در بازي دل نگاه من مست تو بود
هر بار دلم شکست پابست تو بود
من شاه دلم را به زمين انداختم
اما چه کنم تک دلم دست تو بود
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاستدر نمازم خم ابروی تو با یاد آمد/ حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شبها به غرامت برخاست
شب روان مست ولای تو علی
جان عالم به فدای تو علی
عاقبت روزي به كويت باد مي آرد مراياد آن فرزانهء آزرده خاطر خوش كه
گفت
خامشي جستم كه حاسد مرده پندارد مرا
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از نا باوری آنجا محبت آرزو کردم
من مست جام عشقم هشیار نخواهم شد
زین خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
سر بر سر سجاده ، می خوردن پنهانی ؟دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرسhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/yahoo/2%20(27).gif
سر بر سر سجاده ، می خوردن پنهانی ؟
ای بت نپرستیده ، بت خانه چه می دانی
تو سنگ سیه بوسی ، من چشم سیاهی را
مقصود یکی باشد ، بیگانه چه می دانی
تا چند فریبی خلق ، با نام مسلمانی
سر بر سر سجاده ، می خوردن پنهانی
سلام خوبییك عمر، سایه روشن احساس او مرا
مهمان لحظه هاى غم انگيز و شاد کرد
با او اگر دکان دلم رونقى گرفت....
بازار ناز را به نگاهى کساد کرد
پيمان شكستن آفت عشق است نازنين!
کوفى است هرکه پشت بر این اعتقاد کرد.
از اشتياِق من به تو یك ذره کم نشد
چشمت اگرچه ظلم به حقّم زیاد کرد.
سلام خوبی
درون سينه غوغا مي كنم من
تو را در خويش پيدا مي كنم من
از آن مي ترسم آخر تا بترسي
در اين شيوه چه پروا مي كنم من
به دل با تو صفاها، بي تو بنگر
روان اشكي چو دريا مي كنم من
چه كم بودي گذشته تا به حالا
كه من فكر تو فردا مي كنم من
دمي بي تو نخواهم تا سرودن
به شعرم نام تو جا مي كنم من
به شوقت گاه شادي و جفاها
نگاهم رو به بالا مي كنم من
به اميّدم تو دادي اشك خونين
كه هر شب من خدايا مي كنم من
سلام خوبی
درون سينه غوغا مي كنم من
تو را در خويش پيدا مي كنم من
از آن مي ترسم آخر تا بترسي
در اين شيوه چه پروا مي كنم من
به دل با تو صفاها، بي تو بنگر
روان اشكي چو دريا مي كنم من
چه كم بودي گذشته تا به حالا
كه من فكر تو فردا مي كنم من
دمي بي تو نخواهم تا سرودن
به شعرم نام تو جا مي كنم من
به شوقت گاه شادي و جفاها
نگاهم رو به بالا مي كنم من
به اميّدم تو دادي اشك خونين
كه هر شب من خدايا مي كنم من
سلام
نازک آرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم میشکند
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
یا رب ان نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش...
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بودشوم قربان دمی صد ره کمان ابروانش را//هلال ابرویم هر گه، که ترکش بر میان بندد
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود
دوست ان است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی....
یادمان باشد به دل کوزه ی آب که بدان سنگ شکست
بستی از روی محبت بزنیم
تا اگر آب در آن سینه ی پاکش ریزند؛ آبرویش نرود...
یادمان باشد فردا حتما
ناز گل را بکشیم
حق به شب بو بدهیم
و نخندیم دگر به ترک های دل هر گلدان
فروغ فرخزاد
ناز آن چشمان نازت نازنین
ناز داری ناز کن نازت بنازم نازنین ...
ناخدا خفته و مه گمشده و خاسته موج
دل به دریا زده ،تا کشتیِ بی لنگرِ ما
*عماد خراسانی*
ماه من پرده برانداخته ای یعنی چه?/مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه?[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از من آزرده مشو[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]میروم از خانه تو[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]قبل رفتن تو بدان عاشق بی تقصیرم ....![/FONT]
تو اگر خسته ای از دست دلم
حرفی نیست !
امر کن تا که بمیرم !!
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]به خدا میمیرم......[/FONT]
ماه من پرده برانداخته ای یعنی چه?/مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه?
ياد تو هرجا كه هستم با منههر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی
ياد تو هرجا كه هستم با منه
داره عمر منو آتيش ميزنه ...
یادته ٬ یادته ٬ روزای آخر یادتههمه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
یادته ٬ یادته ٬ روزای آخر یادته
اون روزا یادته ٬ گلای پر پر یادته
چه دل تنگم برای تو ٬ برای چشم غمگینت
برای بیقراری هات ٬ حسادت های شیرینت
بگو یادت نرفته ٬ منو یادت نرفته ٬ یادته
یادته چه حالی داشتم ٬ یادته
لحظه ی دیدنت آروم نداشتم ٬ یادته
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |