مشاعرۀ سنّتی

peyman20

عضو جدید
ناگهان پرده بر انداخته اي يعني چه
مست از آن خانه برون تاخته اي يعني چه
هر چه هستی باش
با تو ام ای لنگر تسكین
ای تكان های دل ای ارامش ساحل
با تو ام
ای نور ای منشور
ای تمام طیف های افتابی
ای كبود ارغوانی ای بنفشابی
با تو ام
ای دلشوره ی شیرین
با توام
ای غم غم مبهم
ای نمی دانم
هر چه هستی باش
اما كاش ...
نه جز اینم ارزویی نیست
هرچه هستی باش
اما باش

-----------------------------
فردریش نیچه : کسانی که مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می کنند اگر ما اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر دوست ما باشند.
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هر چه هستی باش
با تو ام ای لنگر تسكین
ای تكان های دل ای ارامش ساحل
با تو ام
ای نور ای منشور
ای تمام طیف های افتابی
ای كبود ارغوانی ای بنفشابی
با تو ام
ای دلشوره ی شیرین
با توام
ای غم غم مبهم
ای نمی دانم
هر چه هستی باش
اما كاش ...
نه جز اینم ارزویی نیست
هرچه هستی باش
اما باش

-----------------------------
فردریش نیچه : کسانی که مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می کنند اگر ما اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر دوست ما باشند.

شاه ترکان سخن مدعیان می شنود
شرمی از مظلمه ی خون سیاووشش باد
 
  • Like
واکنش ها: zoha

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يک گره ...دو گره
برايت کلاه مي بافم
يک حرف ...دو حرف
برايم قصه مي بافي !
چه اشتراک جالبي
من سر تو را گرم مي کنم
تو دل مرا .

الا یا ایها اساقی ادرکاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها !
 

mare

عضو جدید
ای شرم زده غنچه مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برابری کجا یارو کرد
کو نور ز مه دارد و مه نور از تو
 
  • Like
واکنش ها: sh85

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای شرم زده غنچه مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برابری کجا یارو کرد
کو نور ز مه دارد و مه نور از تو
ورای طاعت دیوانگان زما مطلب
که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم

من این جا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی پایان گزاریم و ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است

تو آني كه از يك مگس رنجه اي
كه امروز سالار و سر پنجه اي
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که بآبی نخرد طوفان را
 

Hell.boy

عضو جدید
لبانت
به ظرافت شعر
شهوانی ترین بوسه ها را به شرمی چنان مبدل می کند
که جاندار غارنشین از آن سود می جوید
تا به صورت انسان در آید

و گونه هایت
با دو شیار مورب
که غرور تو را هدایت می کنند و سرنوشت مرا
که شب را تحمل کرده ام
بی آن که به انتظار صبح مسلح بوده باشم...
چه عکسی گذاشتی معلومه چشو گوش بسته ای;)
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
از آن روزي كه ما را آفريدي
بغير از معصيت از ما چه ديدي

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه




محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را

ای پرستوی زمستانی من
شکوفه لبخندی نیست
جز تن بی روح سرما زده چیزی نیست
بهاری نیست
 
  • Like
واکنش ها: sh85

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای پرستوی زمستانی من
شکوفه لبخندی نیست
جز تن بی روح سرما زده چیزی نیست
بهاری نیست
ترسم این قوم که بر دُرد کشان می خندند
در سر کار خرابات کنندایمان را
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا