من چادری ام

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مگه چاره دیگه ای جز چادری بودن هم داری؟ تو که تا چشم باز کردی چادر رو داشتی!! چیزی که خودت با عقل و تشخیص خودت انتخاب نکردی و چون از همون ابتدا داشتی حالا برات تبدیل به عادت شده.




:eek::eek:
اولن: با همون چادر فهمیدی طرف معنای واقعی انسانیته؟
ثانین: عکس خواهر خودت رو بذار!!!!
Take it easy z jan..
این آقای سیناپس هم منظور بدی نداشتن گمان کنم...
 

afn741

عضو جدید
چون قامت زشت به زیر چادر باشد چون باز کنی مادر مادر باشد
 

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
چادر تو فرهنگ امروز ما تبدیل شده به ابزار ریا...
من که کلا مخالفم
بدون چادر هم میشه با حجاب بود
و قسمت بد ماجرا اینجاست که اکثر چادری ها مثل قهرمان پست اول! از بچگی چادر سرشون کردن و براشون شده عادت...نه انتخاب
 

qholi

عضو جدید
من چادری ام

پیشکش به چادر خاکی بانوی دو عالم زهرای مرضیه (س )
و همه ی چادرهایی که در طول تاریخ صدفهایی آرامش بخش برای مرواریدهای شان بوده اند !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
. هنوز مدرسه نمی رفتم که مجبور شدم به دلیلی فاصله ی خانه ی دو پدر بزرگ را بدون چادر بروم ! آنقدر پشت سر مادر پنهان شدم و آنقدر خجالت کشیدم و آنقدر غصه خوردم که باعث شد آن خاطره هرگز از ذهنم پاک نشود ! خاطره ای شفاف و شیرین و دوست داشتنی !
. کلاس اول بودم که ناظم مدرسه مرا پی کاری به خانه فرستاد ... در مسیر مدرسه تا خانه یک آن به خود آمدم و دیدم چادر روی سرم نیست .... تا خانه یک نفس دویدم و اشک ریختم .... مادر بعد از کلی سئوال و جواب بلاخره در میان هق هق من فهمید که علت گریستنم چیست ! چادر دیگری برایم آورد و من خوشحال و آرام با او به مدرسه برگشتم !
. سال دوم یا سوم هنرستان بودم .... از کلاس بیرون رفتم ، موقع برگشتن دیدم چادرم سر جایش نیست ! دنیا داشت دور سرم میچرخید .... یکی از بچه ها که چادری نبود ولی گاهی چادر سرش میکرد آن روز به من محبت کرد و حجابم را به من بازگرداند و خودش بدون چادر به خانه رفت ! هنوز نتوانسته ام از ته دل کسی که آنروز چادرم را برداشت ببخشم !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
چه حسی به تو دست میدهد وقتی چادری که از سه سالگی بر سر کرده ای را غیر ملی میخوانند و میگویند چون این چادر شبیه " شنل " است نمیتواند ایرانی باشد !!! و یک لباس دیگر را به تو معرفی میکنند و میگویند باید به این بگویی چادر ملی !!! و تو میدانی که این فرزند ناقص الخلقه و بدترکیب که از پیوند نامیمون مانتو و عبا به وجود آمده است در هیچ جای دنیا به عنوان حجاب ملی تو شناخته شده نیست ، تو میدانی که هر کس نامی از ایران به گوشش خورده و هر کس که تصویری از زن ایرانی در ذهن دارد همان حجاب سه سالگی تو را نماد حجاب زن ایرانی میداند ، نه این کوچولوی تازه از راه رسیده ی نچسب را ...
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
***
چه حس تلخی به تو دست می دهد وقتی می بینی بعد از این همه سال که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد هنوز هم زن چادری در فیلم ها و سریال ها نماد یک زن بدبخت و بیچاره و مفلوک ، با همسری معتاد و بیکار و آسمان جل است و زن های بزک شده ی هفت رنگ خوشبخت و سعادتمند و مقبول و محبوب ... و بهره مند از توجه و احترام همسر و دوست و آشنا و فامیل و جامعه ....
و چقدر افسوس میخوری وقتی در اخبار میبینی زن های مجرم موظف اند برای حاضر شدن در دادگاه چادر سرشان کنند و تو با هیچ منطقی درک نمیکنی چرا یک نفر نیست به آنها بگوید شان و منزلت چادر بیش تر از اینهاست !
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی در خیابان برایت دل می سوزانند که چطور با چادر ، بچه هم بغل می کنی و خریدت را انجام میدهی و سوار تاکسی می شوی و بعد با بچه و بسته های خرید از ماشین پیاده می شوی و هنوز زنده ای با این هم فشار و سختی که تحمل می کنی !!!
چه حس شیرینی به تو دست می دهد وقتی کسی به تو غبطه می خورد و می گوید خوش به حالت که میتوانی چادرت را خوب روی سرت نگه داری ، چون او خیلی دلش می خواهد چادر سرش کند ولی نمی داند چگونه باید آن را کنترل کند و تو در دل از داشتن خانواده ای که هنوز هم از کودکی چادر سر دخترهای شان میکنند به خودت می بالی ... چرا که قبل از اینکه چادر سر کردن برایت معنایی داشته باشد به آن خو کرده بودی و دوستش داشتی ... و خوشحالی که هیچ وقت در هیچ مرحله ای از زندگی ات احساس نکرده ای چادر برایت دست و پاگیر و مزاحم است ...
***
چه حسی به تو دست میدهد وقتی دوستان دوران تحصیل ات برای اینکه با تو هم شکل باشند چادرهای مادر و مادر بزرگ شان را قرض میگیرند و تو آنقدر نزد آنها محبوب هستی که حاضرند مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند ولی وقتی با تو هستند چادر سرشان کنند ـ بی آنکه تو از آنها خواسته باشی ـ ! فقط و فقط به این خاطر که دوستی با تو برای شان ارزش سرکوفت شنیدن را دارد !
***
چشم هایت را نبسته ای ! برخورد نامناسب و توهین آمیز مردم را میبینی ... بی توجهی فروشنده ها ، بی احترامی کسانی که برای راه انداختن کار اداری ات ناچاری با آنها رو به رو بشوی ، نگاه های سرد و بی محبت خانم های دیگر ... گوشهایت هم می شنوند ! طعنه ها و متلک ها و "حاج خانم " گفتن های معنی دار را می شنوی ! اما چه باک وقتی تو حتی آن چادرت را که کهنه و بور شده است و دیگر به کار خودت هم نمی آید حاضر نیستی با همه ی هستی و دارایی شان عوض کنی تا چه رسد به یک نگاه خریدارانه و یک لبخند گناه آلود ! ... تو حاضر نیستی حتی یک نخ از تار و پود چادرت را به آنها بدهی ... تو چادرت را با همه ی همه ی همه ی دردسرهایش دوست داری ... چرا که آرامشی نصیبت می کند که تحمل این دردسرها برایت آسان است ! هم نشینی همیشگی با او نگاهی به تو داده که میتوانی به راحتی و با لبخند از کنار نگاه های تمسخر آمیز عده ای کوته فکر بگذری ! تو به چادرت عشق می ورزی !
به تو میگویند : چادری !!!


اين مطلب بدليل خيلي قشنگ بود گذاشتم هر طور دوست داردي قضاوت كنيد

خودتون ميدونيد عيارتون چنده!!!


اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است


لينك مطلب
آقا قلی از شما تشکر میکنه!
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
کی همچین چیزایی گفته ؟!!اصلا نه دیدم نه به این شکل قبول دارم .
 

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چادری ام

پیشکش به چادر خاکی بانوی دو عالم زهرای مرضیه (س )
و همه ی چادرهایی که در طول تاریخ صدفهایی آرامش بخش برای مرواریدهای شان بوده اند !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
. هنوز مدرسه نمی رفتم که مجبور شدم به دلیلی فاصله ی خانه ی دو پدر بزرگ را بدون چادر بروم ! آنقدر پشت سر مادر پنهان شدم و آنقدر خجالت کشیدم و آنقدر غصه خوردم که باعث شد آن خاطره هرگز از ذهنم پاک نشود ! خاطره ای شفاف و شیرین و دوست داشتنی !
. کلاس اول بودم که ناظم مدرسه مرا پی کاری به خانه فرستاد ... در مسیر مدرسه تا خانه یک آن به خود آمدم و دیدم چادر روی سرم نیست .... تا خانه یک نفس دویدم و اشک ریختم .... مادر بعد از کلی سئوال و جواب بلاخره در میان هق هق من فهمید که علت گریستنم چیست ! چادر دیگری برایم آورد و من خوشحال و آرام با او به مدرسه برگشتم !
. سال دوم یا سوم هنرستان بودم .... از کلاس بیرون رفتم ، موقع برگشتن دیدم چادرم سر جایش نیست ! دنیا داشت دور سرم میچرخید .... یکی از بچه ها که چادری نبود ولی گاهی چادر سرش میکرد آن روز به من محبت کرد و حجابم را به من بازگرداند و خودش بدون چادر به خانه رفت ! هنوز نتوانسته ام از ته دل کسی که آنروز چادرم را برداشت ببخشم !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
چه حسی به تو دست میدهد وقتی چادری که از سه سالگی بر سر کرده ای را غیر ملی میخوانند و میگویند چون این چادر شبیه " شنل " است نمیتواند ایرانی باشد !!! و یک لباس دیگر را به تو معرفی میکنند و میگویند باید به این بگویی چادر ملی !!! و تو میدانی که این فرزند ناقص الخلقه و بدترکیب که از پیوند نامیمون مانتو و عبا به وجود آمده است در هیچ جای دنیا به عنوان حجاب ملی تو شناخته شده نیست ، تو میدانی که هر کس نامی از ایران به گوشش خورده و هر کس که تصویری از زن ایرانی در ذهن دارد همان حجاب سه سالگی تو را نماد حجاب زن ایرانی میداند ، نه این کوچولوی تازه از راه رسیده ی نچسب را ...
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
***
چه حس تلخی به تو دست می دهد وقتی می بینی بعد از این همه سال که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد هنوز هم زن چادری در فیلم ها و سریال ها نماد یک زن بدبخت و بیچاره و مفلوک ، با همسری معتاد و بیکار و آسمان جل است و زن های بزک شده ی هفت رنگ خوشبخت و سعادتمند و مقبول و محبوب ... و بهره مند از توجه و احترام همسر و دوست و آشنا و فامیل و جامعه ....
و چقدر افسوس میخوری وقتی در اخبار میبینی زن های مجرم موظف اند برای حاضر شدن در دادگاه چادر سرشان کنند و تو با هیچ منطقی درک نمیکنی چرا یک نفر نیست به آنها بگوید شان و منزلت چادر بیش تر از اینهاست !
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی در خیابان برایت دل می سوزانند که چطور با چادر ، بچه هم بغل می کنی و خریدت را انجام میدهی و سوار تاکسی می شوی و بعد با بچه و بسته های خرید از ماشین پیاده می شوی و هنوز زنده ای با این هم فشار و سختی که تحمل می کنی !!!
چه حس شیرینی به تو دست می دهد وقتی کسی به تو غبطه می خورد و می گوید خوش به حالت که میتوانی چادرت را خوب روی سرت نگه داری ، چون او خیلی دلش می خواهد چادر سرش کند ولی نمی داند چگونه باید آن را کنترل کند و تو در دل از داشتن خانواده ای که هنوز هم از کودکی چادر سر دخترهای شان میکنند به خودت می بالی ... چرا که قبل از اینکه چادر سر کردن برایت معنایی داشته باشد به آن خو کرده بودی و دوستش داشتی ... و خوشحالی که هیچ وقت در هیچ مرحله ای از زندگی ات احساس نکرده ای چادر برایت دست و پاگیر و مزاحم است ...
***
چه حسی به تو دست میدهد وقتی دوستان دوران تحصیل ات برای اینکه با تو هم شکل باشند چادرهای مادر و مادر بزرگ شان را قرض میگیرند و تو آنقدر نزد آنها محبوب هستی که حاضرند مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند ولی وقتی با تو هستند چادر سرشان کنند ـ بی آنکه تو از آنها خواسته باشی ـ ! فقط و فقط به این خاطر که دوستی با تو برای شان ارزش سرکوفت شنیدن را دارد !
***
چشم هایت را نبسته ای ! برخورد نامناسب و توهین آمیز مردم را میبینی ... بی توجهی فروشنده ها ، بی احترامی کسانی که برای راه انداختن کار اداری ات ناچاری با آنها رو به رو بشوی ، نگاه های سرد و بی محبت خانم های دیگر ... گوشهایت هم می شنوند ! طعنه ها و متلک ها و "حاج خانم " گفتن های معنی دار را می شنوی ! اما چه باک وقتی تو حتی آن چادرت را که کهنه و بور شده است و دیگر به کار خودت هم نمی آید حاضر نیستی با همه ی هستی و دارایی شان عوض کنی تا چه رسد به یک نگاه خریدارانه و یک لبخند گناه آلود ! ... تو حاضر نیستی حتی یک نخ از تار و پود چادرت را به آنها بدهی ... تو چادرت را با همه ی همه ی همه ی دردسرهایش دوست داری ... چرا که آرامشی نصیبت می کند که تحمل این دردسرها برایت آسان است ! هم نشینی همیشگی با او نگاهی به تو داده که میتوانی به راحتی و با لبخند از کنار نگاه های تمسخر آمیز عده ای کوته فکر بگذری ! تو به چادرت عشق می ورزی !
به تو میگویند : چادری !!!


اين مطلب بدليل خيلي قشنگ بود گذاشتم هر طور دوست داردي قضاوت كنيد

خودتون ميدونيد عيارتون چنده!!!


اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است


لينك مطلب
کلا مزخرفه...از اول تا آخر...
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
چادر تو فرهنگ امروز ما تبدیل شده به ابزار ریا...

متاسفانه همینطوره که میگید . البته اساسا هیچ چیز در دنیا بخودی خود نه خوبه نه بد بلکه این افکار و عادات و نوع نگرش ماست که بد و خوب رو تعیین میکنه . چادر هم بخودی خود نه بده نه خوب ! میشه از اون استفاده خوب داشت ولی امروزه در بسیاری از جاها به عنوان ابزاری برای ریا استفاده میشه .

مثل خیلی دیگه از موضوعات در جامعه امروز ما که در اصل بد نبودند و نیستند ولی تبدیل به ابزار سواستفاده شدند .
 

بيتاب

عضو جدید
بسمه تعالی چادرحجاب برتر است
1 -چادر پوشش دینی وملی زنان ایرانی است که دیانت وملیت واستقلال فرهنگی ملت مسلمان ایران را دردنیا تجلی می بخشد.
2 – چادر؛ زیبائیهای جسمانی زن را تحت شعاع زیبائی معنوی او قرارمیدهد وبه وی شورونشاط دینی می بخشد

3 – چادربیش از هر لباسی ؛ حجم وظاهر بدن زن را پوشش می دهد وبزرگواری وتواضع وی را دربرابرأحکام اسلام ووارزشها اخلاقی ؛ آشکار می سازد
.
4 – چادر؛کمال پوشش است وانتخاب آگاهانۀ آن جز در پرتو وتعالی ورشد زن ؛ میسر نمی شود
5 – چادربیش از هر پوششی ؛ زن را برای رو گرفتن در برابرنامحرم ، توانا می سازد
6 – چادربرای افرادی که به بی حجابی وبدحجابی عادت کرده اند ؛ زحمت دارد ولی برای زنان پرهیزگار وپاکدامن , نبودن آن نوعی کمبود ونقص به حساب می آید
7 – چادر؛ امنیت وآرامش زن را تامین میکند . زنانی که با خودآرائی وارد جامعه میشوند ؛ همواره نگران قضاوت دیگران در مورد خویش هستند . درصورتیکه زن می تواند با رعایت حجاب کامل وپوشیدن چادر از دغدغه شرکت در یک رقابت مد پرستی تباه کننده ؛ مصون بماند واین خود بهترین آسایش است .
پوشیده تر...... کمیاب تر
 

