لاف سر پنجگی و دعوی مردی بگذار ع
اجز نفس فرومایه چه مردی چه زنی
دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
باز پرسید خدا را که به پروانه ی کیست
درین چمن گل بی خار کس نچید آری
چراغ مصطفوی با شرار بولهبی است
تا کی به کام دل ز لب لعل او رسیم
در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم...
مرد به خانه ارباب بی مروت دهر
که گنج عافیتت در سرای خویشتن است
تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی
ص...
صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
که چون شکنج ورقهای غنچه تو بر توست
یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم
صد ناله زار از دل هر تار بر آمد
یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم
صد ناله زار از دل هر تار بر آمد
سلام.
مرغ دل از آشیانی دیگر است
عقل و جان را سوی او آهنگ نیست
قصه کن در گوش ما گر دیگران محرم نیند
با دل پر خون ما پیغام دلداری بگو
من ترا میخواهم از دنیا بهر منزل که هست
ای که منزل در دلم داری و من در جستنت
تو عاشقم شده ای بعد از این دچار منی
همیشه توی اتاق سه در 4 منی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |