مناجات ، اولین پست ....

heat-love

عضو جدید
خدایا! مرا از خود مران ، مرا به خودم وا مگذار.
خدایا! دلم تنگ است برای هم صحبتی با تو. مرا در خودم غرق مکن. نگذار که در مرداب خود پرستی ام دست و پا زنم.
خدایا! لذت با تو بودن را با لذت غرق در گناه از من مگیر. خدایا! طعم عبادت خالصانه ات را بر من بچشان و بر من نور رحمتت را بیفشان.
خدایا! قلبی ده که جز یادت هیچ چیزخشنودش نکند. خدایا! سری ده که جز فکر تو در آن نباشد. خدایا! دستی ده که جز فرمان تو نبرد. خدایا! پایی ده که جز به راه تو نرود. خدایا! زبانی ده که جز کلام تو هیچ نگوید. چشمی ده که جز بزرگیت هیچ نبیند. گوشی ده که جز سخن تو هیچ به جان نگوید.
خدایا! بر من لطفت را بباران. خدایا! اگر گناهان من به اندازه ریگ بیابان باشد ولی لطف و رحمت تو بیشتر از گناهان من است. می دانم که مرا بارها و بارها بخشوده ایی و من بارها و بارها توبه ی خود شکسته ام. اما چه کنم که من بنده ی خطاکارم و تو خدای خطاپوش. چه کنم که اگر خدایم نبودی هرگز خطا نمی کردم که چون تویی مهربان، در تمام عالم نیست که از من درگذرد.
خدایا! مرا به حال خود مگذار. مرا در این نیستیم تنها نگذار. بگذار که هستی ام را در تو پیدا کنم. بگذار که این وجود فانی ام را به وجود پاینده تو زنده نگه دارم.
خدایا! مرا از مرحمتت محروم مگردان. مرا با تمام بدی هایم ببخشای و مرا از وجود پر مهرت محروم نکن.
خدایا! تو می دانی که من محتاج توام می دانی که جز تو کسی را ندارم می دانی که هر لحظه به تو نیازمندم، پس دستم را بگیر و یاریم ده که تو را فرمان بردار باشم و تو را به شایستگی بندگی کنم. و هیج وقت هیج وقت تو را از یاد نبرم.
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بار دیگر افکار خود را بر مرکب قلم سوار میکنم تا در دشت سفید کاغذی یکه تازی کند شاید که رد پای سیاه این اسب لاغر اندام ترجمان عقاید و ترجمان حس درونیم باشد ولی خط شروع این یکه تازی کجاست؟و خط پایان کجا وبه کدامین سوست؟ خداوندا از هر کجا شروع کنم تو دار آنجایی و هر جهت بتازم در پایان به تو میرسم.اول هر سخن تویی و فرجام هر مقال به تو میرسد .
 

Similar threads

بالا