همین الان داری به چی فکر میکنی؟

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به اینکه:
چرا انقدر پیچیده شده جریان؟
مگه از هم شکایت کردین؟
ماشینتون خلافی چیزی داشته؟
پیچیده نیست
هر کسی تصادف کنه که باعث زخمی شدن کسی بشه ، ماشین را میبرن پارکینگ ، بعد باید بری کلانتری پرونده تشکیل بدی و رضایت بگیری تا ماشینو آزاد کنن
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
پیچیده نیست
هر کسی تصادف کنه که باعث زخمی شدن کسی بشه ، ماشین را میبرن پارکینگ ، بعد باید بری کلانتری پرونده تشکیل بدی و رضایت بگیری تا ماشینو آزاد کنن
به اینکه آها پس اینو بگو طرف زخمی شده، نگفته بودی🙄
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
به بابا و مامانم که وقتی ما رو میبینن انگار ساعت خوابشون زیاد میشه🤦‍♀️
صبحونه خوردیم و کارها رو انجام دادم، رفتم آماده بشم بریم بیرون، از اتاق اومدم بیرون دیدم دوتاشون روی مبل دراز کشیدن و خوابیدن😐
همچینم عمیق خوابیدن که دلم نمیاد بیدارشون کنم🙄
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
به اینکه کاش الان سال 2010 بود و اینکه آیا ممکنه 15 سال دیگه باز بیام و بگم کاش الان 2025 بود.
کاش اون زمان نگم این حرف رو،امیدوارم اون زمان انقدر حالم خوب باشه که اصلا دلم نخوام یاد این روزهام بیفتم و اتفاقا بگم خداروشکر که این روزهام تموم شد.
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
به اینکه دو ساله ماشین شارژی پسرم رو میخواستم بفروشم و نمیشد، امروز در عرض بیست دقیقه یکی زنگ زد و اومد دید و برد، برای قیمت هم چک و چونه نزد😳
داشتم به این فکر میکردم که انگار هر چیزی که بخواد بشه خیلی راحت میشه، نیاز به انرژی سوزوندن نداره🙄
 

ziba 22

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظرم اشتباه جدی گرفتیم آخرش هیچی نیست
به این داستان:

روزی حضرت داوود از یک آبادی میگذشت.
پیرزنی را دید بر سر قبری زجه زنان. نالان و گریان. پرسید:
مادر چرا گریه می کنی؟
پیرزن گفت: فرزندم در این سن کم از دنیا رفت. داوود گفت:
مگر چند سال عمر کرد؟ پیرزن جواب داد:350 سال!!
داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
پیرزن گفت: چرا؟ پیامبر فرمود: بعد از ما گروهی بدنیا می آیند که
بیش از صد سال عمر نمیکنند. پیرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسید:
آنها برای خودشان خانه هم میسازند، آیا وقت خانه درست کردن دارند؟
حضرت داوود فرمود: بله آنها در این فرصت کم با هم در
خانه سازی و اسباب داخل خانه ها رقابت میکنند.
پیرزن تعجب کرد و گفت: اگر جای آنها بودم
تمام صد سال را به عبادت و خوشی و خوشحال کردن دیگران میپرداختم.
 

Similar threads

بالا