مشکل ما

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

کاش میدانستم جفت بدخواه کدامین گرگی
میدرد پرده حرمت به تن مردم ما
و چرا میگوید؟
در میان بهت نفرین شده ما ، سهراب
"وچرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟"

من چنین میخواهم:
کشور ما ایران
همه باید باشد
پاکی و خوبی وخرسندی این مردم نیک...

مشکل ما از چیست؟
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
به عنوان مثال اگه من توي رانندگي بخوام فاصلمو با ماشين جلويي حفظ كنم ، ماشين عقبي چراغ ميده، بوق ميزنه...
من بايد كار خودمو بكنم؟
من بايد برم كنار؟
من بايد حرص بخورم؟
مشكل منم؟
مشكل فرهنگ ماست؟
چه كار بايد بكنيم؟
به كجا بايد بريم؟
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
شايد دوستان علاقه اي ندارن توي اين بحثا شركت كنن
ولي امروز يه ايميلي دستم رسيد ديدم حيفه نخونينش:

دو صفحه نوشته ساده به کتاب "خلقيات ما ايرانيان" به قلم روانشاد محمد علی جمال زاده اضافه کنيد!!!

مهمونی می دیم اونهایی که دوست داریم و نداریم رو دعوت می کنیم. یواشکی به لباسای اونهایی که دوست نداریم می خندیم. بعد که رفتند با دوستهای خودمونیمون می شینیم به حرفهاشون می خندیم! توی مهمونی واسه همدیگه جوک می گیم!

پایین شهریها رو آدم حساب نمی کنیم! مرز بین پایین شهر و بالای شهر رو هم خودمون تعیین می کنیم! اونها که از قلهک پایینتر رو قبول ندارند شیک ترند! شهرستانی ها هم بهتره برند جلو بوق بزنند! وقتی یکی از فامیلهامون شهرستان زندگی می کنه و ما یهویی از دهنمون می پره فوری توضیح می دیم که طرف بخاطر شغلش که مدیر فلان کارخونه است اونجا زندگی می کنه!

بشقاب و لیوانهای فرانسوی می خریم! لوسترهای ساخت چین می خریم! شکلات آیدین هدیه نمی بریم چون ایرانیه کلاسش پایینه!

موقعی که اتوبوس میاد حمله می کنیم! اگه اوضاع بحرانی بشه با آرنجمون می زنیم به کناریها راه رو باز می کنیم! آخه خسته هستیم باید زودتر بریم خونه! وقتی کسی نباشه هم همین که می شینیم با ماژیک پشت صندلی ها یادگاری می نویسیم که دفعه دیگه که سوار شدیم به دوستامون هنرمون رو نشون بدیم!

شب چهارشنبه سوری ترقه پرت می کنیم پشت پای زن همسایه که وقتی پرید بخندیم! وقتی تیم فوتبال مورد علاقه امون توی مسابقه می بازه شیشه اتوبوس واحد رو می شکنیم! سیزده بدر گند می زنیم به طبیعت! یعنی همیشه اینکارو می کنیم نه فقط سیزده بدرها!

فحش خواهر و مادر می دیم! به همدیگه! به دين و مذهب! و عربها و غيره! اما تا يه مشكلي پيش مياد ميگيم يا فلان امام!! و در لوس آنجلس هم بيشتر سفره حضرت عباس باز ميکنيم تا توی تهران.

ما همه مادرزادی سیاستمدار به دنیا اومدیم اما استراتژی تک تکمون با همدیگه و با تمام دنیا متفاوته برای همین در هیچ موردی باهم توافق نداریم و بازهم به هم فحش می دیم! سه تا که ميشيم پنج نظر متفاوت داريم و هممون خيال ميکنيم حق داريم.

ما به اجدادمون خیلی احترام می ذاریم! مخصوصاً داریوش و اینها! وقتی سر قبرشون میریم حتماً یه یادگاری هم با هرچی که دستمون باشه روی در و دیواراش می کنیم!

