پدری که کودکش را دار زد

Elaheh.1

عضو جدید

نوراله عزیزمحمدی ـ قاضی دادگاه کیفری استان تهران
وقتی ماموران بچه را پیدا کردند به یک درخت در پارک آویزان شده‌ بود و صورتش کاملا سیاه بود.همسر این مرد که زن بسیار ساکتی بود در تمام طول دادگاه بی‌صدا گریه می‌کرد و تنها حرفی که زد درخواستی از دادگاه برای مجازات شوهرش بود. وقتی مرد همسرش را مقصر معرفی کرد از زن جوان خواستم که در مورد زندگی‌اش توضیح دهد. از آنجایی که در قانون برای پدری که فرزندش را بکشد مجازات قصاص نداریم باید مشخص می‌شد چرا این مرد دست به قتل پسر 8 ساله‌اش زده و این در میزان مجازاتش تاثیرگذار بود. این زن در حالی که همچنان گریه می‌کرد گفت: شوهرم معتاد بود و با اعتیادش می‌ساختم چون دو بچه ‌داشتم. تا این‌که کم‌کم وضع بدتر شد. او هر روز بیشتر در اعتیادش فرو می‌رفت و از من می‌خواست که معتاد شوم. من قبول نکردم و تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم. قول داد که ترک کند و به زندگی بازگردد اما به قولش عمل نکرد و به اعتیادش ادامه‌ داد تا این‌که چند هفته قبل از جدایی به من گفت بیایید دسته‌جمعی خودکشی کنیم. او یک‌بار شیر گاز خانه را بازگذاشته بود که همگی بمیریم اما به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کردیم. وقتی دیدم شرایط تا این حد بد است تصمیم به طلاق گرفتم و دادگاه هم حق را به من داد. من با بچه‌هایم در خانه پدرم بودیم. روز حادثه شوهرم آمد و گفت می‌خواهد بچه‌ها را بیرون ببرد گفتم پسرمان باید در مدرسه ثبت‌نام کند و اگر می‌توانی او را به عکاسی ببر چون برای ثبت‌نام عکس لازم است. به هر حال آنها رفتند و شب که شد برادرشوهرم تماس گرفت و گفت که پسرم به دست پدرش کشته‌ شده‌ است.
مرد معتاد با قساوت و سنگدلی تمام پسرش را کشته ‌بود چون فکر می‌کرد همسرش در هر شرایطی باید وضع او را تحمل کند وقتی که دید همسرش مطابق خواسته‌اش رفتار نمی‌کند این طور وحشیانه فرزندش را قربانی کرد تا از همسرش انتقام بگیرد. او عاطفه پدری نداشت.
 
Similar threads

Similar threads

بالا