مشاعرۀ سنّتی

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود
وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

گویند سنگ لَعل شود در مَقامِ صبر
آری شود، ولیک به خونِ جگر شود

خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دستِ غم خلاصِ من آن جا مگر شود
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
در فرو بند که چون سایه در این خلوت غم
با کَسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دیدار جهان بی‌تو غم‌انگیز شد ای یار
انـگار بهاریست که پاییـــز شد ای یار

چندان که‌مرا جام تهی شد ز مِیِ وصل
جانــــم ز تمّنای تو لبــــریز شد ای یار

#حسین_منزوی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اي عشق! چه دردي تو؟ كه درمانت نيست
اي جان! به چه زنده اي؟ كه جانانت نيست
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

سعدی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی
چون شیر در این بیشه سراپای، جگر شو
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی

حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست

حافظ
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد
وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

سعدی
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدم به خوابِ خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود

چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیرِ ما به دستِ شرابِ دوساله بود

آن نافهٔ مراد که می‌خواستم ز بخت
در چینِ زلفِ آن بتِ مشکین کُلاله بود


حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خلوتی که عاشق، بیند جمال جانان
باید که در میانه، غیر از نظر نباشد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم

حافظ
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن
ای که میگوی مسلمان باش و می خواری مکن
ای که خود گفتی مکن می خوارگی ،اری مکن
هرچه میخواهی بگو یا هرچه میخواهی بکن ،اما ریا کاری مکن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نسیمِ بادِ صبا دوشم آگهی آورد
که روزِ محنت و غم رو به کوتهی آورد

#حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
@آیدا.. جون!

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد


در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

حافظ
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
@آیدا.. جون!

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد


در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

حافظ
وای ببخشید معاش یادم رفت شرمنده🤕
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توبه کردم که دگر بار نیایم به درِ خانه ی تو

چه کنم خیمه زده کاسه ی چشمم به سرِ شانه ی تو



من پریشان تو ام فکرِ مرا غرق در اندوه کنی

تا سحر تیرِ خلاصم بزند بوسه ی جانانه ی تو
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واله و شیداست دائم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

حافظ
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

حافظ
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا