مشاعرۀ سنّتی

[FAMINE RIAN]

در عشق تو از بس که خوروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم

 

[atish_baran]

میان خانه ویرانه جوانی من

به هر طرف نگرم جای پای حرمان است

زبان گشوده شکاف شکنجه های فراق

در ارزوی کسی سوختن نه اسان است​

 

[FAMINE RIAN]

تو هستی من باش از آنم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو

 

[atish_baran]

وای از عاشقی و بخت سیاه
​

اه از دست پری رویان اه

 

[gh_engineer]

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد

 

[atish_baran]

دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت

پلیدی ها و زشتی ها به زیر خاک می ماندند

بهاری جاودان اغوش وا می کرد

جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد​

 

[نازنین]

دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم **** در قمار عشق آخر کی بود پشیمانی

 

[atish_baran]

یا رب این شمع دل افروز کاشانه ی کیست

جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست​

 

[نازنین]

تا چند همچو شمع زبان آوری کنی *** پروانه ی مراد رسید ای محب خموش

 

[solar flare]

شب ز اسرار علي آگاه است
دل شب محرم سر الله است

 

[نازنین]

تو کجاییکه تا شوم من چاکرت *** چارقت دوزم کنم شانه سرت

 

[solar flare]

تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن

 

[نازنین]

نخواهی که باشی چو دف روی ریش *** چو چنگ ای برادر سرانداز پیش

 

[aydin-n]

شد زغمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم

 

[FAMINE RIAN]

من به جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم

 

[نازنین]

مرا کس نخواهد خریدن به هیچ *** به دیوانگی در حریرم مپیچ

 

[aydin-n]

چو خامه در ره فرمان او سر طاعت
نهاده ایم مکر او بتیغ بر دارد

 

[FAMINE RIAN]

دگر با خرد مند مردم نشین*****که نادان نباشد بر آیین دین
که دانا اگر دشمن جان بود*****به از دوست مردی که نادان بود

 

[atish_baran]

دیروز را به خاطر بسپار و برگرد

و ان را عزیز دار که امروز می رسد​

 

[FAMINE RIAN]

دوست نزدیک تر از من به من است ***** وینت مشکل که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که او *****در کنار من و من مجهورم

 

[atish_baran]

من ،از زبان اب ،پرنده،نسیم و ماه

با مردم زمانه سخن ها سرودام

من از زبان برگ درد درخت را

در زیر تازیانه بیداد برق و باد

در پیش چشم مردم عالم گشوده ام​

 

[FAMINE RIAN]

مرا مرگ بهتر از این زندگی **** که سالار باشم و کنم بندگی

 

[VRWH]

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

 

[FAMINE RIAN]

در غم ما روز ها بی گاه شد ***** روزها با سوزها همراه شد

 

[VRWH]

در دیاری که در ان نیست کسی یار کسی
کاش یارب نیافتد به کسی کار کسی

 

[نازنین]

یا رب امان ده تا باز بیند *** چشم محبان روی حبیبان

 

[پرندیس]

نصیحتی کنمت بشنو و بهانه نگیر******هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

 

[يامين]

ره ماتم‌سرای ما ندانم از که می‌پرسد
زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را


​

 

[solar flare]

آب زنيد راه را هين كه نگار ميزسد
مژده دهيد باغ را بوي بهار ميرسد

 

[يامين]

دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین
چه ترانه‌های‌محزون که به یادگار دارد


​