نظر بدهید

نظر بدهید

  • خوب

    رای: 2 7.4%
  • بد

    رای: 5 18.5%
  • عالی

    رای: 2 7.4%
  • افرین به فردوسی

    رای: 18 66.7%

  • مجموع رای دهندگان
    27
  • نظرسنجی بسته .

engineer_alireza

عضو جدید
نظرتون در باره این تصویر چیه؟؟
 

پیوست ها

  • image001 (1).jpg
    image001 (1).jpg
    37.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.

در دو نکته هست
یک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟
دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!
 

engineer_alireza

عضو جدید
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.

در دو نکته هست
یک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟
دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!


آقا عزیز یکم عفت کلام داشته باش برو از پدر گرامی بپرس خبر دارن که این شعر در متن کتاب درسی قدیم بوده که حذف شده
حقیقتا هم فردوسی درست گفته
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.

در دو نکته هست
یک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟
دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!


هر كي اراجيف بگه فردوسي نميگه
 

shideh.p

عضو جدید
فردوسی که خودش بهترینه این شعرش هم نظیر نداره;)
اما حیف که کسایی که باید، قدر نمی دونن
 

nj_electronic88

عضو جدید
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.

در دو نکته هست
یک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟
دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!
متاسفم..
 

آبیدر751

اخراجی موقت
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.در دو نکته هستیک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!
تو در حدی نیستی درباره شخصیت فردوسی نظر بدی
 

mina.polymer.88

عضو جدید
دوستی درباره پان ایرانیسم مطلب گذاشته بود .رجوع شود به اونجا.

در دو نکته هست
یک ایا واقعا این شعر برای فردوسی است؟؟؟
دو فردوسی هم علیه السلام نبوده.مثل خیلی از شاعر ها ممکنه اراجیف هم گفته باشه!

نخیرم کجاش اراجیفه ...:exclaim:
اول فکر کن بعد تایپ کن
برو یه بار دیگه بخونش بگو کجاش رو اشتباه گفته؟
اتفاقا اقاجون منم یه شعر می خوند تو همین مایه ها از فردوسی.
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
از اونجایی که قرار بود هر کی نظرشو بگه من هم نظرمو گفتم و رفتم.
ولی از اونجای که استارتر بهشون برخورد و بنده رو تشویق به جواب دادن کرد و ... گفتم بیام یه حرفی بزنم تا خوب جا بیفته.

استارتر و البته دوستان دیگر
از کجا و با کدام منطق شما میگید که همه ی حرفهای فلان شاعر که یکیش هم فردوسی هست درسته و قابل قبوله و ...
چه منطقی پشت این قضیه وجود داره جز تعصب بیجا و البته حس ایران پرستی ؟!!!

در این شعر اگرو اگر برای فردوسی باشه و تو ابیات اون دست نبرده باشند(که احتمال داره)اقای فردوسی تا تونسته عربها رو خوار و ایرانی جماعت رو عزیز کرده و این دقیقا همون رفتار و منش فاشیسم و نازیسم و دقیقا میشه ناسیونالیسم افراطی که همیشه مورد نکوهش بوده و حتی اسلام هم اون رو تقبیح کرده.
نه ایرانی از عرب برتره و نه عرب از ایرانی.همینطور درباره ترک و افغانی و ....
در ضمن گذشته از نفس حمله اعراب به ایران(که خیلی توش افراط شده و اون چیزی نیست که ناسیونالیسمهای افراطی میگن این حمله ایا به قول فردوسی (یا هر کس دیگه)ادب خوار گشت و فرهنگ از بین رفت و اهریمن حکومت کرد ؟؟؟

یعنی اسلام با خودش تو این مملکت اینارو اورد؟؟؟پس این همه ادیب و فیلسوف و ریاضیدان جهانی و این همه اساتید اخلاق بشریت که بعد از اسلام در ایران به وجود اومدن چیه؟؟؟؟این همه شاعر و فرهنگی و ادیب از حافظ و سعدی گرفته تا خود فردوسی از کجا اومده؟؟؟؟
اگه ادب خوار میگشت(به قول ایشون)خود ایشون میتونست سی هزار بیت بگه و به هوس غنیمت هر بیتی یک سکه(که سندی هست برای تکریم ادیبان و شاعران اون زمونه) به پیش پادشاه بره؟؟؟؟

در ضمن این ایران با عزتی که فردوسی تو این شعر داره میگه یکی میشه بگه چطور مقهور و مغلوب عربهای سوسمار خور شد؟؟؟
چه چیزی باعث حقیر شدن پادشاهی ایران شد جز قدرتمندی ایئولوژیک عربها در اون زمان؟؟؟؟

عزیزان تعصب بیجا رو بس کنید که فقط و فقط بدبختی میاره و کوردلی.
همین تعصب بیجا بوده که هیتلر رو هیتلر کرد و صهیونیست رو صهیونیست و صدام رو صدام.

بس کنید.تو این شعر (باز میگم اگر برای فردوسی باشه و تغییری توش نداده باشن) من چیزی جز نژاد پرستی و توهین به اقوام دیگر نمیبینم.

حالا ناسیونالیستهای افراطی (پان ایرانیسم)هر چی میخواهید بگید.
 

alborz_3000

اخراجی موقت
از اونجایی که قرار بود هر کی نظرشو بگه من هم نظرمو گفتم و رفتم.
ولی از اونجای که استارتر بهشون برخورد و بنده رو تشویق به جواب دادن کرد و ... گفتم بیام یه حرفی بزنم تا خوب جا بیفته.

استارتر و البته دوستان دیگر
از کجا و با کدام منطق شما میگید که همه ی حرفهای فلان شاعر که یکیش هم فردوسی هست درسته و قابل قبوله و ...
چه منطقی پشت این قضیه وجود داره جز تعصب بیجا و البته حس ایران پرستی ؟!!!

در این شعر اگرو اگر برای فردوسی باشه و تو ابیات اون دست نبرده باشند(که احتمال داره)اقای فردوسی تا تونسته عربها رو خوار و ایرانی جماعت رو عزیز کرده و این دقیقا همون رفتار و منش فاشیسم و نازیسم و دقیقا میشه ناسیونالیسم افراطی که همیشه مورد نکوهش بوده و حتی اسلام هم اون رو تقبیح کرده.
نه ایرانی از عرب برتره و نه عرب از ایرانی.همینطور درباره ترک و افغانی و ....
در ضمن گذشته از نفس حمله اعراب به ایران(که خیلی توش افراط شده و اون چیزی نیست که ناسیونالیسمهای افراطی میگن این حمله ایا به قول فردوسی (یا هر کس دیگه)ادب خوار گشت و فرهنگ از بین رفت و اهریمن حکومت کرد ؟؟؟

یعنی اسلام با خودش تو این مملکت اینارو اورد؟؟؟پس این همه ادیب و فیلسوف و ریاضیدان جهانی و این همه اساتید اخلاق بشریت که بعد از اسلام در ایران به وجود اومدن چیه؟؟؟؟این همه شاعر و فرهنگی و ادیب از حافظ و سعدی گرفته تا خود فردوسی از کجا اومده؟؟؟؟
اگه ادب خوار میگشت(به قول ایشون)خود ایشون میتونست سی هزار بیت بگه و به هوس غنیمت هر بیتی یک سکه(که سندی هست برای تکریم ادیبان و شاعران اون زمونه) به پیش پادشاه بره؟؟؟؟

در ضمن این ایران با عزتی که فردوسی تو این شعر داره میگه یکی میشه بگه چطور مقهور و مغلوب عربهای سوسمار خور شد؟؟؟
چه چیزی باعث حقیر شدن پادشاهی ایران شد جز قدرتمندی ایئولوژیک عربها در اون زمان؟؟؟؟

عزیزان تعصب بیجا رو بس کنید که فقط و فقط بدبختی میاره و کوردلی.
همین تعصب بیجا بوده که هیتلر رو هیتلر کرد و صهیونیست رو صهیونیست و صدام رو صدام.

