یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامتتا به ديروز، تو بودی پری و من پر ِ تو:
حاليا قصّه ی ما قصّه ی ديو است و پری.
![]()
تقدیم به دوستانِ گلم
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
	نه ملک پادشا را در چشم خوبرویانای مهربان تر از برگ در بوسه هایِ باران
بیداریِ ستاره در چشمِ جویباران
![]()
تقدیم به دوستانِ گلم
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ | 
|---|---|---|---|---|
| 		
									
										
			 | 
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
| 		
									
										
			 | 
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |