مشاعرۀ سنّتی

eng_majid

عضو جدید
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
الف کجا بود!:confused:
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور نمیشوم خیال بافی نکن....
مرا از خودت رنجیده خاطر نکن:confused:

[FONT=&quot]نیامد هیچ کس تا ماتمم را[/FONT]
[FONT=&quot]به روی شانه اش گیرد غمم را[/FONT]
[FONT=&quot]به گریه آمدم از جعبه بیرون[/FONT]
[FONT=&quot]گرفتم زیر تابوت خودم را:cry:[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیامد هیچ کس تا ماتمم را
به روی شانه اش گیرد غمم را
به گریه آمدم از جعبه بیرون
گرفتم زیر تابوت خودم را:cry:
امدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد
عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد
امدم تا از سر دلتنگیم گریه سختی در اغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم
عهد کردم تا فراموشت کنم اما نشد
:cry:
 

eng_majid

عضو جدید
نیامد هیچ کس تا ماتمم را
به روی شانه اش گیرد غمم را
به گریه آمدم از جعبه بیرون
گرفتم زیر تابوت خودم را:cry:
این قافله بار ما ندارد
از آتش یار ما ندارد

هرچند درخت های سبزند
بویی ز بهار ما ندارند
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
[FONT=&quot]تلنگر زد به شیشه دست باران[/FONT]
[FONT=&quot]شده رنگین کمان پیوست باران[/FONT]
[FONT=&quot]قناری در قفس از غصه می مرد[/FONT]
[FONT=&quot]کلاغی روی شاخه مست باران[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد
عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد
امدم تا از سر دلتنگیم گریه سختی در اغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم
عهد کردم تا فراموشت کنم اما نشد
:cry:

[FONT=&quot]دستانم اگر عاطفه را می فهمند[/FONT]
[FONT=&quot]با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

[FONT=&quot]روزی عسل چشم تو را دزدیدم[/FONT]
[FONT=&quot]از آبلبات دهنت نوشیدم[/FONT]
[FONT=&quot]در نیمکتم نرفت غیر از تو کسی[/FONT]
[FONT=&quot]تا آنکه لواشکی تو را بوسیدم[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد

رسیدن بخیر:)
[FONT=&quot]دعوای سقیفه رفت زود از یادت[/FONT]
[FONT=&quot]غوغای فدک نرفته بود از یادت؟[/FONT]
[FONT=&quot]من بودم و تو چطور باید برود[/FONT]
[FONT=&quot]میخ در و بازوی کبود از یادت؟[/FONT]
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست از طلب ندارم تا جان من برآید / یا تن رسد به جانان یا جان زتن درآید
دانی که چرا کعبه حق گشته سیه پوش
زیرا که خداوند عزادار حسین است
روزی عسل چشم تو را دزدیدم
از آبلبات دهنت نوشیدم
در نیمکتم نرفت غیر از تو کسی
تا آنکه لواشکی تو را بوسیدم
ما را سر باغ و بوستان نیست
هرجا که تویی تفرج انجاست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دانی که چرا کعبه حق گشته سیه پوش
زیرا که خداوند عزادار حسین است

ما را سر باغ و بوستان نیست
هرجا که تویی تفرج انجاست

[FONT=&quot]تیری به گلوی حرمله خواهد خورد[/FONT]
[FONT=&quot]سر از تن شمر هم جدا خواهد شد[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...

[FONT=&quot]رسم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و طريق عشق[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]مي آموزم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]يكشب چو نوري از دل تاريكي[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در كلبه ات شراره ميافروزم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آه اي دو چشم خيره به ره مانده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آري منم كه سوي تو مي آيم[/FONT]
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بغض دماوند نمي گنجم من
يخهاي سكوت من ا گ ر آب شود
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که چان در بدنی
رسمو طريق عشق
مي آموزم
يكشب چو نوري از دل تاريكي
در كلبه ات شراره ميافروزم
آه اي دو چشم خيره به ره مانده
آري منم كه سوي تو مي آيم
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است:redface:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که چان در بدنی

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است:redface:

به این میگن با یه تیر دو نشون زدن مرحبا
[FONT=&quot]یاد من باشد تنها هستم ماه بالای سر تنهایی است[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تا دیده ام تو را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خاموش بوده ای[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در ذهن همگان[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بیگانه بوده ای[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فراموش بوده ای[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا