در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
سلام نیلو جان دوست گلم
ممنون از اینکه به یادم بودی
برای انجام یک پروژه 60 روزه رفته بودم عراق ( اطراف بصره )
کلی از تمدن بشری عقب افتادم.
البته چون خارح از شهر بودم.
العان بصره در حال سرمایه گذاری از طرف شرکتهای ترک، ایرانی، آلمانی، امریکایی و ... داره خیلی زیبا و درست و حسابی میشه.
کافه هاش که خیلی خوب بود زودزودمراه افتاده بود با اون رقصندهای معروف و مذخرف عربش.
راستی تو از خودت بگو چکار میکنی؟ با این زمونه چطوری سر می کنی؟