ما امام زاده می سازیم! بعد پول می ندازیم و از امام زاده می خوایم که مشکلاتمون رو حل کنه!
ما روز عاشورا تاسوعا نذری می دیم! اما برای اینکه زعفرون گرونه روی پلو گلرنگ می ریزیم!

ما احتمالاً غیر از رامسر و کلاردشت جای دیگه ای از ایران رو ندیدیم اما حتماً دوبی رفتیم و فروشگاه عرض الهدایا رو دیدیم! بی برو برگرد هم یه عکسی توی صحرا روی شنها گرفتیم که به همسایه ها نشون بدیم!

ما رانندگیمون حرف نداره! رانندگی بدون فحش و فضیحت برامون معنی نداره! چراغ راهنمایی عابرپیاده، موتورسوار های آدمخور .... فقط یک کلمه از هر مورد کافیه !

ماها سینما نمی ریم و عوضش عشق می کنیم قبل از اینکه فیلم روی پرده سینما بره ما سی دیشو ببریم خونه!

ما - مخصوصاً لوس آنجلسی هامون- وقتی کانال تلویزیونی درست می کنیم یا هیمنطوری آب دوغ خیاری میارندمون توی یه برنامه ای مجری بشیم یا گزارش بدیم یا خدای نکرده به عنوان کارشناس حرف بزنیم از هر سه تا کلمه ای که می گیم چهار تاش انگلیسیه اونهم با هزار تا عشوه و ناز و غمزه شتری و صد البته تلفظ صد درصد غلط !

ماها عاشق رقص عربی هستیم! هرچی هم سنمون میره بالاتر علاقه امون به این رقص که تا ابد یادش نمیگیریم هی بیشتر و بیشتر میشه و اصرار می کنیم که باید توی همه مهمونی ها هنرمون رو نشون بدیم!البته دوستان خیلی اصرار می کنندا وگرنه ماها همه خجالتی هستیم و رقصمون نمیاد.


به آذری ها متلک ميگيم، اونارو مسخره ميکنيم و براشون جوک ميسازيم ولی بهترين و مفيدترين دوستامون آذری هستن!


اما سه چیز برای ما خیلی مهمه:

یک: ما هیچ وقت اجازه نخواهیم داد که روی هیچ نقشه ای خلیج فارس به خلیج عربی تبدیل بشه!

دو: حواسمون هست که هرجا اسمی از فیلم کارتونی سیصد برده شد اعتراض کنیم نامه بنویسیم طوماراینترنتی امضا کنیم که چرا قیافه ما ایرانیها رو اینقدر وحشتناک کشیدند! آخه ما ایرانیها اونقدرا هم وحشتناک نیستیم!

سه: دولت کشورمون بايد مثل دولت سوئد و نروژ باشه. دموکرات / عشقی / مهربان. با يک شرط:
ما همون "آدم" هايی که در بالا گفتيم بمونيم!!!

البته بايد توضيح بدم مورد سوم ربطي به عملكرد مثبت دولت نداره
 

سماته

عضو جدید
همه باید درست کنن اخلاقشونو. اما اول از خود باید شروع کرد. اونوقت میتونیم به دیگران هم کمک کنیم و بیدارشون کنیم.
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه باید درست کنن اخلاقشونو. اما اول از خود باید شروع کرد. اونوقت میتونیم به دیگران هم کمک کنیم و بیدارشون کنیم.
توضيح زيبايي بود
مرسي
حالا چه جوري ميشه اينكارو انجام داد؟
به قول يكي از دوستان مگه ميشه خلاف جهت آب حركت كرد؟
اگه ميشه تا كجا ميتونيم ادامه بديم؟
اينا جدا" براي من سواله ها ، فقط طرح مساله نميكنم.
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی سوختن ها جوری هستند که تو امروز میسوزی، اما فردا دردش را حس میکنی، داستان کیفیت زندگی و رشد آدمها در جاهایی که جهان سوم نامیده میشوند، مثل همین جور سوزش هاست. از هر دوره که میگذری، میسوزی و در دوره ی بعد دردش را میفهمی!

شادی ها و دغدغه های کودکی ما :
در همان گوشه دنیا که جهان سوم نامیده میشود، شادی های کودکی ما درجه سه است، ولی دغدغه های ما جدی و درجه یک، شادی کودکیمان این است که کلکسیون پوست آدامس جمع کنیم، یا بگردیم و چرخ دوچرخه ای پیدا کنیم و با چوبی آن را برانیم، توپ پلاستیکی دو پوسته ای داشته باشیم و با آجر دروازه درست کنیم و در کوچه های خاکی فوتبال بازی کنیم، اما دغدغه هایمان ترسناک تر بود، اینکه نکند موشکی یا بمبی، فردا صبح را از تقویم زندگی ات خط بزند و تو را از آینده ناكامت كند!

از دیفتری میترسیدیم، از وبا، از جنون گاوی، مدرسه، دغدغه ما بود، خودکار بین انگشتان دستمان که تلافی حرفهای دیروز صاحبخانه به معلممان بود، تکلیفهای حجیم عید، یا کتابهایی که پنجاه سال بود بابا در آنها آب و انار میداد!

شادی ها و دغدغه های نوجوانی ما :
دوره ای که ذاتا بحرانی بود و بحران جهان سوم بودن هم به آن اضافه شده، در این دوره شادی هایمان جنس ممنوعی دارند، اینکه موقتی عاشق شوی، دوست داشتن را امتحان کنی ،اما همه این شادی ها را در ذهنمان برگذار میکردیم، در خیالمان عاشق میشویم، کلا زندگی یک نفره ای داریم با فکری دو نفره، این میشد که یاد بگیریم جهان سومی شادی کنیم، به جای اینکه دست در دست دخترک بگذاریم، با نگاهی مسموم تشویش را در او زنده می کردیم، برای آنكه با او قدم نزنیم بدنبالش راه می افتادیم، یا به جای اینکه نگوییم دوستت دارم می گفتیم امروز خانه ...
در عوض دغدغه هایمان بازهم جدی هستند، اینکه از امروز که 15 سال داری، باید مثل یک مرتاض روی کتابهای میخی مدرسه ات دراز بکشی و تا بیست و چهار سالگی همانجا بمانی، بترسی از این که قرار است چند صفحه پر از سوالات چهار گزینه ای، آینده ی تو، شغل تو، همسر تو و لقب تو را تعیین کند، تو فقط سه ساعت برای همه اینها فرصت داری و بس!

شادی ها و دغدغه های جوانی ما :
شادی ها کمرنگ تر میشود و دغدغه ها پررنگ تر، شاید هم این باشد که شادی هایت هم، شکل دغدغه به خودشان میگیرند، مثلا شادی تو این است که روزی خانه و ماشین میخری، اما رسیدن به این شادی ها برایت دغدغه میشود، رسیدن به آنها برای تو هدف میشود، هدفی که حتما باید جهان سومی باشی که آنرا داشته باشی، و هیج جای دیگر برای کسی هدف نیستند.


بعضی از شادی هایت غیر انسانی میشود، با پول شهوتت را میخری، با گردی سفید مست میشوی ولی نه با شراب، با دود دغدغه هایت را کمرنگ تر میکنی و هستی ات را غبار آلود می سازی.

اگر جهان سومی باشی، استاندارد و مقیاس های تمام اجزای زندگی تو، جهان سومی میشود، اینکه در سال چند بار لبخند میزنی، در روز چند بار گریه میکنی، راهی که تو را به بهشت و جهنم میرساند، و حتی جنس خدای تو هم جهان سومیست.

در این دنیای عجیب، دیدن دست برهنه یک زن هم میتواند براحتی تو را خطاکار کند و قلبت را به تپش وادارد، در این دنیا سلام به غریبه و بی دلیل، نشانه دیوانگیست، لبخند بی جای زن هم دلیل فاحشگی اوست!

در این جهان سوم، کسی را نداری که به تو بگوید چقدر مسواک و خمیردندان، واکسن، بوسیدن، خندیدن، رقصیدن خوب هستند، اینکه آینده خوب را خودت باید رقم بزنی و کسی قرار نیست برای این کار به تو کمک بکند، و اینکه همیشه جهان اول، طاعون جهان سوم نیست.

گاهی فکر میکنی که به سرزمین جهان اولی ها مهاجرت کنی تا از جهان سومی بودن رها شوی، اما میفهمی که با مهاجرتت شادی ها، دغدغه ها، جهان بینی، خدا و معیارهایت هم با تو سفر میکنند، گاهی میمانی که این جهان سوم است که کیفیت تو را تعیین میکند یا اینکه تو با افكارت جهان سوم را درست میکنی؟
 

هياهو

عضو جدید
شايد دوستان علاقه اي ندارن توي اين بحثا شركت كنن
ولي امروز يه ايميلي دستم رسيد ديدم حيفه نخونينش:

دو صفحه نوشته ساده به کتاب "خلقيات ما ايرانيان" به قلم روانشاد محمد علی جمال زاده اضافه کنيد!!!


مهمونی می دیم اونهایی که دوست داریم و نداریم رو دعوت می کنیم. یواشکی به لباسای اونهایی که دوست نداریم می خندیم. بعد که رفتند با دوستهای خودمونیمون می شینیم به حرفهاشون می خندیم! توی مهمونی واسه همدیگه جوک می گیم!


اما سه چیز برای ما خیلی مهمه:

یک: ما هیچ وقت اجازه نخواهیم داد که روی هیچ نقشه ای خلیج فارس به خلیج عربی تبدیل بشه!

دو: حواسمون هست که هرجا اسمی از فیلم کارتونی سیصد برده شد اعتراض کنیم نامه بنویسیم طوماراینترنتی امضا کنیم که چرا قیافه ما ایرانیها رو اینقدر وحشتناک کشیدند! آخه ما ایرانیها اونقدرا هم وحشتناک نیستیم!

سه: دولت کشورمون بايد مثل دولت سوئد و نروژ باشه. دموکرات / عشقی / مهربان. با يک شرط:
ما همون "آدم" هايی که در بالا گفتيم بمونيم!!!

البته بايد توضيح بدم مورد سوم ربطي به عملكرد مثبت دولت نداره


ميتونم بگم اين يكي از زيباترين چيزهايي بود كه خوندم . واقعا از ارسال كننه اين تاپيك متشكرم و بايد بگم كه خيلي خيلي متاسف شدم .
 

hamidarchitec

عضو جدید
با تشکر فراوان از تایپیک خوبت . فکر میکنم تایپیک " به من عاقل ..." هم به همین موضوع ارتباط داره بیا و تماشا کن ببین چقدر با نادانی سنگ اندازی میشه
 

icy

عضو جدید
همه باید درست کنن اخلاقشونو. اما اول از خود باید شروع کرد. اونوقت میتونیم به دیگران هم کمک کنیم و بیدارشون کنیم.

راست میگه هم رو باید بیدار کنید........منم یه دوساعت دیگه بیدار کنید میرم یه چرتی بزنم:دی
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تشکر فراوان از تایپیک خوبت . فکر میکنم تایپیک " به من عاقل ..." هم به همین موضوع ارتباط داره بیا و تماشا کن ببین چقدر با نادانی سنگ اندازی میشه
ديروز تاپيك زيباتونو ديدم ببخشين اگه توي بحثش شركت نكردم
حتما" منم اضافه ميشم...
 