بس کنید.تو این شعر (باز میگم اگر برای فردوسی باشه و تغییری توش نداده باشن) من چیزی جز نژاد پرستی و توهین به اقوام دیگر نمیبینم.

حالا ناسیونالیستهای افراطی (پان ایرانیسم)هر چی میخواهید بگید.
میشه پست کوتاهتر بزاری ادم رغبت کنه بخونه؟
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا رضا این روزها خیلی حرفهای خوب میزنی از کسی یاد گرفتی؟؟

نکنه دوستاتو عوض کردی؟؟
اگر منظورت از بین نبردن ارزش عربها(اسلام نباشه) با حرفهات موافقم:redface:
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصا فکر می کنم که این شعر از فردوسی است.کسی که اشعار فردوسی را خوانده باشد می فهمد که این ابیات با سبک شعری فردوسی هماهنگ است.ظاهرا در لینک مورد نظر هم فقط بحث بر سر این دو بیت است و تردیدی در صحت سایر ابیات نیست.به هر حال مهم نیست چه کسی سروده. زیبا سروده!
هیچ کسی مقدس نیست آنهایی که اصرار برمقدس بودنشان داریم هم اگر بدون دیده تعصب به سخنانشان بنگرید پرت و پلا زیاد می بینید.فردوسی هم هرچه گفته را می شود مورد نقد و بررسی قرار داد.اما باید مواظب باشیم که اگر اشتباهی می بینیم کل چیزی را زیر سوال نبریم یا اتهام هایی نزنیم که مبالغه آمیز باشند و تناسبی با خطای مورد نظر نداشته باشد.
بعضی دوستان آنقدر سرجنگ با پان ایرانیسم و سایر پان ها دارند که بعضی وقتها از طرف دیگر بام می افتند و از هرچیزی برداشت تعصبات نژادی می کنند و به تندی از آن انتقاد می کنند.
این شعر انتقادی است به اینکه در آن زمان، اعراب با حمله به ایران سعی در غارت اموال مردم و نابودی فرهنگ و زبان ایرانی کردند و روزگار مردم ایران را سیاه کردند.بر کارهای احمقانه و جاهلانه ای که اعراب کردند و بر خونریزی ها و قساوت هایشان تاریخ گواهی می دهد و می توان در یک تاپیک جداگانه با استناد به تاریخ موارد بی شماری را ذکر کرد.وقتی بدانید که این شعر به مناسبت حمله اعراب به ایران سروده شده و هرچیزی را در جایگاه خودش با توجه به موضوع مورد نظر شاعر بخوانید دچار سو تفاهم نمی شوید.
فکر نمی کنم اگر کسی به موفقیتی در علم برسد بتوان آن را ارتباط با مذهب داد.در این صورت پس باید به مسیحیت بگرویم چون کشورهای اروپایی از لحاظ علم سرآمد هستند.مگر اینکه تصور کنیم زمانی اسلام کارآمد بوده و حالا نیست! درصد بگیرید که چند درصد کسانی که جایزه نوبل برده اند مسلمان بودند! همچنین بسیاری از دانشمندانی که به نام اسلام مصادره شده اند هرگز مسلمان نبوده اند که این موضوع را در این تاپیک باز نمی کنم.از جمله محمد بن زکریای رازی.
دانشمندان و شاعران به نام ایرانی قرن ها بعد از آمدن اسلام به ایران پای به جهان گداشتند.اگر اسلام قرار بود دانشمندی درست کند در قرن اول هجری چند دانشمند عرب مسلمان وجود داشت؟
همچنین نکته ای را از نظر دور ندارید.آنهم حمله اعراب به ایران را با اسلام خلط نکنید.تا آنجایی که من می دانم خود شیعیان هم از حمله ابوبکر و عمر به ایران طرفداری نمی کنند و کارهای اعراب را به پای آنها می نویسند نه به پای اسلام.پس پای اسلام را وسط نکشید.
متشکرم.
 
آخرین ویرایش:

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصا فکر می کنم که این شعر از فردوسی است.کسی که اشعار فردوسی را خوانده باشد می فهمد که این ابیات با سبک شعری فردوسی هماهنگ است.بارها دو بیت معروف این شعر تکرار شده است.با شناختی که از فردوسی داریم تعجب آور نیست که چنین ابیاتی سروده باشد.به هر حال مهم نیست چه کسی سروده. زیبا سروده!
هیچ کسی مقدس نیست آنهایی که اصرار برمقدس بودنشان داریم هم اگر بدون دیده تعصب به سخنانشان بنگرید پرت و پلا زیاد می بینید.فردوسی هم هرچه گفته را می شود مورد نقد و بررسی قرار داد.
بعضی دوستان آنقدر سرجنگ با پان ایرانیسم و سایر پان ها دارند که بعضی وقتها از طرف دیگر بام می افتند و از هرچیزی برداشت تعصبات نژادی می کنند و به تندی از آن انتقاد می کنند.
این شعر انتقادی است به اینکه در آن زمان، اعراب با حمله به ایران سعی در غارت مردم و نابودی فرهنگ و زبان ایرانی کردند و روزگار مردم ایران را سیاه کردند.بر کارهای احمقانه و جاهلانه ای که اعراب کردند و بر خونریزی ها و قساوت هایشان تاریخ گواهی می دهد و می توان در یک تاپیک جداگانه با استناد به تاریخ موارد بی شماری را ذکر کرد.این موضوع هیچ ارتباطی با نژاد پرستی ندارد.وقتی بدانید که این شعر به مناسبت حمله اعراب به ایران سروده شده و هرچیزی را در جایگاه خودش با توجه به موضوع مورد نظر شاعر بخوانید دچار سو تفاهم نمی شوید.
فکر نمی کنم اگر کسی به موفقیتی در علم برسد بتوان آن را ارتباط با مذهب داد.در این صورت پس باید به مسیحیت بگرویم چون کشورهای اروپایی از لحاظ علم سرآمد هستند.مگر اینکه تصور کنیم زمانی اسلام کارآمد بوده و حالا نیست! درصد بگیرید که چند درصد کسانی که جایزه نوبل برده اند مسلمان بودند! همچنین بسیاری از دانشمندانی که به نام اسلام مصادره شده اند هرگز مسلمان نبوده اند که این موضوع را در این تاپیک باز نمی کنم.از جمله محمد بن زکریای رازی.
دانشمندان و شاعران به نام ایرانی قرن ها بعد از آمدن اسلام به ایران پای به جهان گداشتند.اگر اسلام قرار بود دانشمندی درست کند در قرن اول هجری چند دانشمند عرب مسلمان وجود داشت؟
همچنین نکته ای را از نظر دور ندارید.آنهم حمله اعراب به ایران را با اسلام خلط نکنید.تا آنجایی که من می دانم خود شیعیان هم از حمله ابوبکر و عمر به ایران طرفداری نمی کنند و کارهای اعراب را به پای آنها می نویسند نه به پای اسلام.پس پای اسلام را وسط نکشید.
متشکرم.

1.نظر بنده و شما محترمه .اما اصحاب شعر و شاعری و متخصص فن با توجه به منبعی که بنده اوردم چیز دیگه میگن و تشکیک داشته اند تو این ابیات.
2.این شعر نه فقط در مزمت حمله اعراب به ایران بلکه بزرگ بینی قوم ایرانی بر قوم عرب و دون بودن عربها و والا بودن ایرانی را در بیت بیت این شعر میشه دید.میخواهید مصداقهاشو بیارم؟؟؟
3.بنده نخواستم بگم تمام موفقیتها به خاطر اسلام بود یا نبود.بلکه در جواب شعر فردوسی و البته خیال و توهم خیلی از دوستان خواستم بگم که حداقل به قول فردوسی هنر خوار نگشت و ادب کم نشد و فرهنگ از بین نرفت.حداقلش اگه نگیم مشوق بوده مخرب هم نبوده.چراکه بیشتر شاهکارهای ادبی بعد از همین حمله اعراب بوده.
جالبی قضیه اینجاست که نزدیک ترین شاعر به زمان حمله اعراب خود فردوسی بوده.که در زمانی زندگی میکرده که به شاعران بسیار ارزش گذاشته میشد.پس بر خلاف گفته فردوسی(یا هر کسی دیگه)نه هنر و ادب خوار شد و نه فرهنگ از بین رفت.
4.بحثی که عموما چه از قصد چه ناخواسته خیلی از مغرضین و یا ادمهای نا اگاه وسط میکشند این هست که اتفاقا بحث عرب و اسلام رو قاطی کرده و از توش نتیجه حاصله ی خود رو برداشت میکنن.در ضمن متن پان ایرانیسم هم میخوندید بد نبود.
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
.نظر بنده و شما محترمه .اما اصحاب شعر و شاعری و متخصص فن با توجه به منبعی که بنده اوردم چیز دیگه میگن و تشکیک داشته اند تو این ابیات.

بله.من بعد از ارسال پست لینک مورد نظر را دیدم.به نگر من این موضوعی است که نیازمند بررسی بیشتر است و نمی توان با یک لینک صراحتا درباره اش اظهارنظرکرد.چه بسا بتوان وبلاگ هایی را هم پیدا کرد که نظری خلاف آن را دارند و مستنداتی دارند.چیزی که بنده خواندم ظاهرا فقط در دو بیت از این شعر دچار تردید هستند و خود شعر را نفی نمی کنند.

این شعر نه فقط در مزمت حمله اعراب به ایران بلکه بزرگ بینی قوم ایرانی بر قوم عرب و دون بودن عربها و والا بودن ایرانی را در بیت بیت این شعر میشه دید.میخواهید مصداقهاشو بیارم؟؟؟

در اینجا دو موضوع مطرح است.یکی اینکه شاعر قصد داشته بگوید که نژاد ایرانی برتر از نژاد عرب است یا سعی داشته تصویر و نمایی از شرایط زمان حمله اعراب به ایران را به تصویر بکشد.تصویری از شرایط و جاهلیت یک عده دزد و غارتگر که به نام الله به چپاول و تجاوز پرداختند.من به شما توصیه می کنم که کتب تاریخی را مطالعه بفرمایید که حقیقتا اعراب بعد از حمله به ایران چه محدودیت ها وفشاری برسایر ادیان و زبان فارسی و شعر آوردند و چه ظلم بی اندازه ای بر ایرانیان روا داشتند. و چه کشتاری به راه انداختند و چه تجاوز ها به ناموس ایرانیان کردند.البته بنده می توانم چند نمونه را ذکر کنم اما مایل نیستم به سمت این بجث های تاریخی برویم.
توجه داشته باشید که شما وقتی می خواهید شعری را نقد کنید باید توجه و علم کافی نسبت به شعر را داشته باشید.مثلا اگر بنده از لفظ عرب استفاده می کنم آیا منظورم همه اعراب است؟ یا دارم تصویری از جامعه عرب را نشان می دهم و شرایط حاکم بر آن را به تصویر می کشم.فردوسی دارد می گوید که این مردمان با این فرهنگ و تفکرات پست به تجاوز و غارتگری کشوری همانند ایران که همراه با روم جزو کشور های متمدن و قدرتمند زمان خود بود پرداختند.بد نیست بدانید که اعراب در آن زمان مرسوم بوده است که سرهایشان را با شاش شتر می شستند و آن را مفید می دانستند.حالا این اعراب با این شرایط به کشوری با تمدن همانند ایران حمله می کنند و دست به غارت و کشتار می زنند.به نگر من اگر توجه بکنید که شاعر دارد تصویری از حمله اعراب به ایران و پیروزی اعراب را به تصویر می کشد و تاسف خودش را از پیروزی این مردمان بر ایرانیان ابراز می کند دیگر صحبت از مسائل نژادی نمی کنید.تکرار می کنم که شما این موضوع را در نظر نمی گیرید که شاعر در رابطه با پیروزی اعراب بر ایران شعر سروده و نه شعری در رابطه با نژاد عرب و ایران.شما باید زمان و مناسبتی را که فردوسی به خاطرش این شعر را سروده را هم در نظر بگیرید.به این شکل این شعر را در موضوع مورد نظر شاعر می خوانید و نه به صورت کلی.به این شکل دیگر تصور نمی کنید که شعر فردوسی برای امروز هم دارای اعتبار است چرا که می دانید که او دارد درمورد شرایط 1400 سال پیش سخن می گوید و تردیدی نیست که ایران در آن زمان کشوری متمدن و با شکوه و مردمانی به مراتب فرهیخته تر از مردم عرب بوده.

بنده نخواستم بگم تمام موفقیتها به خاطر اسلام بود یا نبود.بلکه در جواب شعر فردوسی و البته خیال و توهم خیلی از دوستان خواستم بگم که حداقل به قول فردوسی هنر خوار نگشت و ادب کم نشد و فرهنگ از بین نرفت.حداقلش اگه نگیم مشوق بوده مخرب هم نبوده.چراکه بیشتر شاهکارهای ادبی بعد از همین حمله اعراب بوده.

دو نکته را توجه داشته باشید.اعراب حدود 200 سال سلطه مستقیم بر ایران داشتند و فردوسی بعد از این زمان و در قرن چهارم به دنیا آمد.یعنی زمانی که اعراب دیگر سلطه ای بر ایران نداشتند.
نکته دوم اینکه بعد از حمله اعراب به ایران فرهنگ و زبان و دین و خط نوشتاری مردم مورد محدودیت و فشار و در معرض نابودی قرار گرقت.

وقتی قتیبه بن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را بازگشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بگذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود وکتابهایشان بسوزانید و تباه کرد تا آنکه مردم رفته رفته امی ماندند و از خط و کتاب بی بهره گشتند و اخبار آنها اکثرا فراموش شد و از میان رفت. آثار الباقیه ص 35

وقتی سعد بن ابی وقاص بر مدائن دست یافت در آنجا کتابهای بسیاری یافت .نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب این کتابها دستور خواست.عمر در پاسخ نوشت که همه آنها را به آب بیفکن که اگر آنچه در آن کتابهاهست سبب راهنمایی است خداوند برای ما قرآن فرستاده که از آنها نماینده تر است و اگر کتابها جز مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است.از این سبب همه کتابها را در آب یا آتش افکندند. ابن خلدون ص 285-286

اگر من بخواهم می توانم روایات متعدد تاریخی از بدرفتاری اعراب و ستیزه جویی آنها با زبان و فرهنگ و دین مردم ایرانی بیاورم اما اینجا جایش نیست.مسلما اعراب در طی چند قرن سلطه خود لطمه زیادی به زبان و فرهنگ ایرانی زدند اما نتوانستند محوش کنند.همین الان هم بد نیست نگاهی به زبان خود داشته باشید تا تغییرات گسترده را شاهد باشید.حتی در بعضی متن های مثلا حقوقی مان آنقدر کلمات عربی داریم که اصلا یک ایرانی نمی تواند معنا را دریابد.یک سند محضری را بخوانید ببینید چند کلمه عجیب عربی در آن مشاهده می کنید.خط نوشتاری تان هم عربی است.همچنین بعضی از آیین های سنتی و باستانی و آیین زرتشتی در ایران هم با محدودیت های زیادی روبرو شده است...

 
آخرین ویرایش:

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
1.بنده هم از اول گفتم که بحث تشکیک در میان است و از اولین پست هم این قضیه را خاظرنشان کردم
2.بهتر است به جای اینکه مراد شاعر رو از شعر تفسیر کنیم به تک تک کلمات شعر که مختص زمان و مکانی خاص نیست (مثل سوسمار خور و ...)توجه کنیم .نمیتونیم منکر این قضیه بشیم که فردوسی عربها را دون ایرانی ها میدونسته و این دقیقا همون نژاد برستی است.
در ضمن اگر بر فرض بخواهیم این شعر فردوسی رو مختص و فقط مختص به جنگ اعراب با ایران بداینم. و از انجایی که سه قرن بعد فردوسی شعرش را گفته میتوان با توجه به متن شعر این بدبختی و نگون بختی را تا قرن سوم نتیجه گرفت.در حالی که واقعا اینطور نبوده(بنده منکر اسیب جنگی در قرن اول نبوده و نیستم)

3.ایران در طول تاریخ خود سه حمله شدید را تجربه کرد.
حمله اسکندر.حمله اعراب و حمله مغول.
هر سه حمله بعد از اشغال سعی شد که فرهنگ ملت خودشان را بجای فرهنگ ایرانی ها بگذارند.
در هر سه قتل و غارت هم شد.
اما چه شد که ایرانی ها در دو حمله اسکندر و مغول علاوه بر اینکه غرق فرهنگ مهاجم نشدند بلکه فرهنگ انهارا در فرهنگ خود هضم کردند ولی در حمله اعراب برعکس شد و فرهنگ ایران تاثیر شگرفی از فرهنگ و ادب اعراب گرفت؟؟؟

اینها همه نشان از تقابل فرهنگی قوی با فرهنگی ضعیف تر را نشان میدهد.
فرهنگ اعراب درست است که بدی هایی داشت ولی اسلام و فرهنگ ان انقدر قوی و والا بود که ایرانیها در طول سالها باعث شد بیشتر فرهنگ انها را بگیرند و فرهنگی جدید به نام ایرانی اسلامی بسازند.

اینکه شاعر نتیجه میگیرد که فرهنگ از بین رفت و ادب خوار شد و ... بنده به نظر خودم نمیتونم قبول کنم فقط برای دوران جنگ باشه و فردوسی فقط برای همون دهه های اول جنگ اینهارو گفته.
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
بهتر است به جای اینکه مراد شاعر رو از شعر تفسیر کنیم به تک تک کلمات شعر که مختص زمان و مکانی خاص نیست (مثل سوسمار خور و ...)توجه کنیم .نمیتونیم منکر این قضیه بشیم که فردوسی عربها را دون ایرانی ها میدونسته و این دقیقا همون نژاد برستی است.

اولا
خود شما با لینکی که ارایه دادید گفتید که تردید وجود دارد که این دو بیت از فردوسی است پس دلیلی ندارد به چیزی که از آن مطمئن نیستیم استناد کنیم.
دوما
چرا نباید مراد شاعر رو از شعر تفسیر کنیم؟پس تفسیر شعر برای چیست؟
فردوسی این شعر را به خاطر حمله اعراب به ایران در زمان صدر اسلام سروده.حالا شما اصرار دارید که شرایط زمانی و موضوع مورد نظر شاعر را نادیده بگیرید و می گویید وقتی فردوسی صفتی را به اعراب نسبت می دهد به خاطر نژادشان است.فرق است بین اینکه عرب 1400 سال پیش جاهل بوده با عرب به خاطر نژادش همواره جاهل است پس می بینید که صفت جاهل(یا هر صفت دیگری) هم با توجه به درنظر گرفتن موضوع شعر دارای محدودیت زمانی است.بنده منکر تندی کلام فردوسی نیستم که بی مهابا از شرایط آن زمان اعراب سخن می گوید اما آن را نژاد پرستانه نمی دانم.بلکه صرفا تلاش شاعر برای به تصویر کشیدن شرایط این قوم قبل از حمله به ایران می دانم.

در ضمن اگر بر فرض بخواهیم این شعر فردوسی رو مختص و فقط مختص به جنگ اعراب با ایران بداینم. و از انجایی که سه قرن بعد فردوسی شعرش را گفته میتوان با توجه به متن شعر این بدبختی و نگون بختی را تا قرن سوم نتیجه گرفت.در حالی که واقعا اینطور نبوده(بنده منکر اسیب جنگی در قرن اول نبوده و نیستم)

فردوسی درمورد اینکه با سلطه اعراب چه اتفاقاتی رخ داد سخن گفته البته بدیهی است که این موضوع یکنواخت و همه جا به یک شکل نبوده.ایران سرزمین گسترده ای بوده و خلفای زیادی طی دو قرن به قدرت رسیده اند و حتی بعد از رفتن اعراب درست است که محدودیت های زیادی برطرف شد اما کماکان حاکمان ایران در مرکز خلافت اسلامی تعیین می شدند و ایران یک کشور مستقل نبود.مسلما همه آنها به یک شکل فکر نمی کردند.ما نباید انتظار داشته باشیم که شاعر این جزییات را در چند بیت با زبان شعر تجزیه تحلیل کند.بلکه فردوسی فقط تصویری کلی از حمله اعراب و پیامدهای سلطه اعراب را به تصویر کشیده و نظر خویش را یا کاملا درست یا با مبالغه بیان کرده.من منکر نژاد پرستی این شعر هستم اما نمی گویم هر آنچه در این شعر آمده صددرصد درست است و هیچ اشتباهی یا مبالغه ای در آن نیست.

ایران در طول تاریخ خود سه حمله شدید را تجربه کرد.
حمله اسکندر.حمله اعراب و حمله مغول.
هر سه حمله بعد از اشغال سعی شد که فرهنگ ملت خودشان را بجای فرهنگ ایرانی ها بگذارند.
در هر سه قتل و غارت هم شد.
اما چه شد که ایرانی ها در دو حمله اسکندر و مغول علاوه بر اینکه غرق فرهنگ مهاجم نشدند بلکه فرهنگ انهارا در فرهنگ خود هضم کردند ولی در حمله اعراب برعکس شد و فرهنگ ایران تاثیر شگرفی از فرهنگ و ادب اعراب گرفت؟؟؟

چون حمله عرب بر خلاف حمله اسکندر و مغول به بهانه دین جدید و با هدفی ایدئولوژیک بود.مغول برای آوردن یک دین جدید حمله نکرد.مغول اصلا کاری به دین مردم نداشت.مغولان معمولا به هرجا حمله کردند دین آنجا را پذیرفتند.مثلا در چین بودایی شدند.برای یک عده وحشی بربر همانند مغولان مسلما آیین اسلام پیام نیکو و جدیدی بوده که مورد توجه قرار گرفته.عرب روی زبان و دینش تعصب شدید داشت و عرب صدای مخالفانش را در نطفه خفه می کرد و به یاد داشته باشید که این روند قرنها ادامه داشته.مغولان به اندازه اعراب بر ایران سلطه نداشتند و حکومت نکردند و کاری هم با دین و زبان مردم نداشتند.آنها چیزی برای عرضه کردن نداشتند.
من منکر این نیستم که برای بعضی ایرانیان آیین اسلام جذابیت هایی داشته و حداقل بعد از رهایی از چنگ موبدان زرتشتی اسلام را آیینی بهتر دیده اند اما مسلما سرکوب و اختناق و سوزاندن کتاب ها و مخالفت با نشر عقاید سایر ادیان و برخورد کردن با اهل کتاب همانند شهروندان درجه دوم و ایجاد محدودیت برای اقلیت های دینی در این موضوع تاثیرگذار بوده.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا