همین الان فازت چیه؟

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راضی و خوشحالم : خرید اینترنتی به دستم رسید خیلی خوشم اومد، همش نگران بودم که خوشم نیاد، البته می تونستم مرجوع کنم ،ولی نمی خواستم اینجوری بشه.

خرید بلک فرای دی بود
مبارکه عزیزم

خوابم میاد
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
نمیدونم چیه ، چرا یک ترس خاصی دارم
ترس جدید من در مورد افزایش سنم هست، جدیدا وقتی بهش فکر میکنم استرس میگیرم، احساس میکنم سنم داره بالا میره و من به جایی که راضیم کنه نرسیدم، همش اضطراب دارم🙄
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترس جدید من در مورد افزایش سنم هست، جدیدا وقتی بهش فکر میکنم استرس میگیرم، احساس میکنم سنم داره بالا میره و من به جایی که راضیم کنه نرسیدم، همش اضطراب دارم🙄
اهمیت نده ..
من خودم بابت این موضوع بیشتر میترسم ولی خیالی نیست چون بهرحال چیزیه ک دست من نیست .. باید ببینم چی میشه؟
ترس و نگرانی من بخاطر اینه ک تکلیفم معلوم نیست .. گاهی حس میکنم آلزایمر دارم و یا بقول پیرجو ی وقتی صحبت کوچک داشتم دچار دوقطبی شدم استغفر الله ..
کلا تقصیر خودم نیست اینم ...
ی بعد دیگشم اینه ک نمیدونم چی واقعیت هست چی دروغه ؟ هر چند نباید به حرفای دیگران اهمیت بده آدم . اصلا اجازه دخالت نباید بدی
یه جورایی سردرگمی گیر کردم اصلا نمیدونم الان تو کدوم مرحله ام؟ !!
میدونی آرامش روحی روانی خیلی مهمه باعث میشه انسان با اطمینان خاطر بره جلو
و دیگه اینکه اصلا از یک سنی دیگه آدم باید زندگی خودشو داشته باشه :| و گرنه خیلی عقب میوفته ؟
 
آخرین ویرایش:

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترس جدید من در مورد افزایش سنم هست، جدیدا وقتی بهش فکر میکنم استرس میگیرم، احساس میکنم سنم داره بالا میره و من به جایی که راضیم کنه نرسیدم، همش اضطراب دارم🙄
اینکه ترس نداره ما یه همسایه داریم هر ده سال یک بار دور خورشید میچرخن :ی
مثلا امسال میاد خونه مون میگه من ۴۰ ساله ام هست (هرچند که مثلا خودش نزدیکای ۷۰ هست )
سال بعدش میاد خوته مون میگه من امسال ۳۹ ام سال دیگه این موقه ها میشم میرم تو چهل . حالا چرا اینجوریه چون دروغ پارسالش رو یادش رفته ولی من که یادمه
یه روز نخست وزیر کامبوج رو دستگیر کردن بخاطر اینکه تو شناسنامه خودشو کوچیک کرده بود ازش پرسیدن چرا اینکارو کردی گفت چون خواستم دیرتر بمیرم
شما هم هرکسی از سنت پرسید هر پنج سال یه عدد رو بگو از استرست کم میشه و عوضش به اهدافت فکر کن حالا من شوخی کردم ...
ولی در کل خیلیا اینطورین منم همین حس رو دارم بیشتر بخاطر شرایط موجود در جامعه ست ادم حس میکنه تو ماتریکس گیر کرده و روزا تکراری میگذره
 
آخرین ویرایش:

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این هم بد نیست انجام بدی:


کارهایی که عشق و علاقه نوجوونی و جوانی ات بوده رو انجام بده
با جوونها و پیرها و همه معاشرت کن و پیرمرد پیرزنها رو نگاه کن و ببین اوه چقدر مونده تا اونجا برسی
امروز اول صبحی یه مشتری پیرمرد داشتم از حرف زدنش که 50درصد کلماتش رو نمی فهمیدی. تو توهم بود. از یه طرف داشت فحش می داد همزمان تشکر هم داشت می کرد. شماره تلفن خونش و موبایلش رو حفظ بود ولی آدرس خونش را بلد نبود!!!!!





فعلا که داریم همین جوری می ریم! آخرش هم خدا بزرگه.
فقط شرمنده هرکی میشین شرمنده خودتون نشین.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
فدات .ناهار نخوردم بجاش چایی و شیرینی خوردم😁
منم از این کارا می کنم، نون خامه ای و چای می خورم، جای ناهار، خیلی می چسبه، بعدشم پیاده روی می کنم که عذاب وجدان نگیرم

فاز نماز خوندن
 

Similar threads

بالا