هياهو

عضو جدید
سلام دوباره راستش با سر زدن دوباره به اين تاپيك بازم دلم سوخت كه چرا بيننده چنداني نداره ؟
به نظرم اومد كه ميتونه به خاطر اسمش باشه كه چندان به چشم نمياد چون واسه خودم همينطور بود . خواستم اگه ممكنه يه جورايي يا اسمش رو عوض كنيد و يه جورايي درباره محتواش بيشتر اشاره كنيد تا بيشتر بيان ببيننش!! واقعا كه خيلي حيفه ! دوم هم اينكه مشكل ما ايرانيا اينه كه همه چيز رو مي دونيم تحصيل كرده ايم و به ضعفهامون واقف اما خيلي زود كم مياريم . خود من وقتي يه بار درست عمل ميكنم يا انساني وقتي مي بينم يكي با زير پا گذاشتن اون عمل داره روز به روز پيشرفت ميكنه نه سر اول دوم سومين بار سر بار دهم كم ميارم ميگم گور باباي درستي و ... بذار منم بشم مثل همه شعار واسه ما نون يا مقام نميشه اينه مشكل من ايراني . راستش حق هم دارم وقتي منمو يه ايران اين شكلي كه با كار درست كردن فقط كلاه سرم ميره چقدر ميتونم طاقت بيارم . نميشه گفت من مقصرم . اما اين جامعه هم از من و ماها به وجود مياد ...

ما معضلاتمون بزرگتر از اين تاپيكاست . و تا زماني كه همهمون گرسنه پول يا مقاميم همين هم باقي ميميونه!! متاسفانه!!
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوباره راستش با سر زدن دوباره به اين تاپيك بازم دلم سوخت كه چرا بيننده چنداني نداره ؟
به نظرم اومد كه ميتونه به خاطر اسمش باشه كه چندان به چشم نمياد چون واسه خودم همينطور بود . خواستم اگه ممكنه يه جورايي يا اسمش رو عوض كنيد و يه جورايي درباره محتواش بيشتر اشاره كنيد تا بيشتر بيان ببيننش!! واقعا كه خيلي حيفه ! دوم هم اينكه مشكل ما ايرانيا اينه كه همه چيز رو مي دونيم تحصيل كرده ايم و به ضعفهامون واقف اما خيلي زود كم مياريم . خود من وقتي يه بار درست عمل ميكنم يا انساني وقتي مي بينم يكي با زير پا گذاشتن اون عمل داره روز به روز پيشرفت ميكنه نه سر اول دوم سومين بار سر بار دهم كم ميارم ميگم گور باباي درستي و ... بذار منم بشم مثل همه شعار واسه ما نون يا مقام نميشه اينه مشكل من ايراني . راستش حق هم دارم وقتي منمو يه ايران اين شكلي كه با كار درست كردن فقط كلاه سرم ميره چقدر ميتونم طاقت بيارم . نميشه گفت من مقصرم . اما اين جامعه هم از من و ماها به وجود مياد ...

ما معضلاتمون بزرگتر از اين تاپيكاست . و تا زماني كه همهمون گرسنه پول يا مقاميم همين هم باقي ميميونه!! متاسفانه!!

مرسي اين يه توضيح عالي بود;)
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم میخواستم همینو بگم که این دو تا تاپیک با هم مرتبط هستن.
اینم آدرسش(با اجازه hamid-architect عزیز):
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=665479

فرمايش شما متينه نوش افرين جان
ولي من فكر ميكنم اون تاپيك در جواب تاپيك اسكروج ها زده شده (حداقل عنوانش اينجوره)
در ثاني من اين تاپيكو قبل از تاپيك حميد عزيز زدم و اگر ميدونستم اين تاپيك زده ميشه تاپيك خودمو ايجاد نميكردم !
بازم اگه پيشنهادي دارين براي ارتباط اين دو تا تاپيك من نشنيده ميپذيرم حتي اگه قرار باشه اين تاپيك حذف شه...
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرمايش شما متينه نوش افرين جان
ولي من فكر ميكنم اون تاپيك در جواب تاپيك اسكروج ها زده شده (حداقل عنوانش اينجوره)
در ثاني من اين تاپيكو قبل از تاپيك حميد عزيز زدم و اگر ميدونستم اين تاپيك زده ميشه تاپيك خودمو ايجاد نميكردم !
بازم اگه پيشنهادي دارين براي ارتباط اين دو تا تاپيك من نشنيده ميپذيرم حتي اگه قرار باشه اين تاپيك حذف شه...
ولی من اصلا منظورم این نبود:cry::cry::cry:
اگه گفتم تاپیکا با هم مرتبطن،منظورم این نبود که یکیش باید حذف شه یا اینکه با هم ادغام بشن.شاید من بد گفتم:cry:ربطی هم به دیرتر و زودتر زدنش نداشت:cry:
من دیدم نظراتمون نزدیکه به هم،گفتم شما هم بیاید از نظراتتون استفاده کنیم.:gol:
ضمنا همونطور که گفتین فقط عنوان تاپیک شبیه هست، محتواش در جواب اون نیست:w05:
بازم میگم خوشحال میشیم تشریف بیارید،اگه دوست داشتین:gol:;)
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
يعني اگر من يا شما درست برخورد كنيم مشكل حل ميشه نيلوفر جان:que:
پس سهم بقيه چي؟
بالاخره نباید توقع داشت که بعد از چند هفته یا حتی چند سال همه چی درست بشه.همین من و شما اگه بتونیم دور و بر خودمونو درست کنیم خودش شاهکاره.اگه دلمون برای نسلهای بعدیمون میسوزه و میخوایم که ایران فردامون بهتر از ایران امروزمون باشه باید همین کارو بکنیم حتی اگه به عمر ما قد نده که احتمالا همینجوره.
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
بالاخره نباید توقع داشت که بعد از چند هفته یا حتی چند سال همه چی درست بشه.همین من و شما اگه بتونیم دور و بر خودمونو درست کنیم خودش شاهکاره.اگه دلمون برای نسلهای بعدیمون میسوزه و میخوایم که ایران فردامون بهتر از ایران امروزمون باشه باید همین کارو بکنیم حتی اگه به عمر ما قد نده که احتمالا همینجوره.

كاملا" درسته نوش آفرين جان
يه چيزي مثل كشورهاي آسياي شرقي
فكر كنم 70-80 سال قبل بود كه ايران و ژاپن از لحاظ رشد اقتصادي شرايط مشابهي داشتن
ولي يه انقلاب فرهنگي باعث شد دقيقا" يه نسل شب و روز سختي بكشن و زندگي رو به خودشون حروم كنن تا بچه ها و نوه هاي اونها از لحاظ فرهنگ و اقتصاد به جايي برسن كه الان ما فقط حسرتشو ميتونيم بخوريم
جالبه بدونيد كه ژاپنيها EQ بسيار بالايي دارند و IQ متوسط و ضعيف
بر خلاف ما ايرانيها
چيزي كه توي هند و چينم شاهدش هستيم.
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز يه ايميلي برام اومد با موضوع:
50 روش براي عصبي كردن ديگران
البته مطلب طنز بود
ولي با عرض تاسف بايد بگم كه بعضي از اونا رو يا انجام داديم يا ديديم كه ديگران انجام دادن و ما رو عصبي كردن...
البته بعضيا شم شوخيه ديگه ولي كاش بتونيم كارايي كه ديگرانو عصبي ميكنه انجام نديم.
روش ۱: روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن! ﴿این روش برای افرادی که غیر از سادیسم، رگه‌هایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه!


روش ۲: سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی‌ها زودتر راه بیفتن


روش ۳: وقتی می‌خواین برین دست به آب، با صدای بلند به اطلاع همه برسونین
روش ۴: وقتی از کسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین
روش ۵: کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون، به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنین
روش ۶: همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین
روش ۷: جدول نیمه تمام دوستتون رو حل کنین
روش ۸: توی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنین
روش ۹: وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستن مرتب کانال رو عوض کنین
روش ۱۰: از بستنی فروشی بخواین که اسم ۵۴ نوع از بستنیها رو براتون بگه
روش ۱۱: در یک جمع، سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
روش ۱۲: به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین
روش ۱۳: وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه‌های تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین
روش ۱۴: وقتی با بچه‌ها بازی فکری می‌کنین سعی کنین از اونها ببرین
روش ۱۵: موقع ناهار توی یک جمع، جزئیات تهوع و ﴿گلاب به روتون﴾ استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین
روش ۱۶: ایده‌های دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین
روش ۱۷: بوتیک چی رو وادار کنین شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاش رو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچکدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
روش ۱۸: شمعهای کیک تولد دیگران رو فوت کنین
روش ۱۹: اگه سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین
روش ۲۰: وقتی کسی لباس تازه می‌خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته
روش ۲۱: صابون رو همیشه کف وان حمام جا بذارین
روش ۲۲: روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین
روش ۲۳: وقتی دوستتون رو بعد از یه مدت طولانی می‌بینین بگین چقدر پیر شده
روش ۲۴: وقتی کسی در یک جمع جوک تعریف می‌کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
روش ۲۵: چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین
روش ۲۶: بادکنک بچه ها‌رو بترکونین
روش ۲۷: مرتب اشتباهات لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بخندین
روش ۲۸: وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه می‌کنه بهش بگین که موی بلند بیشتر بهش میاد
روش ۲۹: بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
روش ۳۰: کلید آپارتمان طبقه ۱۳ تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون



بیاد! ﴿این روش هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره )
روش ۳۱: ایمیل‌های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
روش ۳۲: توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری، بی موقع دست بزنین
روش ۳۳: هر جایی که می تونین، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش یا کفش دوستتون بهتره
روش ۳۴: حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
روش ۳۵: نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین
روش ۳۶: دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین
روش ۳۷: عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین
روش ۳۸: پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین
روش ۳۹: با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین
روش ۴۰: شیشه های سس گوجه‌فرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
روش ۴۱: موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
روش ۴۲: توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته‌ها و فندقهای دهان بسته بذارین
روش ۴۳: شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین
روش ۴۴: توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین
روش ۴۵: توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین
روش ۴۶: جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتل‌ها رو عوض کنین
روش ۴۷: یکی از پایه‌های صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین
روش ۴۸: توی مهمونی‌ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه
روش ۴۹: چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین
روش ۵۰: ورقهای جزوه ۳۰۰ صفحه‌ای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطی‌پاتی بذارین، یه بر هم بزنین، بعد بهش پس بدین
 

shahab85

عضو جدید
به عنوان مثال اگه من توي رانندگي بخوام فاصلمو با ماشين جلويي حفظ كنم ، ماشين عقبي چراغ ميده، بوق ميزنه...
من بايد كار خودمو بكنم؟
من بايد برم كنار؟
من بايد حرص بخورم؟
مشكل منم؟
مشكل فرهنگ ماست؟
چه كار بايد بكنيم؟
به كجا بايد بريم؟
به شخصه اینطوری جوابشو میدم :
بهش راه نمیدم....اگه خواست سبقت بگیره میپیچم جلوش.....
یا میزارم رد شه و نور بالای ماشینو به صورت ثابت میزارم و میرم پشت سرش و دستمو ثابت میزارم رو بوق....
یه بار امتحان کن اینقد حال میده :smile:
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
به شخصه اینطوری جوابشو میدم :
بهش راه نمیدم....اگه خواست سبقت بگیره میپیچم جلوش.....
یا میزارم رد شه و نور بالای ماشینو به صورت ثابت میزارم و میرم پشت سرش و دستمو ثابت میزارم رو بوق....
یه بار امتحان کن اینقد حال میده :smile:

حال دادنو هستم ولي
اگه آدم با يه ديوانه سر شاخ بشه يا سر به سرش بذاره آخرش به سود خودشه يا ضرر ميكنه؟
 

shahab85

عضو جدید
حال دادنو هستم ولي
اگه آدم با يه ديوانه سر شاخ بشه يا سر به سرش بذاره آخرش به سود خودشه يا ضرر ميكنه؟
آخرش به طرف میفهمونی که کارش اشتباس و نباید زور بگه و تاوان زور گفتنش رو میبینه...
من هیچوقت زیر بار حرف زور نمیرم حتی اگه ببینم طرف کلفتی گردنش 10 تای منه....
 
بالا