوق شما یافت نشد ته تهش این خبر اشتباهه والسلام

آقا جواد، توهین فقط به این نمیگن که بیاد بهت فحش بده ، وقتی به من میگه میخوای قبولم نداری نداشته باش، یعنی چی؟ اولا که ایشون کی هستن که با من اینجوری حرف بزنن، مگه من در مورد میوه های مغازه ایشون حرف زدم که به من بگه میخوای بخر میخوای نخر؟!!!!!!
من دوست نداشتم اینجوری در مورد ایشون بگم، ایشون واسه من محترم بودن، ولی شما بحث رو باز میکنید، طوری حرف میزنید انگار ما شخصیت نداریم و بهمون برنمیخوره!
بعدشم خبر اشتباهه والسلام؟ همین؟
تو گفتگوی آزاد اگر کسی خبری بدون منبع بیاره یا خبرش درست نباشه، تاپیکش حذف میشه و اخطار هم میگیره ولی مثل که اینجا از این خبرا نیست، هر کی هرکی دلش خواست میتونه بزنه و آخرش چیزی نشده که والسلام!
دوست ندارم بیشتر از این در این مورد حرف بزنیم، ولی جوابایی میدید که نمیشه ساکت موند

 

[nmd]

تو گفتگوی آزاد اگر کسی خبری بدون منبع بیاره یا خبرش درست نباشه، تاپیکش حذف میشه و اخطار هم میگیره ولی مثل که اینجا از این خبرا نیست، هر کی هرکی دلش خواست میتونه بزنه و آخرش چیزی نشده که والسلام!
دوست ندارم بیشتر از این در این مورد حرف بزنیم، ولی جوابایی میدید که نمیشه ساکت موند

جان برادر توهمون گفتگوی آزاد هم اگه لینک ازیه سایت خبری بذاری مشکل حله که من دو تا لینک از دوسایت خبری گذاشتم

 

[#MaHDi#]

جان برادر توهمون گفتگوی آزاد هم اگه لینک ازیه سایت خبری بذاری مشکل حله که من دو تا لینک از دوسایت خبری گذاشتم

آره عزیز میدونم، تو کارت درسته، ما مخلستم هستیم، بحثم سر گفته جوادجان بود که گفت تهش خبر اشتباهه والسلام، وگرنه تو لینک دادی منم ازت تشکر کردم. برخوردتم خیلی خوب بود، بازم ممنونم

 

[حرف حساب]

علم غیب نمیخواهد همه حرفها در نظر شما همین مغلطست!!!بی خیال
شما یا فقط انگیزت منبع همین خبره که خوب دیگه جای بحث نداره

باز که به شخص حمله کردید استاد! الان یه تاپیک میزنم مخصوص این نوع خاص مغلطه.

 

[fatimma]

آقا جواد، توهین فقط به این نمیگن که بیاد بهت فحش بده ، وقتی به من میگه میخوای قبولم نداری نداشته باش، یعنی چی؟ اولا که ایشون کی هستن که با من اینجوری حرف بزنن، مگه من در مورد میوه های مغازه ایشون حرف زدم که به من بگه میخوای بخر میخوای نخر؟!!!!!!
من دوست نداشتم اینجوری در مورد ایشون بگم، ایشون واسه من محترم بودن، ولی شما بحث رو باز میکنید، طوری حرف میزنید انگار ما شخصیت نداریم و بهمون برنمیخوره!
بعدشم خبر اشتباهه والسلام؟ همین؟
تو گفتگوی آزاد اگر کسی خبری بدون منبع بیاره یا خبرش درست نباشه، تاپیکش حذف میشه و اخطار هم میگیره ولی مثل که اینجا از این خبرا نیست، هر کی هرکی دلش خواست میتونه بزنه و آخرش چیزی نشده که والسلام!
دوست ندارم بیشتر از این در این مورد حرف بزنیم، ولی جوابایی میدید که نمیشه ساکت موند

اقا کلا بعضیا فکر میکنن فقط خودشون دین دارن.یا نمیدونن گذاشتن خبر دروغ بیشتر اسلام رو خراب میکنه یا میدونن و ازین تاپیکا میخان به هدفی برسن

 

[JavadMessi]

باز که به شخص حمله کردید استاد! الان یه تاپیک میزنم مخصوص این نوع خاص مغلطه.

یه خورده تمرین کن لحنتو تو بقیه یوزرهات عوض کنه چون خیلی تابلوئه:دی
میگم اگه شما منطق مظفر پاس میکردی دیگه الان کجا بودی!!!!