مشاعرۀ سنّتی

[Mahdi JooN]

تنها آنها که مرده اند از مرگ نمی ترسند
چون من
چون من که بارها
مردانه مرده ام
تابوت خویش را همه ی عمر
بر دوش برده ام.

 

[gh_engineer]

من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم
هوش من دانی که بردست آن که صورت می​نگارد

 

[*Afash*]

من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم
هوش من دانی که بردست آن که صورت می​نگارد

در خانه اگر کس است
یک حرف بس است

 

[Mahdi JooN]

تو چرا پنجره را بستي ؟
تو چرا آينه را
دام لغزنده ترين ثانيه ها بر رف ننهادي
تو چرا ساقه آبي را
كه فراز سر ما خم شد از بيشه باران خستي
تو چرا ساقه رازي را
از گلدان پنجره همسايه
از ابديت شايد
كه به سوي تو فرود آمد بشكستي

 

[Mahdi JooN]

afash جون كجايي
چند وقته پيدات نيست؟

 

[yamaha R6]

تو چرا پنجره را بستي ؟
تو چرا آينه را
دام لغزنده ترين ثانيه ها بر رف ننهادي
تو چرا ساقه آبي را
كه فراز سر ما خم شد از بيشه باران خستي
تو چرا ساقه رازي را
از گلدان پنجره همسايه
از ابديت شايد
كه به سوي تو فرود آمد بشكستي

[FONT=&quot]یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]می سپارم به تو از چشم حسود چمنش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دور باد آفت دور فلک از جان و تنش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

[FONT=&quot] [/FONT]​

 

[gh_engineer]

شاید این طلعت میمون که به فالش دارند

در دل اندیشه و در دیده خیالش دارند
​

 

[Mahdi JooN]

دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت
اي دختر بهار حسد مي برم به تو
عطر و گل و ترانه و سرمستي ترا
با هر چه طالبي بخدا مي خرم ز تو

 

[gh_engineer]

وصال کعبه میسر نمی​شود سعدی

مگر که راه بیابان پرخطر گیرند
​

 

[رنگ خدا]

وقتست کز فراق تو زسوز اندرون
اتش فکنم بهمه رخت و بخت خویش

 

[fandak]

وصال کعبه میسر نمی​شود سعدی

مگر که راه بیابان پرخطر گیرند

دل از دست نگاريني به زور آورده‌ام بيرون
ز ترکان سمن ساعد نگاري کرده‌ام پيدا
درين ره محتشم گر نقد قلبي رفته از دستم
زر نوسکه کامل عياري کرده‌ام پيدا
(محتشم کاشانی)

 

[gh_engineer]

آفتاب از کوه سر بر می​زند

ماه روی انگشت بر در می​زند
​

 

[رنگ خدا]

دل از دست نگاريني به زور آورده‌ام بيرون
ز ترکان سمن ساعد نگاري کرده‌ام پيدا
درين ره محتشم گر نقد قلبي رفته از دستم
زر نوسکه کامل عياري کرده‌ام پيدا
(محتشم کاشانی)

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

 

[رنگ خدا]

آفتاب از کوه سر بر می​زند

ماه روی انگشت بر در می​زند
​

دلا تا کی در این کاخ مجازی
کنی مانند طفلان خاک بازی

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق زهر بي سر و پايي نکنيم[/FONT][FONT=&quot]

يادمان باشد اگراين دلمان بي کس شد طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم

[/FONT]

 

[gh_engineer]

ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری

در آتش سوزنده صبوری که تواند
​

 

[رنگ خدا]

[FONT=&quot]يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق زهر بي سر و پايي نکنيم[/FONT]

[FONT=&quot]يادمان باشد اگراين دلمان بي کس شد طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم[/FONT]

من انم به مستی بگردم هلاک
به ائین مستان بریدم به خاک

 

[رنگ خدا]

ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری

در آتش سوزنده صبوری که تواند
​

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

 

[gh_engineer]

دیوانه گرش پند دهی کار نبندد
ور بند نهی سلسله در هم گسلاند
​

 

[رنگ خدا]

دیوانه گرش پند دهی کار نبندد
ور بند نهی سلسله در هم گسلاند
​

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب اب حیاتم دادند

 

[gh_engineer]

دوش بی روی تو آتش به سرم بر می​شد
و آبی از دیده می​آمد که زمین تر می​شد
​

 

[yamaha R6]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب اب حیاتم دادند

[FONT=&quot]دﻻ[/FONT][FONT=&quot] ﺗﺎ ﻛﻰ در اﻳﻦ زﻧﺪان ﻓﺮﻳﺐ اﻳﻦ و آن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]ﻳﻜﻰ زﻳﻦ ﭼﺎه ﻇﻠﻤﺎﻧﻰ ﺑﺮون ﺷﻮ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT]​

 

[رنگ خدا]

دوش بی روی تو آتش به سرم بر می​شد
و آبی از دیده می​آمد که زمین تر می​شد
​

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهدو زغم ما هیچ غم نداشت

 

[رنگ خدا]

[FONT=&quot]دﻻ[/FONT][FONT=&quot] ﺗﺎ ﻛﻰ در اﻳﻦ زﻧﺪان ﻓﺮﻳﺐ اﻳﻦ و آن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT]


[FONT=&quot]ﻳﻜﻰ زﻳﻦ ﭼﺎه ﻇﻠﻤﺎﻧﻰ ﺑﺮون ﺷﻮ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT]​

یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یااو بشاهراه طریقت گذر نکرد

 

[yamaha R6]

یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یااو بشاهراه طریقت گذر نکرد

[FONT=&quot]دلم گرفته ، ای دوست! هوای گريه با من[/FONT][FONT=&quot]
گر از قفس گريزم کجا روم ، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که ديده بر گشودم به کنج تنگنا من

[/FONT]

 

[رنگ خدا]

[FONT=&quot]دلم گرفته ، ای دوست! هوای گريه با من[/FONT]
[FONT=&quot]گر از قفس گريزم کجا روم ، کجا من؟[/FONT]
[FONT=&quot]کجا روم که راهی به گلشنی ندارم[/FONT]
[FONT=&quot]که ديده بر گشودم به کنج تنگنا من[/FONT]

نماز در خم ان ابروان محرابی
کسی کند که بخون جگر طهارت کرد

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]در چشم من چه جلوه ای از بامداد عمر[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

[FONT=&quot]من شمع نیم سوخته ی شام هستیم[/FONT]


2 تا تشکر از بالایی
[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

 

[fandak]

[FONT=&quot]در چشم من چه جلوه ای از بامداد عمر[/FONT]​

[FONT=&quot]من شمع نیم سوخته ی شام هستیم[/FONT]


2 تا تشکر از بالایی
​

محمل ليلي حسن ناقه ز وادي رساند
بر سر مجنون عشق شوق شتابان رسيد
باره شيرين نهاد سر به ره بيستون
کوه کن غصه را قصه به پايان رسيد
(محتشم کاشانی )

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]در قمار زندگی عاقبت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ما باختیم...[/FONT]​

[FONT=&quot]بس که تک خال محبت بر زمین انداختیم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]​

 

[fandak]

[FONT=&quot]در قمار زندگی عاقبت[/FONT][FONT=&quot]ما باختیم...[/FONT]​

[FONT=&quot]بس که تک خال محبت بر زمین انداختیم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]​

مي‌کشم تهمت سجاده‌ي تزوير از خلق
گرچه فرسوده شد از بار سبو دوش مرا
مرا ز کوي خرابات، پاي رفتن نيست
مگر به خانه برد محتسب به دوش مرا
(صائب تبریزی )