مشاعرۀ سنّتی

moslem.m.1367

عضو جدید
من اگه كسي رو داشتم ديگه دربدر نبودم
با غم و غربت و اندوه ديگه همسفر نبودم






همايون:biggrin:

 

نسیم

عضو جدید
من تمنا کردم
که تو با من باشی
تو به من گفتی
_هرگز
هرگز
پاسخی سخت و درشت
و مرا غصه این
هرگز
کشت .
 

dorsa_bf

عضو جدید
مهتاب

مهتاب

بي تو مهتاب شبي باز ازين كوچه گذشتم
رخ مهتاب گرفت بس كه به دنبال تو گشتم
در و ديوار پر از روي تو ديديم
چه شنيدم؟
تك و تنها به كناري چو كه رفتم
لب آبي چو نشستم
لب و رخسار تو در آّب بديدم
به چه صافي و چه پاكي كه بديدم
چو سر و روي بگشتم كه ببينم خود او را
نه كسي ديديم و آواز شنيدم
خود مهتاب بگفتم كه منم بنمايم رخ زيبا رويت
رخ زيبا به دل هم باقيست به تلالو شب هنگام بماندست بر آب
رخ آب هم باقيست
دگرين بار كزين كوچه گذشتم نه به تنها يي او
لب و رخسار به رويم خود اويم
به لبش مي خندم:gol:
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
بي تو مهتاب شبي باز ازين كوچه گذشتم
رخ مهتاب گرفت بس كه به دنبال تو گشتم
در و ديوار پر از روي تو ديديم
چه شنيدم؟
تك و تنها به كناري چو كه رفتم
لب آبي چو نشستم
لب و رخسار تو در آّب بديدم
به چه صافي و چه پاكي كه بديدم
چو سر و روي بگشتم كه ببينم خود او را
نه كسي ديديم و آواز شنيدم
خود مهتاب بگفتم كه منم بنمايم رخ زيبا رويت
رخ زيبا به دل هم باقيست به تلالو شب هنگام بماندست بر آب
رخ آب هم باقيست
دگرين بار كزين كوچه گذشتم نه به تنها يي او
لب و رخسار به رويم خود اويم
به لبش مي خندم:gol:

عزیزم تو سمت مشاعره باید با آخرین حرف نفر قبلیت یه شعر بگی.
بعدم این شعر نوع تحریف شده کوچه ی مشیری بود دیگه؟
 

بشارت

عضو جدید
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بینددل کندیاد
بسازم خنجری نیشش ز بولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
 

zoha

کاربر فعال
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
 

mr.mehrdad

عضو جدید
یار من نازک بدن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن از خواب بیدارش کند
 

ali hamraeiiyan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
h, ld

h, ld

:gol:در چنین قرنی که دانش حاکم است

عشق را از صحنه دور انداختن دیوانگی است:gol:
 

Chocolatee

عضو جدید
تو به من دل نسپردی که چو آتش
پیکرت را ز عطش سوخته بودم
من که در مکتب رویایی زهره
رسم افسونگری آموخته بودم
 

بشارت

عضو جدید
مرا شرطیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
به کام آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خبث بد گویان میان انجمن دارم
مرا درخانه سروی هست کاندر سایه قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم . . .(حافظ)
 

Eghlima

عضو جدید
مي خورد خون دلم مردمك ديده سزاست
كه چرا دل به جگر گوشه مردم دادم !
 

ashkyekom

عضو جدید
تر کن روی خود از اشک غم در ماتم دخت رسول
گویا که عالم ماتم است از هجرت دخت رسول
 

melika

عضو جدید
لکنت گرفته بود و پر ازاضطراب شد
دختر بدون هیچ دلیلی مجاب شد
تنها نشست و باز خودش را مرور کرد
آوار عشق روی سرش کی خراب شد
 

zoha

کاربر فعال
دیگر گله ای نیست بیا در سفرم کن
من قاصدکم فوت کن و دربدرم کن
 

Chocolatee

عضو جدید
من نمي‌دانم
كه چرا مي‌گويند: اسب حيوان نجيبي است....كبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچ كسي كركس نيست.
گل شبدر چه كم از لاله عاشق دارد.
چشم‌ها را بايد شست...جور ديگر بايد ديد..
واژه را بايد شست.
 

مريم

عضو جدید
تو نيستي كه ببيني چگونه پيچيده است
طنين شعر نگاه تو در ترانه من
تو نيستي كه ببيني چگونه ميگردد
نسيم روح تو در باغ بي جوانه من


فريدون مشيري
 

نسیم

عضو جدید
نه. دریغا . هرگز .:gol:
باورم نیست که خواننده شعرم باشی .
کاشکی شعر مرا می خواندی !
 

sshhiimmaa

عضو جدید
توبه كردم كه نبوسم لب ساقي و كنون
ميگزم لب كه چرا گوش به نادان كردم
 

Chocolatee

عضو جدید
معشوق من
همچون خداوندي در معبد نپال
گوئي از ابتداي وجودش
بيگانه بوده است
 

بشارت

عضو جدید
تنها نه منم اسیر عشقت خلقی متعشقند ومن هم
شیرین جهان تویی به تحقیق بگذار حدیث ما تقدم
خوبیت مسلم است و ما را صبر از تو نمیشود مسلم
تو عهد ووفای خود شکستی وز جانب ما هنوز محکم
مگذار که خستگان بمیرند دور از تو به انتظار مرهم
بی ما تو به سر بری همه عمر من بی تو گمان مبرکه یکدم
بنشینم و صبر بیش گیرم
دنباله کار خویش گیرم (سعدی)
 

Eghlima

عضو جدید
من چه گويم كه تو را نازكي طبع لطيف
تا به حديست كه آهسته دعا نتوان كرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا