حالا که با هم یکی شدن دلامونو ‚
حالا که جاده ها افتادن به پامونو
یکی از اون بالا انگار داره می شنوه صدامونو ‚
بگمونم که اثر داره دعامونو
همسفر ای هم ستاره
راه بیافتیم که خودش داره هوامونو
دل اون سوخته برای گریه هامونو‚
خودش داره هوامونو
کلید بارون تو دستامونه...
میشیم روونه شونه به شونه...
میشه هر سنگ بیابون
برای ما یه نشونه
که بتونه مارو تا کنار دریا برسونه ...برسونه ...
همسفر ای همستاره
سر رو شونه های من بذار دوباره
وقتی برفا آب بشن
رودخونه سر رو شونه دریا میذاره