دوش ای پسر می خوردهای چشمت گواهی میدهد
باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
![]()


الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
دوش ای پسر می خوردهای چشمت گواهی میدهد
باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
![]()
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
یه کم هندونه برا خودتون بذارید کنارای گل خوش بوی اگر صد قرن بازآید بهار
مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را
![]()
یه کم هندونه برا خودتون بذارید کنار
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
از داغ غمت هركه دلش سوختني نيست
ای روی تو آرام دل خلق جهانی
بی روی تو شاید که نبینند جهان را
از داغ غمت هركه دلش سوختني نيست
از شمع رخت محفلش افروختني نيست
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
ای مست شبرو کیستی؟ آیا مه من نیستی/
گر نیستی پس چیستی ای همدم تنهای دل؟
لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم
سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را
بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست
چنان که معجز موسی طلسم جادو را
![]()
تو خود به جوشن و برگستوان نه محتاجیآینت دانی چرا غماز نیست؟
زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست
آری سخن به شیوه چشم تو خوش تر است
مستی ببین که سر بیان می دهد به من
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
تنت به ناز طبیبان مباد/وجود نازکت آزرده ی گزند مبادو الله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
و الله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
تنت به ناز طبیبان مباد/وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
دانی زکات حسن و ندانی که را دهی
من مستحقم ای شه خوبان به من به من
نه هرکه چهره بر افروخت دلبری داند
نه هرکه آینه سازد سکندری داند
مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمدنه هرکه چهره بر افروخت دلبری داند
نه هرکه آینه سازد سکندری داند
رسید مژده که ایام غم نخواهد مانددوستت دارم پریشان شانه می خواهی چه کار؟
دام بندازی اسیرم دانه می خواهی چه کار؟
خانم چرا اشتباه جواب میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز
مرغ پر سوخته در پنجه با است هنوز
یا رب این نوگل خندان که سپرذی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود و چمنش
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |