بیتا24
عضو جدید
از: عمربن الخطاب خليفه المسلمين
به : يزدگرد سوم شاهنشاه پارس
يزدگرد! من آينده خوبي براي تو و ملتت نمي بينم مگر اينکه پيشنهاد مرا قبول کرده و بيعت نمايي. زماني سرزمين تو بر نيمي از جهان شناخته شده حکومت ميکرد ليکن اکنون چگونه افول کرده است؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و ملت تو محکوم به فناست. من راهي براي نجات به تو پيشنهاد ميکنم. شروع کن به عبادت خداي يگانه ، يک خداي واحد ، تنها خدايي که خالق همه چيز در جهان است. ما پيغام او را براي تو و جهان ميآوريم ، او که خداي حقيقي است. آتش پرستي را متوقف کن ، به ملتت فرمان ده آتش پرستي را که کذب ميباشد متوقف کنند و به ما بپيوندند براي پيوستن به حقيقت.
الله خداي حقيقي را بپرستيد ، خالق جهان را. الله را پرستش نماييد و اسلام را بعنوان راه رستگاري خود قبول کنيد. اکنون به راههاي شرک و پرستش کذب پايان داده و اسلام را بعنوان ناجي خود قبول کنيد. با اجراي اين تو تنها راه بقاي خود و صلح براي پارسيان را پيدا خواهي نمود. اگر تو بداني چه چيزي براي پارسيان بهتر است ، تو اين راه را انتخاب خواهي کرد. بيعت تنها راه ميباشد.
الله البر
(محل امضاي عمر)
خليفه المسلمين
عمربن الخطاب
پاسخ يزدگرد سوم به نامه عمربن الخطاب
از: شاهنشاه، شاه پارس و غيره ، شاه خيلي از کشورها ، شاه آريايي ها و غير آريايي ها ، شاهپارسها و خيلي ديگر از نژادها و نيز تازيان ، شاهنشاه پارس ، يزدگرد سوم ساساني.
به: عمربن الخطاب ، خليفه تازي
به نام اهورا مزدا ، آفريننده جان وخرد. تو در نامه ات نوشته اي ميخواهي ما را بسوي خداوندت الله البر هدايت کني ،بدون دانستن اين حقيقت که ما که هستيم و ما چه را پرستش مينماييم!
شگفتانگيز است که تو در جايگاه خليفه تازيان تکيه زده اي! با اينکه خردت به مانند يکولگرد پست تازي است ، ولگردي در بيابان تازيان ، و مانند يک مرد قبيله اي باديهنشين!
مردک! تو به من پيشنهاد ميکني که يک ايزد يگانه و يکتا را پرستشنمايم بدون اينکه بداني هزاران سال است که پارسها ايزد يکتا را پرستش نموده اند وپنج نوبت در روز او را عبادت مينمايند! سالهاست که در اين سرزمين فرهنگ و هنر ، اينراه عادي زندگي بوده است.
زمانيکه ما سنت ميهمان نوازي و کردارهاي نيک رادر گيتي پايه گذاري نموده و پرچم ” پندار نيک، گفتار نيک ، کردار نيک “ رابرافراشتيم ، تو و نياکانت بيابان گردي ميکرديد ، سوسمار ميخورديد زيرا که چيزديگري براي تغذيه خود نداشتيد و دختران بيگناه خود را زنده بگور مي نموديد!
مردم تازي هيچگونه ارزشي براي آفريدگان خداوند قايل نيستند! شما فرزندانخدا را گردن ميزنيد ، حتي اسيران جنگي را ، به زنان تجاوز ميکنيد ، دختران خود رازنده بگور مي نماييد ، به کاروانها يورش مي بريد ، قتل عام مي کنيد ، زنان مردم رادزديده و اموال آنها را به يغما مي بريد! قلب شما از سنگ ساخته شده ، ما تمام ايناعمال اهريمني را که شما مرتکب مي شويد محکوم ميکنيم. چگونه شما مي توانيد به ماراه خدايي را تعليم داده در حاليکه اين گونه اعمال را مرتکب ميشويد؟
تو بهمن ميگويي پرستش آتش را متوقف کنم! ما ، پارسها عشق آفريدگار و نيروي او را درروشني آفتاب و گرماي آتش مشاهده مينماييم. روشني و گرماي آفتاب و آتش ما را قادرميسازد تا نود حقيقت را مشاهده نموده و قلبهايمان را به آفريدگار و به يکديگر شعلهور نماييم. به ما کمک ميکند تا به يکديگر مهر بورزيم ، ما را روشن نموده و قادرميسازد تا شعله مزدا را در قلبهايمان زنده نگهداريم.
خداوندگار ما اهورامزداست و عجيب است که شما مردم نيز او را تازه کشف کرده و او را بنام الله اکبرنامگذاري نموديد! اما ما مثل شما نيستيم ، ما با شما در يک رده نيستيم. ما به نوعبشر کمک ميکينم ، ما عشق را در ميان بشريت مي گسترانيم ، ما نيکي را در زمينميگسترانيم ، هزاران سال است که ما در حال گسترش فرهنگ خود بوده اما در راستاياحترام به فرهنگهاي ديگر گيتي ، درحاليکه شما بنام الله سرزمين هاي ديگر را موردتاخت و تاز قرار ميدهيد!
شما مردم را قتل عام مي کنيد ، قحط وقلا مي آوريد، ترس و فقر براي ديگران ، شما به نام الله اهريمن مي آفرينيد. چه کسي مسئول اينهمه بدبختي است؟
آيا اين الله است که به شما فرمان ميدهد تا بکشيد ، غارتنماييد و تخريب کنيد؟ آيا اين شما رهروان الله هستيد که بنام او اين اعمال را انجامميدهيد؟ يا هردو؟
شما از گرماي بيابان ها و سرزمينهاي سوخته بي حاصل و بدونمنابع برخاسته ، شما ميخواهيد از طريق لشگر کشي و زور شمشيرهايتان به مردم درس عشقبه خدا دهيد ، شما وحشيان بياباني هستيد ، در حاليکه ميخواهيد به مردم شهر نشينمانند ما که هزاران سال است در شهرها زندگي مي کنند درس عشق به خدا بدهيد! ماهزاران سال فرهنگ در پشت سر داريم ، که به راستي يک ابزار نيرومند ميباشد! به مابگوييد؟ با تمام لشگر کشي هايتان ، توحش ، کشتار و قحط و قلا بنام الله اکبر ، شمابه اين ارتش اسلامي چه آموخته ايد؟ شما چه چيز به مسلمانان آموخته ايد که بر آنابرام مي ورزيد تا آنرا به ديگر ملل غير مسلمان نيز بياموزيد؟ شما چه فرهنگي از اينالله خود آموخته ايد ، که حالا ميخواهيد به زور آنرا به ديگران تعليم دهيد؟
افسوس آه افسوس... که امروز ارتش هاي پارسي اهورا از ارتش هاي الله پرستشما شکست خورده اند. اکنون مردم ما ميبايد همان خدا را پرستش نماييند ، همان پنجنوبت در روز را ، اما با زور شمشير که او را الله صدا کنند و او را به عربي عبادتنمايند ، زيرا که الله شما تنها عربي ميفهمد! پيشنهاد مينمايم تو و دار و دستهراهزنت بساط خود را جمع کرده و به بيابانهاي خود به جايي که در آن زندگي ميکرديدبرگرديد. آنها را به جايي برگردان که در آن عادت به سوختن در گرماي آفتاب را دارند، زندگاني قبيله اي ، خوردن سوسمار و نوشيدن شير شتر ، من اجازه نخواهم داد که تودار و دسته راهزنت را در سرزمينهاي حاصلخير ، شهرهاي متمدن و ملت شکوهمند ما آزادگذاري. اين ”جانوران قسي القلب “ را ، براي قتل عام مردم ما ، دزديدن زنان وفرزندان ما ، تجاوز به زنان ما و فرستادن دخترانمان به مکه بعنوان اسير ، آزادمگذار! به آنها اجازه نده تا بنام الله البر مرتکب اينگونه اعمال شوند ، به رفتارجنايتکارانه خود پايان ده.
آريايي ها بخشنده ، گرم ، ميهمان نواز و مردمينجيب بوده و هرجايي که رفته اند آنها بذر دوستي خود را گسترانده اند ، عشق و خرد وحقيقت. بنابراين ، آنها نبايد تو و مردمت را براي رفتار جنايتکارانه و راهزنيمجازات نمايند.
من از تو درخواست ميکنم که با الله اکبر خودت در بيابانهايتبمان و به شهرهاي متمدن ما نزديک مشو زيرا که اعتقادات تو ” خيلي مهيب “ و رفتارت ” بسيار وحشيانه “ مي باشد.
محل امضاي يزدگرد سوم
شاهنشاه يزدگردسوم ساساني
به : يزدگرد سوم شاهنشاه پارس
يزدگرد! من آينده خوبي براي تو و ملتت نمي بينم مگر اينکه پيشنهاد مرا قبول کرده و بيعت نمايي. زماني سرزمين تو بر نيمي از جهان شناخته شده حکومت ميکرد ليکن اکنون چگونه افول کرده است؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و ملت تو محکوم به فناست. من راهي براي نجات به تو پيشنهاد ميکنم. شروع کن به عبادت خداي يگانه ، يک خداي واحد ، تنها خدايي که خالق همه چيز در جهان است. ما پيغام او را براي تو و جهان ميآوريم ، او که خداي حقيقي است. آتش پرستي را متوقف کن ، به ملتت فرمان ده آتش پرستي را که کذب ميباشد متوقف کنند و به ما بپيوندند براي پيوستن به حقيقت.
الله خداي حقيقي را بپرستيد ، خالق جهان را. الله را پرستش نماييد و اسلام را بعنوان راه رستگاري خود قبول کنيد. اکنون به راههاي شرک و پرستش کذب پايان داده و اسلام را بعنوان ناجي خود قبول کنيد. با اجراي اين تو تنها راه بقاي خود و صلح براي پارسيان را پيدا خواهي نمود. اگر تو بداني چه چيزي براي پارسيان بهتر است ، تو اين راه را انتخاب خواهي کرد. بيعت تنها راه ميباشد.
الله البر
(محل امضاي عمر)
خليفه المسلمين
عمربن الخطاب
پاسخ يزدگرد سوم به نامه عمربن الخطاب
از: شاهنشاه، شاه پارس و غيره ، شاه خيلي از کشورها ، شاه آريايي ها و غير آريايي ها ، شاهپارسها و خيلي ديگر از نژادها و نيز تازيان ، شاهنشاه پارس ، يزدگرد سوم ساساني.
به: عمربن الخطاب ، خليفه تازي
به نام اهورا مزدا ، آفريننده جان وخرد. تو در نامه ات نوشته اي ميخواهي ما را بسوي خداوندت الله البر هدايت کني ،بدون دانستن اين حقيقت که ما که هستيم و ما چه را پرستش مينماييم!
شگفتانگيز است که تو در جايگاه خليفه تازيان تکيه زده اي! با اينکه خردت به مانند يکولگرد پست تازي است ، ولگردي در بيابان تازيان ، و مانند يک مرد قبيله اي باديهنشين!
مردک! تو به من پيشنهاد ميکني که يک ايزد يگانه و يکتا را پرستشنمايم بدون اينکه بداني هزاران سال است که پارسها ايزد يکتا را پرستش نموده اند وپنج نوبت در روز او را عبادت مينمايند! سالهاست که در اين سرزمين فرهنگ و هنر ، اينراه عادي زندگي بوده است.
زمانيکه ما سنت ميهمان نوازي و کردارهاي نيک رادر گيتي پايه گذاري نموده و پرچم ” پندار نيک، گفتار نيک ، کردار نيک “ رابرافراشتيم ، تو و نياکانت بيابان گردي ميکرديد ، سوسمار ميخورديد زيرا که چيزديگري براي تغذيه خود نداشتيد و دختران بيگناه خود را زنده بگور مي نموديد!
مردم تازي هيچگونه ارزشي براي آفريدگان خداوند قايل نيستند! شما فرزندانخدا را گردن ميزنيد ، حتي اسيران جنگي را ، به زنان تجاوز ميکنيد ، دختران خود رازنده بگور مي نماييد ، به کاروانها يورش مي بريد ، قتل عام مي کنيد ، زنان مردم رادزديده و اموال آنها را به يغما مي بريد! قلب شما از سنگ ساخته شده ، ما تمام ايناعمال اهريمني را که شما مرتکب مي شويد محکوم ميکنيم. چگونه شما مي توانيد به ماراه خدايي را تعليم داده در حاليکه اين گونه اعمال را مرتکب ميشويد؟
تو بهمن ميگويي پرستش آتش را متوقف کنم! ما ، پارسها عشق آفريدگار و نيروي او را درروشني آفتاب و گرماي آتش مشاهده مينماييم. روشني و گرماي آفتاب و آتش ما را قادرميسازد تا نود حقيقت را مشاهده نموده و قلبهايمان را به آفريدگار و به يکديگر شعلهور نماييم. به ما کمک ميکند تا به يکديگر مهر بورزيم ، ما را روشن نموده و قادرميسازد تا شعله مزدا را در قلبهايمان زنده نگهداريم.
خداوندگار ما اهورامزداست و عجيب است که شما مردم نيز او را تازه کشف کرده و او را بنام الله اکبرنامگذاري نموديد! اما ما مثل شما نيستيم ، ما با شما در يک رده نيستيم. ما به نوعبشر کمک ميکينم ، ما عشق را در ميان بشريت مي گسترانيم ، ما نيکي را در زمينميگسترانيم ، هزاران سال است که ما در حال گسترش فرهنگ خود بوده اما در راستاياحترام به فرهنگهاي ديگر گيتي ، درحاليکه شما بنام الله سرزمين هاي ديگر را موردتاخت و تاز قرار ميدهيد!
شما مردم را قتل عام مي کنيد ، قحط وقلا مي آوريد، ترس و فقر براي ديگران ، شما به نام الله اهريمن مي آفرينيد. چه کسي مسئول اينهمه بدبختي است؟
آيا اين الله است که به شما فرمان ميدهد تا بکشيد ، غارتنماييد و تخريب کنيد؟ آيا اين شما رهروان الله هستيد که بنام او اين اعمال را انجامميدهيد؟ يا هردو؟
شما از گرماي بيابان ها و سرزمينهاي سوخته بي حاصل و بدونمنابع برخاسته ، شما ميخواهيد از طريق لشگر کشي و زور شمشيرهايتان به مردم درس عشقبه خدا دهيد ، شما وحشيان بياباني هستيد ، در حاليکه ميخواهيد به مردم شهر نشينمانند ما که هزاران سال است در شهرها زندگي مي کنند درس عشق به خدا بدهيد! ماهزاران سال فرهنگ در پشت سر داريم ، که به راستي يک ابزار نيرومند ميباشد! به مابگوييد؟ با تمام لشگر کشي هايتان ، توحش ، کشتار و قحط و قلا بنام الله اکبر ، شمابه اين ارتش اسلامي چه آموخته ايد؟ شما چه چيز به مسلمانان آموخته ايد که بر آنابرام مي ورزيد تا آنرا به ديگر ملل غير مسلمان نيز بياموزيد؟ شما چه فرهنگي از اينالله خود آموخته ايد ، که حالا ميخواهيد به زور آنرا به ديگران تعليم دهيد؟
افسوس آه افسوس... که امروز ارتش هاي پارسي اهورا از ارتش هاي الله پرستشما شکست خورده اند. اکنون مردم ما ميبايد همان خدا را پرستش نماييند ، همان پنجنوبت در روز را ، اما با زور شمشير که او را الله صدا کنند و او را به عربي عبادتنمايند ، زيرا که الله شما تنها عربي ميفهمد! پيشنهاد مينمايم تو و دار و دستهراهزنت بساط خود را جمع کرده و به بيابانهاي خود به جايي که در آن زندگي ميکرديدبرگرديد. آنها را به جايي برگردان که در آن عادت به سوختن در گرماي آفتاب را دارند، زندگاني قبيله اي ، خوردن سوسمار و نوشيدن شير شتر ، من اجازه نخواهم داد که تودار و دسته راهزنت را در سرزمينهاي حاصلخير ، شهرهاي متمدن و ملت شکوهمند ما آزادگذاري. اين ”جانوران قسي القلب “ را ، براي قتل عام مردم ما ، دزديدن زنان وفرزندان ما ، تجاوز به زنان ما و فرستادن دخترانمان به مکه بعنوان اسير ، آزادمگذار! به آنها اجازه نده تا بنام الله البر مرتکب اينگونه اعمال شوند ، به رفتارجنايتکارانه خود پايان ده.
آريايي ها بخشنده ، گرم ، ميهمان نواز و مردمينجيب بوده و هرجايي که رفته اند آنها بذر دوستي خود را گسترانده اند ، عشق و خرد وحقيقت. بنابراين ، آنها نبايد تو و مردمت را براي رفتار جنايتکارانه و راهزنيمجازات نمايند.
من از تو درخواست ميکنم که با الله اکبر خودت در بيابانهايتبمان و به شهرهاي متمدن ما نزديک مشو زيرا که اعتقادات تو ” خيلي مهيب “ و رفتارت ” بسيار وحشيانه “ مي باشد.
محل امضاي يزدگرد سوم
شاهنشاه يزدگردسوم ساساني