ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیستدوش سوداي رخش گفتم ز سر بيرون كنم
گفت كو زنجير تا تدبير اين مجنون كنم
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیستدوش سوداي رخش گفتم ز سر بيرون كنم
گفت كو زنجير تا تدبير اين مجنون كنم
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
ما خسته دلان از بر احباب چو رفتیم
چشمی ازین قافله بر ما نگران نیست
مطربا پرده بگردان و بزن راه عراقتا از نتيجه فلك و طور دور اوست
تبديل ماه و سال و خزان و بهار هم
داني كه چيست دولت ديدار يار ديدنمطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد
نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرستداني كه چيست دولت ديدار يار ديدن
در كوي او گدايي بر خسروي گزيدن
نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست
شادی روی کسی خور که صفایی دارد
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردیدست از دامنم نمیدارد
خاک شیراز و آب رکن آباد
آخه بیربط مینویسی(چرا کسی جوابمو نمده؟)
نخورد هیچ چیز الا غم
نکند هیچ کار الا قرض
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |