shayanss501
عضو جدید
مترسك
از كتاب" ديوانه "
اثر "جبران خليل جبران"
---------------------------
از كتاب" ديوانه "
اثر "جبران خليل جبران"
---------------------------
يكبار به مترسكي گفتم : "لابد از ايستادن در اين دشت خلوت خسته شده اي."
گفت : "لذت ترساندن عميق و پايدار است، من از آن خسته نميشوم."
دمي انديشيدم و گفتم : "درست است، چون كه من هم مزه اين لذت را چشيده ام."
گفت : "فقط كساني كه تنشان از كاه پرشده باشد اين لذت را ميشناسند."
آنگاه من از پيش او رفتم، و ندانستم كه منظورش ستايش از من بود يا خوار كردن من.
يك سال گذشت و در اين مدت مترسك فيلسوف شد.
هنگامي كه باز از كنار او ميگذشتم ديدم دو كلاغ زير كلاهش لانه ميسازند.