بيتاب

عضو جدید
متاسفانه همینطوره که میگید . البته اساسا هیچ چیز در دنیا بخودی خود نه خوبه نه بد بلکه این افکار و عادات و نوع نگرش ماست که بد و خوب رو تعیین میکنه . چادر هم بخودی خود نه بده نه خوب ! میشه از اون استفاده خوب داشت ولی امروزه در بسیاری از جاها به عنوان ابزاری برای ریا استفاده میشه .

مثل خیلی دیگه از موضوعات در جامعه امروز ما که در اصل بد نبودند و نیستند ولی تبدیل به ابزار سواستفاده شدند .

شما مي فرمايد :
هیچ چیز در دنیا بخودی خود نه خوبه نه بد

بلکه این افکار و عادات و نوع نگرش ماست که بد و خوب رو تعیین میکنه


خوب سوال :
خدا خوب است يا بد ........
يعني ما در فكر مان تعيين ميكنيم كه خدا مثلاً خوب است ...پس خدا خوب خواهد بود ..........

خوب اگر من در فكرم خدا را بد فكر تصور كنم ..............خدا بد خواهد شد ................

مگر خدا تابع طرز فكر وانديشه ما هستند ..........؟
 

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما مي فرمايد :
هیچ چیز در دنیا بخودی خود نه خوبه نه بد

بلکه این افکار و عادات و نوع نگرش ماست که بد و خوب رو تعیین میکنه


خوب سوال :
خدا خوب است يا بد ........
يعني ما در فكر مان تعيين ميكنيم كه خدا مثلاً خوب است ...پس خدا خوب خواهد بود ..........

خوب اگر من در فكرم خدا را بد فكر تصور كنم ..............خدا بد خواهد شد ................

مگر خدا تابع طرز فكر وانديشه ما هستند ..........؟
بیتاب تو هنوز زنده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:
راستشو بگو....بعد این ماجرای هدفمندی یارانه ها حقوقتو چند برابر کردن؟؟؟؟
:razz:
کاش دم دستم بودی...:mad:
دوستانی که این شخصیت والا رو نمیشناسن.....من رسما خوندن پست هاش رو حرام اعلام میکنم!!!!!:surprised::D
 

بيتاب

عضو جدید
بیتاب تو هنوز زنده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:
راستشو بگو....بعد این ماجرای هدفمندی یارانه ها حقوقتو چند برابر کردن؟؟؟؟
:razz:
کاش دم دستم بودی...:mad:
دوستانی که این شخصیت والا رو نمیشناسن.....من رسما خوندن پست هاش رو حرام اعلام میکنم!!!!!:surprised::D

1 - از كي تا حالا مجتهد شدي وما نمي دانيم .................كه اينطور فتوا ميدهي

2 - من از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي حقوق دريافت ميكنم دو ميليون به بالا وربطي به يارانه ندارد

3 مگر تو اهل منطق واستدلال نيستي ...........كه به زور وتهديد متوسل ميشوي
 

بيتاب

عضو جدید
بیتاب تو هنوز زنده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:
راستشو بگو....بعد این ماجرای هدفمندی یارانه ها حقوقتو چند برابر کردن؟؟؟؟
:razz:
کاش دم دستم بودی...:mad:
دوستانی که این شخصیت والا رو نمیشناسن.....من رسما خوندن پست هاش رو حرام اعلام میکنم!!!!!:surprised::D

چرا وقتي كم مي اوري .............تحريم را پيشه ميكني
 

Estrella

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا مطلب مسخر ه ای بود.............:razz:
بهتر ببری واسه بچه های مهدکودک بذاری...............
ربطیم به عیار هرکس نداره چادری بودن یا نبودنش..........
هرکس میتونه هر جور که دوس داره بگرده......
خواهشن سعی نکنیید چادر رو عیار هرکس بدونیدو با این حرفا شخصیت دیگرانو زیر سوال ببرید.............
 
آخرین ویرایش:

rohaaaaam

عضو جدید
سلام .خیلی خیلی خیلی تشکر از بحثتون.واقعا عالی بود .من به شخصه با نظر شما کاملا موافقم اما نمیتونم ارزش چادر رو به کسی که دوسش دارم تفهیم کنم با اینکه همین شخص خودش چادر رو دوس داره چون خودش بهم گفته اما الان میگه دوس ندارم از طرفی ذوس ندارم با زور چادر سرش کنم.عزیزانی که با بحث چادر موافقن لطفا منو راهنمایی کنن.مرسی.................
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
رهام جان
به نظرم زیاد بهش فشار نیار چون چیزیکی به زور باشه فایده نداره
چادر فقط حجاب برتره .ولی اگه با مانتو هم پوشش مناسبی داره اذیتش نکن بذار خودش انتخاب کنه
 

rohaaaaam

عضو جدید
رهام جان
به نظرم زیاد بهش فشار نیار چون چیزیکی به زور باشه فایده نداره
چادر فقط حجاب برتره .ولی اگه با مانتو هم پوشش مناسبی داره اذیتش نکن بذار خودش انتخاب کنه
مرسی از نظرتون من تا الان با همین روند پیش رفتم.اما دوس دارم خودش به چادر برسه.که خداروشکر گهگاهی به خاطر من میپوشه.
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط و فقط چادر......هیچ جایگزینیم نیست.....
 

zahra az iran

کاربر بیش فعال
به نظر من چادر خیلی خوبه ولی اگه یکی هم چادر داشته باشه هم نجابت و اصالت این خیلی بهتره
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چادری ام

پیشکش به چادر خاکی بانوی دو عالم زهرای مرضیه (س )
و همه ی چادرهایی که در طول تاریخ صدفهایی آرامش بخش برای مرواریدهای شان بوده اند !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
. هنوز مدرسه نمی رفتم که مجبور شدم به دلیلی فاصله ی خانه ی دو پدر بزرگ را بدون چادر بروم ! آنقدر پشت سر مادر پنهان شدم و آنقدر خجالت کشیدم و آنقدر غصه خوردم که باعث شد آن خاطره هرگز از ذهنم پاک نشود ! خاطره ای شفاف و شیرین و دوست داشتنی !
. کلاس اول بودم که ناظم مدرسه مرا پی کاری به خانه فرستاد ... در مسیر مدرسه تا خانه یک آن به خود آمدم و دیدم چادر روی سرم نیست .... تا خانه یک نفس دویدم و اشک ریختم .... مادر بعد از کلی سئوال و جواب بلاخره در میان هق هق من فهمید که علت گریستنم چیست ! چادر دیگری برایم آورد و من خوشحال و آرام با او به مدرسه برگشتم !
. سال دوم یا سوم هنرستان بودم .... از کلاس بیرون رفتم ، موقع برگشتن دیدم چادرم سر جایش نیست ! دنیا داشت دور سرم میچرخید .... یکی از بچه ها که چادری نبود ولی گاهی چادر سرش میکرد آن روز به من محبت کرد و حجابم را به من بازگرداند و خودش بدون چادر به خانه رفت ! هنوز نتوانسته ام از ته دل کسی که آنروز چادرم را برداشت ببخشم !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
چه حسی به تو دست میدهد وقتی چادری که از سه سالگی بر سر کرده ای را غیر ملی میخوانند و میگویند چون این چادر شبیه " شنل " است نمیتواند ایرانی باشد !!! و یک لباس دیگر را به تو معرفی میکنند و میگویند باید به این بگویی چادر ملی !!! و تو میدانی که این فرزند ناقص الخلقه و بدترکیب که از پیوند نامیمون مانتو و عبا به وجود آمده است در هیچ جای دنیا به عنوان حجاب ملی تو شناخته شده نیست ، تو میدانی که هر کس نامی از ایران به گوشش خورده و هر کس که تصویری از زن ایرانی در ذهن دارد همان حجاب سه سالگی تو را نماد حجاب زن ایرانی میداند ، نه این کوچولوی تازه از راه رسیده ی نچسب را ...
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
***
چه حس تلخی به تو دست می دهد وقتی می بینی بعد از این همه سال که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد هنوز هم زن چادری در فیلم ها و سریال ها نماد یک زن بدبخت و بیچاره و مفلوک ، با همسری معتاد و بیکار و آسمان جل است و زن های بزک شده ی هفت رنگ خوشبخت و سعادتمند و مقبول و محبوب ... و بهره مند از توجه و احترام همسر و دوست و آشنا و فامیل و جامعه ....
و چقدر افسوس میخوری وقتی در اخبار میبینی زن های مجرم موظف اند برای حاضر شدن در دادگاه چادر سرشان کنند و تو با هیچ منطقی درک نمیکنی چرا یک نفر نیست به آنها بگوید شان و منزلت چادر بیش تر از اینهاست !
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی در خیابان برایت دل می سوزانند که چطور با چادر ، بچه هم بغل می کنی و خریدت را انجام میدهی و سوار تاکسی می شوی و بعد با بچه و بسته های خرید از ماشین پیاده می شوی و هنوز زنده ای با این هم فشار و سختی که تحمل می کنی !!!
چه حس شیرینی به تو دست می دهد وقتی کسی به تو غبطه می خورد و می گوید خوش به حالت که میتوانی چادرت را خوب روی سرت نگه داری ، چون او خیلی دلش می خواهد چادر سرش کند ولی نمی داند چگونه باید آن را کنترل کند و تو در دل از داشتن خانواده ای که هنوز هم از کودکی چادر سر دخترهای شان میکنند به خودت می بالی ... چرا که قبل از اینکه چادر سر کردن برایت معنایی داشته باشد به آن خو کرده بودی و دوستش داشتی ... و خوشحالی که هیچ وقت در هیچ مرحله ای از زندگی ات احساس نکرده ای چادر برایت دست و پاگیر و مزاحم است ...
***
چه حسی به تو دست میدهد وقتی دوستان دوران تحصیل ات برای اینکه با تو هم شکل باشند چادرهای مادر و مادر بزرگ شان را قرض میگیرند و تو آنقدر نزد آنها محبوب هستی که حاضرند مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند ولی وقتی با تو هستند چادر سرشان کنند ـ بی آنکه تو از آنها خواسته باشی ـ ! فقط و فقط به این خاطر که دوستی با تو برای شان ارزش سرکوفت شنیدن را دارد !
***
چشم هایت را نبسته ای ! برخورد نامناسب و توهین آمیز مردم را میبینی ... بی توجهی فروشنده ها ، بی احترامی کسانی که برای راه انداختن کار اداری ات ناچاری با آنها رو به رو بشوی ، نگاه های سرد و بی محبت خانم های دیگر ... گوشهایت هم می شنوند ! طعنه ها و متلک ها و "حاج خانم " گفتن های معنی دار را می شنوی ! اما چه باک وقتی تو حتی آن چادرت را که کهنه و بور شده است و دیگر به کار خودت هم نمی آید حاضر نیستی با همه ی هستی و دارایی شان عوض کنی تا چه رسد به یک نگاه خریدارانه و یک لبخند گناه آلود ! ... تو حاضر نیستی حتی یک نخ از تار و پود چادرت را به آنها بدهی ... تو چادرت را با همه ی همه ی همه ی دردسرهایش دوست داری ... چرا که آرامشی نصیبت می کند که تحمل این دردسرها برایت آسان است ! هم نشینی همیشگی با او نگاهی به تو داده که میتوانی به راحتی و با لبخند از کنار نگاه های تمسخر آمیز عده ای کوته فکر بگذری ! تو به چادرت عشق می ورزی !
به تو میگویند : چادری !!!


اين مطلب بدليل خيلي قشنگ بود گذاشتم هر طور دوست داردي قضاوت كنيد

خودتون ميدونيد عيارتون چنده!!!


اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است


matnetun kheili ghashang bud va delneshin,be nazare man ham chadore melli hichvaght jaye chador ro nemigire
واااااااااااای چقد قشن بود؟؟؟؟؟؟//من میدونستم عزیزیم اما خداییش به ما اینقدر احترام میزارن واسه چادرمون؟ هوراااااااا..
دوست دارم چادرم
تنهات نمیزارم..
هر جا برم با خودم میبرمت.. قول قول...
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام .خیلی خیلی خیلی تشکر از بحثتون.واقعا عالی بود .من به شخصه با نظر شما کاملا موافقم اما نمیتونم ارزش چادر رو به کسی که دوسش دارم تفهیم کنم با اینکه همین شخص خودش چادر رو دوس داره چون خودش بهم گفته اما الان میگه دوس ندارم از طرفی ذوس ندارم با زور چادر سرش کنم.عزیزانی که با بحث چادر موافقن لطفا منو راهنمایی کنن.مرسی.................
من خودم یه نفر با شرایط شما میشناسم.. اما تا خودش نخواد چیزیو تحمیل نکنید... بزارید واسش باور بشه.. نه به واسطه دوس داشتن شما و اثبات دوستیش با شما چادر سرش کنه که ارزش نداره.. چون شاید بخاطر اثبات خواستن شما سرش کنه ولی قشنگ نیست شما اولا اونو بی چادر انتخاب کردی دیگه؟ درسته... خب چادر خوبه اما به افراد به تنهایی نمیتونه شخصیت بده ها.. مطمئنا شما اخلاق ایشونو دوس داشتید.. پس بزارید کم کم به این باور برسه واسش توضیح بدید که چرا چادر بهتره... واینکه اگه حجابش کامله نزارید این موضوع ناراختتون کنه و باعث شه رابطتون آسیب ببینه...
 

immigrant

عضو جدید
دوست عزیز من هم چادریم .منتها از اون مدلی که شما نمی پسندی .من چادر شالدار سر می کنم چون اولا حس می کنم خیلی توش راحتمدوما با چادر معمولی ابروی هر چی چادریه میبرم.اما در مورد خود چادر و افرادی که این پوشش رو انتخاب می کنند :نفس این عمل قشنگه(چادر سر کردن)ولی دوست عزیز ما در دورانی زندگی می کنیم که افرادی پول پرست که برای رسیدن به مقام هرکاری رو می کنند از هر ابزاری برای رسیدن به منافعشون استفاده می کنند.و امروزه هر وقت اسم چادر یا چادری میاد تو ذهن خیلیا ادم ها ریاکاری تداعی می شه که فقط از دین و اخلاق یه سجاده و یه تسبیحش رو اونم بخاطر حفظ ظاهر دارن.البته من از افراد تحصیل کرده انتظار ندارم که بگن ادم باید دلش پاک باشه ,حجاب و عبادت کیلو چنده.معیار ما باید عقلمون باشه نه مردمی که همه چیز رو فدای منافعشون می کنند.من به شخصه دوستای چادری ندارم ولی حاضرم رو پاکی و عفتشون قسم بخورم .تو این دوره زمونه چیزی که کیمیاست صداقت و پاکیه .خیلیها اونقدر خوبند که چون نمی خوان قداست چادر رو زیر سوال ببرن اونو سر نمی کنند .
 

Similar threads

بالا