نشريه آب و خاك Journal of water and soil

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي عملكرد زهكشي زيرزميني با استفاده از مدل SWAP

ارزيابي عملكرد زهكشي زيرزميني با استفاده از مدل SWAP

عنوان:
ارزيابي عملكرد زهكشي زيرزميني با استفاده از مدل SWAP (مطالعه موردي شبكه زهكشي ران بهشهر)


نويسنده(گان):
وحيدرضا وردي نژاد، حامد ابراهيميان، حجت احمدي،
چکيده:
به منظور ارزيابي عملكرد سيستم زهكشي زيرزميني، از مدل شبيه سازي شرايط غيرماندگار زهكشي، SWAP، استفاده شد. اين مدل با استفاده از داده هاي روزانه اندازه گيري شده به مدت 120 روز طي سال 1385، در شبكه زهكشي ران بهشهر كه شامل عمق سطح ايستابي، دبي خروجي از زهكش، شوري عصاره اشباع خاك و شوري زه آب خروجي از زهكش بود، مورد واسنجي قرار گرفت. واسنجي مدل SWAP به روش مدل سازي معكوس و از طريق اتصال آن به مدل WinPEST انجام شد. به منظور واسنجي پارامترهاي كمي، دو تابع هدف به طور همزمان به منظور حداقل كردن اختلاف مقادير شبيه سازي و اندازه گيري شده عمق سطح ايستابي و شدت زهكشي در نظر گرفته شد. همچنين براي واسنجي پارامترهاي كيفي، تابع هدف كمينه كردن اختلاف بين مقادير شبيه سازي و اندازه گيري شده شوري عصاره اشباع خاك تعريف شد. مقادير شبيه سازي شده شدت تخليه زهكش و سطح ايستابي تطابق خوبي با مقادير اندازه گيري شده داشت. مقدار خطاي مطلق برآورد سطح ايستابي و شدت زهكشي به ترتيب 7 و 4 درصد به دست آمد. زهكشي تجمعي اندازه گيري شده حدود 5/7 درصد (3/5 ميلي متر) بيشتر از مقدار شبيه سازي شده بود. مدل SWAP همچنين توانست با دقت قابل قبولي شوري خاك و زه آب خروجي از زهكش را شبيه سازي نمايد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه با مدل سازي معكوس، عملكرد مدل SWAP به طور قابل توجهي بهبود يافت.
کليدواژگان:
سطح ايستابي، شوري، مدل سازي معكوس، واسنجي

https://www.mediafire.com/?8z42w1ax73y08s0
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
پهنه بندي حوضه درياچه اروميه از نظر خشكسالي با روش تجزيه به عامل ها

پهنه بندي حوضه درياچه اروميه از نظر خشكسالي با روش تجزيه به عامل ها

عنوان:
پهنه بندي حوضه درياچه اروميه از نظر خشكسالي با روش تجزيه به عامل ها


نويسنده(گان):
مرضيه قرباني اقدم، يعقوب دين پژوه، احمد فاخري فرد، صابره دربندي،
چکيده:
روش هاي تحليلي كاهش ابعاد داده ها مانند PCA براي درك صحيحي از عوامل موثر بر تغييرات اقليمي با توجيه قسمت مهمي از كل واريانس با تعداد محدودي از مولفه هاي اصلي، در برنامه ريزي منابع آب حائز اهميت است. روش تجزيه به عامل ها در اين تحقيق به عنوان تصويركننده فضاي اطلاعات روي محورهاي محدود و معين استفاده شده است. هدف اصلي اين مطالعه پهنه بندي حوضه آبريز درياچه اروميه از نظر خشكسالي با روش تجزيه به عامل ها است. آمار بارش هاي ماهانه 30 ايستگاه هواشناسي در دوره آماري 2009-1972 استفاده شد. شاخص بارش استاندارد (SPI)، براي هر يك از ايستگاه هاي منتخب در دو مقياس 3 و 12 ماهه به كار برده شد. تجزيه به عامل هاي مربوط به داده هاي SPI براي پهنه-بندي منطقه از نظر مشخصه هاي خشكسالي انجام گرديد. همگني نواحي به دست آمده با روش آماره S ويلتشاير بررسي شد. نتايج تجزيه به مولفه هاي اصلي SPI سه ماهه (دوازده ماهه) نشان داد كه تعداد 5 (6) عامل ويژه بزرگتر از يك دارند و 08/68 (88/78) درصد از واريانس كل را در مجموع توجيه مي كند. حوضه درياچه اروميه با توجه به ضرايب عامل ها پس از چرخش در مقياس 3 ماهه (12 ماهه) به پنج (شش) ناحيه تفكيك شد. نتايج آزمون همگني نشان داد كه نواحي به دست آمده همگن هستند.
کليدواژگان:
مقدار ويژه، بردار ويژه، تجزيه به عامل ها، خشكسالي، مولفه هاي اصلي، اروميه، SPI سه و دوازده ماهه

https://www.mediafire.com/?0voel8xmhsx5wd6
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مقايسه برخي از شاخص هاي بهينه بهره وري آب در آبياري تناوبي اراضي شاليزاري رشت

مقايسه برخي از شاخص هاي بهينه بهره وري آب در آبياري تناوبي اراضي شاليزاري رشت


عنوان:
مقايسه برخي از شاخص هاي بهينه بهره وري آب در آبياري تناوبي اراضي شاليزاري رشت


نويسنده(گان):
محبوبه آقاجاني، مريم نوابيان،
چکيده:
آب يكي از نهاده هاي اصلي كشت برنج محسوب مي شود. هدف اساسي مديريت هاي نوين آبياري برنج، افزايش بهره وري آب مصرفي و صرفه جويي آب در اراضي شاليزاري مي باشد. در اين تحقيق، به منظور بهينه سازي مديريت آبياري تناوبي متناسب با نياز آبي مراحل مختلف رشد گياه برنج، يك مدل شبيه سازي- بهينه سازي ارائه شده است كه قادر به حداكثرسازي نمايه بهره وري تعرق، آب آبياري و تبخير-تعرق مي باشد. عمق آب در هر نوبت آبياري در مراحل استقرار، پنجه زني، زايشي و رسيدگي و دوره تناوب آبياري به عنوان متغيرهاي تصميم انتخاب شدند. شبيه سازي مراحل رشد گياه، با استفاده از مدل هيدرولوژيكي كشاورزي SWAP و حل مدل بهينه سازي براي حداكثر نمودن بهره وري، به روش الگوريتم ژنتيك انجام شد. در نهايت، مقادير بهينه بهره وري آب آبياري، تعرق و تبخير- تعرق به ترتيب 60/1، 90/2 و 33/1 كيلوگرم در متر مكعب بدست آمدند. پس از بررسي شاخص هاي بهره وري بهينه آب، به دليل اعمال دور آبياري متناسب با شبكه آبياري سفيدرود و سهولت اندازه گيري آب ورودي، شاخص بهره وري آب آبياري از ميان شاخص هاي تعيين بهره وري آب مناسب تر تشخيص داده شد. نتايج حداكثرسازي شاخص بهره وري آب آبياري نشان داد كه عمق آب آبياري 51، 29، 39 و 11 ميلي متر به ترتيب در مراحل استقرار، پنجه زني، زايشي و رسيدگي با دوره تناوب 8 روز منجر به بهبود بهره وري آب مصرفي براي برنج رقم هاشمي اراضي شاليزاري رشت مي شود. نتايچ بهينه يابي نشان دهنده برتري آبياري تناوبي بهينه در مقايسه با آبياري غرقاب برنج است.
کليدواژگان:
الگوريتم ژنتيك، برنج، بهره وري آب، مديريت آبياري تناوبي، مدلSWAP

https://www.mediafire.com/?y7z8f8kig4gfydd
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي و توسعه مدل هاي برآورد تلفات انتقال در رودخانه هاي منتخب استان خراسان رضوي

بررسي و توسعه مدل هاي برآورد تلفات انتقال در رودخانه هاي منتخب استان خراسان رضوي


عنوان:
بررسي و توسعه مدل هاي برآورد تلفات انتقال در رودخانه هاي منتخب استان خراسان رضوي


نويسنده(گان):
رضا غفوريان، علي باقريان كلات، امير گُرد نوشهري،
چکيده:
بخشي از آب رودخانه ها در حين حركت به بستر رودخانه نفوذ مي نمايد. ميزان آب نفوذ يافته به بستر، به ويژگي هاي مختلف رودخانه بستگي دارد. همواره اين سوال مطرح بوده كه از ميزان آب در حال جريان در يك رودخانه، چه مقدار آن به بستر رودخانه نفوذ كرده و در صورت فراهم بودن ساير شرايط، آبهاي زيرزميني را تغذيه مي كند؟ در اين ارتباط تعدادي از رودخانه هاي بخش جنوبي حوضه آبريز كشف رود شامل فريزي، زشك (شانديز) و گلستان، واقع در شمال ارتفاعات بينالود، انتخاب شده و با اندازه گيري مستقيم جريان در دبي هاي مختلف با دستگاه سرعت سنج (مولينه) در طول بهار سالهاي 88، 89 و 90، در ابتدا و انتهاي بازه اي از رودخانه، واقع در ابتداي مخروط افكنه پايين دست حوضه آبريز هر رودخانه، ميزان نفوذ آب به بستر رودخانه ها با استفاده از تفاضل مقادير دبي در ابتدا و انتهاي بازه، محاسبه گرديد. با برداشت پروفيل طولي و مقاطع عرضي و اجراي مدل Hec-Ras، مقادير سطح نشت و محيط خيس شده در هر يك از بازه ها تعيين گرديد. رابطه نمايي معني داري بين مقادير درصد نفوذ و متغيرهاي دبي در ابتداي بازه و متوسط محيط خيس شده بازه در هر كيلومتر طول بستر براي رودخانه هاي تحت بررسي بدست آمد. نتايج نشان داد با افزايش دبي، ميزان درصد نفوذ در هر كيلومتر طول بستر كاهش مي يابد. هم چنين ميزان شدت نفوذپذيري از غرب به شرق به ترتيب در رودخانه فريزي بيشترين و در رودخانه گلستان، كمترين مقدار است. با توجه به مقادير نفوذ بدست آمده براي هر كيلومتر بستر، توسعه مدلي نمايي و مستقل از محيط خيس شده بستر، به فرم براي برآورد ميزان دبي كاهش يافته در هر نقطه از مسير هريك از رودخانه هاي يادشده، از نتايج ديگر اين تحقيق است.
کليدواژگان:
نفوذپذيري، مدل، كشف رود. Hec، Ras

https://www.mediafire.com/?o36s25bi2j0nn61
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
پيش بيني جريان رودخانه با استفاده از مدل غيرخطي سري زماني دو-خطي

پيش بيني جريان رودخانه با استفاده از مدل غيرخطي سري زماني دو-خطي


عنوان:
پيش بيني جريان رودخانه با استفاده از مدل غيرخطي سري زماني دو-خطي (مطالعه موردي رودخانه هاي باراندوزچاي و شهرچاي اروميه)


نويسنده(گان):
هادي ناوه، كيوان خليلي، محمد تقي اعلمي، جواد بهمنش،
چکيده:
يكي از ابزار هاي مهم در مدل سازي و پيش بيني فرآيند هاي هيدرولوژيكي استفاده از مدل سازي و تحليل سري هاي زماني است. سري هاي توليد شده جريان رودخانه با استفاده از مدل هاي سري زماني در مطالعات مختلفي نظير خشكسالي، سيلاب، طراحي سيستم هاي مخازن و اهداف فراوان ديگر قابل استفاده مي باشد. با توجه به اين كه فرآيند جريان رودخانه مي تواند در مقياس هاي مختلف زماني و مكاني غيرخطي باشد، استفاده از مدل هاي غيرخطي سري هاي زماني بسيار مفيد خواهد بود. هدف از اين تحقيق، به كار گيري مدل سري زماني غير خطي بي لينير در پيش بيني جريان رودخانه بوده كه بدين منظور از داده هاي 31 و 39 ساله دبي جريان ماهانه دو رودخانه ، به ترتيب شهر چاي و باراندوزچاي اروميه واقع در استان آذربايجان غربي استفاده شده است. كه مساحت حوضه آبريز باراندوزچاي و شهرچاي به ترتيب 1203 و 636 كيلومترمربع مي باشد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه در دو رودخانه مورد مطالعه مدل غير خطي بي لينير، به دليل خطاي كمتر نسبت به مدلهاي خطي ARMA كارآيي بهتري داشته است. اما خطاي مدل دو-خطي برازش شده براي رودخانه باراندوزچاي برابر 605/1 و رودخانه شهرچاي معادل 920/1 بوده كه علت كم بودن خطاي مدل رودخانه باراندوزچاي ممكن است طولاني بودن دوره آماري اين ايستگاه و يا تغذيه اين رودخانه از چشمه ها و منابع آب هاي زيرزميني باشد.
کليدواژگان:
پيش بيني، دبي جريان، مدل ARMA، مدل دو، خطي، غيرخطي

https://www.mediafire.com/?uqv46nvbji42f9s
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي عوامل موثر بر ضريب مانينگ در رودخانه ها و ارائه ي رابطه اي جديد جهت تخمين آن

بررسي عوامل موثر بر ضريب مانينگ در رودخانه ها و ارائه ي رابطه اي جديد جهت تخمين آن

عنوان:
بررسي عوامل موثر بر ضريب مانينگ در رودخانه ها و ارائه ي رابطه اي جديد جهت تخمين آن (مطالعه ي موردي: رودخانه ي فريزي)


نويسنده(گان):
علي اكبر عباسي، محمد ملك نژاد يزدي،
چکيده:
يكي از مهم ترين مباحث در مهندسي رودخانه، تخمين ضريب مقاومت جريان است. روش هاي مختلفي براي تخمين اين ضريب، ارائه شده است كه عمدتاً براي شرايط خاص هر رودخانه كاربرد دارند. در اين مطالعه مجموعه اي از اطلاعات هيدروليكي و هندسي رودخانه فريزي كه در محدوده مورد مطالعه، رودخانه داراي بستر شني مي باشد گردآوري شد. در اين مقطع، بايد جريان يكنواخت، آشفته، بطور هيدروليكي زبر، بدون موانع و گياهان و نيز بدون فرم هاي بستر باشد تا بتوان اثرات اين موارد را بر مقاومت جريان كم كرد و فرض كرد كه مقاومت جريان عمدتاً ناشي از اندازه ذرات بستر مي باشد. نتايج نشان داد، علاوه بر دانه بندي مصالح بستر، رفتار هيدروليكي جريان نيز در محاسبه ضريب زبري موثر است. به همين منظور با انجام آناليز ابعادي، مشخص شد، عدد فرود جريان مي تواند به عنوان پارامتر بيانگر اين رفتار در نظر گرفته شود، علاوه بر عدد فرود، شعاع هيدروليكي و قطر متوسط ذرات بستر نيز در تخمين ضريب زبري موثرند. بررسي بيشتر در اين مورد نشان داد، ضريب زبري جريان نسبت عكس با عدد فرود دارد. در نهايت رابطه اي ارائه شد كه قادر است با دقتي مناسب (993/0=R2) ضريب زبري را تخمين بزند.
کليدواژگان:
مهندسي رودخانه، آناليز ابعادي، عدد فرود، رودخانه فريزي

https://www.mediafire.com/?0n78jgtk3y0gwd7
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي و مقايسه دو مدل گري GM(1،1) و اسكگز در برآورد توزيع اندازه ذرات خاك هاي دشت شهركرد

ارزيابي و مقايسه دو مدل گري GM(1،1) و اسكگز در برآورد توزيع اندازه ذرات خاك هاي دشت شهركرد

عنوان:
ارزيابي و مقايسه دو مدل گري GM(1،1) و اسكگز در برآورد توزيع اندازه ذرات خاك هاي دشت شهركرد


نويسنده(گان):
حبيب اله بيگي هرچگاني، ياسر استواري،


چکيده:
توزيع اندازه ذرات (PSD) يكي از مهمترين ويژگي هاي فيزيكي خاك است. مدل گري GM(1،1) روشي جديد و متفاوت از روش هاي تجربي و پارامتريك براي توصيف و پيش بيني توزيع اندازه ذرات خاك است. در اين تحقيق برآورد توزيع اندازه ذرات خاك توسط دو مدل گري و اسكگز در پنج كلاس بافتي شامل 138 نمونه در خاك هاي دشت شهركرد مورد مقايسه قرار گرفته است. براي ارزيابي و مقايسه دو مدل از چهار شاخص آماري (MSE،MAPE ،AAE ،R2) و خطوط 1:1 استفاده شد. نتايج نشان داد هر دو مدل اسكگز و گري در هر پنج كلاس بافتي به خوبي توزيع اندازه ذرات خاك را برآورد مي كنند. در عين حال برآورد مدل اسكگز در بافت لومي (سبك ترين بافت در اين مطالعه) و برآورد مدل گري در بافت رسي (سنگين ترين بافت در اين مطالعه) كمترين خطا را داشت. به نظر مي رسد با سبك تر شدن بافت برآورد مدل اسكگز و با سنگين ترين شدن بافت برآورد مدل گري بهبود يافت. همچنين در برخي كلاس هاي بافتي مقدار خطاي مدل اسكگز با افزايش ضريب يكنواختي و ضريب انحناء تمايل به كاهش و خطاي ناشي از مدل گري تمايل اندكي به افزايش دارد.


کليدواژگان:
مدل گري، مدل اسكگز، دشت شهركرد، توزيع اندازه ذرات
 

پیوست ها

  • 5711-1438303086-74V.pdf
    330.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
اثر كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب بر خصوصيات شيميايي خاك

اثر كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب بر خصوصيات شيميايي خاك

عنوان:
اثر كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب بر خصوصيات شيميايي خاك

نويسنده(گان):
فاطمه اكبرنژاد، عليرضا آستارايي، امير فتوت، مهدي نصيري محلاتي،

چکيده:
اخيرًا استفاده از كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب در كشاورزي مورد توجه قرار گرفته است. اين پسماندهاي آلي منبع با ارزشي براي بهبود ماده آلي خاك بوده و با تاثير بر خصوصيات فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي خاك سبب افزايش محصول و حاصل خيزي آن مي شوند. به منظور بررسي اثر كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب بر خصوصيات شيمايي خاك، آزمايشي با دو نوع كود آلي كمپوست پسماند شهري (MSWC) و لجن فاضلاب (SS) هر كدام در سه سطح (صفر، 15 و 30 تن در هكتار) به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار در گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. نتايج نشان داد اثر كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب و اثر متقابل آنها تاثير معني دار بر خصوصيات شيميايي خاك داشت. با افزايش سطوح كمپوست پسماند شهري و لجن فاضلاب كربن آلي و قابليت هدايت الكتريكي خاك افزايش يافت. بيشترين نيتروژن آلي خاك در تيمارهاي حاوي كود پسماند زباله شهري مشاهده شد. سهم لجن فاضلاب در افزايش نيتروژن آلي خاك كمتر از كمپوست پسماند شهري بود. همچنين استفاده توام از پس ماندهاي آلي (كمپوست و لجن فاضلاب) اسيديته خاك را به طور معني دار نسبت به شاهد كاهش داد.

کليدواژگان:
اسيديته خاك، پسماندهاي آلي، قابليت هدايت الكتريكي، كربن آلي، نيتروژن آلي
 

پیوست ها

  • 5711-1450308462-ZWO.pdf
    138.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي كارائي مصرف آب ذرت در دشت اوان (مطالعه موردي جنوب حوضه آبريز كرخه)

ارزيابي كارائي مصرف آب ذرت در دشت اوان (مطالعه موردي جنوب حوضه آبريز كرخه)

عنوان:
ارزيابي كارائي مصرف آب ذرت در دشت اوان (مطالعه موردي جنوب حوضه آبريز كرخه)

نويسنده(گان):
منصور معيري، ابراهيم پذيرا، حميد سيادت، فريبرز عباسي، حسين دهقاني سانيج،

چکيده:
اين مطالعه به منظور ارزيابي مديريت كشاورزان در آب مصرفي، توليد دانه و عوامل موثر در كارائي مصرف آب ذرت تابستانه در اراضي پاياب سد كرخه (دشت اوان) طي سال هاي 86-1385 اجرا شد. در دشت اوان، ذرت بصورت رديفي روي پشته هاي با فواصل 75 سانتي متري كشت و بصورت جوي و پشته آبياري مي شود. در دو فصل زراعي و به نسبت مساحت اراضي اين دشت با منبع تامين آب متفاوت، هفت واحد آبياري شامل: سه واحد آبياري شبكه كانال(سرخه)، دو واحد آبياري چاه، يك واحد رودخانه و يك واحد با منبع تلفيقي شبكه كانال و چاه و از هر واحد آبياري، سه مزرعه با مديريت كشاورزان مختلف انتخاب شدند. با نمونه گيري خاك مزارع انتخابي قبل از كشت نياز كودي و برخي مشخصات فيزيكي و شيميايي تعيين شد. ضمن ثبت مديريت هاي زراعي و كودي كشاورزان، حجم آب ورودي به مزارع و رواناب خروجي در هر نوبت آبياري، تراكم بوته و عملكرد دانه ذرت در زمان رسيدگي فيزيولوژيك اندازه گيري شد. با ثبت تاريخ كاشت و مراحل رشد گياه، با استفاده از روش تشت تبخير، نياز آبي و با استفاده از داده هاي ثبت شده كارائي مصرف آب آبياري (WPI+R)، بازده كاربرد آب (WAE) و كارائي مصرف آب ذرت (CWP) براي هر مزرعه محاسبه شدند. براساس نتايج بدست آمده متوسط دو ساله عملكرد دانه ذرت، كارائي مصرف آب آبياري، بازده كاربرد آب و كارائي مصرف آب ذرت به ترتيب، kg/ha 4844، kg/m3 38/0، 6/38% وkg/m3 01/1 بدست آمد. مقايسه مديريت هاي زراعي، آبياري و تغذيه اي كشاورزان با توصيه هاي تحقيقاتي نشان داد كه مهمترين عامل پايين بودن كارائي مصرف آب ناشي از آگاهي كم كشاورزان منطقه از مديريت هاي مناسب بود.

کليدواژگان:
آبياري جويچه اي، بازده كاربرد، ذرت،كارائي مصرف آب، مديريت آبياري
 

پیوست ها

  • 5711-1461222581-VSK.pdf
    153.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي كيفي تناسب اراضي منطقه شهركرد براي ذرت علوفه اي به روش فائو و با استفاده از برنامه ALES

ارزيابي كيفي تناسب اراضي منطقه شهركرد براي ذرت علوفه اي به روش فائو و با استفاده از برنامه ALES

عنوان:
ارزيابي كيفي تناسب اراضي منطقه شهركرد براي ذرت علوفه اي به روش فائو و با استفاده از برنامه ALES

نويسنده(گان):
سپيده اعتدالي، جواد گيوي،

چکيده:
با توجه به استفاده بي رويه از اراضي و تخريب آن ها از يك طرف و نياز روز افزون به افزايش عملكرد در واحد سطح از طرف ديگر، ضرورت بهره برداري بهينه از اراضي بيش از پيش احساس مي شود. يكي از راه هاي رسيدن به اين مقصود، ارزيابي كيفي تناسب اراضي براي يك نبات خاص است. اين تحقيق به منظور انجام اين نوع ارزيابي براي ذرت علوفه اي در منطقه شهركرد و بررسي كارآيي روش هاي ارزيابي تناسب اراضي انجام گرفت. در اين راستا، با انطباق خصوصيات اراضي با نيازهاي رويشي گياه مورد نظر، از طريق روش هاي محدوديت ساده و پارامتريك و با استفاده از نرم افزار ALES، كلاس تناسب واحدهاي اراضي براي ذرت علوفه اي تعيين گرديد. براي ساختن مدل در نرم افزار ALES، روش محدوديت ساده بكار رفت و يك بانك اطلاعاتي دربرگيرنده واحدهاي خاك، خصوصيات خاك و نيازهاي رويشي ذرت علوفه اي در محيط نرم افزار ايجاد و سپس اطلاعات مربوط به خصوصيات اراضي با نيازهاي رويشي ذرت علوفه اي انطباق داده شد. نتايج نشان داد كه وقتي از نرم افزار ALES استفاده مي-شود و زماني كه در روش پارامتريك، رابطه ريشه دوم بكار مي رود، اغلب واحدهاي اراضي براي كشت آبي ذرت علوفه اي، در زير كلاس تناسب (S2C) قرار مي گيرند. زماني كه رابطه استوري مورد استفاده قرار مي گيرد، اغلب واحدهاي اراضي به علت ضرب درجات تناسب و نه بخاطر محدوديت هر يك از مشخصات اراضي، داراي تناسب بحراني (S3C) مي شوند. بيشترين محدوديت را براي كشت آبي ذرت علوفه اي در منطقه مورد مطالعه، متوسط درجه حرارت حداقل سيكل رشد و نسبت تعداد ساعات آفتابي به طول روز در مرحله رشد رويشي و در بعضي واحدهاي اراضي، pH خاك نيز عامل محدود كننده توليد بحساب مي آيد.

کليدواژگان:
ارزيابي كيفي تناسب اراضي، برنامه ALES، ذرت علوفه اي، روش فائو
 

پیوست ها

  • 5711-1472136720-52T.pdf
    240.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مقايسه الگوريتمهاي SEBAL و S-SEBI در برآورد تبخير و تعرق در منطقه كرج

مقايسه الگوريتمهاي SEBAL و S-SEBI در برآورد تبخير و تعرق در منطقه كرج

عنوان:
مقايسه الگوريتمهاي SEBAL و S-SEBI در برآورد تبخير و تعرق در منطقه كرج

نويسنده(گان):
بهاره حسن پور، فرهاد ميرزايي، صالح ارشد، هانيه كوثري،

چکيده:
در اين مطالعه دو روش برآورد تبخير و تعرق توسط تصاوير ماهواره اي مورد مقايسه قرار گرفت. اطلاعات مزرعه اي در تابستان سال 1388 با كشت گياه ذرت در مزرعه اختصاصي موسسه تحقيقات فني و مهندسي كشاورزي واقع در كرج به دست آمد. در اين مطالعه شارهاي گرمايي سطح زمين توسط بيلان انرژي نسبت بوون در 6 روز اندازه گيري شد. متعاقبا تصاوير سنجنده موديس براي برآورد تبخير و تعرق منطقه با استفاده از دو الگوريتم SEBAL و S-SEBI مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت اين دو الگوريتم در برآورد شار گرماي محسوس است. نتايج نشان مي دهد كه ريشه ميانگين مربعات خطا در برآورد شار گرماي خالص و شار گرماي خاك به ترتيب 46 و 43 (w/m2) بوده است. الگوريتم SEBAL قادراست شار گرماي محسوس را نسبت به الگوريتم S-SEBI به مراتب بهتر برآورد نمايد و بنابراين شار گرماي نهان نيز بهتر برآورد مي گردد. مقدار ريشه ميانگين مربعات خطا شار گرماي محسوس و شار گرماي نهان برآورد شده توسط الگوريتم SEBAL به ترتيب 58 و 31 (w/m2) بوده و اين مقادير در برآورد الگوريتم S-SEBI به ترتيب 111 و 74 (w/m2) هستند. تفاوت بين اين دو الگوريتم به دليل استفاده از داده هاي هواشناسي در برآورد شار گرماي محسوس و مقاومت ايروديناميك در الگوريتم SEBAL است. همچنين نتايج حاصل نشان داد تبخير و تعرق ساعتي برآورد شده توسط الگوريتم SEBAL ، 05/0ميليمتر در ساعت با مقدار اندازه گيري شده، تفاوت دارد كه حدود 1% تبخير و تعرق ساعتي مي باشد. حال آنكه در الگوريتم S-SEBI اين مقادير به ترتيب 11/0 و 11 درصد است. تبخير و تعرق روزانه برآورد شده توسط الگوريتم SEBAL 4/0 ميليمتر در روز با مقدار اندازه گيري شده، تفاوت دارد و ضريب توده باقيمانده 1 درصد است. حال آنكه در الگوريتم S-SEBI اين مقادير به ترتيب 1 و 12 درصد است.

کليدواژگان:
تبخير و تعرق، بيلان انرژي سطح، شار گرماي محسوس، شار گرماي نهان، شار گرماي خالص
 

پیوست ها

  • 5711-1484142160-XUM.pdf
    364.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي نشان پديده نوسان هاي مادن-جوليان بر رخداد بارش هاي روزانه استان هاي سيستان و بلوچستان و فارس

ارزيابي نشان پديده نوسان هاي مادن-جوليان بر رخداد بارش هاي روزانه استان هاي سيستان و بلوچستان و فارس

عنوان:
ارزيابي نشان پديده نوسان هاي مادن-جوليان بر رخداد بارش هاي روزانه استان هاي سيستان و بلوچستان و فارس


نويسنده(گان):
حبيب اله قائداميني اسدآبادي، سيد محمدجعفر ناظم السادات،


چکيده:
نوسان هاي مادن جوليان يكي از پديده هاي جوي حاره اي مي باشد كه با دوره هاي فعال همرفتي در پهنه هاي گرمسيري نيمكره شرقي در پيوند مي باشد. همزمان با فاز فعال اين پديده كاركردهاي همرفتي در سراسر پهنه هاي گرمسيري شرق اقيانوس هند و غرب اقيانوس آرام افزايش مي يابد. فازهايي از اين پديده كه بارش هاي همرفتي آن در پهنه هايي رخ مي دهد كه با فازهاي 3، 4، 5 و 6 مشخص مي گردد، فاز مثبت و فازهايي كه بارش هاي آن در پهنه هاي چيرگي فاز 1، 2، 7 و 8 رخ مي دهد، فاز منفي ناميده شد. پيوند ميان نمايه MJO و بارش هاي نوامبر تا آوريل در 7 ايستگاه كه در استان هاي سيستان بلوچستان و فارس جاي گرفته اند، در دوره زماني 2005-1979 براي آگاهي از نشان فازهاي اين پديده بر اندازه بارش و تواتر رخداد دوره هاي خشك و تر در مقياس زماني روزانه ارزيابي گرديد. يافته هاي آماري نشان داد كه اندازه بارش همزمان با چيرگي فاز منفي به گونه ي معني داري از مقادير بارش همزمان با چيرگي فاز مثبت بيشتر مي باشد. در بيشتر ايستگاه ها، همزمان با چيرگي فازهاي منفي MJO احتمال رخداد دور ه هاي تر در فاز 2 كمتر از فازهاي 1، 7 و 8 مي باشد. همچنين همزمان با چيرگي فازمثبت MJO احتمال رخداد دوره هاي خشك در فاز 4 و 5 به ترتيب در استان هاي فارس و سيستان بلوچستان، بيشتر از فازهاي 3 و 6 مي باشد.


کليدواژگان:
MJO، بارش روزانه، فاز مثبت و منفي، سيستان بلوچستان و فارس
 

پیوست ها

  • 5711-1497238904-IF8.pdf
    98 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
كاربرد مرحله يكم روش رويه پاسخ در مطالعات كشاورزي: بهينه سازي تنش هاي كم آبي و شوري براي گندم بهاره

كاربرد مرحله يكم روش رويه پاسخ در مطالعات كشاورزي: بهينه سازي تنش هاي كم آبي و شوري براي گندم بهاره

عنوان:
كاربرد مرحله يكم روش رويه پاسخ در مطالعات كشاورزي: بهينه سازي تنش هاي كم آبي و شوري براي گندم بهاره


نويسنده(گان):
امير حق وردي، بيژن قهرمان، كامران داوري، محمد كافي،


چکيده:
در سال هاي اخير مطالعات بسياري در ارتباط با مدل سازي تنش هاي كم آبي و شوري و بررسي اثرات آن ها بر خصوصيات مختلف گياهان زراعي انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسي كاربرد مرحله يك روش رويه پاسخ در مطالعات شوري و كم آبي به منظور تعيين سطوح بهينه متغيرهاي مستقل (سطوح كم آبي و شوري در مراحل مختلف رشد) براي دستيابي به بيشترين ميزان محصول براي گندم بهاره در منطقه مشهد مي باشد. آزمايش در سال زراعي 89-1388 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. آزمايش فاكتوريل با پنج متغير ميزان شوري آب آبياري با دو سطح 5/0 و 10 دسي زيمنس بر متر و ميزان آب آبياري در چهار مرحله مختلف رشد، بدون تكرار و در دو سطح از هر متغير، 20 و 100 درصد نياز آبي، انجام پذيرفت. نتايج نشان داد كه ميزان آب آبياري در مراحل مختلف رشد و شوري آبي آبياري تاثيري متفاوت و بالا بر ميزان محصول دارد. اثر متقابل شوري و ميزان آب آبياري بر محصول ناچيز بود. راندمان مصرف آب در سناريوهاي مختلف بهينه سازي بين 84/5 تا 31/7 (kg.h-1.m-1) بود. نتايج بهينه سازي لزوم در نظر گرفتن مدل هاي غير خطي و طرح ريزي آزمايشات آتي در فضاي داخلي سطوح تحقيق حاضر (100 درصد و 20 درصد نياز آبي) و متمايل به نيمه بالايي (تنش هاي كمتر از 50 درصد) را اثبات نمود. همچنين اثر مهم و غير خطي شوري نشان داد كه اين تنش با جزئيات بيشتري بايستي بررسي شود.


کليدواژگان:
تابع مطلوبيت، تابع توليد، كم آبياري، نمودار پارتو، نمودار باكس، كاكس
 

پیوست ها

  • 5711-1510335672-EB4.pdf
    231.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي پتانسيل انسداد فيزيكي سه نوع پوشش زهكشي مصنوعي توسط آزمون نفوذسنجي در شرايط كاربرد آب و خاك شور

بررسي پتانسيل انسداد فيزيكي سه نوع پوشش زهكشي مصنوعي توسط آزمون نفوذسنجي در شرايط كاربرد آب و خاك شور

عنوان:
بررسي پتانسيل انسداد فيزيكي سه نوع پوشش زهكشي مصنوعي توسط آزمون نفوذسنجي در شرايط كاربرد آب و خاك شور


نويسنده(گان):
عليرضا حسن اقلي، شهره پدرام،


چکيده:
تهيه پوشش هاي شن و ماسهاي كه در پروژه هاي زهكشي زيرزميني كشور مورد استفاده قرار ميگيرند، با مشكلات اجرايي همچون هزينه سنگين، به دليل بعد مسافت از منابع قرضه تا بهم خوردگي دانهبندي و نيز عمليات اجرايي دشوار (حفر ترانشه هاي نسبتاً عريض) و مسايل زيست محيطي روبرو ميباشد. از همين رو در طرح هاي زهكشي، جهت گيري به سمت استفاده از گزينه هاي ديگر نظير پوششهاي مصنوعي زهكشي، در دستور كار قرار گرفته است. از طرفي بررسي عملكرد پوششهاي مصنوعي منتخب قبل از اجرا در سطح مزرعه توسط آزمونهاي استاندارد ضروري ميباشد. لذا در اين تحقيق در شرايط آزمايشگاهي و با استفاده از مدل فيزيكي نفوذسنج (طراحي شده براساس استاندارد ASTM D-5101) به-بررسي عملكرد 3 پوشش مصنوعي زهكشي PP450، PP700 و PP900 در شرايط كاربرد زه آب شور ( dS/m2/22 =EC) در مقايسه با آب غيرشور ( dS/m78/0 =EC) و در حضور خاك شور و سديمي ( dS/m3/169EC= و (meq/lit)0.5 18/45SAR=) تهيه شده از محل پروژه زهكشي واقع در شمال خرمشهر پرداخته شد. استفاده از زه آب و خاك شور يكي از موارد متمايز اين پژوهش بود كه شرايط آزمون را به حالت واقعي پروژه نزديك تر ميساخت و از اين مهم در استانداردهاي مربوطه و تاثير آن بر نتايج آزمون نفوذسنجي صحبتي به ميان نيامده است. درطي مراحل آزمون، شاخص هايي همچون تغييرات هدايت هيدروليكي مجموعه خاك- پوشش مصنوعي و نسبت گراديان در پنج گراديان هيدروليكي (1، 5/2، 5، 5/7 و10) به منظور بررسي پتانسيل انسداد فيزيكي پوشش هاي مصنوعي در شرايط كاربرد آب و خاك شور و سديمي، درقالب طرح آماري فاكتوريل به صورت كاملاً تصادفي و در 3 تكرار مورد بررسي و مقايسه قرار گرفت. با ملاحظه مقادير متوسط هدايت هيدروليكي در شرايط كاربرد زه-آب شور و آب غيرشور و مقايسه آنها با يكديگر مشخص شد كه ميزان هدايت هيدروليكي مجموعه، با افزايش EC آب كاهش يافت، به طوري كه هدايت هيدروليكي مجموعه خاك- پوششهاي مصنوعي PP900، PP700 و PP450 در شرايط كاربرد آب غيرشور به ترتيب 29/1، 36/1 و 26/1 برابر هدايت هيدروليكي آنها در شرايط كاربرد زه آب شور بود. از طرفي، درصد افت هدايت هيدروليكي در طول آزمون، در شرايط كاربرد زه آب شور و در تمامي پوششها، بيشتر از درصد افت هدايت هيدروليكي در شرايط كاربرد آب غيرشور مشاهده شد كه حاكي از افزايش پتانسيل انسداد فيزيكي پوششها در شرايط كاربرد زه آب شور ميباشد. در هر 3 آزمايش، نسبت گراديان (كه از تقسيم گراديان هيدروليكي مجموعه خاك- پوشش مصنوعي بر گراديان هيدروليكي خاك به دست مي آيد و چنانچه مقدار آن از 0/1 تجاوز كند، پوشش مصنوعي مستعد انسداد فيزيكي است) كمتر از يك بود. در نهايت، مجموع نتايج آزمونهاي نفوذسنجي و آناليزهاي آماري حاكي از عملكرد مطلوب تر پوشش مصنوعي PP450 نسبت به دو پوشش مصنوعي ديگر به كار رفته در اين آزمونها بود، ليكن ضروري است تا به گزينه كيفيت آب در آزمون هاي نفوذسنجي، به عنوان عاملي تاثيرگذار، توجه لازم مبذول شود.


کليدواژگان:
پوشش مصنوعي، خرمشهر، زه آب، شوري، نسبت گراديان، نفوذسنج، هدايت هيدروليكي
 

پیوست ها

  • 5711-1522341180-74V.pdf
    553.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
پهنه بندي توزيع مكاني سرب، روي و كادميم و ارزيابي آلودگي خاك هاي منطقه انگوران، استان زنجان

پهنه بندي توزيع مكاني سرب، روي و كادميم و ارزيابي آلودگي خاك هاي منطقه انگوران، استان زنجان

عنوان:
پهنه بندي توزيع مكاني سرب، روي و كادميم و ارزيابي آلودگي خاك هاي منطقه انگوران، استان زنجان


نويسنده(گان):
سمانه عبداللهي، محمدامير دلاور، پرويز شكاري،


چکيده:
آلودگي منابع خاك به عناصر سنگين و اثرات مخرب و دراز مدت آن بر طبيعت و سلامت انسان از نگراني هاي متخصصين علوم محيطي در عصر حاضر است. هدف از انجام اين تحقيق پهنه بندي توزيع مكاني فلزات سنگين در خاك سطحي (صفر تا 10 سانتي متر)، با استفاده از 315 نمونه با فواصل 500 متري در يك الگوي شبكه بندي منظم در منطقه انگوران استان زنجان است. مقادير كل و قابل جذب سرب، روي و كادميم براي نمونه ها با استفاده از HNO3 و DTPA-TEA استخراج و اندازه گيري شدند. ميانگين غلظت كل سرب، روي و كادميم 96/109، 57/165 و 02/6 و براي شكل قابل جذب به ترتيب 36/46، 54/61 و 63/2 ميلي گرم بر كيلوگرم بود. داده ها داراي توزيع چولگي مثبت و مقادير پرت و دور از مركز بودند. رويكرد Box-Cox براي نرمال سازي داده ها استفاده شد. همبستگي مثبت قوي بين سه فلز سنگين مشاهده شد. نتايج نشان داد كه مدل كروي بهترين نتيجه را براي توصيف تغييرپذيري مكاني سرب، روي و كادميم داشته است. دامنه تاثير براي تغييرنماهاي سرب، روي و كادميم به ترتيب 4800، 3987 و 4845 متر بود. استفاده از روش كريجينگ معمولي نتايج مطلوبي در برآورد غلظت فلزات سنگين در مناطق نمونه برداري نشده داشت. نتايج نقشه هاي كريجينگ نشان داد كه غلظت فلزات سنگين در اطراف كارخانه هاي توليدي افزايش يافته و با افزايش فاصله غلظت آن ها كاهش مي يابد. بر اساس نقشه هاي كريجينگ غلظت كل و قابل جذب فلزات سنگين يك الگوي مكاني قوي در جنوب شرق و مركز منطقه مورد مطالعه را نشان داد. اين نقشه ها اطلاعات با ارزشي د رخصوص ارزيابي آلودگي فراهم مي سازد.


کليدواژگان:
آلودگي خاك، تغييرات مكاني، تبديل گر Box، Cox، كريجينگ معمولي
 

پیوست ها

  • 5711-1538713260-2YQ.pdf
    212.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي كاربرد مالچ پلاستيك بر عملكرد و ميزان آب مصرفي در زراعت پنبه

ارزيابي كاربرد مالچ پلاستيك بر عملكرد و ميزان آب مصرفي در زراعت پنبه

عنوان:
ارزيابي كاربرد مالچ پلاستيك بر عملكرد و ميزان آب مصرفي در زراعت پنبه

نويسنده(گان):
هادي افشار، سيدحسين صدرقاين، حميدرضا مهرآبادي،

چکيده:
به منظور كاهش تبخير از سطح خاك و بهبود راندمان آبياري و كاهش آب مصرفي در زراعت پنبه (Gossypium hirsutum L.) از مالچ پلاستيك بر روي رديف هاي كشت استفاده شد. اين مطالعه به صورت كرتهاي خرد شده در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا گرديد كه در آن عامل اصلي دور آبياري داراي 3 سطح 6، 9 و 12 روز و عامل فرعي شامل 3 سطح 1- مالچ پلاستيك سياه رنگ 2- مالچ پلاستيك سفيد (غير شفاف) و 3- تيمار شاهد (بدون استفاده از ورقه هاي پلاستيكي) بود. آزمايش طي دو سال در مزرعه ايستگاه تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي كاشمر اجرا شد. رطوبت خاك قبل از هر آبياري در هر تيمار اندازه گيري و كمبود رطوبت خاك تا ظرفيت زراعي به خاك داده شد. نتايج نشان داد كه دور هاي مختلف آبياري برعملكرد و كارايي مصرف آب اثر معني داري ندارد. نوع پوشش توانست برهر سه عامل حجم آب مصرف شده، عملكرد و كارايي مصرف آب اثر معني داري در سطح 1 و 5 درصد بگذارد. تجزيه مركب نتايج نشان داد كه بالاترين عملكرد و كارائي مصرف آب از دور آبياري 6 روز و تيمار مالچ پلاستيكي سفيد رنگ حاصل شد. اثر متقابل دور آبياري و نوع پوشش تنها برمقدار آب مصرف شده در سطح 1 درصد معني دار گرديد و بر عملكرد و كارايي مصرف آب تاثير معني داري نداشت. همچنين نتايج حاكي از تاثيربيشتر استفاده از ورقه هاي پلاستيكي سياه رنگ بر كاهش آب مصرفي بود.

کليدواژگان:
پنبه، دور آبياري، كارايي مصرف آب، مالچ پلاستيك
 

پیوست ها

  • 5711-1550720248-GD6.pdf
    134.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مطالعه آزمايشگاهي عوامل موثر بر شكل گيري جريان موجكي در سرريزهاي لبه پهن

مطالعه آزمايشگاهي عوامل موثر بر شكل گيري جريان موجكي در سرريزهاي لبه پهن

عنوان:
مطالعه آزمايشگاهي عوامل موثر بر شكل گيري جريان موجكي در سرريزهاي لبه پهن




نويسنده(گان):
محمدرضا مددي، داود فرسادي زاده، علي حسين زاده دلير،




چکيده:
جريان موجكي در سرريزهاي لبه پهن، پديده اي است كه تحت شرايط هيدروليكي خاصي رخ مي دهد. در اين حالت سطح جريان روي سرريز به شكل موجك هاي سينوسي در آمده و تعداد اين موجك ها ممكن است از يك تا بيش از 10 عدد متغير باشد. وقوع اين پديده باعث مي شود كه اندازه-گيري جريان توسط اين سازه ها با خطا صورت گيرد. در اين تحقيق ضمن معرفي مهمترين عوامل موثر بر ايجاد جريان موجكي، تاثير پارامترهاي هندسي سرريزهاي لبه پهن مستطيلي بر روي شكل گيري و مشخصه هاي اين جريان در حالتي كه فقط يك موجك بر روي سرريز تشكيل شده باشد مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آزمايش ها نشان داد كه با كاهش شيب وجه بالادست سرريز از حالت قائم به زاويه شيب 40 درجه، ارتفاع نسبي موجك 78 درصد كاهش يافته و طول نسبي موجك 55 درصد افزايش داشته و موقعيت تشكيل موجك به سمت پايين دست منتقل شد. با تغيير انحناي پيشاني بالادست سرريز از حالت لبه تيز به شعاع انحناي نسبي 5/0، ارتفاع نسبي موجك به ميزان 80 درصد كاهش يافت. زبر كردن سطح تاج سرريز نيز بسته به موقعيت ايجاد زبري، سبب تضعيف يا از بين رفتن موجك شد.


کليدواژگان:
اندازه گيري جريان، پارامترهاي هندسي سرريز، مشخصه هاي جريان
 

پیوست ها

  • 5711-1558364976-URJ.pdf
    300.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بهبود كارآيي مدل HYDRUS-2D در اثر اعمال تغييرات زماني پارامترهاي هيدروليكي خاك

بهبود كارآيي مدل HYDRUS-2D در اثر اعمال تغييرات زماني پارامترهاي هيدروليكي خاك

عنوان:
بهبود كارآيي مدل HYDRUS-2D در اثر اعمال تغييرات زماني پارامترهاي هيدروليكي خاك

نويسنده(گان):
هديه پوريزدان خواه، محمدرضا خالديان،

چکيده:
در دهه هاي اخير به دليل كمبود منابع آب، استفاده از آبياري قطره اي رواج يافته است. با توجه به اين كه طراحي و نصب سيستم آبياري زمان بر و هزينه بردار است، طراحي بايد به گونه اي باشد تا سيستم بتواند آبِ مورد نياز گياه را تامين كند. امروزه مدل هايي وجود دارند كه مي توانند رطوبت خاك را بر اساس شرايط مختلف شبيه سازي كنند. در اين تحقيق عملكرد مدل HYDRUS-2D با اعمال تغييرات زماني پارامترهاي هيدروليكي خاك مورد بررسي قرار گرفت. منطقه اي در جنوب فرانسه، تحت كشت ذرت و تحت آبياري با نوارهاي قطره اي در نظر گرفته شد، و رطوبت خاك توسط يك نوترون متر در هر 10 سانتي متر از خاك و تا عمق 150 سانتي متري اندازه گيري گرديد و با رطوبت هاي شبيه سازي شده با مدل، توسط آماره هاي ريشه ي ميانگين مربعات خطا (RMSE) و ضريب كارايي مدل (EF) مقايسه شد. با در نظر گرفتن پارامترهاي هيدروليكي خاك، مقادير RMSE از (cm3/cm3)061/0 به (cm3/cm3)022/0 كاهش و ضريب كارايي مدل از 8% به 88% افزايش يافت. معني دار بودن اين اختلافات با نرم افزار SPSS سنجيده شد. نتايج نشان داد كه تغييرات پارامترهاي هيدروليكي خاك در اولين آبياري بسيار محسوس بود. اين تحقيق نشان داد كه مدل HYDRUS-2D در شبيه سازي رطوبت اعماق مختلف خاك، عملكرد خوبي دارد. پيشنهاد مي شود قبل از طراحي سيستم يا اجراي مديريت آبياري، كارايي سيستم با اين مدل سنجيده شود و بهترين طرح و راهبري سيستم انتخاب گردد.

کليدواژگان:
آبياري قطره اي نواري، پارامترهاي هيدروليكي خاك، HYDRUS، 2D
 

پیوست ها

  • 5711-1571463360-1XP.pdf
    468.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ارزيابي مزرعه اي و تحليل سيستم آبياري سطحي با WinSRFR (مطالعه موردي آبياري جويچه اي)

ارزيابي مزرعه اي و تحليل سيستم آبياري سطحي با WinSRFR (مطالعه موردي آبياري جويچه اي)

عنوان:
ارزيابي مزرعه اي و تحليل سيستم آبياري سطحي با WinSRFR (مطالعه موردي آبياري جويچه اي)


نويسنده(گان):
زهرا تقي زاده، وحيد رضا وردي نژاد، حامد ابراهيميان، ندا خان محمدي،


چکيده:
مساله اصلي روش هاي آبياري سطحي پايين بودن بازده آب آبياري است كه عمدتاً از ضعف مديريت و طراحي نامناسب ناشي مي شود. در اين تحقيق به منظور ارزيابي و تحليل عملكرد سيستم آبياري جويچه اي، آزمايش مزرعه اي تحت كشت محصول ذرت علوفه اي انجام گرفت. براي بدست آوردن داده هاي صحرايي، سه روش آبياري جويچه اي شامل آبياري معمولي، يك در ميان ثابت و يك در ميان متغير در نظر گرفته شد و جمعاً نه ارزيابي انجام و اكثر پارامترهاي آب و خاك براي اين منظور برداشت گرديد. مدل آبياري سطحي WinSRFR با استفاده از اطلاعات مزرعه اي بر اساس دو روش حل اينرسي-صفر و موج كينماتيك واسنجي و ارزيابي گرديد. تحليل حساسيت نشان داد كه مدل بيشترين حساسيت را به ترتيب نسبت به دبي ورودي، زمان قطع جريان و پارامترهاي معادله نفوذ دارد. اختلاف دو روش حل اينرسي-صفر و موج كينماتيك در تخمين زمان پيشروي، رواناب و مقدار نفوذ به دليل بالا بودن شيب مزرعه ناچيز بود. حداقل خطاي مطلق (AE) براي برآورد زمان پيشروي حدود 5/1 درصد (8/0 دقيقه) به دست آمد. خطاي مطلق تخمين رواناب و نفوذ به ترتيب 7/5 و 0/5 درصد به دست آمد. با استفاده از تحليل عملياتي مدل WinSRFR، منحني هاي هم عملكرد سيستم آبياري جويچه اي به منظور بهينه سازي دبي جريان ورودي و زمان قطع جريان و با توابع هدف حداكثر كردن بازده كاربرد و يكنواختي توزيع و حداقل كردن رواناب خروجي و نفوذ عمقي استخراج گرديد. منحني هاي هم عملكرد سيستم يك در ميان ثابت تحت تابع هدف بازده كاربرد، نشان داد كه با مديريت زمان قطع جريان و دبي ورودي، بازده كاربرد را مي توان به شرط تامين عمق مورد نياز، از 5/54 درصد در شرايط جاري به 74 درصد افزايش داد. همچنين بر اساس اين منحني هاي هم عملكرد، تحت پارامترهاي فيزيكي و هندسي فعلي جويچه، افزايش بازده كاربرد به بيش از 74 درصد و به شرط تامين عمق مورد نياز، امكان پذير نبوده و نياز به تغيير خصوصيات هندسي جويچه مي باشد.


کليدواژگان:
آبياري جويچه اي، ارزيابي عملكرد، مدل آبياري سطحي
 

پیوست ها

  • 5711-1582377750-64V.pdf
    381.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تاثير بازدارنده ي نيترات سازي 3 و 4 دي متيل پيرازول فسفات و فسفر بر عملكرد و كارايي مصرف فسفر در گندم

تاثير بازدارنده ي نيترات سازي 3 و 4 دي متيل پيرازول فسفات و فسفر بر عملكرد و كارايي مصرف فسفر در گندم

عنوان:
تاثير بازدارنده ي نيترات سازي 3 و 4 دي متيل پيرازول فسفات و فسفر بر عملكرد و كارايي مصرف فسفر در گندم


نويسنده(گان):
فريبا احسان پور، شهرام كياني، عليرضا حسين پور،


چکيده:
كارايي پايين مصرف فسفر در خاكهاي آهكي يكي از معضلات توليد گندم در مزارع سرتاسر دنياست. به منظور بررسي تاثير بازدارنده نيترات سازي 3 و 4 دي متيل پيرازول فسفات (DMPP) و سطوح فسفر بر عملكرد و كارايي مصرف فسفر در گندم (Triticum aestivum L.)، يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با دو عامل نوع كود نيتروژنه در پنج سطح (1- شاهد: بدون مصرف كود نيتروژنه، 2 و 3- كود سولفات آمونيوم با و بدون بازدارنده نيترات سازي DMPP و 4 و 5- كود سولفات نيترات آمونيوم با و بدون بازدارنده نيترات سازي DMPP همگي به ميزان 100 ميلي گرم نيتروژن بر كيلوگرم خاك) و فسفر در چهار سطح (صفر، 30، 60 و 90 ميلي گرم فسفر بر كيلوگرم خاك) با سه تكرار در سال 1389 بر روي گندم بهاره رقم پيشتاز در دانشگاه شهركرد انجام شد. براساس نتايج حاصله كاربرد بازدارنده نيترات سازي DMPP به همراه هر دو كود سولفات آمونيوم و سولفات نيترات آمونيوم منجر به افزايش معني دار فسفر قابل استفاده خاك در انتهاي آزمايش و همچنين افزايش معني دار آمونيوم خاك و به طور عكس كاهش معني دار نيترات خاك در طول آزمايش در مقايسه با تيمارهاي مشابه اما بدون بازدارنده شد. نتايج نشان داد كاربرد بازدارنده نيترات سازي DMPP همراه با كود سولفات نيترات آمونيوم در كليه سطوح فسفر مصرفي منجر به افزايش معني دار (05/0P)


کليدواژگان:
بازدارنده نيترات سازي، عملكرد، كارايي مصرف فسفر، گندم (Triticum aestivum L.)، 3 و 4 دي متيل پيرازول فسفات (DMPP)
 

پیوست ها

  • 5711-1607480481-1XP.pdf
    138.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم

بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم

عنوان:
بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم


نويسنده(گان):
رضا خراساني، مجيد عزيزي، حديثه رحماني،


چکيده:
اكثر گياهان دارويي قادرند در خاكهايي با فسفر قابل استفاده كم، بخوبي رشد كنند. براي بررسي مكانيسم توانايي اين گياهان، يك آزمايش گلخانه اي با گياهان كاكوتي كوهي، بومادران و مريم گلي در خاكي با فسفر كم در قالب طرح بلوك كامل تصادفي با 3 تيمار كم، متوسط و زياد فسفر (0، 15و 150 ميلي گرم بر كيلوگرم) در دو برداشت و سه تكرار انجام شد. نتايج نشان داد هر سه گونه گياهي در انتهاي آزمايش (برداشت دوم) در تيمار كم فسفر داراي وزن خشك نسبي بالاي 80 درصد بودند كه حاكي از كارايي زياد گياهان در استفاده از فسفر بود. غلظت فسفر در گياهان در تيمار كم فسفر و در برداشت اول بين 23/0 تا 29/0 درصد بود كه تفاوت معني داري با تيمار زياد فسفر نداشت. همچنين محتواي كل 4 فسفر در گياهان تيمار كم فسفر نيز نسبتاً زياد بود. با توجه به غلظت و محتواي كل فسفر مي توان گفت اين گياهان داراي كارايي جذب فسفر زيادي در خاك بودند. اينفلاكس5 (جريان به داخل) فسفر در كاكوتي به طور معني داري بيشتر از دو گياه ديگر بود. بررسي نسبت ريشه به اندام هاي هوايي نشان داد كه در مريم گلي، زياد بودن كارايي جذب در شرايط كمبود فسفر خاك بيشتر در ارتباط با گسترش زيادتر ريشه بود در حاليكه در كاكوتي بيشتر مربوط به اينفلاكس زياد فسفر بود.


کليدواژگان:
فسفر، كارايي جذب، اينفلاكس، گياهان دارويي
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم

بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم

عنوان:
بررسي توانايي جذب فسفر در گياهان دارويي كاكوتي، مريم گلي و بومادران در خاك حاوي فسفر كم

نويسنده(گان):
رضا خراساني، مجيد عزيزي، حديثه رحماني،


چکيده:
اكثر گياهان دارويي قادرند در خاكهايي با فسفر قابل استفاده كم، بخوبي رشد كنند. براي بررسي مكانيسم توانايي اين گياهان، يك آزمايش گلخانه اي با گياهان كاكوتي كوهي، بومادران و مريم گلي در خاكي با فسفر كم در قالب طرح بلوك كامل تصادفي با 3 تيمار كم، متوسط و زياد فسفر (0، 15و 150 ميلي گرم بر كيلوگرم) در دو برداشت و سه تكرار انجام شد. نتايج نشان داد هر سه گونه گياهي در انتهاي آزمايش (برداشت دوم) در تيمار كم فسفر داراي وزن خشك نسبي بالاي 80 درصد بودند كه حاكي از كارايي زياد گياهان در استفاده از فسفر بود. غلظت فسفر در گياهان در تيمار كم فسفر و در برداشت اول بين 23/0 تا 29/0 درصد بود كه تفاوت معني داري با تيمار زياد فسفر نداشت. همچنين محتواي كل 4 فسفر در گياهان تيمار كم فسفر نيز نسبتاً زياد بود. با توجه به غلظت و محتواي كل فسفر مي توان گفت اين گياهان داراي كارايي جذب فسفر زيادي در خاك بودند. اينفلاكس5 (جريان به داخل) فسفر در كاكوتي به طور معني داري بيشتر از دو گياه ديگر بود. بررسي نسبت ريشه به اندام هاي هوايي نشان داد كه در مريم گلي، زياد بودن كارايي جذب در شرايط كمبود فسفر خاك بيشتر در ارتباط با گسترش زيادتر ريشه بود در حاليكه در كاكوتي بيشتر مربوط به اينفلاكس زياد فسفر بود.


کليدواژگان:
فسفر، كارايي جذب، اينفلاكس، گياهان دارويي
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تغيير در قابليت استفاده و اجزاء مس در ريزوسفر گندم ((Triticum aestivum L. در تعدادي از خاك هاي آهكي

تغيير در قابليت استفاده و اجزاء مس در ريزوسفر گندم ((Triticum aestivum L. در تعدادي از خاك هاي آهكي

عنوان:
تغيير در قابليت استفاده و اجزاء مس در ريزوسفر گندم ((Triticum aestivum L. در تعدادي از خاك هاي آهكي


نويسنده(گان):
حميدرضا متقيان، عليرضا حسين پور، جهانگرد محمدي، فائز رئيسي،

چکيده:
ريزوسفر ناحيه اي كوچك با ويژگي هاي شيميايي، بيولوژيكي و فيزيكي متفاوت از توده خاك است. اين تحقيق با هدف بررسي اثر ريزوسفر گندم بر قابليت استفاده و جزء بندي مس با استفاده از ريزوباكس در شرايط گلخانه اي انجام شد. تعداد 3 بذر گندم در هر ريزوباكس كاشته شد. پس از 8 هفته گياهان برداشت و خاك هاي ريزوسفري و توده جدا شدند. كربن آلي خاك، كربن آلي محلول، كربن بيوماس ميكروبي، مس قابل استفاده (با استفاده از 7 روش عصاره گيري شيميايي) و جزء بندي مس در خاك هاي ريزوسفري و توده تعيين شدند. نتايج نشان داد كه كربن آلي خاك، كربن آلي محلول و كربن بيوماس ميكروبي در خاك هاي ريزوسفري افزايش معني داري (01/0p)

کليدواژگان:
ريزوسفر، گندم، جزء بندي، مس
 

پیوست ها

  • 5711-1628218108-3ZR.pdf
    283.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
اثر سيستم هاي آبياري ميكرو برعملكرد و ميزان آلودگي گياه فلفل سبز به بيماري بوته ميري

اثر سيستم هاي آبياري ميكرو برعملكرد و ميزان آلودگي گياه فلفل سبز به بيماري بوته ميري

عنوان:
اثر سيستم هاي آبياري ميكرو برعملكرد و ميزان آلودگي گياه فلفل سبز به بيماري بوته ميري


نويسنده(گان):
سيد حسين صدرقاين،


چکيده:
جهت تعيين مناسب ترين سيستم آبياري ميكرو در زراعت فلفل با دو هدف صرفه جويي در ميزان آب مصرفي و محدود كردن پيشرفت بيماري بوته ميري فيتوفترايي (Phytophthora capsici)اين تحقيق با استفاده از آزمايش كرت هاي خردشده در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در چهار تكرار به مدت دو سال اجرا گرديد. سه سيستم آبياري ميكرو شامل آبياري قطره اي، آبياري قطره اي تيپ و آبياري قطره اي با لوله هاي تراوا به عنوان فاكتور اصلي و سه سطح 100، 75 و50 درصد تامين آب مورد نياز گياه به عنوان فاكتور فرعي در نظر گرفته شد. ژنوتيپ مورد استفاده واريته حساس قلمي ورامين بود. در سال اول سيستم هاي آبياري باعث ايجاد تفاوت معني داري در پيشرفت ميزان آلودگي و عملكرد شدند(α)


کليدواژگان:
آبياري قطره اي تيپ، آبياري قطره اي، بيماري بوته ميري، فيتوفترايي، فلفل، كارآيي مصرف آب، لوله هاي
 

پیوست ها

  • 5711-1642406500-ZWO.pdf
    135.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تاثير كم آبياري و خشكي موضعي ريشه برعملكرد، اجزاء عملكرد و كارآيي مصرف آب گياه ذرت دانه اي هيبريد سينگل كراس 704

تاثير كم آبياري و خشكي موضعي ريشه برعملكرد، اجزاء عملكرد و كارآيي مصرف آب گياه ذرت دانه اي هيبريد سينگل كراس 704

عنوان:
تاثير كم آبياري و خشكي موضعي ريشه برعملكرد، اجزاء عملكرد و كارآيي مصرف آب گياه ذرت دانه اي هيبريد سينگل كراس 704


نويسنده(گان):
عباس رضائي استخروئيه، عبدالرحيم هوشمند، سعيد برومندنسب، محمدجواد خانجاني،


چکيده:
كم آبياري راهبرد بهينه سازي كارايي مصرف آب در آبياري است. تحقيق در بهار 1389 در دانشگاه شهيد باهنر كرمان، به منظور بررسي تاثير كم آبياري بخصوص روشهاي نوين آن (خشكي موضعي ريشه) بر عملكرد، اجزاء عملكرد و كارآيي مصرف آب در گياه ذرت دانه اي، هيبريد سينگل كراس 704، انجام شد. طرح به صورت بلوك هاي كامل تصادفي با يك تيمار شاهد، 18 تيمار كم آبياري و در سه تكرار اجرا گرديد. تيمار هاي كم-آبياري شامل: تنش خشكي ملايم (آبياري با 75درصد نياز آبي گياه)، تنش خشكي شديد (آبياري با 50درصد نياز آبي گياه)، آبياري جوي و پشته اي يك در ميان ثابت، سه تيمار خشكي موضعي ريشه (جابجائي جويچه هاي مرطوب در هر آبياري، بعد از دو آبياري و بعد از سه آبياري) بودند. هر يك از تيمارهاي كم آبياري در سه مرحله رشد گياه (تمام دوره رشد، رشد رويشي و رشد زايشي) اعمال گرديد. بيشترين عملكرد بيولوژيكي گياه برابر 32431 و كمترين آن برابر17654 كيلوگرم در هكتار بدست آمد. بيشترين عملكرد دانه 12115 وكمترين آن 7163 كيلو گرم در هكتار حاصل شد. كارآيي مصرف آب براي تيمار شاهد، برابر 16/1 و براي تيمار خشكي موضعي ريشه با جابجائي جويچه هاي مرطوب در هر آبياري در تمام دوره رشد گياه برابر 13/2 (كيلوگرم دانه به ازاء يك متر مكعب آب) بود. بر اساس نتايج حاصل، كم آبياري به روش خشكي موضعي ريشه، با جابجائي جويچه هاي مرطوب بعد از هر آبياري (فاصله 14 روزه)، بهترين روش اعمال كم آبياري براي گياه ذرت دانه اي در منطقه كرمان تشخيص داده شد.


کليدواژگان:
كم آبياري، خشكي موضعي ريشه، ذرت، عملكرد، كارآيي مصرف آب
 

پیوست ها

  • 5711-1652231228-WTL.pdf
    139.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مديريت كمي آبخوان بر اساس شبكه ي تصميم بيزي

مديريت كمي آبخوان بر اساس شبكه ي تصميم بيزي

عنوان:
مديريت كمي آبخوان بر اساس شبكه ي تصميم بيزي


نويسنده(گان):
حديث مهاجراني، مجيد خلقي، ابوالفضل مساعدي، امير سعدالدين، مهدي مفتاح هلقي،


چکيده:
بهره برداري بي رويه از آبخوان ها در بسياري از كشورها در سال هاي اخير موجب افت و كاهش كيفيت آبخوان ها شده است. از اين رو، استفاده از علوم و تكنولوژي جديد در مديريت اين منابع آبي ارزشمند اهميت ويژه اي دارد. هدف از انجام اين پژوهش، مديريت كمي بهره برداري از منابع آب زيرزميني با شبكه ي تصميم بيزي است. دشت كردكوي در استان گلستان به عنوان منطقه مطالعاتي انتخاب شد. اين منطقه براساس مقادير ضريب قابليت انتقال و نيز ضريب هدايت الكتريكي در نقاط مختلف دشت به سه ناحيه تقسيم بندي شد. سپس پارامترهاي شبكه بيزي در هر يك از اين سه ناحيه به دست آمد. سناريوهاي مديريتي در قالب سه گروه اصلي و براساس دو متغير تصميم «الگوي كشت» و «نياز آبي شرب» در هر يك از ناحيه ها طراحي و اجرا شد. نتايج اجراي سناريوهاي مديريتي، ويژگي هاي متغيرهاي مختلف را در هر ناحيه به خوبي مشخص كرد. امكان ايجاد خسارات جبران ناپذير بر سفره آب زيرزميني اين منطقه براساس نتايج حاصل و با توجه به خصوصيات آبخوان در نقاط مختلف دشت، در صورت اعمال بهره برداري هاي مديريت نشده و غيراصولي، وجود دارد. نتايج نشان داد كه استفاده از شبكه هاي تصميم گيري بيزي در مديريت بهره برداري از منابع آب زيرزميني مي تواند كمك شاياني به مديران و برنامه ريزان به منظور برنامه ريزي و مديريت صحيح منابع آب بنمايد.


کليدواژگان:
سطح ايستابي، تئوري بيز، نرم افزار نتيكا، احتمالات شرطي، استان گلستان
 

پیوست ها

  • 5711-1660966210-A8Z.pdf
    387.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
اثرات آبياري با پساب بر هدايت هيدروليكي اشباع خاك

اثرات آبياري با پساب بر هدايت هيدروليكي اشباع خاك

عنوان:
اثرات آبياري با پساب بر هدايت هيدروليكي اشباع خاك

نويسنده(گان):
محمد كريم زاده، امين عليزاده، مرضيه محمدي آريا،

چکيده:
يكي از عوامل مهم كه حفظ و توسعه كشاورزي اراضي فارياب را در نواحي خشك محدود مي سازد كمبود آب است. استفاده مجدد از پساب فاضلاب شهري بعنوان يكي از منابع آبي غير متعارف بخصوص در اراضي مجاور شهرهاي بزرگ دنيا مورد توجه است. يكي از مهمترين خصوصيات فيزيكي خاك متاثر از استفاده پساب، هدايت هيدروليكي اشباع خاك است. به منظور بررسي تاثير پساب بر ، با انتخاب مزارع با بافتهاي شن، لوم سيلتي و رس در محدوده تصفيه خانه پركندآباد 2 مشهد كه در 5 سال گذشته بطور پيوسته تحت آبياري با آب يا پساب بوده اند نمونه دست نخورده تهيه و در آزمايشگاه، با استفاده از آب، پساب و مخلوط حجمي يكسان از آب و پساب مقادير و وزن مخصوص ظاهري خاك تعيين گرديد. نتايج نشان داد كه آبياري مزارع با پساب با مقدار ماده جامد معلق 60 ميلي گرم در ليتر موجب كاهش در بافتهاي مختلف مي شود. كاهش در خاك با بافت رس به ميزان 9درصد و در خاكهاي لوم سيلتي و شن به ترتيب 5/4 و 2 درصد بود.استفاده از آب بعنوان سيال آزمايش تاثيري بر افزايش مقدار نداشت به گونه اي كه آبشويي خاك تحت تيمار آبياري با پساب، هدايت اشباع آب در خاك را فقط به ميزان 3 درصد افزايش داد كه بيانگر عدم تاثير استفاده از يك مرحله آبشويي در بهبود هدايت آب در خاك مي باشد. بيشترين تغيير در خاك رس به ميزان 11 درصد و كمترين آن در خاك شن به ميزان 6/0 درصدحاصل گرديد كه با توجه به ميزان مواد معلق موجود در پساب (60 ميلي گرم در ليتر) استفاده از پساب در آبياري، در انسداد منافذ ريز خاك تاثير داشته است. بنظر مي رسد ميزان مواد معلق جامد پساب، دانه بندي خاك و طول دوره استفاده مداوم از پساب، از عوامل موثر در تغيير ويژگيهاي فيزيكي خاك از جمله ضريب هدايت اشباع آب در خاك و وزن مخصوص ظاهري خاك است.

کليدواژگان:
پساب، هدايت هيدروليكي اشباع، بافت خاك، آبياري، وزن مخصوص ظاهري خاك
 

پیوست ها

  • 5711-1688258117-URJ.pdf
    304 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تاثير نوع شكل اراضي بر نتايج روش ژئوپدولوژي در نقشه برداري خاك هاي منطقه ي دماوند

تاثير نوع شكل اراضي بر نتايج روش ژئوپدولوژي در نقشه برداري خاك هاي منطقه ي دماوند

عنوان:
تاثير نوع شكل اراضي بر نتايج روش ژئوپدولوژي در نقشه برداري خاك هاي منطقه ي دماوند


نويسنده(گان):
زكيه رشيدي كوچي، عيسي اسفنديارپور بروجني، علي عباس پور،


چکيده:
ژئوپدولوژي، يك كاربرد طبقه بندي شده از تجزيه و تحليل سطوح ژئومرفيك براي نقشه برداري خاك است كه به منظور صرفه جويي در زمان و هزينه، نتايج حاصل از مطالعات انجام شده در يك واحد ژئومرفيك را به ساير واحدهاي مشابه موجود در منطقه ي مطالعاتي تعميم مي دهد. پرسش مهم اين است كه اين برون يابي داده هاي خاك تا چه حد مي تواند صحيح و قابل اعتماد باشد؟ در اين راستا، تاثير نوع شكل اراضي بر قابليت اعتماد نتايج روش ژئوپدولوژي مورد پژوهش قرار گرفت. براي اين منظور، منطقه اي به وسعت 1500 هكتار در شرق دماوند انتخاب شد. پس از تهيه ي نقشه ي تفسيري اوليه ي منطقه ي مطالعاتي بر روي عكس هاي هوايي با مقياس 1:55000، دو محدوده ي مشابه از سيماي اراضي پيدمونت (دامنه) و دو محدوده ي مشابه از سيماي اراضي تپه ماهوري انتخاب گرديدند. سپس، متناسب با مطالعات نيمه تفصيلي خاك، به حفر خاك رخ در هر كدام از محدوده هاي مشابه مورد نظر اقدام شد. با تشريح و نمونه برداري از تمامي افق هاي ژنتيكي خاك رخ هاي مطالعاتي و انجام آزمايش هاي فيزيكي و شيميايي لازم بر روي نمونه ها، رده بندي خاك رخ ها بر اساس سامانه ي رده بندي آمريكايي (تا سطح فاميل) نهايي شد. نتايج، حاكي از تاثير قابل ملاحظه ي نوع شكل اراضي بر نتايج روش ژئوپدولوژي بود؛ به طوري كه هرچند نوع واحد نقشه ي اشكال اراضي مشابه، يكسان بود، ليكن ميزان شباهت تاكسونوميكي خاك هاي دو محدوده ي مشابه موجود در تپه ماهورها نسبت به پيدمونت ها، در تمام سطوح سامانه ي رده بندي آمريكايي، كمتر بود. دليل احتمالي اين موضوع را مي توان به تغييرات بيشتر شيب در اراضي تپه ماهوري (نسبت به اراضي پيدمونت) و در نتيجه، تغييرپذيري مكاني بيشتر طبيعت خاك هاي موجود بر اين گونه اراضي مرتبط دانست.


کليدواژگان:
برون يابي، روش ژئوپدولوژي، شكل اراضي، واحد هاي مشابه، نقشه برداري خاك
 

پیوست ها

  • 5711-1675157780-PME.pdf
    321.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي تاثير شاخص ها و متغير هاي هواشناسي كشاورزي در عملكرد بهينه گندم (مطالعه موردي: استان همدان)

بررسي تاثير شاخص ها و متغير هاي هواشناسي كشاورزي در عملكرد بهينه گندم (مطالعه موردي: استان همدان)

عنوان:
بررسي تاثير شاخص ها و متغير هاي هواشناسي كشاورزي در عملكرد بهينه گندم (مطالعه موردي: استان همدان)


نويسنده(گان):
علي اكبر سبزي پرور، مجتبي تركمان، زهره مريانجي،


چکيده:
اين تحقيق با هدف معرفي بهترين شاخص ها و متغير هاي آگروكليمايي موثر در توليد گندم ديم و آبي استان همدان با استفاده داده هاي روزانه هواشناسي، داده هاي عملكرد گندم و داده هاي دوره فنولوژي انجام شد. در اين تحقيق همبستگي آماري بين عملكرد گندم آبي و ديم در 7 شهر استان با شاخص هاي اگروكليمايي بارش سالانه، بارش فصلي، بارش ماهيانه، بارش ده روزه (دهكي)، كمبود بارش مرجع (P-ET0)، كمبود بارش گياهي ((P-ETc ، درجه-روز رشد (GDD) (با آستانه هاي حرارتي صفر، 5، 10، 15 و 20 درجه سانتي گراد) در مقياس ماهيانه و درجه-روز رشد در مقياس ده روزه مورد بررسي قرار گرفت. به منظور سنجش ميزان همبستگي از معيار هاي آماري ضريب همبستگي (r) و ضريب تبيين (R2) استفاده شد و همبستگي ها با دو روش دو متغيره و چند متغيره (پيرسون) به اجرا درآمد. در رگرسيون هاي دو متغيره جمعا 462 سناريو و در رگرسيون هاي چند متغيره 55 سناريو در سطوح معني دار 99 درصد و 95 درصد ارزيابي شدند. نتايج بررسي نشان داد كه از بين شاخص هاي مورد مطالعه، شاخص كمبود بارش گياهي همبستگي قوي تري در مقايسه با ديگر شاخص ها از خود نشان ميدهد (با ميانگين36/0 =R2). مقايسه ضرايب آماري حاكي از تاثيرپذيري قابل ملاحظه عملكرد گندم از بارش هاي بهاره (فروردين و ارديبهشت) در مقايسه با ساير فصول بود. در مجموع، ضرايب همبستگي عملكرد با شاخص هاي اگروكليمايي براي گندم ديم بيش از گندم آبي بدست آمد، كه مويد حساسيت بالاتر گندم ديم به شاخص هاي مورد مطالعه مي باشد. در بررسي سناريو هاي همبستگي دو متغيره، با شاخص درجه-روز رشد، آستانه حرارتي 5 درجه سانتي گراد بيشترين اثر گذاري را بر عملكرد محصول گندم در مقايسه با ساير آستانه ها از خود نشان داد (50/0 =R2). بطوريكه تاثير نوسانات دما بر مقدار عملكرد در ماه هاي بهار نيز مشهود بود. نتايج تحليل رگرسيون هاي چند متغيره حاكي از همبستگي قوي شاخص كمبود بارش (مرجع و گياهي) با عملكرد سالانه گندم بود. اين نتايج با نتايج همبستگي هاي دو متغيره سازگاري داشت. اين درحالي است كه رگرسيون هاي چند متغيره عملكرد با شاخص هاي درجه-روز رشد هيچگونه همبستگي معني داري را تاييد ننمودند. در همبستگي هاي چند متغيره، در بيش از 90 درصد سناريو ها ضرايب همبستگي معني دار و مثبت و در محدوده 67/0 الي 97/0 قرار داشت. ضمناً نواحي غربي استان استعداد بهتري براي كشت گندم در مقايسه با ساير مناطق نشان داد.


کليدواژگان:
عملكرد گندم ديم و آبي، شاخص هاي اگروكليمايي، كمبود بارش گياهي، شاخص درجه، روز رشد، استان همدان
 

پیوست ها

  • 5711-1695901956-41S.pdf
    452.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تغييرات پروفيل سطح ايستابي و دبي خروجي از زهكش هاي پلكاني در يك خاك مطبق

تغييرات پروفيل سطح ايستابي و دبي خروجي از زهكش هاي پلكاني در يك خاك مطبق

عنوان:
تغييرات پروفيل سطح ايستابي و دبي خروجي از زهكش هاي پلكاني در يك خاك مطبق


نويسنده(گان):
سعيد حمزه، عبدعلي ناصري، حيدر علي كشكولي،


چکيده:
دو مورد از مباحث زهكشي كه كمتر به آنها پرداخته شده است، يكي مسئله زهكشي در خاك هاي مطبق و ديگري مبحث زهكش پلكاني مي-باشد، و لزوم مطالعه و تحقيق بيشتر در اين زمينه ها به چشم مي خورد. بنابراين تحقيق حاضر تحت شرايط ويژه فوق در اراضي كشت و صنعت امام خميني (ره) واقع در شمال استان خوزستان صورت پذيرفت. در اراضي كشت و صنعت امام خميني (ره) بعد از مطالعات اوليه طراحي، فاصله زهكش ها حدود 70 متر برآورد گرديد و زهكش ها در عمق متوسط 1/2 متري نصب گرديدند. اما بعد از دو سال كه از احداث زهكش ها در مزارع اين واحد گذشت، مشاهده گرديد كه به علت وجود يك لايه با نفوذ پذيري كمتر از 10 مرتبه نسبت به لايه هاي فوقاني و تحتاني در عمق حدود 110 تا 160 سانتيمتري، عملكرد زهكش هاي موجود در حدود 500 هكتار از اراضي مناسب نمي باشد. جهت رفع اين مشكل اجراي زهكش هاي پلكاني پيشنهاد گرديد. در اين راستا بين هر دو زهكش موجود، يك خط زهكش جديد در عمق متوسط 2/1 متري نصب گرديد. جهت بررسي هاي تكميلي يكي از مزارع اين واحد انتخاب گرديد. در مزرعه مورد نظر در سه رديف مختلف جمعا 20 عدد چاهك مشاهده اي نصب گرديد. پس از تجهيز چاهك ها و انجام مطالعات خاك شناسي، نوسانات سطح ايستابي، دبي آب ورودي و خروجي از مزرعه به صورت روزانه و طي 3 نوبت آبياري اندازه گيري شد. سپس نتايج بدست آمده از طريق مشاهدات مزرعه اي با معادلات تحليلي موجود، مورد ارزيابي قرار گرفتند. مشاهدات مزرعه اي نشان مي دهد با نصب زهكش هاي جديد مشكل مزرعه به طور كامل رفع شده است و سطح آب زيرزميني در مدت زمان مناسب (كمتر از 36 ساعت) به زير عمق توسعه ريشه مي رسد. همچنين شدت افت سطح ايستابي در حالت واقعي با حركت از انتهاي مزرعه به سمت جمع كننده اصلي مزرعه (كلكتور) افزايش مي يابد، و ميزان دبي خروجي از زهكش هاي عمقي همواره بيشتر از دبي زهكش هاي كم عمق مي باشد. اما با توجه به شرايط خاص مزرعه و لايه اي بودن خاك، معادلات موجود قادر به شبيه سازي و پيش بيني دقيق پروفيل سطح ايستابي و دبي خروجي از مزرعه نبودند، و مقادير بدست آمده از طريق معادله تحليلي تنها در محدوده كمي از پروفيل سطح ايستابي با حالت واقعي مشاهده شده در مزرعه تطابق داشتند.


کليدواژگان:
دبي زهكش، خاك هاي مطبق، زهكش پلكاني، سطح ايستابي، معادلات تحليلي
 

پیوست ها

  • 5711-1134081-C2F.pdf
    1.2 مگایابت · بازدیدها: 0

Similar threads

بالا