felor
عضو جدید
در ياد مني حاجت باغ و چمنم نيستتو را سماع نباشد که سوز عشق نبود
گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود
جايي كه تو باشي خبر از خويشتنم نيست
در ياد مني حاجت باغ و چمنم نيستتو را سماع نباشد که سوز عشق نبود
گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود
لیکن اگر دور وصالی بودمرا رسد که برآرم هزار ناله چو بلبل
که احتمال ندارم ز دوستان ورقی گل
[FONT="]شب سـردي است، و من افسرده. راه دوري است، و پايي خسته[/FONT][FONT="].[/FONT]
[FONT="]تيرگي هست و چراغي مرده. مي كنم، تنها، از جاده عبور: دور ماندند زمن آدم ها.[/FONT]
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |